سالمند از اینکه نزد جوان بنشیند و از او دانش آموزد، خجالت نکشد . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
سه شنبه 93 اسفند 26 , ساعت 10:30 عصر

بنام خدا و برای خدا

حجه الاسلام آقای حسن روحانی در افتتاح فاز دوازدهم پارس جنوبی که بخش اعظم آن به همت دولت نهم و دهم ساخته شده بود، ادعاهای جدیدی را که مورد قبول عامه مردم و نخبگان جامعه نمی باشد، مطرح کرد و گفت: «همه وعده‌هایی را که به مردم دادیم توانستیم محقق کنیم و در پیشگاه مردم شرمنده نیستیم ... هم اکنون تورم بر اساس اعلام مرکز آمار به 15.2 و بر اساس اعلام بانک مرکزی به 15.8 درصد رسیده است و توانستیم تورم را به خوبی مهار کنیم.»

ااا

شاید برای آقای رئیس جمهور و تفکر لیبرالی دولت، این امر مشتبه شده باشد، که میشود مردم را، با کلمات تکراری تورم، عبور از رکود، حمله به دولت سابق و اهانت به منتقدین خود، سرگرم نمود و در مسیر دیگر برای دست یازیدن به قوای دیگر به هر قیمتی تن به توافقنامه هسته ای و بستن با کدخدا(آمریکا) نمود! اما مردم ایران را، برای همیشه نمی توان فریب داد و با غرور و خود پسندی، که از خوی اشرافی گری نشأت گرفته، ادعا نمود، که "در پیشگاه مردم شرمنده نیستم،" آن هم مردمی که بر اساس گفته امام راحلمان، ولی نعمت ما هستند.

تنها وزیری که شرمندگی برای آقای روحانی ندارد، وزیر پر تلاش و بی حاشیه، بهداشت و درمان است و گرنه ثروت قارونی بعضی از وزراء که دارای سوابق انقلابی نیستند و هیچ رابطه ای با مردم ندارند، موجب سرافکندگی آقای روحانی و دولتش می باشد!

آیا نباید عملکرد ضد فرهنگی وزیر ارشاد، که اعتراض مراجع و علماء و متدینین را فراهم کرده، موجب شرمندگی رئیس جمهور شود؟! آیا افتضاح توزیع سبد کالا در دهه فجر سال 92 باعت شرمندگی و عذر خواهی رئیس جمهور در پیشگاه مردم نشد؟! آیا کشور از رکود اقتصادی، عبور کرده است، که رئیس دولت در کنار بارگاه ملکوتی ثامن الحجج(ع) پایان رکود را اعلام نمود؟ و همکاران آقای روحانی از این سخن شگفت زده و شرمنده گشتند؟! و احتمالا دولت برای افتتاح پروژه کودهای شیمیائی از "روی کود" عبور کرده و اشتباهاً جریان انحرافی دولت، آن را عبور از رکود دانسته اند! آیا نباید بخاطر این عملکرد ضعیف شرمنده مردم باشند؟!

ذرزلا

 چرا آقای روحانی شرمنده دولتهای نهم و دهم، که نقش قابل توجهی در پروژه فاز دوازدهم پارس جنوبی داشته اند، نمی باشد؟! متأسفانه دولت آقای روحانی، پروژه های مختلفی را، که به دست دولتهای سلبق، آغاز و تکمیل یا نیمه تکمیل بوده اند را، سرقت و به اسم خود افتتاح می کنند و اصلاً، خود را شرمنده مردم نمی دانند!

 آیا آقای روحانی و همکاران لیبرالش مردم را احمق فرض کرده اند؟ و متوجه نیستند که کنترل این تورم چه بلائی به سر تولید کننده و مصرف کننده آورده است؟ گفته اند؛ پسرکی وارد مغازه ای شد و مغازه‌دار در گوشِ مشتریش گفت: این پسر رو که می بینی، احمق ترین پسرِ دنیاست! الان بهت ثابت می‌کنم! و در این حال مغازه دار یک اسکناس 2 هزار تومانی و دو تا سکه ی 500 تومانی روی میز گذاشت و پسرک را صدا میزند و می گوید؛ پسرم، سکه ها را میخوای یا اسکناس را؟ و پسرک بلافاصله سکه‌ها را بر میدارد و از مغازه بیرون میرود.

مغازه‌دار به مشتریش می گوید؛ نگفتم احمق است؟ وقتی مشتری از مغازه بیرون آمد، پسرک را دید که از مغازه‌ی بستنی فروشی بیرون آمد، به پسرک گفت، پسر خوب،  می‌تونم بپرسم چرا توی مغازه سکه ها را انتخاب کردی؟ پسر در حالی که بستنی می خورد، گفت؛ اگر اسکناس را برمی داشتم، بازی تمام میشد و دیگر فکر نمی کرد که من احقم!

والسلام


سه شنبه 93 اسفند 26 , ساعت 7:8 صبح

بنام خدا و برای خدا

استکبار جهانی، که خود را کدخدای جهان می داند و رئیس جمهور ایران هم در خلال تبلیغات انتخاباتی خود در سال 92، "آمریکا را کدخدای جهان دانسته و بستن با کدخدا را از اولویت کاریش قرار داده است" و استکبار همواره بر علیه کشورهای که بخواهند از هژمونی نظام سلطه رهایی یابند، مسیرهای مختلفی را در دستور کاری خود قرار می دهد و انقلاب اسلامی ایران هم از این فاعده مستثی نمی باشد.

لبا

جمهوری اسلامی ایران، از بدو پیروزی، با انواع و اقسام توطئه های آمریکا روبرو بوده است از ایجاد فتنه قومیتهای مختلف در ایران، کودتای نظامی و جنگ تحمیلی 8 ساله رژیم بعث عراق، استراتژی تهاجم فرهنگی به همراه فتنه سالهای 78 و 88 را برای سقوط انقلاب اسلامی و تحریمهای فلج کننده به همراه تهدایدات نظامی و به انزوا کشیدن ایران و آراستن میز تزویر مذاکرات هسته ای، که رئیس جمهورمان آن را بازی بُرد - بُرد تصور کرده، بخشی از توطئه های آمریکا است، که در 36 سال گذشته، بدست نیاورده است، ولی می خواهد در پای میز مذاکرات هسته ای آن را درو نماید.

آمریکائیها وقتی ولع شدید دولت اعتدال را به مذاکرات احساس کردند، همزمان کاهش شدید بهای نفت را در دستور کاری خود قرار دادند و آقای روحانی هم که نسبت به کدخدائی آمریکا اعتراضی ندارد، تنها پادشاهان خود فروخته عرب را، با جملات لیبرال منش، ژله ای، آن هم از نوع اعتدالی، تهدید نمودند، که اثری هم نداشت و قیمت نفت به خاطر عدم تدبیر دولت، باز هم سقوط کرد اما در دولت سابق، وقتی احمدی نژاد به گفتن جملات انقلابی علیه نظام سلطه می پرداخت، قیمت نفت به صورت ناگهانی افزایش پیدا می کرد.

امروز آمریکا، عملاً جریان مذاکرات هسته ای را مدیریت می نماید و اهداف مورد نظرش را دنبل می نماید و هر کس را، در هر رده ای بخواهد، از درون دولت لیبرال منش آقای روحانی انتخاب می نماید، تا به اهداف استکباری خود، نزدیک شود! آیا قرار است در ایام تعطیلات عید نوروز که رسانه های گفتاری، نوشتاری و دیداری تعطیل هستند و مردم هم به گذاران تعطیلات نوروز سرگرمند، اهداف آمریکا محقق در ایران محقق  شود؟! آیا نتیجه مذاکرات ایران، رویکرد آمریکا را علیه آقای بشار اسد تغییر داده است؟! آمریکا که با سه سال جنگ علیه نظام سوریه و با کمک به گروههای تروریست جنایتکار به اهداف خود در سوریه نرسید، امروز اهداف خود را، در پای میز مذاکرات هدفمند می جوید. و به دنبال آن است، که با راه انداری دموکراسی فرمایشی و یا از طریق ترور آقای بشار اسد، نظام مردمی سوریه را از سر راه خود بردارد.

آیا آمریکا در جهت دست یابی به اهداف پلید و شیطانی خود، موفق خواهد شد؟! آیا از شیوه مذاکرات هسته ای، در بازی بُرد - بُرد آقای روحانی، دریچه ای برای ایجاد همین بازی در زمین سوریه گشوده میشود؟، به هر حال؛ در این پیچ بزرگ تاریخی، استکبار در سه صحنه کاملاً متفاوت در سوریه بازی می کند، در صحنه اول ائتلاف مسخره و دروغ مبارزه با داعش را در جهت تخریب زیرساختهای سوریه راه می اندازد و در صحنه دیگر، به تروریستهای النصره کمک نظامی می نماید و در صحنه سوم هم می خواهد با رئیس جمهور سوریه مذاکره نماید. به نظرتان، چرا این اقدامات مسخره، را مشاهده می کنند و بازهم به آمریکا خوشبین هستند؟! جریان لیبرال در داخل قدرت غربگرا مثل بازرگان آمریکا را کدخدا می دانست و امروز هم آقای حسن روحانی در دولت اعتدال همین تفکر را دنبال می کند.

والسلام  


دوشنبه 93 اسفند 25 , ساعت 2:10 عصر

بنام خدا و برای خدا

این روزها مردم مظلوم سوریه، عراق، لبنان و یمن از سوی جریان اسلام آمریکائی با محوریت، غربی، عربی و عبری، دچار جنگی خانمانسوز گردیده اند. برای عبور و مقابله با جنایات و ویرانگریهای اسلام آمریکائی، هماهنگی، همراهی و وحدت جریان مقاومت که همان اسلام ناب محمدی (ص) است، ضروری به نظر می رسد و در این راستا، باید از ایجاد تنش در داخل جریان مقاومت، جلوگیری نموده و با کسانی که در درون جبهه انقلاب، به کارشکنی پرداخته اند و امنیت ملی کشور و جریان مقاومت را بر اساس خواست اسلام آمریکائی با خطر مواجه می کنند، به شدت مقابله کرد، زیرا پذیرفته نیست، که در مقطعی که از سوی مقام معظم رهبری، "پیچ بزرگ تاریخی" نام گرفته است، جریان فتنه، به مدد اسلام آمریکائی بپردازد.

متأسفانه بخشی از بدنه دولت اعتدال، مردم را با کلمات و عبارات دشمن پسند، می فریبند، مثلاً؛ اگر مایحتاج مردم را گران می کنند، اسم آن را اصلاح قیمتها می گذارند و اگر مردم با افزایش قیمت کالاها مواجه می شوند، نام آن را به دروغ شیب ملایم می نهند و اگر در بحث هسته ای، توافقنامه ی ننگینی را امضاء و به ارمغان می آورند، با انواع و اقسام تهمت و اهانت سعی می کنند، جلوی سخن و مناظره منتقدین انقلابی را بگیرند و سپس فریاد بر می آورند که ما خوشبین هستیم و صد در صد مسیر را، برای رضایت کدخدا برداشته ایم!

بییی

مدتی قبل، آقای یونسی که چند سالی وزیر اطلاعات نظام اسلامی بوده و در حال حاضر هم مشاور رئیس جمهور می باشد، هوس شیر و خورشید زمان رژیم قبل را نمود و خواستار برگرداندن نماد شاهنشاهی به ایران شد و این در حالی است، که  حضرت امام (ره) در این رابطه فرموده اند؛ “باید این شیر و خورشید منحوس قطع بشود، علم اسلام باید باشد”. اگر کارنامه یونسی، مورد واکاوی قرار گیرد و افرادی مثل سعید حجاریان، سیدمحمد خاتمی، میرحسین موسوی و مهدی هاشمی رفسنجانی مورد بازجوئی فنی- امنیتی قرار گیرند، درخواهیم یافت که نقش یونسی در فتنه سال 88 پررنگ و قابل توجه بوده است.

بعضی می گویند سخنان آقای یونسی را، نباید جدی گرفت، زیرا ایشان زیاد پرت و پلا می گوید. در مقابل عده ای معتقدند، که یونسی سالهاست در مراکز قضائی و امنیتی حکم رانده است و اگر حرفهای چنین فردی، در این جایگاههای مهم کشوری، بی پایه و اساس است، پس چرا به فردی که اول دهانش را باز می کند و بعداً فکر می کند، اجازه می دهند که امنیت ملی را با حرفهای نسنجیده خود، در حساسترین مقطع تاریخی به مخاطره اندازد، لذا حضور ایشان در مسئولیتها، نامشروع و غیرقانونی است.

 در حالی که عده ای از سرداران سپاه اسلام با نماینده اسلام آمریکائی در عراق و سوریه، رو در روی هم می جنگند، یونسی در جایگاه مشاور رئیس جمهور، به تضعیف امنیت ملی و هم صدائی با اسلام آمریکائی و وهابیت برخاسته است. چرا دادگاه ویژه روحانیت برخورد قانونی صورت نمی دهد؟ و چرا رئیس جمهور در جهت عزل افراطیون از درون دولت اقدام نمی نماید؟! آیا یاران افراطی آقای حسن روحانی، بدنبال ایجاد فتنه ای پیچیده تر از فتنه سال 88 می باشند؟!

 

والسلام    


جمعه 93 اسفند 22 , ساعت 12:0 صبح

بنام خدا و برای خدا

رئیس‌جمهور کشورمان، که از سوی مردم و نخبگان کشور در خصوص حل مشکلات کشور، در زمان 100 روزه مورد سئوال جدی قرار گرفته بود در واکنشی منفعلانه گفته بود، که ید و بیضای موسی در دست ندارد، ولیکن در سوم اسفند 1393 بر خلاف ادعاهای قبلی، اقدامات خود را بالاتر از معجزه موسی دید و گفت:‌ «ما تورم بالای 40 درصد را به زیر 16 درصد رساندیم، کارشناسان داخلی و خارجی عنوان می‌کنند این کار دولت از لحاظ اقتصادی شبیه معجزه است.»

زمانی اطرافیان چاپلوس احمدی نژاد، در غلوی آشکارا، او را صاحب هاله ی نور، به مردم معرفی می کردند، اما آقای حسن روحانی، اقدامات اقتصادی خود را، بالاتر از هاله نور دیده و آن را یک معجزه قلمداد نموده و عجیب اینکه، هیچ اقتصاددان منصف و با وجدانی، اظهارات رئیس جمهور را تائید ننموده و جیب عامه مردم هم، که گوشه ی از آن، در اعتراض صنفی معلمان کشور به چشم می خورد، ادعای غیر واقعی رئیس جمهور را، مورد تأئید قرار نداد!

اب

از ابتدای دولت اعتدال، رهبر معظم انقلاب، بارها، در خصوص معیار و ملاک قرار گرفتن اقتصاد مقاومتی و بهره گیری از توانمندی داخل و گره نزدن اقتصاد کشور به مذاکرات هسته ای، تذکر داده اند، اما رویکرد دولت، تنها به رفع تحریم و مذاکره و توافقنامه هسته ای و بستن با کدخدا(آمریکا) متمرکز گردیده و حتی، بر خلاف عزت و مصلحت کشور، سازمان فضایی را، در یک وزارتخانه محدود و محسور نموده و بودجه آن را، کاهش داده و در اقدامی مشکوک و سئوال برانگیز و در گرماگرم مذاکرات و در آستانه توافقنامه هسته ای، نماد سازمان انرژی اتمی کشور را، برای ارسال پالس ترس و وحشت از کدخدا(آمریکا) از پول ملی حذف نمود!

اگر با تعمق به این سخن رئیس‌جمهور توجه کنیم، درمی یابیم، که راهکار جریان اعتدال برای حل مشکلات کشور، به سوی غرب و به خصوص به دستان شیطان بزرگ و حیله گر، دراز شده است، آنجا که آقای روحانی می گوید: « روابط خارجی باید به نقطه‌ای برسد که ما به مردم وعده دادیم، یعنی تعامل سازنده ما با جهان که از طرف ما 100درصد آغاز شده و باید شرایطی فراهم کنیم که جهان هم همین حرکت را به سمت ما داشته باشد که این کار شدنی است.»

لب

آقای حسن روحانی از زمان پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری و شاید قبل از آن، همه تلاش خود را برای ارتباط و مذاکره با آمریکا بکار بسته و در مقابل تهدیدات و تحریمهای مکرر شیطان بزرگ، لب فروبسته و فقط ادعاهای غیر واقعی، جهت انحراف در افکار عمومی را، مطرح نموده است.

به جناب آقای روحانی باید گفت؛ شما 100 درصد مسیر را، برای تعامل و رضایت جهان، که همان رضایت کدخدا است، رفته اید و هنوز هم، کدخدا رضایتش را از شما اعلام ننموده و لذا بالاتر از 100 درصد، در محاسبات ریاضی وجود ندارد، پس! برای سیری ناپذیری استکبار، چه شرایطی باید به نظام اسلامی تحمیل گردد، که فعلاً، رئیس جمهور، جرأت بیان آن را ندارد و از گفتن آن پرهیز می کند؟!

والسلام


چهارشنبه 93 اسفند 20 , ساعت 10:6 عصر

بنام خدا و برای خدا

نیکولا ماکیاول، اخلاق را لازمه زندگی افراد می داند، ولی رعایت آن را از سوی شهریار(پادشاه یا رئیس جمهور) را، خطرناک می داند و از خطر پرهیزگاری شهریار را بر حذر می دارد و می گوید: «هر که بخواهد در همه حال پرهیزگار باشد، در میان این همه ناپرهیزگاری، سرنوشتی جز ناکامی ندارد؛ از این رو، اگر شهریاری بخواهد، شهریاری را از کف ندهد، می بایست شیوه های ناپرهیزگاری را بیاموزد و هر جا که نیاز باشد به کار بندد ... آزمونهای دوران زندگی، ما را چنین آموخته است که شهریارانی که کارهای گران از دستشان برآمده، آنانی بوده اند که راست کرداری را، به چیزی نشمرده اند و با فریب، آدمیان را به بازی گرفته اند و سرانجام بر آنان که راستی پیشه کرده اند، چیره گشته اند.»

غلب

جریان زر و زور و تزویر، برای اینکه بتواند به مرکز ثقل نظام اسلامی فشار بیشتری وارد نماید، لذا انتخابات مجلسین شورای اسلامی و خبرگان رهبری، در اسفند سال 94 از اهمیت بالائی برخوردار است و بر این اساس، برنامه های را تدوین نموده، که به اختصار به به آن اشاره می شود.

1-نگاه جریان اعتدال به اصلاح طلبان؛ همانند استفاده از نردبان است و اعتدال برای بهره گیری از ظرفیت اصلاح طلبان و حتی فتنه گران سال 88، آنان را در قدرت شریک خود نموده و برای هم افزائی بیشتر، خطوط قرمز ترسیمی، از سوی مقام معظم رهبری را، در جهت عدم به کارگیری فتنه گران، رعایت نمی کند.

2-دولت اعتدال، علی رغم ناکامی در حوزه اقتصادی کشور، اقدامات گسترده ای را جهت تعمیق نفوذ خود، بکار بسته و در این راستا، کسب رضایت کدخدا (آمریکا) را، مؤثر می داند و لذا امضاء توافقنامه هسته ای را با عبور از خطوط قرمز نظام اسلامی در دستور کاری خود، قرار داده است.

3-مسیر سوم جریان زر و زور و تزویر، بی اعتبار کردن جریان اصولگرائی در نزد مردم است و به همین خاطر معاون اول رئیس جمهور مأمور کشف پرونده های فساد احتمالی گردیده است و فرافکنی و وعده افشاگری در خصوص استفاده از پولهای کثیف را به سال آینده موکول نموده است.

4-مشاور رئیس جمهور در امور اقلیتها، مأمور جلب نظر قومیتهای مختلف کشور گردیده، تا بتوانند از این طریق، اکثریت غالب را، در مجلس شورای اسلامی و اقلیت تأثیر گذار در مجلس خبرگان رهبری را در دست گیرند.

5-دو قطبی سازی جامعه از نظر سیاسی و فرهنگی و اعتلاف با همه طیفهای جامعه و بهرگیری از ظرفیت گروه های مردم نهاد( N.G.O) از دیگر مسیرهای، کاری دولت اعتدال می باشد.

6-جهت عبور اصلاح طلبان و اعتدلیون، برنامه عبور از فیلتر شورای نگهبان را با تدابیر ویژه، که یکی از آن تدابیر، راه اندازی نهضت ثبت نام گسترده، برای ایجاد اختلال در مدیریت شورای نگهبان، در دستور کاری، قرار داده است.

7-جلب حمایتهای جهانی، با روش استفاده از حمایتهای پنهان سازمانهای بین المللی از راهکارهای جریان فریب اعتدال می باشد و لذا، کسیل لشکر بانوان به نیویورک، که حضور جریان فمینیستی در بین آنان بسیار پر رنگ و قابل توجه می باشد، در همین راستا ارزیابی می گردد!

آیا سرنوشت دولت اعتدال، به همان سرنوشت اصلاح طلبان در مجلس ششم و فتنه گران سالهای 78 و 88 منتهی خواهد شد؟! دولت اعتدال با هم افزائی اصلاح طلبان و فتنه گران، چه چیزی را می خواهد ببرد! هاروارد لاسکی نظریه پرداز غربی در خصوص علم سیاست منهای دیانت می گوید:« سیاست یعنی چه کسی می برد، چه می برد، چه موقع می برد، چگونه می برد و چرا می برد

والسلام  


سه شنبه 93 اسفند 19 , ساعت 10:6 عصر

بنام خدا و برای خدا

فق

پس از رحلت حضرت آیت الله مهدوی کنی، ریاست وقت مجلس خبرگان رهبری، بحث ریاست آینده این مجلس، در محافل مختلف مطرح گردید و وقتی در این رابطه از آقای هاشمی رفسنجانی برای ریاست این مجلس سئوال شد، ایشان همانند گذشته و با پاسخهای مبهم و دو پهلو، اعلام کرده بودند، که میلی برای ریاست خبرگان ندارد ولکن، در هفدهمین اجلاسیه مجلس خبرگان، در تاریخ 93/12/19، از گذشته عبرت نگرفت و خود را کاندیدای ریاست مجلس خبرگان نمود و علی رغم تلاش چندین ماهه خود و حامیانش، شکست دیگری را، به کلکسیون شکستهای خود اضافه نمود و نمایندگان مجلس خبرگان، با بصیرت و هوشیاری مثال زدنی خود، آیت‌الله محمد یزدی را با 47 رأی به عنوان ریاست مجلس خبرگان رهبری برگزیدند و امید جریان قدرت و ثروت با 24 رأی، به یأس مبدل شد.

الل

جریان قدرت و ثروت، که رؤیای ریاست مجلس خبرگان رهبری را در سر می پروراند، سفر رئیس جمهور به ترکمنستان را، طوری برنامه ریزی کرده بود، که حتی اکثر بهره مندی را، از قدرت و رأی آقای روحانی نصیب آقای رفسنجانی نماید، که رأی رئیس جمهور هم، گره ای برای به قدرت رسیدن هاشمی، باز نکرد! و عجیب این بود، که ایشان بعد از شکست در برابر آیت الله یزدی در اقدامی کم سابقه انتخاب ایشان را تبریک گفتند! و عجیب تر اینکه، چرا آقای رفسنجانی، برای انتخاب رئیس مجلس خبرگان، "کمیته صیانت از آراء" تدارک ندید و نتیجه رأی نمایندگان آن مجلس را، "تقلب" ندانست و اقدام به نگارش نامه دیدن "دود و آتش،" ننمود!!!

در روزهایی که به برگزاری اجلاسیه مجلس خبرگان رهبری نزدیک می شدیم، فائزه هاشمی رفسنجانی، در اقدامی مذبوحانه، شایعه بیماری رهبر عزیز انقلاب را، در مصاحبه با روزنامه فیگارو، برای اثر گذاری بر رأی نمایندگان مجلس خبرگان، مطرح نمود و رایزنیهای فراوانی برای انتخاب هاشمی رفسنجانی بعنوان رئیس این مجلس، به عمل آوردند، لکن؛ خداوند کید آنان را به خودشان بازگرداند و بار دیگر طعم تلخ شکست را نصیب خاندان هاشمی رفسنجانی نمود، که شاید عبرت گیرند!

به خاندان هاشمی رفسنجانی باید گفت؛ بیش از اینکه مایه پند آیندگان شوید، از گذشتگان پند بگیرید.

والسلام


سه شنبه 93 اسفند 19 , ساعت 12:12 صبح

بنام خدا و برای خدا

مدتی قبل وزیر کشور در جلسه ای با طرح پولهای کثیف، که در کسب قدرت و سیاست اثرگذاری دارد، گفت: "اگر این پول‌ها (پول کثیف) کنترل نشود، به همه حوزه‌ها وارد خواهد شد؛ ... اگر هوشیار نباشیم و مواظبت نکنیم، حتما بخشی از این پول کثیف، عزم ورود به حوزه قدرت و سیاست را خواهد کرد" و بر این اساس طرح پولهای کثیف کلید زده شد و سپس پیاده نظام دولت اعتدال، که خود بی نصیب و بی بهره از پولهای کثیف نیستند، وارد صحنه شده و وعده دادند، که در سال 94 و برای تصاحب مجلسین شورای اسلامی و خبرگان رهبری دست به افشاگری بیشتری خواهند زد.

وقتی در اوج فتنه سال 88 بعضی از مریدان هاشمی رفسنجانی و پادوهای فرزندش مهدی، دستگیر شدند، لب به اعتراف گشوده و بحث استفاده از پولهای بیت المال را از سازمان بهینه سازی سوخت، برای برنده شدن آقای رفسنجانی در انتخابات سال 84 را افشاء نمودند و امروز، یکی از جرائم متعدد سیاسی، امنیتی و اقتصادی مهدی هاشمی رفسنجانی، استفاده نامشروع از پول بیت المال، برای انتخابات پدرش می باشد! 

 آقای حمزه کرمی از نویسندگان سایت ضد انقلاب جمهوریت، در اعترافات خود که از سیمای جمهوری اسلامی پخش شد، گفت:«مهدی هاشمی رفسنجانی اعتقادی به هزینه شخصی برای انتخابات نداشت. بنده با وی صحبت کردم و گوشزد کردم که استفاده از پول بیت المال در انتخابات جرم است ولی مهدی هاشمی نمی‌پذیرفت.»

آقای کرمی در ادامه اعترافات خود، به مثال جالبی در خصوص تخلفات یکی از اعضاء خاندان آقای رفسنجانی، اشاره میکند و  می گوید: به‌عنوان مثال، شرکت نشر ذره 500 میلیون تومان پوستر مربوط به آقای هاشمی را سال 84 چاپ کرد اما پولش را از سازمان بهینه سازی گرفت، به این صورت که آقای مهدی هاشمی با توافق نشر ذره فاکتوری صوری صادر کرد، مبنی بر چاپ 200‌ هزار نسخه از کتاب ‌5‌ جلدی کودک؛ یعنی یک میلیون جلد کتاب و این فاکتور صوری به‌عنوان سند اصلی تلقی شد و پولش را از سازمان بهینه سازی پرداخت نمودم و در اختیار نشر ذره قرار گرفت در حالی که فقط تعداد ‌25‌ هزار از این کتاب چاپ شد.»

اکبر ترکان مشاوره چند شغله رئیس جمهور هم که پادوائی رفسنجانی را سالها به عهده داشته و دارد، در خصوص استفاده از پولهای کثیف می گوید:«عده‌ای می‌خواهند در سال 94 با پول‌های کثیف وارد بازی سیاسی شوند. ما سکوت نخواهیم کرد و سال 94، سال افشای آنهاست ... نمی‌گذاریم عده‌ای با پول‌های کثیف در سال 94 به پیروزی برسند و هر جا نیاز به افشا باشد، این کار را می‌کنیم.»

ذذت

عجیب است، بگم بگم دولت اعتدال، زمانی کلید خورد، که ناتوانی و ناراستی آنان در عرصه اقتصاد، سیاست و دیپلماسی ذلیلانه برملاء گردیده و حال که جهت رضایت کدخدای شیطان صفت(آمریکا)، به توافق ذلت بار هسته ای تن داده اند و آینده پیشرفت و استقلال کشور را به مخاطره انداخته اند، به ریسمان تهمت و افتراء، "پولهای کثیف" آویزان شده، که خود در استفاده از آن، شُهره ی خاص و عامند!

مگر پولهای تبلیغاتی آقای روحانی از محل پولهای کثیف بعضی از متهمین اقتصادی که در زندان به سر می برند، نمی باشد؟! آیا این تدبیر دولت اعتدال، انحراف و فریب افکار عمومی، از امضاء نهائی توافقنامه هسته ای، که بر خلاف عزت، غرور ملی، امنیت و استقلال کشور است، نمی باشد؟! و آیا این یک توطئه از پیش طراحی شده، جهت شکستن وحدت مردم و زیر سئوال بردن مسئولین خدوم نیست؟! آیا زمین این بازی وحدت شکن را، سازمان سیا و موساد ترسیم ننموده است؟! دولت تدبیر بر اساس نظر کدام سازمان اطلاعاتی بیگانه، دست به این وحدت شکنی زده است؟!!!!!

والسلام


یکشنبه 93 اسفند 17 , ساعت 11:15 عصر

بنام خدا و برای خدا

دولت اعتدال در آستانه سال جدید و در تازه ترین بی تدبیری خود، اقدام به چاپ و رونمایی از اسکناس 50 هزار ریالی با استفاده از رنگ بنفش نمود، که این رنگ، یادآور نماد آقای حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 می باشد. این اقدام سئوال برانگیز، که در ورای آن انفعال و رضایت مندی کدخدا(آمریکا) را بدنبال دارد، با اما و اگرهای فراوانی روبرو است، که به اختصار به آن اشاره می گردد.

غغغ

در حالی که دولت آقای روحانی، در حوزه اقتصاد کشور و مردم و مذاکرات هسته ای، ناتوان و لغزان عمل کرده است، اما در صحنه شعار، تورم را صفر، عبور از رکود را موفق و پیروزی در توافق هسته ای را حتمی و قطعی اعلام نموده و این در حالی است، که ادعاهای آقای روحانی مورد قبول اقتصاد دانان نبوده و جیب مردم هم، گرانی را لمس کرده و کاهش تورم را احساس نکرده است!

برخی از اقدامات دولت اعتدل مشکوک و غیر قابل قبول است، به عنوان مثال؛ وقتی رژیم صهیونیستی به همراه آمریکا دست به ترور دانشمندان هسته ای کشورمان زد و تنها آقای فریدون عباسی، پس مجروحیت از صحنه ترور به سلامت خارج شد، دولت سابق، در یک اقدام انقلابی، او را به عنوان معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان انرژی اتمی ایران اسلامی انتخاب نمود، ولکن؛ آقای روحانی پس از نشستن بر کرسی ریاست جمهوری، در یک حرکت انفعالی، که ضد عزت و مصلحت و برای رضایت کدخدا(آمریکا) بود، آقای عباسی را از مسئولیت بر کنار کرد و پس از دادن امتیازهای فراوان به آمریکا، در یک اقدام سئوال برانگیز دیگر، نقشه ایران و آرم انرژی اتمی را از پشت اسکناسهای 50 هزار ریالی حذف و طرح سردر دانشگاه تهران را، با استفاده از رنگ بنفش به چاپ رسانید، که این عمل، اوج ذلت دولت آقای روحانی، در گرما گرم مذاکرات هسته ای، را می رساند! و شاید، اگر دولت تدبیر! و عقلانیت!، مورد خشم مردم و ارکان نظام اسلامی قرار نمی گرفت عکس امام را هم از روی اسکناس حذف می کرد! 

bvgf

بر اساس نظر رئیس سازمان تولید اسکناس و مسکوک بانک مرکزی "هزینه تولید هر برگ اسکناس به طور متوسط 880 ریال و هزینه امحاء آن در سال جاری 300 ریال می باشد" و لذا دولت اعتدال با کدام استدلال و منطق، اقدام به این عمل ضد ملی نمود؟ چرا هزینه سرسام آور چاپ اسکناس، آن هم با رنگ یک جریان انتخاباتی به کشور تحمیل می شود؟! مگر دولت آقای روحانی و رنگ بنفش قرار است، سالها به عمر خود ادامه دهد؟! متأسفانه افراطی گری در پس شعار اعتدال، در تمام تصمیمات، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دولت به چشم می خورد! و برای رضایت کدخدا، به هر اقدام ذلت باری با استفاده از مشاورین روشنفکر و تحصیل کرده در آمریکا و بیگانه با دین و انقلاب دست میزند.

آیا کارت زردی توسط آمریکا که داوری بازی بُرد - بُرد، آقای روحانی را به عهده دارد، برای حذف آرم انرژی اتمی ایران صادر شده است؟! و یا همان حلقه ای که یک روز می گفتند؛ تفکرات امام را باید به موزه سپرد، امروز در حلقه مشاورین و تیم اقتصادی منفعل دولت جاخوش کرده اند؟! پس؛ چه زمانی مردم، به بصیرت میرسند، که وقتی آقای روحانی می گوید: "هم چرخ سانتریفیوژها باید بچرخد هم چرخ زندگی مردم،" این سخن را دروغ و فریب بدانند و اجازه ندهند این جریان لیبرال، عزت و غرور ملی کشور را خدشه دار نماید.    

والسلام 


یکشنبه 93 اسفند 17 , ساعت 8:33 عصر

بنام خدا و برای خدا

امام خمینی در نامه مورخه 68/1/6 خود، ضمن عزل منتظری از قائم مقام رهبری، خطاب به او می فرماید: «من با خدای خود عهد کرده ام که از بدی افرادی که مکلف به اغماض آن نیستم هرگز چشم پوشی نکنم من با خدای خود پیمان بسته ام که رضای او را بر رضای مردم و دوستان مقدم دارم اگر تمام جهان علیه من قیام کنند دست از حق و حقیقت بر نمی دارم من کار به تاریخ و آنچه اتفاق می ‎افتد ندارم من تنها باید به وظیفه شرعی خود عمل کنم من بعد از خدا با مردم خوب و شریف و نجیب پیمان بسته ام که واقعیات را در موقع مناسبش با آنها در میان گذارم تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام.»

اان

اگر مروری کوتاه به اقدامات و عملکرد هاشمی رفسنجانی داشته باشیم، در خواهیم یافت، که این استوانه، دچار اشکالات اساسی گردیده و با معیارهای انقلاب و امام سازگاری نداشته و به یک عنصر پیچیده و قدرت طلب مبدل شده است و عملکردش بیشتر شبیه یک، لیدر حزبی و گروهی است و اخیراً بعنوان اپوزیسیون(مخالف دولت مستقر) حرفهایی را بر زبان می راند که پیش از این از زبان ضد انقلاب و مخالفین نظام اسلامی شنیده می شد و می توان به جرأت ادعا کرد، که برخی از تصمیمات آقای رفسنجانی آسیبهای جدی به نظام اسلامی وارد نموده است، که به صورت اختصار به چند نمونه اشاره می شود.

1-ترور آقای هاشمی رفسنجانی در سال 1358 دارای ابهامات اساسی و جدی است و پذیرفتن و باور کردن آن بسیار مشکل است، همسر ایشان خانم عفت مرعشی، می گوید، یکی از محافظهای ایشان در حیاط بوده و هیچ عکس العملی در جلو گیری از ترور آقای رفسنجانی نشان نداده و تنها او بوده، که جلوی دو تروریست ایستاده است! و عجیب این است که اثری از محافظ ایشان در صحنه ترور و بعد از ترور وجود ندارد و عجیب تر اینکه، منافقین در تمام عملیاتهای تروریستی خود موفق عمل کردند، الا ترور آقای رفسنجانی که تا سال 1354 به آنها کمک مالی می کرد.! به نظرتان این عجیب نیست؟!

2-اصرار شدید آقای رفسنجانی در انتخاب آقای منتظری بعنوان قائم مقام رهبری، علی رغم مخالفت جدی امام و جلوگیری از انتشار نامه امام مبنی بر عزل منتظری در تاریخ 68/1/6 که آقای رفسنجانی نقش کلیدی در آن داشتند!

3-زمینه سازی حضور مسئولین آمریکائی با پاسپورت جعلی به ایران در دوران دفاع مقدس بدون هماهنگی با امام خمینی، که در نهایت آمریکا، رژیم بعثی عراق را از نحوه عملیات کربلای 4 با خبر کرد، که بر اثر آن، تعداد بسیاری از رزمنگان دفاع مقدس در آن عملیات به شهادت رسیدند.

4-زمینه سازی جهت پذیرش قطعنامه 598 بر خلاف نظر امام خمینی، که باعث عقب نشینی های پی در پی و شهادت و اسارت تعداد زیادی از رزمندگان اسلام گردید.

5-شکل دهی جریان اشرافی گری مدیران دولتی و استحاله فرهنگی کشور در زمان ریاست جمهوری آقای رفسنجانی.

6-واگذاری خودروهای دولتی به مدیران با قیمت بسیار پائین، که فقط بنیاد شهید، در واگذاریها تخلف و تقلب ننموده بود.

7-زمینه سازی برای ایجاد فتنه 88 و حمایت از کمیته صیانت از آراء و نوشتن نامه بدون سلام به رهبر معظم انقلاب و حضور همه خاندان آقای رفسنجانی در فتنه 88 و در کف خیابانها و فشار بر نظام اسلامی جهت آزادی فتنه گران ... از دیگر تحرکات غیر قانونی ایشان می باشد.

8-آخرین سناریوی هاشمی رفسنجانی این بود، که گفت؛ مهمترین پرو‍ژه دولت مذاکرات هسته ای است و عده ای در مجلس نمی خواهند این به نتیجه برسد و این منتقدین با نتانیاهو همنوا و همصدا شده‌اند.

9- همگامی و هم صدائی با کشورهای غربی و شیوخ عربی فاسد و شرابخوار،علیه نظام سوریه و آقای بشار اسد، که در محور مقاومت، قرار دارد.  

آیا با این اظهارات و عملکرد متناقص، می شود آقای رفسنجانی را استوانه نظام و در خط امام و انقلاب دانست؟! امروز ایشان امید دشمنان داخلی و خارجی نظام اسلامی است که آب به آسیاب دشمن می ریزد!

والسلام 


شنبه 93 اسفند 16 , ساعت 8:43 عصر

بنام خدا و برای خدا

براساس آخرین نظر سنجی یکی از مراکز مهم امنیتی کشور، محبوبیت رئیس جمهور کشورمان به زیر50 درصد رسیده، که این موضوع موجب نگرانی دولت اعتدال گردیده و لذا کسب محبوبیت و تصرف انتخابات مجالس خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی را به اخذ امتیاز از آمریکا و کشورهای غربی در پرونده هسته ای، موکول نموده است و در این رابطه با دست و دل بازی فراوان، با تعطیلی 10 ساله مراکز اصلی هسته ای کشورمان موافقت نموده است! لذا برای اینکه کاربران عزیز، به ذلت و لرزان بودن دولت یازدهم، در مقابل آمریکا پی ببرند، مختصری به وضعیت گذشته پرونده هسته ای اشاره می کنم، شاید، چهره خیانت جریان نفاق، برای همگان روشن گردد.   

دذ

آقای خاویر سولانا مسئول وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا در سال 87 به ایران سفر کرد و نامه ای را به همراه خود آورد و گفت؛ ما نمی خواهیم برنامه هسته ای شما را تعطیل کنیم و شما هم برنامه هسته ایتان را گسترش ندهید و نتیجه آن، برگزاری نشست 5+1 در پائیز سال 87 در ژنو بود، که نماینده آمریکا برای اولین بار در جلسه حضور یافت و بسیار مؤدبانه در این جلسه گفت، که ما با شما دعوا نداریم و برای حل مشکل به اینجا آمده ایم.

پس از این جلسه قرار شد، نشست بعدی در اول نوامبر یعنی بعد از گذشت یک ماه در ژنو برگزار شود ولیکن کشورهای غربی بدلایل مختلف، از برگزاری جلسه خوداری نمودند و علت عدم حضور آنان برای طرف ایرانی مشخص نبود، اما وقتی فتنه سال 88 رخ داد و تعدادی از عوامل اصلی فتنه دستگیر شدند، در اعترافات خود گفتند؛ که ما به طرفهای آمریکائی و غربی پیغام دادیم که شما با این دولت مذاکره نکنید، چون ما تصمیم گرفته ایم به هر صورت ممکن، دولت احمدی نژاد را از طریق انتخابات یا اقدامات دیگر، سرنگون نمائیم، فلذا پیام به آمریکا رسید، که مذاکرات را متوقف کنید و آمریکا و کشورهای غربی، تمام تلاش خود را برای ایجاد انقلاب سبز و سرنگونی نظام اسلامی بکار بستند، که با حضور به موقع مردم، در نهم دی، توطئه کشورهای خارجی و منافقین و ضد انقلاب داخلی نقش برآب شد.

الا

پس از ناامیدی از جریان فتنه، یکی از استراتژیستهای آمریکائی طرحی را برای براندازی نظام جمهوری اسلامی مطرح کرد و گفت؛ "ما برای ایجاد تغییر محاسبات در مردم ایران با حاکمیت، باید گزینه های فشار بر ایران را بصورت ترکیبی  مدیریت نمائیم،" که در بسته ترکیبی آمریکا؛ تهدید نظامی، تحریم متمرکز معیشت مردم، ترور، خرابکاری سایبری، عملیات روانی و رسانه ای، مذاکره و ایجاد فتنه جدید وجود داشت. در این پروژه براندازانه، آمریکا تلاش نموده تا به جای گفتمان انقلاب و امام، گفتمان سازش با آمریکا، قرار گیرد. آیا آمریکا موفق شده است؟!

آیا آمریکا قادر است محبوبیت روحانی را تضمین نماید؟ و اصولاً با تضمین کدخدا، حاج حسن به بهشت می رسد؟! و آیا می ارزد که اصول نظام اسلامی را این چنین، در پیش پای کدخدا، ذبح نمود و اسم آن را تدبیر و امید و اعتدال گذاشت؟! آیا فتنه ی جدیدی در سر دارند؟!

خمینی کبیر در خصوص سازش با دشمن فرمودند: «خداوندا، تو می ‏دانی که ما سر سازش با کفر را نداریم. خداوندا، تو می‏دانی که استکبار و امریکای جهانخوار گلهای باغ رسالت تو را پرپر نمودند. خداوندا، در جهان ظلم و ستم و بیداد، هم? تکیه‏ گاه ما تویی، و ما تنهای تنهاییم و غیر از تو کسی را نمی ‏شناسیم و غیر از تو نخواسته ‏ایم که کسی را بشناسیم. 

والسلام 


<   <<   161   162   163   164   165   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ