یا دانشمند باش یا دانشجو یا شنونده و یا دوستدار و پنجمی مباش که هلاک می گردی . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
سه شنبه 93 دی 23 , ساعت 10:36 عصر

بنام خدا و برای خدا

از زمان توافقنامه هسته ای یک جو خفقان توسط دولت اعتدال علیه منتقدین ایجاد شده و در این مسیر، رئیس دولت و همکاران افراطی ایشان، از هیچ تهمت و ناسزایی علیه جریان مؤمن به انقلاب فروگذار نکرده اند و هر روز، فضای خفقان را بصورت ناجوانمردانه علیه منتقدین آلوده تر می نمایند. یک روز منتقدین را بیسواد قلمداد می کنند!، روز دیگر می گویند؛ که بدون شناسنامه نباید حرف بزنید!، سپس منتقدین را به یک جای گرم و جهنم حواله می دهند و حتی تلاش ناموفقی داشتند که از پخش مصاحبه اوباما و جان کری از صدا و سیمای جمهوری اسلامی جلوگیری نمایند و ترسوها و بزدلان دولت اعتدال هزاران ترفند دیگر به خرج دادند، تا بتوانند زبان عمارها و ابوذرها را در نقد توافقنامه هسته ای ببندند!

البف

اما چرا دولت اعتدال از عمارها و ابوذرهای زمان می ترسد و می گریزد؟! چرا نوک حمله دولت اعتدال، علیه فساد سازماندهی شده و به سمت طلحه و زبیرها و فرزندان ناخلف آنها نیست؟! و بلعکس حمله گازانبری آنها به سمت سلمانها و ابوذرها برای گسست در حاکمیت و به هرج و مرج کشیدن فضای سیاسی کشوراست؟! و چرا این دولت اینقدر می ترسد و دیگران را ترسو و بزدل خطاب می کند؟!

این روزها علی مطهری، مجسمه تحجر و افراطی گری، که لکه ننگی برای مردم فهیم استان تهران شده است و به نمایندگی از جریانی خزنده، مرموز و منافق، صدای خود را به حمایت از فتنه و فتنه گران بلند نموده و با تمام قوا به یاری دولت اعتدال برخاسته است و گمان می رود، متن دست نوشته ای که توسط علی مطهری در مجلس شورای اسلامی قرائت شد، از همان نامه ای نشأت گرفته، که چهار روز قبل از فتنه سال 88 توسط آقای رفسنجانی به رهبر معظم انقلاب نوشته شد و نوید دود و آتش فروزان در دلهای مردم را پیش بینی کرد، باشد!  

البفب

دولت اعتدال با کنار گذاشتن اقتصاد مقاومتی و سرمست از مذاکرات هسته ای با آمریکا بود، که در تله و توطئه ی جدید آمریکا و عربستان قرار گرفت و با کاهش ناگهانی بهای نفت و عدم موفقیت در رفع تحریمها، خود را در برابر مشکلات کشور و مردم عاجز و ناتوان دید و لذا برای برون رفت از مشکلات اصلی کشور، دامن زدن به منازعات و اختلافات سیاسی، بهترین گزینه برای پنهان شدن پشت آن است و طرح مسائلی همچون، همه پرسی، فاسد دانستن سلمانها و ابوذرها و فراخوان متحجرین و افراطیونی، همچون علی مطهری، صادق زیبا کلام، شیرزاد و شاه محمدیها، بهترین مسیر انحرافی در برابر مطالبات اقتصادی و معیشتی واقعی مردم است.

مردم باید بدانند؛ در زمانی که وزارت کشور انتخابات مجلس شورای اسلامی در سال 94 را کلید زده است، جریان ناتوان در برابر حل مشکلات اقتصادی کشور، که آثار ترس و بزدلی در چهره آنها عیان گردیده، چاره کار را، در دو قطبی نمودن و رو در رو قرار دادن مردم با یکدیگر می داند! و این در حالی است که مقام معظم رهبری دولت و مسئولین را بشدت از این منکر الهی نهی فرموده اند. لذا تکلیف عمارها در تقابل با سیاستهای خبیثانه نفاق پیچیده و بزک کرده، بسیار سنگین است و افشای چهره پنهان نفاق، از اصلی ترین رسالتهای عمارهای دوران در این روزگار قحطی صداقت است.

والسلام 


پنج شنبه 93 دی 18 , ساعت 9:51 عصر

بنام خدا و برای خدا

در حالی که تصور می رفت آقای روحانی با کلید سحرآمیز و یخ شکن! خود بتوانند یخهای روابط بین آمریکا و ایران را، پس از 36 سال با طراحی بازی بُرد - بُرد! ذوب نماید و قدرتهای بزرگ را در مقابل ملت ایران به زانو درآورد! و کاسه تحریمها را بترکاند!، که هیچ بندزنی نتواند، آن را بند بزند!، پس از 18 ماه تلاش بی وقفه و دادن امتیازهای فراوان به دشمنان اسلام، النهایه، مبتکر امید! دولت اعتدال، امید خود را از دست داد و در اقدامی منفعلانه و از روی بی تدبیری، بازی بُرد – بُرد خود را که در مقابل خواسته های آمریکا و رژیم صهیونیستی ناکارآمد دید، مجدداً برای شادمانی و احیانا با هماهنگی کدخدا، بازی غافلگیر کننده ای در زمین ایران اسلامی علیه اهداف بلند، اسلام ناب محمدی(ص) کلید! زد و همه پرسی قانون اساسی را برای پذیرفتن ذلت بیشتر و تعطیلی مابقی مراکز هسته ای کشورمان مطرح نمود!

یییی

در مواقعی طرح همه پرسی قانون اساسی در کشور ایران مورد تأکید قرار گرفته و راهکار قانونی آن را مشخص نموده است و در همین راستا در اصل 59 قانون اساسی می خوانیم: «در مسایل بسیار مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ممکن است اعمال قوه مقننه از راه همه‏پرسی و مراجعه مستقیم به آراء مردم صورت گیرد. در خواست مراجعه به آراء عمومی باید به تصویب دو سوم مجموع نمایندگان مجلس برسد.» و در اصل 110 قانون اساسی همه پرسی از اختیارات رهبری ذکر شده است.

حال عجیب است که یک فردی که خود را حقوقدان می داند! و از طرف دیگر خود را متخصص امور امنیتی معرفی می کند! و در پایان جنگ و در زمان ریاست جمهوری آقای رفسنجانی مدال رشادت و ایثار دریافت نموده و چند دوره نماینده مجلس شورای اسلامی بوده است! و نمایندگی مجلس خبرگان رهبری را بر عهده خود دارد و مسئولیت مهم ریاست جمهوری را به دوش می کشد و رئیس شورای عال امنیت ملی کشور است و در زمانه ای که در مذاکرات نفس گیر هسته ای رو در روی استکبار جهانی قرار گرفته ایم و دشمن هر روز به بهانه ای، امتیاز جدیدی را طلب می کند، آنگاه در کمال ناباوری شاهد این هستیم که رئیس جمهور کشورمان، با داشتن عناوین، القاب و نشانه های مختلف، موضوع همه پرسی را در کنفرانس اقتصادی مطرح می نماید و پس از آن همه دشمنان داخلی و خارجی بر روی این حرف آقای روحانی متوقف می شوند و تک مضراب دلشان این بود و هست، جانا سخن از نهان ما می گویی!

آیا طرح همه پرسی هسته ای رئیس جمهور، تکمیل کننده، نظرات بی مایه و ذلت بار زیبا کلام و شیرزاد است؟!

پیامبر رحمت حضرت محمد (صلی الله علیه وآله) چه زیبا فرمودند: سه چیز اگر در کسی باشد منافق است، اگرچه روزه بگیرد و نماز بخواند وگمان می کند مسلمان است:1- امانتی به آن داده شود خیانت می کند.2- هر موقع صحبت می کند دروغ بگوید. 3- هر موقع وعده می دهد خلف وعده می کند.

والسلام 


چهارشنبه 93 دی 17 , ساعت 10:29 عصر

بنام خدا و برای خدا

هم زمان با مقاله توهین آمیز فردی بی ریشه به نام رشیدی مطلق به امام خمینی در سال 1356 در 15 دی 93 از فرد بی ریشه دیگری به نام حمید رضا شاه محمدی که جویای نام و نان است، مقاله ای علیه یادگاران و سرفرازان سپاه قدرتمند اسلام، که دشمنان از اقتدار و صلابت آنان می هراسند، در سایت "خبر آنلاین" که وابستگی به دولت تدبیر و امید دارد، بودیم! هر چند این سایت این مقاله اهانت بار را از خروجی خود حذف نمود!

این نویسنده جویای نام و گم کرده راه، پس آتش تهیه و حمله گارانبری رئیس دولت اعتدال به نهاد انقلابی سپاه پاسداران ، در اقدامی موذیانه نسبت به صحابی پیامبر(ص) و سرداران سپاه اسلام اهانت نموده و نوشته است: «اگر چرخ‌های اقتصاد به دست اقتصاددانان و سرمایه‌گذاران بخش خصوصی نچرخد، باید منتظر باشیم که سلمانها و ابوذرهای فاسد، دیر یا زود کشور را به ورطه سقوط رهنمون کنند.»

اببب

این فرد مجهول هویه در جای دیگری از مقاله ذلت بار خود خطاب به سرداران سپاه اسلام که دیروز و امروز در اقصی نقاط کشور و جهان به دفاع از اسلام عزیز و میهنمان برخاسته اند و در این مقطع زمانی که پیکر خونین برخی از آنها را از نقاط مختلف جهان بعد از شهادت به دوش می کشیم، به صورت مذبوحانه و خائنانه می نویسد: «آیا در موقع بلا و طوفانهای خطر و جنگ در کشور قادر خواهیم بود این سرداران که اینک رخت مدیر عاملی بر تن دارند را  به جبهه های پر از خاک و خون که نیاز به تنفس در فضای و دود آتش و از جان گذشتگی و ایثار دارد روانه کنیم؟ آیا قادر خواهیم بود آنها را از پشت فرمان ماشینهای گرم و نرم پیاده و به داخل تانک و نفر برهای تنگ و خشن هدایت کنیم؟ و آیا نهادی که وظیفه اصلیش  حفاظت از این آب و خاک در روزهای سخت بوده است تحت شرایط جنگی و تجاوز خارجی همچنان کارایی گذشته را خواهد داشت؟ و یا همانند ارتش عراق در مقابل یک گروه نورس، کشور را تحویل اجانب خواهد داد؟»

به این دست گل مزبله دولت اعتدال و تازه به دوران رسیده باید گفت؛ که اگر امثال شما که قدر نعمت امنیت نظام اسلامی را نمی دانید و چونان رسانه های صهیونیستی به مراکز اقتدار نظام اسلامی می تازید و دانسته یا ندانسته در خدمت دشمن قرار می گیرید، اگر می دانستید! که راحتی امروز شما در ایران اسلامی، مدیون فداکاری سردارن سپاه قدرتمند اسلام اعم از پاسداران، بسیجیان ملت ایران، سوریه و عراق، حزب الله افتخار آمیز لبنان و سایر گروهای جهادی شیعی و سنی و در رأس آنان سردار سرفراز سلیمانی که خار چشم دشمنان اسلام و ایران است، که جان خود را در کف دست گرفته و در بیابانها و صحراهای کشور و در آن سوی مرزها، در عراق، لبنان و سوریه به شهادت می رسند تا شما به زندگی راحت خود ادامه دهید! نمک نشناسی نکنید و قدردان یادگاران دفاع مقدی باشید و پیاده نظام رسانه های معاند نظام اسلامی نباشید.

وصف حال این نویسنده مزدور اجناب، همانند سگی است، که نزد شیری آمد و گفت؛ بیا و با من کشتی بگیر. شیر سر باز زد و کشتی نگرفت! سگ گفت: نزد تمام سگان خواهم گفت. شیر از مقابله با من می هراسد. شیر گفت: سرزنش سگان را خوشتر دارم، از اینکه شیران مرا شماتت کنند که چرا با سگی کشتی گرفته ام؟!

والسلام


سه شنبه 93 دی 16 , ساعت 3:10 عصر

بنام خدا و برای خدا

رئیس دولت یازدهم پس از 18 ماه تعطیلی وزارت خارجه و شرکت در بازی بی حاصل و گاها خسارت بار مذاکرات هسته ای، این روزها ناامید از نتیجه بازی بُرد – بُرد گردیده و لذا، بازی جدیدی را براساس طراحی و خواست دشمن کلید زد، که باعث خوشحالی و سرور دشمنان گردید!

ممنن

آقای روحانی در اولین کنفرانس اقتصادی کشور در 14 دی 93 پیرامون انجام همه‌پرسی که طراح آن دشمن می باشد، گفت:‌ «من به عنوان مسئول اجرای قانون اساسی دلم می‌خواهد شرایطی فراهم شود تا به این اصل قانون عمل کنیم و یک بار هم که شده آن چیزی را که برای همه مهم است و اهمیت دارد را از مردم بپرسیم.»

در افکارسنجی که در مهرماه 1393 توسط یک موسسه معتبر در خصوص این سئوال «بهتر است کشورمان برای برطرف شدن تحریم ها قبول کند از برخی دستاوردهای هسته ای خود برای مدت زمان مشخصی عقبگرد کند» انجام شده، تنها 18 درصد مردم به این پرسش پاسخ مثبت دادند.

سئوال اساسی این است؛ اگر آقای روحانی خود را متخصص امور امنیتی و حقوقی می داند! و بر اساس عقلانیت و تدبیر سخن می گوید! و مشاورین ایشان هم دارای تدبیر هستند!، پس، طرح همه پرسی از سوی رئیس جمهور حقوقدان و امنیت چه معنی دارد؟! آیا قانون اساسی راهکار همه پرسی را برای رئیس جمهور پیش بینی کرده است؟! و اصولاً رئیس جمهور حق ورود به این حوزه حاکمیتی را دارد؟!اگر جواب منفی است، که قطعاً اینگونه است، پس طرح موضوع همه پررسی، در گرماگرم مذاکرات هسته ای، نوعی عوام فریبی و همراهی با دشمن محسوب نمی گردد؟!

اااااااف

درخواست همه پرسی از سوی رئیس جمهور، تداعی کننده سالهای 1331 در زمانی که مصدق نخست وزیر بود را در ذهن تداعی می کند که در آن مقطع که مصدق ناتوان از حل مشکلات کشور بود، درخواست افزایش قدرت را داشت و خواستار بهرهمند شدن ازاختیارات کامل ارتش و همچنین انحلال مجلس شورای ملی شد، که پس کسب این اختیارات در سال 32 کشور را تقدیم آمریکا کرد و خود در انزوا مطلق قرار گرفت!

جناب آقای روحانی بدانند! که این مسیر را گذشتگان و اسلاف ایشان طی کردند، ولی جز حسرت چیزی عاید آنها نشد، زیرا؛ وقتی رئیس جمهورهای اسبق و سابق کشورمان، خود را در انجام وظایف محوله بر اساس قانون اساسی، ناتوان دیدند، به حربه نخ نمای اجرای قانون اساسی دست یازیدند ولیکن در انتخاب این مسیر انحرافی، نصیبی کسب نکردند و همچنان در نزد مردم شرمنده اند! آقای روحانی؛ کلید! بی تدبیری، با تفکر لیبرال غربی، هیچ قفل بسته ای را، باز نمی کند!!!!! و لذا، حل مشکل کشور باور و اعتقاد به توانمندی داخلی کشور و عملیاتی کردن اقتصاد مقاومتی است.

جناب آقای روحانی! در حوزه رفتاری و گفتاری شما، در اقتصاد، فرهنگ و سیاست، اعتدال، تدبیر و عقلانیت دیده نشد! پس تلاش کنید، امید مردم حفظ شود! و این کار با صداقت میسر است!

 

والسلام    


یکشنبه 93 دی 14 , ساعت 11:48 عصر

بنام خدا و برای خدا

«تجربه سیاسی ما می‌گوید، کشور با انزوا نمی‌تواند رشد مستمر داشته باشد این بدین معنی نیست که ما دست از اصول و آرمان‌ها برداریم مگر کسی در میز مذاکره بر اصول و آرمان‌ها صحبت می‌کند، یک عده در توهمات زندگی می‌کنند، دنیای امروز بحث منافع است »

بللاابل

جملات فوق از لبان با تدبیر! آقای روحانی، که متخصص در امور سیاسی - امنیتی و حقوقی است، که به صورت شفاف و علنی در تاریخ 14 دی ماه 93 بیان گردیده و این سخنان گهربار! دقیقاً در تائید حرفهای رئیس جمهور آمریکا، در خصوص منزوی شدن ایران است و حتی آقای روحانی پا را از این فراتر گذاشته و عدم نیاز کشور به داشتن سانتریفیوژ را به صورت رسمی به اطلاع کاخ سفید رسانده و گفته است: «آرمان ما به سانتریفیوژ وصل نیست، اگر از آن طرف ما شفافیت بیشتری نشان دهیم و فلان غنی سازی که به آن نیاز نداریم متوقف کنیم یعنی آرمان ما رفت؟»

حال کاربران عزیز به سخنان آقای اوباما که چند روز قبل در یک مصاحبه رادیویی پخش شد توجه نمائید، آنجا که رئیس جمهور آمریکا گفت: «وقتی به ریاست‌جمهوری آمریکا رسیدم، جهان دچار اختلاف بود و ایران روی صندلی راننده بود. هم‌اکنون جهان به واسطه اقداماتی که ما انجام دادیم متحد و ایران کشوری  است که منزوی شده است.»

بالاخره پس از گذشت 18 ماه از ریاست جمهوری آقای روحانی برای همگان ثابت شد، که ایشان هیچ اعتقادی به چرخیدن سانتریفیوژ، از سالهای اولیه دهه 80 نداشته و به همین خاطر موفق شد، در جایگاه دبیر شورای عالی امنیت ملی دولت اصلاحات در سال 82 در مذاکرات با سه کشور اروپایی کلیه مراکز هسته ای کشور را پلمپ و تعطیل نماید و تا آنجا پیش رفت که از سه کشور غربی، تقاضای چرخیدن سه دستگاه سانتریفیوژ نمود و آنان، گستاخانه مخالفت کردند و در نهایت توافقات آقای روحانی با کشورهای اروپایی، در دولت انقلابی احمدی نژاد در سال 84 ملغی اعلام شد و سانتریفیوژها به چرخیدن افتادند و کشور مجدداً بر محور اقتدار و سربلندی، حرکت خود را آغاز نمود.

لاللب

سخنان انفعالی آقای روحانی، تداعی کننده زمانی است که تیم مذاکره کننده هسته ای در سال 92 برای اولین بار آماده سفر شده بود، که ایشان، خزانه کشور را خالی اعلام کردند و تیم مذاکره کننده را قبل از رسیدن به مقصد خلع سلاح نمودند. و سخنان تازه ایشان همانند زمانی است که آقای روحانی در سال 82 مشغول مذاکره و درخواست امتیاز از اروپائیها بود، که یکی از وزراء خارجه اروپایی به ایشان می گوید، شما از ما امتیاز می خواهید، اما نمایندگان مجلستان(مجلس ششم) مخالف داشتن تأسیسات هسته ای می باشند! و حرفهای امروز(14 دی93) آقای روحانی یادآور همان حرفهای نمایندگان مجلس ششم می باشد! 

هوشنگ امیراحمدی دلال رابطه ایران با آمریکا چقدر این جماعت را خوب می شناسد و می گوید: «هشت سال احمدی نژاد رئیس جمهور ایران بود، تمام مشکلات کشور را به گردن او انداخته اند! در حالیکه 28 سال قدرت در دست اصلاح طلبان و میانه روها بوده است ... مجموعه اصلاح طلبی در ایران اساسش بر قدرت طلبی بنا شده و نه اصلاح طلبی»

آقای روحانی! شما در بازی بُرد - بُرد خود، که به غیر از باخت حاصلی نداشت!، نه تنها چرخ اقتصاد کشور را فعال نکردید!، بلکه سانتریفیوژهای که چرخیدن آنها موجب عزت و قدرت ملی کشورمان بود، از چرخیدشان جلوگیری نمودید! و متأسفانه با این بیانات مغشوش و نگران کننده، آرمانخواهی ملت را هم زیر سئوال بردید، هر چند سانتریفیوژ آرمان ما نیست! 

والسلام   


یکشنبه 93 دی 14 , ساعت 2:51 عصر

بنام خدا و برای خدا

اوباما رئیس جمهور آمریکا اخیراً در مصاحبه رادیویی ادعا نموده که وقتی به قدرت ریاست جمهوری آمریکا رسیده بود، دولت سابق ایران، راننده ای مسلط بود اما امروز اینگونه نیست و در این رابطه گفت: «وقتی به ریاست‌جمهوری آمریکا رسیدم، جهان دچار اختلاف بود و ایران روی صندلی راننده بود. هم‌اکنون جهان به واسطه اقداماتی که ما انجام دادیم متحد و ایران کشوری  است که منزوی شده است.»

ذاتتتاا

باید سئوال شود که چرا اینقدر، مخابره خبر خبرگزاری آسوشدپرس در خصوص توافق آمریکا با ایران مبنی بر ارسال مابقی اورانیوم غنی شده ایران به خاک روسیه بازتاب داشته و مسئولین وزارت خارجه را در عین بی تحرکی و انفعال به واکنش بسیار رقیق واداشته است! واقعیت چیست؟! چرا بعد از گذشت یک سال از توافقات هسته ای، هنوز این توافقنامه نخ نما و ذلت بار در کشور ایران از سوی مسئولین امر محرمانه تلقی می شود؟!

ماشین هسته ای کشورمان، در دولتهای نهم و دهم، توانست با جهاد علمی فرزندان برومند و انقلابی ایران، در حالی که همواره از سوی سرویسهای جاسوسی استکبار، مورد هجوم ناجوانمردانه انواع توطئه ها قرار می گرفت، از برخی از گردنه های سخت علمی، با تقدیم شهدائی گرانقدر عبور نماید، که این عمل محیرالعقول،  موجب حیرت جهانیان و عزت ایران اسلامی شد. اما با عملکرد ضعیف دولت پر مدعی اعتدال و عقلانیت در کمال تعجب، آقای اوباما، ادعا می نماید که فرمان ماشین عزت و سربلندی هسته ای ما را، با یک تدبیر آمریکایی، به کنترل خود درآورده است!

للل

دیگر از سخنان شورانگیز و فریاد احساسی آقای روحانی که می گفتند" توافقنامه هسته ای یعنی زانو زدن فدرتها در مقابل ملت ایران" و "کسی نمی تواند، کاسه ترک خورده تحریمها را بند بزند"، به گوش نمی رسد.

اگر خبر آسوشدپرس و سخنان آقای اوباما و بعضی از توافقات پنهانی و محرمانه تیم هسته ای کشورمان با آمریکا را، در کنار هم قرار دهیم  و محدویتهای فراوانی که در تأسیسات هسته ای کشورمان، فراتر از متن توافقنامه پذیرفته ایم و تهدیدات اخیر بعضی از اعضاء کنگره آمریکا را مبنی بر عدم امکان خروج ایران از مذاکرات هسته ای و از این طرف، حرفهای کلیشه ای مذاکره کنندگان ایرانی، که اصرار دارند، متن توافقات با 5+1 محرمانه است را، به آن اضافه نمائیم، درخواهیم یافت، که نظر آقای اوباما و ارسال مابقی اورانیوم غنی شده به روسیه، واقعیت داشته و تکذیب انفعالی سخنگوی وزارت خارجه منطقی به نظر نمی رسد.

تغغ

فکر می کنم، آقای روحانی حرف مقامات آمریکایی را در اولین کنفرانس اسلامی در تاریخ 14دی ماه 93 تکمیل و تایید نمود، آنجا که گفت: «تجربه سیاسی ما می‌گوید، کشور با انزوا نمی‌تواند رشد مستمر داشته باشد این بدین معنی نیست که ما دست از اصول و آرمان‌ها برداریم مگر کسی در میز مذاکره بر اصول و آرمان‌ها صحبت می‌کند، یک عده در توهمات زندگی می‌کنند، دنیای امروز بحث منافع است ... اصول و آرمان در سیاست خارجی بحث نمی‌شود، مگر ما در مرحله اول در توافق ژنو آرمان و اصول را معامله کردیم ما با هم حرف زدیم و توافق کردیم، مگر اصول بردیم تا معامله کنیم»؟ اگر حرف اوباما را باور نمی کردیم، پس از شنیدن سخنان رئیس جمهور کشورمان مشخص شد، که آقای روحانی و تیم مذاکره کننده، فرمان ماشین هسته ای را با بی تدبیری تمام در اختیار دشمنان ایران اسلامی قرار داده است و امروز می گوید: «آرمان ما به سانتریفیوژ وصل نیست اگر از آن طرف ما شفافیت بیشتری نشان دهیم و فلان غنی سازی که به آن نیاز نداریم متوقف کنیم یعنی آرمان ما رفت؟»

در این موقعیت خطیر می طلبد که نیروهای مؤمن و معتقد به اسلام و انقلاب، صبوری پیشه کنند و لحظه ای چشم خود را از مذاکره کنندگان و دشمنان کشور برندارند.

والسلام


جمعه 93 دی 12 , ساعت 3:31 عصر

بنام خدا و برای خدا

عمار یاسر که از سربازان پاکباخته حضرت رسول خدا(ص) بود، پس از رحلت جانسوز رسول خوبیها، سالهای پایانی عمر خود را در رکاب امیرالمومنین(ع) بعنوان یک شاخص و معیاری برای کسب بصیرت قرار داد و به گوشه عزلت برای عبادت خدا نرفت و چقدر زیبا، شفاف و با بصیرت از حق دفاع کرد و شهادتش هم معیاری برای حق بودن سپاه امیرالمومنین علی(ع) در مقابل با سپاه فریب معاویه قرار گرفت و مدار حرکتی عمار، معیار و شاخصی برای همیشه تاریخ شد، تا مردم در سر بزنگاهای دو دلی و تردید و در سخت ترین شرایط فتنه، با شاخص قرار دادن این یار دیرنه و بی ادعای علی(ع)، حق را از باطل تشخیص داده و بصیرت عمارگونه کسب نمایند، تا در برابر فتنه و فتنه گران واکسینه شوند. زیرا عنان فتنه در دست شیطان است و شاخص حرکت شیطان بر مدار باطل قرار گرفته است.

لعغ

عمار یاسر که به همرا پدر و مادر شیفته رسول خدا بودند، جزء اولین دسته از ایمان آورندگان به پیامبر(ص) هستند و در این مسیر، سخت ترین شکنجه ها را تحمل کردند و پدر و مار بزرگوارش در راه اسلام نوپای محمدی به شهادت رسیدند و عمار هم تا مرز شهادت پیش رفت ولی تقدیر در زنده ماندن عمار بود تا در آینده شاخصی برای هدایت باشد. پیامبر خدا در باره عمار فرموده اند: «هر کس با عمار دشمنی بورزد خداوند با او دشمن می نماید و هر کس به عمار بغض بورزد خداوند به او بغض می ورزد.» و در جایی دیگر پیامبر(ص) در باره عمار می فرماید: «عمار پوست بین چشم و بینی است و هرگاه این پوست کنده شود، بینی خون می آید.»

لاغففق

عمار در کنار پیامبر خدا و امام علی (ع) خوش درخشید و در جنگ صفین در سن 90 سالگی و در رکاب علی (ع) به شهادت نائل آمد و از آن زمان نام عمار بر تارک خوبیها و معیاری برای بصرت افزایی در تاریخ درخشیدن گرفته و در اوج فتنه سال 88 وقتی رهبر عزیز انقلاب، امام خامنه ای، عده ای از خواص و نخبگان را ساکت و عده ای را همراه فتنه و بعضآ فرماندهی فتنه دیدند، فریاد این عمار در نماز جمعه بلند نموند و چه زیبا عمارهای دوران به ولی امر مسلمین خود لبیک گفتند و به نقش بصیرت افزایی در جامعه همت گماشتند و در نهایت در نهم دی مردم خوب کشورمان با عَلَم بصیرت به صحنه آمدند و چشم فتنه را کور نمودند. و رهبر فرزانه انقلاب فرمودند: « نهم دی انقلاب را بیمه کرد.»

فلغ

از جشنواره عمار و از دست اندکاران این کار بزرگ فرهنگی انتظار است، که در صحنه فیلم و سینمای ایران، تحولی عمارگونه و منشأ معروف خلق نمایند، تا به رشد فضائل و رفع رذائل در جامعه کمک نمایند و مردم از عماریون زمان، که در روزگار قعطی آثار سینمایی در شأن اسلام و انقلاب، منتظر دست پخت عمارهای خود هستند، آیا عمارهای دوران، اعم از فرماندهان و افسران فرهنگی کشور توانمندی لازم در این صحنه کار و زار بین حق و باطل را دارند؟! و جریانهای نفاق سد راه عماریون نخواهند شد؟! کار بسیار سخت ولی عاقبتی شیرین به دنبال دارد. اگر باور نداریم، سرگذشت عمار یاسر و آثار شکنجه های رذیلت و پستی بر بدنش و در نبردهای جنگ نرم و سخت، رشادتش و در پایان شهادتش، این را اثبابت می نماید.  

والسلام


جمعه 93 دی 12 , ساعت 9:5 صبح

بنام خدا و برای خدا

دیروز 10دی 93 آقای اسحاق جهانگیری در اجلاس نماز گلایه شدید لحنی از عدم حمایت از دولت داشتند و گفت:‌ «این اصلاً خوب نیست که رئیس جمهور می‌گوید همه انتقاد می‌کنند، ولی زبان برای دفاع از دستاوردها نمی چرخد باید قاطعانه از عملکرد های دولت دفاع و از امیدواری مردم پاسداری کرد.»

ااغعهع

البته معاون اول رئیس جمهور حرف درستی زده است و مردم و رسانه ها وظیفه دارند از خدمات دولت، بدون نگاه به تفکر فکری دولت از خدمات مخلصانه خادمان خود دفاع نمایند، اما دولت اعتدال، خود زمینه عدم دفاع از خود را مهیا نموده است!. وقتی مردم مشاهده می کنند که تمام پروژهای عمرانی دولت سابق نیمه تمام رها شده و دولت به صراحت اعلام نموده که امکان تکمیل آنها را ندارد و به بخش خصوصی می خوامد واگذار کند، پس مردم باید از کدام خدمات دولت دفاع نمایند؟!

رئیس جمهور محترم در تبلیغات انتخاباتی خود در اردیبهشت سال 92 گفتند: «این که با فرافکنی مشکلات را به دیگران نسبت دهیم و به دیگران لجن پراکنی کنیم که کاری ندارد. ادبیات رئیس جمهور باید همراه با اخلاق و ادب باشد.»!

باید از آقای جهانگیری سئوال شود! آیا رئیس جمهور، به این حرف خود پایبند بوده است و نسبت به عملکرد دولت قبل و منتقدین خود لجن پراکنی نکرده و نمی کند؟! مگر خود اسحاق خان چند روز پیش نگفت که به ما می گویند از گذشته نگوئید، حال چرا انتظار نابجا از مردم دارید؟! دولت سابق 837 کیلومتر خط راه آهن را آماده ریل گذاری، تحویل دولت اعتدال نمود، اما آقای روحانی که اخیرا با دو رئیس جمهور همسایه شمالی کشور، آن پروژه مهم را افتتاح کرد! حاضر نشد، از پرژه ای که 90 درصد آن در دولت سابق انجام شده و فقط ریلهای آن در دولت اعتدال نصب گردیده و حتی 100 متر زیر سازی آن در خاک همسایه هم توسط دولت قبل آماده گردیده بود، یک کلام بر زبان بیاورد! آیا حفظ قدرت آنقدر ارزش دارد که از حقگویی بترسیم؟!

اتلافلب

آقای جهانگیری و جماعت دولت اعتدال بدانید؛ همیشه نمی توانید از حقگویی فرار کنید، هر چند، این مرام تفکر لیبرالی دولت راستگویان و خصوصیات بارز جریان نفاق است،! و امروز محصولی از نفاق را درو می کنید، که خود بذر آن را کاشته اید!!!

مردم ناباورانه شاهدند، که دولت یازدهم از آغاز فعالیت خود، تمام مشکلات را متوجه دولت قبل دانسته و مرتباً علیه خدمات مخلصانه دولت قبل که صبورانه سکوت انقلابی نموده، به لجن پراکنی می پردازد و به توصیه مقام معظم رهبری هم بی توجهی می نماید و ظاهرا رئیس دولت تدبیر، خود تدبیر و حمله گازانبری و لجن پراکنی را به عهده دارد! و حتماً آقای جهانگیری گوینده این سخن را می شناسد! آنجا آقای روحانی گفتند:«خوب، به جهنم، بروید یک جای گرم پیدا کنید»! آیا اینگونه حرف زدن، آن هم در موقعیت یک رئیس جمهور با لباس روحانیت، که دیگران را به اخلاق سفارش می کند، پذیرفتنی است؟! و قابلیت شنیدن دارد؟! و نباید آن را لجن پراکنی بدانیم؟!

آقای جهانگیری و کوچکترها و بزرگترهای دولت اعتدال بدانند؛ تا زمانی که رعایت اخلاق در رفتار و گفتار شما نباشد و مردم مشاهده کنند که پروژهای موفق دولت قبل، با اسم دولت اعتدال کلید می خورد و حقگویی نمی کند و بیشتر به لجن پراکنی می پردازد،! هیچ رسانه منصف و هیچکس از مردم از خدمات نداشته دوات اعتدال حمایت نخواهند کرد.

والسلام


پنج شنبه 93 دی 11 , ساعت 10:36 عصر

بنام خدا و بری خدا

بعد از انتشار فیلم آقای آخوندی وزیر راه و شهر سازی دولت یازدهم و نماینده میرحسین موسوی در انتخابات سال 88 که به عدم تقلب در انتخابات اعتراف نمود، آقای رفسنجانی از عملکرد عمارگونه و بصیرت افزای صدا و سیما به خشم آمد و گفت: «چقدر از صدا و سیما علائم تفرقه پخش می‌شود و چیزهایی را به خورد مردم می‌دهند که نبوده و واقعیت نداشته است.»

عتلبلف

آقای محمد علی ابطحی رئیس دفتر وقت ریاست جمهوری آقای خاتمی، که در فتنه سال 88 بازدداشت شده بود، در اعترافات خود در دادگاه انقلاب درباره ارتباط تشکیلاتی موسوی و خاتمی با هاشمی می گوید: «پس از انتخابات در جلسه مشترکی هاشمی رفسنجانی، موسوی و خاتمی با هم قسم شدند که پشت یکدیگر را خالی نکنند و بنده نمی‌دانم که این تنها نگذاشتن و یاری کردن یکدیگر پس از 11 میلیون فاصله برای چه بود ... شاید خاتمی دلیل خود را داشت، موسوی شاید کشور را نمی‌شناخت ولی خاتمی با همه ارادتی که به وی دارم اتفاقا برعکس همه مسائل را می‌دانست، توانایی و اقتدار مقام معظم رهبری را می‌شناخت اما به خاطر اتفاقات موسوی را همراهی کرد که این همراهی خائنانه بود.»

تلغفق

اگر اعترافات آقای محمد علی ابطحی را صحیح بدانیم که واقعیت دارد و تاکنون هم از سوی آقای هاشمی رفسنجانی تکذیب نشده و اعمال و رفتار و گفتار آقای رفسنجانی هم اعترافات آقای ابطحی را تأیید می کند، پس عصبانیت آقای رفسنجانی برای چیست؟!

این روزها که جریان نفاق با طراحی یک پازل، بدنبال رفع حصر سران فتنه می باشد و همت خود را بکار بسته، تا با رفع حصر آنان، فتنه ی بزرگ جدیدی را در کشور رقم بزند، آقای رفسنجانی از پخش فیلم اعتراف آقای آخوندی، به خشم آمده و صدا و سیما را متهم به دروغگویی می نماید، و این در حالی است، اگر کسی بخواهد آن فیلم را غیر واقعی بپندارد، خود گوینده آن است، نه آقای رفسنجانی که خود از آمرین فتنه سال 88 محسوب می شود!

ففف

آقای هاشمی رفسنجانی، اگر خود را دخیل در فتنه سال 88 نمی داند، پس چرا هیچگاه در موضع گیریهای بعد از فتنه، فاصله خود با فتنه گران را مشخص ننموده است؟! و همیشه در پازل طراحی شده قبل از وقوع قتنه عمل می کند؟! و شاید یکی از علتهایی که صلاحیتش از سوی شورای نگهبان برای کاندیداتوری ریاست جمهوری سال 92 مورد تأیید قرار نگرفت، همراهی و همنوایی ایشان با جریان فتنه بود. و چه زیبا شورای نگهبان به رسالت قانونی و شرعی خود برای حفاظت از انقلاب عمل کرد. آیا قوه قضائیه در محاکمه فرزندان هاشمی موفق می شود به حق عمل نماید؟

اخیرآ رئیس دلاور قوه قضائیه در برابر حرکت سازماندهی شده جریان نفاق، از خود واکنش نشان داد و در جلسه مسئولان عالی قضایی در یک گفتار و حرکت انقلابی، آب پاک را روی دست جریان نفاق ریخت و فرمودند: «پرونده‌های فتنه‌گران مملو از موارد اتهامی است ... قصد ایجاد فتنه دیگری دارند ... برای محاکمه سران فتنه هیچ خوفی از احدی نداریم»

اگر قوه قضائیه در وقت لازم، به جرائم و خیانتهای گسترده فتنه گران و حامیان آنان می پرداخت، امروز، جریان نفاق به خود اجازه نمی داد، که نظام اسلامی را برای آزادی سران در حصر و آزاد فتنه، تحت فشار راخلی و بین المللی قرار دهند.

آیت الله بهجت، چقدر زیبا توصیف حال افرادی مثل آقای رفسنجانی را داشته است، معظم له می فرماید  :«ما باید باب توجیه خطا و اشتباه را بروی خود ببندیم  و برای هر خطا زبان به استغفار بگشاییم و اگرقابل جبران باشد، جبران کنیم.»

والسلام 


پنج شنبه 93 دی 11 , ساعت 8:38 عصر

بنام خدا و برای خدا

آقای نوبخت سخنگوی دولت در تاریخ 93/10/10 در خصوص توجیه برداشت غیر قانونی مبلغ 4/1 میلیارد دلار از صندوق توسعه، از ستاد مخفی تدابیر ویژه دولت رونمایی کرد و گفت: « در اولین بند آن به این موضوع اشاره شده که در تاریخ 1392/12/26 مبلغ یاد شده از حساب صندوق توسعه ملی سند خورده است. اگر کسی بگوید شده، معلوم می‌شود آن رسانه نمی‌خواهد آنچه در این متن، توافق شده را بیاورد. البته از این جهت اشتباه رخ داده و این سخن درستی است، قبلاً هم بیان شده بود که سندی بدون اینکه برداشتی صورت گیرد، اشتباه صادر شده است. نوبخت اضافه کرد: آقای سراج، رئیس بازرسی کل کشور که در صندوق توسعه ملی، ریاست هیئت نظارت را بر عهده دارد، بیان کرده که حتی یک دلار از صندوق برداشت نشده و این سند اشتباه صادر شده است به همین جهت ستاد تدابیر ویژه و براساس بند 139 قانون بودجه سال 92 مشخص کرده که این ستاد چطور می‌تواند برای رفع موانع تحریم اقدام کند.»

ااافل

آقای ناصر سراج رئیس سازمان بازرسی کل کشور و رئیس هیئت نظارت صندوق توسعه ملی بانک مرکزی در تاریخ 10 دی 93 با نگاشتن نامه به سران سه قوه به صورت رسمی برداشت 4/1 میلیارد دلار را تأئید نمود مبلغ مزبور را در تاریخ (1392/12/26) از حساب‌های صندوق توسعه ملی برداشت و با توجه به پیگیری‌های به‌عمل‌آمده متعاقباً در پایان فروردین‌ماه 1393 با تنظیم سند اصلاحی وجوه برداشت‌شده را به تاریخ روز برداشت به حساب‌های ارزی صندوق توسعه ملی واریز نموده است.

تتعغ

اولاً در کجای نامه آقای سراج گفته شده که یک دلار هم برداشت نشده!، بلکه بر عکس، آقای سراج تأیید قطعی نموده که مبلغ 4/1 میلیارد از حساب ارزی کشور توسط دولت خارج شده و پس از گذشت یک ماه و با پیگیری انجام شده، مبلغ یاد شده مجددا با یک تدبیر ویژه اعتدالی و حرکت زیرآبی (سند اصلاحی به تاریخ همان روز) به حساب صندوق توسعه، بازگردانده می شود.

ثانیاً با توجه به نامه آقای سراج، که برداشت مبلغ 4/1 میلیارد را تأیید نموده، دولت باید به افکار عمومی پاسخ دهد، که در مدت 35 روزی که این پول از حساب صندوق خارج شده محل هزینه کرد آن را، بصورت شفاف در اختیار رسانه ها و مردم قرار دهد!

اتلللب

ثالثاً؛ شکل گیری غیر قانونی ستاد تدابیر ویژه، با این اختیارات وسیع و قدرت مطلقه، آن هم در دولتی با مشی لیبرال، که هیچگاه نمی خواهد از قدرت کناره گیری نماید، خطر ناک است و چرا این ستاد باید از چشم نمایندگان مجلس و مردم عزیز کشورمان مخفی بماند؟! ملت ایران که از تدبیر دولت اعتدال خیری ندید، حالا باید منتظر تدابیر ویژه آن هم از نوع مخفی آن باشند!!!!!

حال مردم متحیر مانده اند، که دیوان محاسبات، رئیس مجلس و سایر دستگاه های نظرتی کشور برداست 4/1 میلیاردی را تأیید نموده اند، اما چرا آقای نوبخت همچنان می گوید، که هیچ برادشتی دولت نداشته است؟! و شاید علت آن این باشد، که آقای نوبخت در مسیر رشت - تهران، زیاد تردد داشته و در این رفت و آمدها از سنگ پای قزوین زیاد استفاده کرده باشد!

والسلام  


<   <<   166   167   168   169   170   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ