بنام خدا و برای خدا
یکی از سئوالات اساسی بیانیه سیاسی لوزان سوئس، چگونگی پذیرفته شدن حق غنی سازی در ایران از سوی آمریکا و همپیمانان غربی او است، کشورهایی که در سال 1382 با درخواست داشتن 3 دستگاه سانتریفیوژ ایران مخالفت نمودند و به صراحت گفتند؛ شما صلاحیت این کار ندارید و لذا با مدیریت آقای روحانی و کمک دستیار ایشان که آقای ظریف بودند، در سال 82 تمام مراکز غنی سازی کشورمان را تعطیل و از سوی آژانس بین المللی انرژی اتمی پلمپ گردید!
اما چرا در این مقطع زمانی آنها بالاجبار پذیرفته اند که ایران در نطنز بیش از 5000 سانتریفیوژ خود را فعال و غنی سازی برای مصارف صنعتی را انجام دهد؟ و در فردو هم 1000 دستگاه سانتریفیوژ مستقر باشد؟! آیا پذیرفتن این تعداد سانتریفیوژ حاصل تلاش دولت اعتدال است؟ پاسخ منفی است. به طریق دیگری می شود این سئوال را مطرح کرد؛ آیا ما توانمند شده ایم و یا آمریکا و کشورهای غربی ناتوان گشته اند ؟! در پاسخ به این سئوال باید گفت؛ هر دو گزینه صحیح است.
حدود 12 سال پیش آقای روحانی که دبیر شورای عالی امنیت ملی را بعهده داشت، پرونده هسته ای ایران، برای اولین بار مطرح و آقای روحانی بعنوان مسئول هیئت ایرانی به همراه آقای ظریف و برخی دیگر از دوستانشان، با سه کشور اروپائی در سعدآباد به مذاکره نشستند و حاصل مذاکرات، تعطیلی کامل و صد در صدی تأسیسات هسته ای ایران تا سال 1384 بود!
آیا امروز همین افرادی که سال 82 نتوانستند اجازه داشتن 3 دستگاه سانتریفیوژ را از سه کشور اروپائی بگیرند، امروز با چه معیاری توانائی پیدا کرده اند که از کدخدا اجازه داشتن 5000 سانتریفیوژ را بگیرند؟! باید گفت و اقرار کرد که این احقاق حق حاصل تدبیر حکیمانه مقام معظم رهبری، در صحنه بودن مردم، ایثار و گذشت دانشمندان هسته ای بخصوص شهداء گرانقدر این صنعت و حوزه نفوذ گفتمان انقلابی ایران در منطقه و جهان است و الا این تیم هسته ای 10سال قبل هنر حفظ یک دستگاه سانتریفیوژ هم نداشت! پس قدرت را باید در جای دیگر جستجو کرد، نه از دستان چدنی و خون آشام کدخدا(آمریکا)، قدرت در دست شهید شهریاری بود که سوخت 20 درصد اورانیوم را بدون هیچ چشم داشت حقوقی، به ثمر رساند و جانش را در این مسیر تقدیم خداوند نمود.
قدرت در دستان شهیدان؛ احمدی روشن، رضائی نژاد و علی محمدی هاست، نه در دستان بی رمق و لرزانی که قدرت را از آمریکا طلب می نمایند و می گویند: "آمریکا کدخدای ده است و بستن با کدخدا راحت تر است!"
حکایت تدبیر و امید دولت آقای روحانی به آمریکا، اینگونه است؛ که معلمی در کلاس از اکبر سئوال کرد؛ "در آینده دوست داری چکاره شوی؟" اکبر گفت: "آقا، دوست دارم خیلی پولدار بشم و یک زن انتخاب کنم و براش بهترین منزل در تهران و لوکس ترین ویلا در شمال وشیک ترین لباس ها و جواهرات و گران ترین اتومبیل و بهترین امکانات زندگی را از هر لحاظ فراهم کنم ؟!
معلم گفت بنشین و از حسن پرسید، تو دوست داری چکاره شوی؟ حسن گفت؛ "آقا اجازه ؟ ما دوست داریم زن اکبر بشویم؟!"
والسلام
بنام خدا و برای خدا
آنچه این روزها در بازار گفتگوی مردم کوچه و بازار، دانشجو و استاد، بازاری و کارمند و کارگر، سیاسی و غیرسیاسی، باسواد و بی سواد، رئیس جمهور و وکیل مجلس و وزیر، صادر کننده و وارد کننده و همه و همه بحث شیرین لغو تحریم یا تعلیق تحریم، برچیدن هسته ای و یا فعالیت و عقب گرد هسته ای ایران است و بعضاً چشم بسته و ندانسته از توافقی که می گویند بر روی کاغذ نوشته نشده! حمایت و به جشن و پایکوبی می پردازند و لذا بر آن شدم که موضوع تفسیرهای مختلف را با آنچه که محتمل و نزدیک به واقعیت می باشد را مورد برسی قرار دهم.
همه مردم ایران، برگزاری جلسات پی در پی تیم مذاکره کننده ایرانی را با تیم مذاکره کننده آمریکائی دیده اند و می دانند، که توافق هسته ای ایران با 5+1 صحت ندارد، زیرا وقتی رئیس سازمان انرژی اتمی ایران به تیم مذاکره کننده پیوست، طرف مقابل ایشان وزیر انرژی آمریکا بود، نه کس دیگر! لذا دو طرف توافق هسته ای، آمریکا و ایران هستند و آمریکائیها سالها منتظر این فرصت طلائی بوده اند تا با ایران برای اهداف بلندتری بر سر میز مذاکره بنشینند، زیرا بر اساس استراتژی سازمان جاسوسی آمریکا، موفق ترین راهکار برای تغییر نظام ایران، بازگشائی و حضور مستقیم و قانونی سفارت آمریکا در کشور ایران است و بهانه پرونده هسته ای ایران، و نظر مثبت و چراغ سبز رئیس جمهورمان این مسیر را در آینده برای شیطان بزرگ مهیا می کند. آقای روحانی گفتند: «ما میخواهیم روابط خود را با کشورهایی که رابطه سرد داریم بهتر کنیم و حتی با کشورهایی که احیانا دارای تنش هستیم بدنبال رسیدن به پایان تنش و خصومت می باشیم.»
اگر بخواهیم موضوع پرونده هسته ای ایران را در مجامع بین المللی، مثل آژانس بین المللی انرژی اتمی یا شورای امنیت سازمان ملل حل و فصل نمائیم، آیا به رأی مثبت آمریکا نیاز نداریم؟ مگر آقای روحانی می خواهد تحریم آمریکا را لغو کند؟! لذا لغو قطعنامه های شورای امنیت، در دستان خالی و نیازمند آقای روحانی و ظریف، که عمداً آن را خالی و نیازمند نشان داده اند، نیست! و می شود نتیجه گرفت، آن کشوری که بر آژانس و شورای امنیت سیطره کامل دارد و زمینه تصویب قطعنامه های مختلف را علیه جمهوری اسلامی ایران فراهم نموده، آمریکا است، پس این فکت شیت آمریکا است که قطعنامه آتی شورای امنیت را شکل خواهد داد
در اینجا آمریکا، شیرین ترین پیام را از سخنان آقای روحانی دریافت کرد و این پیام را بهترین راهکار فشار بر ایران می داند. لذا آمریکا برای حل مشکل هسته ای ایران بر اساس فکت شیت خود عمل خواهد کرد، چون رئیس جمهورمان گفته اند که با کدخدا می خواهد ببندد و برای حل مشکلات اقتصادی کشور به صراحت می گوید: «چرخش سانتریفیوژها زمانی برای ما ارزشمند است که چرخ اقتصاد هم در کنار آن در چرخش باشد.»
حالا خود قضاوت نمائید که فکت شیت آمریکا محلی از اعراب دارد، یا خیر؟! و از آقای ظریف هم باید پرسید؛ اگر توافقی صورت نگرفته و بیانیه سیاسی لوزان الزام آور نیست، پس چرا مردم و جوانان را به خیابانها دعوت کردید؟! اگر توافقی صورت نگرفته، پس چرا اجازه دادید عکستان را در کنار مصدق به چاپ برسانند و در خیابانها بر روی دست بگیرند؟! کیست که نداند عکسهای که از قبل به چاپ رسیده و در سراسر کشور توزیع شده بود! و در دستان دختران و پسران دیده می شد، بدون هماهنگی قبلی بوده است؟! آیا این مصدق، همان فردی نیست که زمینه کودتای 28 مرداد 32 آمریکا را در ایران فراهم و کشور را به دامان آمریکا سپرد؟!
والسلام
بنام خدا و برای خدا
کارشناسان حوزه روانشناسی بر این عقیده اند که سخنان آقای حسن روحانی پس از صدور بیانیه سیاسی هسته ای، از روی ترس و از جایگاه یک فرد متهم بود و بخشی از حرفهای ایشان، در پاسخ به سخنان تند آقای اوباما بود، که از روی ضعف و برای راضی کردن مسئول بالا دست خود مطرح می گردید و به همین خاطر اکثر ملت ایران که استقلال کشورمان برایشان، مهم است، سخنان آقای رئیس جمهور را، دارای تناقض آشکار و قانع کننده ندانستند و معتقدند آقای روحانی برای حل مشکلات اقتصادی(انتخاباتی)، نه تنها سانتریفیوژها را از کار می اندازد، بلکه آمادگی دارد که مسئله برد موشکهای دور برد را، که اقتدار نظامی کشور است، به مذاکرات هسته ای گره بزند!
آقای روحانی در بخشی از سخنان خود، تلاش نمود که به کدخدا(آمریکا) بفهماند که چرخیدن سانتریفیوژ برایش اهمیتی ندارد و تنها فرقش با سرهنگ قذافی لیبی این است که فعلاً شرایط برای بارگیری و ارسال تجهیزات هسته ای به آمریکا کاملاً مهیا نمی باشد و رئیس جمهور در این رابطه گفتند: «یکی از وعدههای دولت به مردم این بود که سانتریفیوژ بچرخد اما زندگی مردم هم بچرخد، چرخش سانتریفیوژها زمانی برای ما ارزشمند است که چرخ اقتصاد هم در کنار آن در چرخش باشد.»
آقای رئیس جمهور هچنین گفت: «آنها تحریم کردند تا ما تسلیم شویم اما وقتی دیدند تسلیم امکانناپذیر است و در برابر یک ملت متحد، منسجم و شجاع قرار گرفتند، آن وقت گفتند که تحریم برای مذاکره بوده است؛ ما که قبل از تحریم هم با دنیا مذاکره میکردیم در حین تحریم هم با دنیا مذاکره میکردیم.» البته آقای روحانی حرف درستی زده است ملت ایران همچون امام راحل خود ثابت کرده اند که "آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند" اما اگر شاه حسین ها بر سر کار باشند، نه تنها کلید اصفهان را، بلکه کلید ایران را به کدخدا(آمریکا) تقدیم خواهند کرد!
پس از اینکه اوباما گفت: «اگر ایران تخطی کند تحریم ها باز خواهد گشت ... این توافق بر پایه اعتماد نبوده و بر پایه راستی آزمایی است ... همیشه این احتمال وجود دارد که ایران تقلب کند.» آقای روحانی در جایگاه متهم و در پاسخ اوباما می گوید: «ما در مذاکرات هستهای هر آنچه به دنیا گفتیم، وعده دادیم و یا وعده خواهیم داد پای قول خودمان ایستادهایم دنیا بداند ما اهل فریب و دورویی نستیم و اگر وعدهای دادیم به آن وعده عمل خواهیم کرد ... مذاکرات هستهای برای تعامل سازنده با جهان است، بحث ما فقط هستهای نیست.» چرا آقای روحانی آمریکا را معادل دنیا می داند؟!
به نظرتان، رئیس جمهور با گفتن این سخنان چه اهدافی را دنبال می نماید؟!
می گویند؛ معلمی از شاگرداش پرسید: "اقدامات و تدابیر حاج حسن روحانی در دوران 20 ماه ریاست جمهوریش چه بود؟"
دانش آموز در پاسخ گفت: هیچی، تا الان فقط چند توافقنامه هسته ای به نفع آمریکا و برای متوقف کردن جهاد شهدای هسته ای کشورمان داشته است!!!!!
والسلام
بنام خدا و برای خدا
هنگامی که در سال 93 بازیهای جام جهانی فوتبال شروع شد، دولت اعتدال برای باخت تیم ملی فوتبال کشورمان در مقابل تیمهای رقیب جایزه ای را مشخص کرده بود و پس از آنکه تیم ملی فوتبال کشورمان در گروه خود، مقام چهارم را بدست آورد، به یکباره دولت با استفاده از هیجانات بازی فوتبال، با تدبیر مثال زدنی خود! زمینه برگزاری جشن باخت تیم ملی فوتبال ایران را برای اولین بار در جهان کلید زد! در آن مطع زمانی، وبلاگ وزنه سیاسی بر اساس رسالت خود، به تحلیل آن واقعه و علت برگزاری جشن باخت تیم ملی فوتبال پرداخت و نوشت، که برگزاری جشن باخت از سوی دولت اعتدال، زمینه برگزاری جشن باخت در مذاکرات هسته ای خواهد بود و با کمال تأسف دولت، عده ای محدودی از جوانان را، برای حمایت از توافقی که هیچ سودی برای مردم و کشور ندارد به خیابانها کشاند و اکثر کسانی که در مراسم جشن و پایکوبی حضور پیدا کرده بودند، از محتوای توافق صورت گرفته اطلاعی نداشتند و حتی اخبار چگونگی توافق و دادن امتیازهای فراوان را از صدا و سیمای جمهوری اسلامی نشنیده و مشاهده نکرده بودند.
دولت با عوام فریبی و پیام رسانی ناقص، احساسات و هیجانات جوانان، را به بازی گرفته است و این عمل، زمینه خیانت و طمع ورزی دشمنان را فراهم می کند، چرا که آمریکائیها با دولت سابق، آماده توافق به شرط پلمپ تعدادی از سانتریفیوژهای ایران بودند ولیکن با بی تدبیری دولت آقای روحانی، آمریکائیها، در توفق لوزان موفق شدند زمینه برچیدن بخش قابل توجهی از سانتریفیوژهای فعال در نطنز و فوردو را فراهم نمایند! و برچیده شدن سانتریفیوژهای هسته ای ایران، آرزوئی محالی بود که رژیم صهیونیستی و سازمانهای اطلاعاتی مخالف نظام اسلامی دنبال می کردند و این بزرگترین خیانت به کشور محسوب خواهد شد.
بر خلاف نظر آقای روحانی که گفتند که این روز یک روز به یاد ماندنی است! باید گفت؛ در این روز ابهت و عزت ایران اسلامی برای لقمه نانی که فعلا کدخدا وعده آن را داده است، ذبح شد. لذا مرتکبان این بی تدبیری و تحقیر، در مقابل خون گرانقدر شهداء هسته ای و ملت سرفراز ایران عزیز مسئول خواهند بود، هر چند ممکن است، جند روز از احساسات پاک عده ای از جوانان و مردم، برای اهداف گروهی خود بهره برداری نمایند و فردا که ناتوانی آنان در حل مشکلات اقتصادی کشور به اثبات رسید، آن زمان است که مردم به عمق خیانت دولت به کشور پی می برند!
آقای عراقچی عضو ارشد تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان در خصوص توافق به عمل آمده می گوید: «ما هنوز هیچ توافقی در عمل نداریم. مجموعهای از راهحلها داریم که در طول مذاکره در ذهنهای ما به وجود آمده و بعد روی کاغذ آمده و به صورت پیش نویس روی آن کار میکنیم ... ما نه الان چیزی به نام پیش توافق داریم و نه متن مکتوب تفاهم داریم. چیزی به نام چارچوب و کلیات نداریم، ما مجموعهای از راهحلها داریم که هیچ توافقی به دست نیامده ولی راهحل به دست آمده است.»
راستی اگر توافق نشده، پس بر اساس چه معیاری از احساسات پاک جوانان سؤاستفاده می شود و چه هدف پلیدی در ورای دعوت از جوانان برای حضور غیر قانونی در خیابانها وجود دارد؟! آیا راست می گویند؟!!!!!!
بنام خدا و برای خدا
وقتی رئیس جمهور آمریکا بلافاصله بعد از صدور بیانیه سیاسی هسته ای الزام آور سخن گفت و حجم بالائی از تعهدات قرون وسطائی را که حاکی از تعطیلی کامل چرخه صنعتی سوخت هسته ای ایران می باشد را، بر زبان آورد، انتظار داشتیم که رئیس جمهور کشورمان هم نتیجه بازی بْرد-بْرد خود را به اطلاع مردم برساند و این انتظار پس از تهیه متن سخنرانی آقای روحانی با گذشت 19 ساعت به سر رسید و حاج حسن روحانی در صفحه تلوزیون حاضر شد و روز صدور بیانیه سیاسی هسته ای را برای خود و دوستانش یک روز به یاد ماندنی دانست! و احتمالاً در تقویم و کتاب دوم خاطرات هسته ای خود به چاپ می رساند!
اما لحن ملایم و کدخدا پسند آقای روحانی با آقای اوباما بسیار متفاوت بود! رئیس جمهور آمریکا همه تعهدات فراقانونی که ایران ملزم به انجام آنها شده است را، منهای سهم آقای جان کری، بر زبان جاری کرد و همگان دانستند، که پس از این بیانیه از تأسیسات هسته ای ایران، تنها کاریکاتور بدقواره ای بیشتر نخواهد ماند! اما در سخنان آقای روحانی که همراه با نشان دادن چراغ سبز به کدخدا(آمریکا) بود، خبری از تعهدات طرفهای مقابل دیده نمی شد و اگر اوباما سخن نمی راند هیچ جائی برای حضور و سخن گفتن آقای روحانی نبود!
به بخشی از لحن تحکمی آقای اوباما توجه کنید و سپس سخنان ملایم آقای روحانی را از نظر بگذرانید و خود قضاوت فرمائید.
اوباما گفت: «ایران دیگر در تاسیسات فردو برای 10 سال آینده اورانیوم غنی سازی نخواهد کرد و بخش عمده ای از اورانیوم ایران خنثی خواهد شد ... اگر ایران تقلب کند جهان خواهد فهمید و اگر به چیزی شک کنیم از آن بازرسی خواهیم کرد و با این توافق ایران بیش از هر کشور دیگری بازرسی خواهد شد ... ایران در ازای اقداماتش، جامعه جهانی قبول کرده که برخی از تحریم ها را علیه ایران حذف کند و این مرحله به مرحله خواهد بود ... اگر ایران تخطی کند تحریم ها باز خواهد گشت ... تحریم های دیگر از جمله حمایت از تروریسم و موشک های بالستیک و حقوق بشر همچنان باقی خواهند ماند ... این توافق بر پایه اعتماد نبوده و بر پایه راستی آزمایی است ... همیشه این احتمال وجود دارد که ایران تقلب کند اما این توافق امکان فهمیدن تقلب ایران را بسیار خواهد کرد.»
به سخنان آقای روحانی هم توجه کنید که بیشتر تلاش می نماید پاسخ اوباما را بدهد، تا به باخت کمر شکن هسته ای بپردازد!
جناب آقای روحانی می گوید: « دنیا صفحه جدیدی از روابط با ایران را تجربه خواهد کرد ... تعهدات ایران متوازن و مشروط به تعهدات طرف مقابل است ... همه باید به دنبال برد – برد و احترام متقابل و منافع مشترک و دستیابی به اهداف مشترک باشیم. مذاکرات هسته ای گام اول برای رسیدن بر بام تعامل سازنده با جهان است زیرا در دنیای امروز پیشرفت، توسعه، ثبات و امنیت در منطقه و جهان بدون همکاری و هماهنگی امکان پذیر نیست ... ما میخواهیم روابط خود را با کشورهایی که رابطه سرد داریم بهتر کنیم و حتی با کشورهایی که احیانا دارای تنش هستیم بدنبال رسیدن به پایان تنش و خصومت می باشیم ... ما در مذاکرات هستهای به هر آنچه گفته و وعده دادهایم، پایبند خواهیم بود و به قول خود وفادار هستیم و دنیا بداند، ما اهل فریب و دورویی نیستیم.»
از حاج حسن آقای روحانی باید پرسید؛ آیا شیطان بزرگ هم اهل خدعه و نیرنگ نیست؟!!!!!!!!!!!!!
قضاوت در این خصوص را به کاربران فضای مجازی می سپارم.
والسلام
بنام خدا و برای خدا
آقای روحانی رئیس جمهور کشورمان، با تأخیر 19 ساعت، پس از سخنرانی اوباما، در جلسه ای که بدون پرسش و پاسخ برگزار شد؛ گفتند: «یکی از وعدههای دولت به مردم این بود که سانتریفیوژ بچرخد اما زندگی مردم هم بچرخد، چرخش سانتریفیوژها زمانی برای ما ارزشمند است که چرخ اقتصاد هم در کنار آن در چرخش باشد ... در این گام دوم ما هم حفظ حقوق هستهای را داریم و هم رفع تحریمها در کنار آن و هم تعامل سازنده با جهان را داریم که این عرصه برای ما حائز اهمیت است.»
با توجه به اینکه بیانیه سیاسی لوزان محرمانه نبوده و امکان فریب برای طرفین در آن وجود ندارد و فکت شیت تصمیمات هم از سوی آمریکا منتشر گردید، انتظار این بود که آقای روحانی رئیس جمهور کشورمان، مثل آقای اوباما آنچه را تعهد کرده اند برای مردم بدون لکنت زبان و ترس توضیح دهند، مثلاً اگر قرار است در فوردو سانتریفیوژی بچرخد، و دیگر اورانیم 20 درصد تولید نکند و 75 درصد سانتریفیوژهایش جمع آوری شود و در اختیار آژانس بین المللی انرژی اتمی قرار گیرد و در آن مکان دیگر غنی سازی تا 15 سال صورت نگیرد، باید رئیس جمهور بر اساس وظیفه خود، همه تعهدات را برای مردم ایران توضیح دهند و اگر تنها بگوید که فوردو با 1000 سانتریفیوژ می چرخد و بقیه آن را نگوید، به این عمل رئیس جمهور در اصطلاح سیاسی و شرعی، فریب افکار عمومی مردم گفته می شود!!!
رئیس جمهور وقتی می گوید: «همه تحریمها در بخش مالی، اقتصادی، بانکی در همان روز اجرای توافق و همه قطعنامههای علیه ایران لغو خواهند شد.» چرا توضیح نمی دهد که تحریمها در صورتی لغو می شود که آژانس بین المللی انرژی اتمی اعلام نماید که ایران به همه سئوالاتش پاسخ گفته است و در غیر این صورت تحریمی لغو نخواهد شد! اما رئیس جمهور فقط یک قسمت توافق را به عرض ملت می رساند! آیا اینگونه خبر رسانی شیوه ی غربیها نیست؟!
آقای روحانی در بخش دیگر سخنان یک طرفه خود می گوید:« 1+5 پذیرفته است که ایران دارای غنیسازی در خاک خود باشد» مگر قرار بوده است در ثریا غنی سازی صورت بگیرد؟!
اما آقای روحانی با زیرکی تمام نگفت که رهبر معظم انقلاب فرموده اند که همه توافق باید در یک مرحله صورت گیرد و یا نگفت که در نطنز تعداد سانتریفیوژهای ایران از 19000 کنونی به 6104 دستگاه میرسد، که در 10 سال آینده تنها 5060 عدد از آنها اورانیوم غنیسازی خواهد کرد و تمامی سانتریفیوژها از نوع IR- 1 خواهد بود و بقیه سانتریفیوژها باید برچیده شود و در اختیار انبارهای آژانس بین المللی قرار گیرد.
آقای رئیس جمهور فراموش کردند که به مردم بگویند؛ «که ایران برای دستکم 10 سال از مدلهای IR-2، IR-4، IR-5، IR-6 یا IR-8 برای تولید اورانیوم غنیشده استفاده نمیکند.» پذیرش این تعهد قرون وسطائی مثل این است که آمریکا به شما دستور دهد که حق نداری با تراکتور زمین را شخم بزنید و برای شخم زدن باید از گاوآهن و الاغ استفاده کنید! چرا روحانی در سال دولت و ملت با مردمی که به ایشان رأی داده و نداده اند، صادق نیست؟!
چرا آقای روحانی از گفتن آنچه که ایران را بصورت قرون وسطائی در برابر آمریکا متعهد نموده، حرفی نمی زند و واقعیات را نمی گوید؟! به این سخن آقای نیکلا ماکیاول در توصیه به شهریاران و پادشاهان توجه کنید، تا به عمق آن پی ببرید آقای ماکیاول می گوید:«ریاکاری صفتی ارزشمند است ... شهریاران از رک و راست بودن بپرهیزند و بدی کن اما چنان وانمود کن که نیکی میکنی زیرا؛ خوب بودن زیانآور است. بر پادشاهان لازم است که برای حفظ قدرت و منفعت خویش بر خلاف عدل، شفقت، انسانیت، و حسن نیت رفتار کنند. اما رعایایشان نباید از این امر آگاه باشند.»
آیا به رمز و راز پنهانکاری رئیس جمهور پی بردید؟! آیا در نظام اسلامی که مردم بعنوان کارگزار آقای روحانی محسوب می شوند، این عمل در شأن رئیس جمهورش می باشد؟!
راستی به آقای روحای باید گفت؛ هنر دولت شما تا الان این بوده، که هم چرخ سانتریفیوژها را از کار انداحته اید و هم در چرخاندن زندگی مردم ناتوان بوده اید! پس جوجه را باید آخر پائیز شمرد. آیا آن زمان شرمنده ملت و امام ملت خواهند شد!
ممکن است بعضی از دوستان و کاربران متعرض اینگونه تحلیل باشند و لذا از نظر امام خامنه ای در این راستا بهره می جویم، که در تاریخ 1 مرداد 93 در دیدار خود با دانشجویان فرمودند: « شما بهعنوان یک انسان مسلمان، مؤمن، صاحب فکر، باید نگاه کنید، تکلیفتان را احساس کنید، تحلیل داشته باشید ... رهبرى وظایفى دارد، آن وظایف را اگر خداى متعال به او کمک کند و توفیق بدهد، عمل خواهد کرد؛ شما هم وظایفى دارید؛ به صحنه نگاه کنید، تصمیمگیرى کنید؛ منتها معیار عبارت باشد از تقوا؛ معیار، تقوا باشد.»
والسلام
بنام خدا و برای خدا
حسن روحانی، رئیسجمهور در شناسه منتسب به وی در توئیتر نوشت: «راه حلهای مربوط به پارامترهای اصلی پرونده هستهای ایران پیدا شده است ... پیشنویس توافق فوراً آغاز میشود تا تاریخ 30 ژوئن به پایان برسد.»
"محمد جواد ظریف" وزیر امور خارجه ایران در فیسبوک خود نوشت: «از سایت ها و رسانه ها تقاضا می کنم که به خبرسازی ها توجه نکنند و فراموش نکنید که Fact Sheet در دور قبل هم بویی از واقعیات نداشت ... نوشتن متن را ظرف هفته آینده شروع خواهیم کرد.»
این که رئیس جمهور و آقای ظریف اصرار دارند و می گویند؛ نوشتن متن را خیلی زود شروع می کنند، منظورشان چیست؟! آیا می خواهند باز مردم را بفریبند و بگویند که توافق در یک مرحله صورت گرفته است؟!
منتقدان هسته ای و دلسوزان واقعی دولت، هر گاه به دولت گفته اند؛ که از کید و مکر دشمنان غافل نباشید و به مذاکرات خوشبین نباشید در جواب می گفتند: "ما حقوقدان و متخصص امور امنیتی و کاردان در امور دیپلماسی هستیم!!!" آیا اینطور که ادعا می کردند، بودند؟!!!!
گویند سر سعدی طاس و بدون مو بود. روزی سعدی با فردی که ادعای دانشمندی می نمود، مشغول بحث و مذاکره بود و وقتی خود را مغلوب و شکست خورده در برابر دلایل سعدی دید با پرخاشگری و عصبانیت به سعدی گفت: من به اندازه موهای سر تو درس خوانده و علم دارم" سعدی بی درنگ کلاه(عمامه) از سر بر داشت و به حاضران گفت: "سر بی موی مرا بنگرید تا اندازه علم این آقا برای شما آشکار گردد."
راستی آقای روحانی و ظریف الممالک پاسخ دهند؛ در این مدت 10 تا 25 سال، نیاز کشور به 190 هزار سو اورانیم غنی شده 3/5 درصدی، که مد نظر رهبر معظم انقلاب هست و باید آن را داشته باشیم، در کدام کارخانه هسته ای غنی سازی می شود؟! آیا خیانتی واقع نشده است؟!
والسلام
بنام خدا و برای خدا
هر چه بیشتر در محتوای توافق سیاسی هسته ای دقت می نمایم و ابعاد مختلف آن را می نگرم، شک و تردیم به آنچه در توافق سیاسی به تصویب رسیده، بیشتر می شود و اعتقادم به آنچه را که حاج حسین شریعتمداری گفتند، زیادتر می شود، آنجا که پس از توافق یا بیانیه و یا تفاهم سیاسی گفت: «اسب زین شده را دادهایم و افسار پاره تحویل گرفتهایم.»
آیت الله خامنه ای در دیدار فرماندهان نیروری هوایی ارتش در 19 بهمن 93 ضمن رد توافق دو مرحله ای، فرمودند: «اگر توافقی انجام شود، باید در یک مرحله و در بردارنده کلیات و جزئیات، با یکدیگر باشد ... توافق نباید به گونه ای باشد که طرف مقابل که عادت به چانه زنی دارد، در قضایای مختلف بهانه جویی کند.»
خانم افخم سخنگوی وزارت خارجه در 29 بهمن 93 با جعل واژه "تفاهم سیاسی" به جای توافق سیاسی گفت: «مذاکره کنندگان برای اینکه بتوانند روی جزییات بحث کنند، ابتدا نیازمند این هستند که یک تفاهم سیاسی را داشته باشند.»
محمد جواد ظریف 13 اسفند 93 پس از مذاکره با همتای آمریکایی خود گفت: «ما بسیار نزدیک هستیم، بسیار نزدیک، و میتوانستیم بسیار دور باشیم، اما اگر بشود همانطور که رئیسجمهور اوباما گفت، تصمیم سیاسی برای رسیدن به آری را بگیریم، بسیار نزدیک هستیم.»
پس از پایان مارتن 11 روزه مذاکرات هسته ای، قرائت بیانیه ی سیاسی آن هم با زبان فارسی به آقای ظریف واگذار شد و ایشان همانند متهمان به قرائت آن پرداخت و آنچه را دلسوزان نظام اسلامی هشدار می دادند، که نباید به کدخدا اعتماد کرد، رخ داد و این بیانیه سیاسی الزام آور، آنچنان تأسیسات هسته ای ما را محدود می کند، که رئیس جمهورمان دیگر نمی توانند نامه ای به رهبر معظم انقلاب بنگارند و اعلام کنند، که دومین پیروزی را در لوزان سوئیس کسب کرده است!
دولت اعتدال ممکن است برای فریب افکار عمومی، جشنی را به اسم جشن "همدلی و هم زبانی هسته ای" برگزار نماید و برای قفل زدن به تأسیسات هسته ای کشور به رئیس دولت و آقای ظریف و اعضاء تیم مذاکره کننده هسته ای، مدالهای شجاعت اعطا نماید و سبب ریشخند کدخدا را فراهم نماید!
اگر برگزاری جشنی مهیا نشد، دولت می تواند طی گزارش غیر واقعی به مردم بگوید؛ که کدخدا(آمریکا) ما را به حمله نظامی تهدید کرده بود اگر ما از ثمره ی خون شهداء هسته ای و دستور رهبر معظم انقلاب عدول نمی کردیم، تهدید کدخدا جدی بود و لذا ما برای حفظ مملکت و جلوگیری از تخریب زیر ساختهای کشور، برای مدتی کوتاه! که حداقل 10 تا 25 سال می باشد!، از فعالیت هسته ای صنعتی چشم پوشی کردیم، تا زمینه همدلی و هم زبانی با دشمنان، مسدود نگردد!
با توجه به اینکه دولت اعتدال از قبل زمینه توافق دو مرحله ای و تعطیلی تأسیسات هسته ای را در برنامه خود داشته است، به نظر می رسد حمله ای گازانبری همه جانبه برای جلوگیری از ایجاد همدلی و هم زبانی علیه منتقدین خود در داخل کشور دارد!!!
راستی؛ چرا این مرحله از توافق سیاسی محرمانه نبود؟! چه قسمتهایی از آن محرمانه است، که در توافق جامع می آید؟!!!حاج حسن روحانی مچکریم!!!!!
والسلام
بنام خدا و برای خدا
حسن رحانی رئیس جمهور گفت: «عدهای شعار سیاسی میدهند اما بزدل سیاسی هستند هروقت مذاکره میشود، میگویند میلرزیم؛ به جهنم، بروید جای گرم که نلرزید.»
وقتی از رئیس جمهور شنیدیم، که منتقدان خود را بزدل سیاسی می خواند، تحمل این اهانت و خوش رفتاری با شیاطین غربی، سخت و متعجب کننده نبود، زیرا کشور روباه پیر و شیطان بزرگ، تنها اجازه اقامت و تحصیل به کسانی می دهند، که نمک دان نشکنند و ناسپاسی کدخدای خود نکنند، اما از رئیس دولت و تیم مذاکره کننده انتظار داشتیم که تهدیدات مجلس سنا و دیگر مسئولین کاح سفید را جدی نگیرند و همانگونه که به مردم و رهبری نظام وعده داده بودند، عمل نمایند، ولیکن مشاهده کردیم، که در برابر پذیرش شروط تحمیلی، لغو تحریمها، آن هم فقط تحریمهای هسته ای طبق قطعنامه سازمان ملل در آینده و یا پس از راستی آزمائی و تائید آژانس بین المللی انرژی هسته ای، در یک پروسه زمانی قابل لغو است! این عمل خیانت به کشور نیست؟!
باید گفت که دولت پر مدعای اعتدال، از تهدید کدخدا بر خود لرزید و امنیت کشور را برای لقمه نانی به مخاطره انداخت! و آنچنان زبان شیطان را بر علیه ایران اسلامی بلند کرد، که رئیس جمهور آمریکا در غفلت رئیس جمهورمان، پس از صدور بیانیه سیاسی وارد میدان شد و آنچه را در جهت تضعیف کشورمان لازم می دانست بر زبان جاری کرد و گفت: «توافق خوبی حاصل شد که به اهداف کلیدی ما پایبند است ... ایران دیگر در تاسیسات فردو برای 10 سال آینده اورانیوم غنی سازی نخواهد کرد و بخش عمده ای اورانیوم ایران خنثی خواهد شد ... اگر ایران تقلب کند جهان خواهد فهمید و اگر به چیزی شک کنیم از آن بازرسی خواهیم کرد و با این توافق ایران بیش از هر کشور دیگری بازرسی خواهد شد ... تحریم های دیگر از جمله حمایت از تروریسم و موشک های بالستیک و حقوق بشر همچنان باقی خواهند ماند ... این احتمال وجود دارد که ایران تقلب کند.»
در تکمیل سخنان اوباما جان کری وزیر خارجه آمریکا گفت: «ما امروز به فهمی سیاسی رسیدیم و این بنایی برای توافقی است که 15 سال غنی سازی را متوقف می کند ... باید بگویم که برخی اقدامات ده ساله و برخی 15 ساله و برخی 25 ساله هستند و اقدامات شفاف ساز هیچگاه منقضی نمی شوند ... فقط در نطنز غنی سازی صورت می گیرد و دستکم برای 15 سال آینده ذخیره اورانیم غنی شده 300 کیلو گرم خواهد بود. رآکتور اراک نیز دوباره طراحی خواهد شد ... ایران توافق کرده به آژانس اجازه دهد به هرگونه اتهام نسبت به فعالیت های مخفیانه رسیدگی کند ... آمریکا مرحله به مرحله تحریم ها را کاهش خواهد داد .»
جان کری قصد نهائی مذاکره و توافق هسته ای را، که بحث تغییر رژیم ایران می باشد بر زبان آورد و گفت: «اگر ما بتوانیم مشکل هسته ای را حل کنیم فرصتی برای تغییر فراهم می شود.»
عجب بازی برد – بردی را روحانی سوت زد و عجب زبان دشمنان انقلاب را علیه نظام اسلامی تند و بلند نمود و آیا این کلید روحانی آخرالامر بدنبال باز کردن قفل تغییر نظام است؟! آیا منظورش از بستن با کدخدا راحت تر است، یعنی جان کری، تغییر نظام ایران را کلید بزند؟!
عمارها به گوش و نمایندگان مجلس به هوش!
والسلام
بنام خدا و برای خدا
بلاخره مارتون دولت اعتدال در بازی مسخره بْرد – بْرد با شیطان به پایان رسید و اولین بیانیه مشترک خود را پس از تهدیدات و حیله های شیطانی منتشر کردند و هر چه نظر می کنیم در این بازی یا بیانیه متشرک، خبری مبنی بر بْرد جمهوری اسلامی ایران دیده نمی شود و در برابر امتیازهای داده شده، فقط توانسته ایم، هیکلی کاریکاتوری از تأسیسات و مراکز هسته ای خود را حفظ نمائیم و ممکن است کدخدا(آمریکا)، پس از 10 سال اجازه فعالیت همین هیکل بی مصرف کاریکاتوری را هم از ما بگیرد!!!
بخشی از امتیازهای داده شده بدین شرح است :
1-دوره زمانی برنامه جامع اقدام مشترک در خصوص برنامه غنی سازی ایران 10 ساله خواهد بود. یعنی اینکه تأسیسات هسته ای ایران تا 10 سال با محدودیت شدید و تحت نظارت گسترده آژانس بین المللی اتمی و خارج از مقررات بین المللی روبرو خواهد بود و بر همین اساس در طول مدت 10 سال فقط در محدوده ای بسیار ضعیف ایران می تواند فعالیت نماید که ردیف 2 تا 8 تائیدی بر این گفته است.
2-از 19 هزار سانتریفیوژ در تأسیسات نطنز تنها 5 هزار اجازه فعالیت دارد و مابقی سانتریفیوژها باید جمع آوری شود و در اختیار مأموران جاسوس آژانس بین المللی انرژی اتمی و خارج از دسترس ایران نگهداری شود و اگر ماشین سانتریفیوژی در این مدت 10 ساله از کار افتاد و یا منفجر شد باید از آژانس درخواست نمائیم که از سانتریفیوژهای خودمان مثل آزاد سازی دلارهایمان در بانکهای جهان، اجازه بدهند با راهکارهای خاصی جایگزین نمائیم!!!
3-تأسیسات هسته ای فوردو از یک سایت غنی سازی به یک مرکز هسته ای، فیزیک و فن آوری تبدیل خواهد گردید. در این مرکز همکاری بین المللی در حوزه های تحقیق و توسعه ی مورد توافق مورد تشویق قرار خواهد گرفت. مواد شکافت پذیر در فوردو نخواهد بود.(الفاتحه)
4-رآکتور تحقیقاتی پیشرفته آب سنگین در اراک با همکاری مشترک بین المللی بازطراحی و نوسازی خواهد شد به گونه ای که پلوتونیوم با قابلیت تسلیحاتی در آن تولید نگردد. بازفرآوری صورت نخواهد گرفت و سوخت مصرف شده صادر خواهد گردید.
5-در خصوص سانتریفیوژهای نسل 4 تا 8 که ظرقیت بیشتری برای غنی سازی و هزینه کمتری دارند، ایران اجازه تحقیق، توسعه و ساخت آنها را دارد ولکن، اجازه آزمایش و نصب آنها را در مدت 10 ساله ندارد!!!
6-تحریم های مالی و اقتصادی که از سوی آمریکا و مرتبط با برنامه هسته ای ایران اجراء گردیده، پس از اینکه توسط آژانس بین المللی انرژی اتمی، راستی آزمایی شدیم، آن تحریمها متوقف میشود(لغو نمی شود). تحریمهایی که در رابطه با حقوق بشر و موشکی ایران و حمایت از مستضعفین جهان اسلام، مثل حزب الله لبنان و حماس و جهاد اسلامی فلسطین، علیه ایران صادر شده، همچنان پا برجا است!!!
7-اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی مورد توافق واقع شده است. یعنی اجراء پروتکل الحاقی پس از این بیانیه تحمیلی و قرون وسطائی اجباری خواهد بود.
8-ایران باید ذخایر موجود مواد غنی شده خود را برای تولید مجتمع سوخت هسته ای و یا صادرات آنها به بازارهای بین المللی در قبال خرید اورانیوم اختصاص دهد، یعنی باید سوخت 3/5 درصد را اکسید نمائیم و یا از کشور خارج کنیم!!!
هیچ کدام از تعهدات 7 گانه فوق در حیطه اختیارات دولت ایران نیست و تمام آنها پس از تصویب مجلس شورای اسلامی و تائید شورای نگهبان قابلیت اجرائی دارند ولی غمگینانه باید گفت که تمام تصمیمات تیم مذاکره کننده از نظر بین المللی پذیرفته است، لذا باید نمایندگان مجلس شورای اسلامی در نزد خداوند و مردم، بر اساس سوگندی که در شروع نمایندگی خود یاد نموده اند، پاسخگو باشند و شرمنده نباشند!
والسلام
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
چرا مجرمین نفوذی در قدرت، محاکمه نمی شوند؟
آیا وقت محاکمه حسن روحانی نیست؟
سئوال خوب به تولید فکر خوب می انجامد
عاشورا چگونه رقم حورد؟
مخرج مشترک با دشمن، یعنی چه؟
بساط انفعال را از قوه قضائیه برچینید
اغتشاشگران از داعش بدتر و اصلاحطلبان از هر دو بدتر
جنگ جهانی شناختی و ترکیبی بر علیه ایران
غروب اغتشاشات در ایران و شکست جبهه استکبار
[عناوین آرشیوشده]