بنام خدا و برای خدا
وقتی تاریخ پر فراز و نشیب انقلاب اسلامی را ورق می زنیم در می یابیم که فرماندهی کل آن، همواره با بینش و بصیرت الهی خود، چشم انداز و نقشه راه آینده را ترسیم نموده تا پیروان واقعی و غیر منافق آن، با استفاده از قطب نمای بصیرت و تقوی، در مسیری که در اکثر مواقع توسط دشمن آلوده گردیده، غافلگیر و دچار مسمومیت نفس اماره نگردند. وقتی فرماندهی کل انقلاب به روشنگری همه جانبه پرداخته و مسیر عملیاتهای آینده را با تجربه امام گونه خود شناسائی نموده و همه امکانات عملیات به سوی خدا را در اختیارمان قرار داده، پس چرا امروز خود را در محاصره همه جانبه دشمن می بینیم و از تأثیر اسلحه کارآمد خود غافل هستیم؟!
امروز دشمن مهاجم با همراهی و حمایت جریان "زر و زور و تزویر" داخلی و با انواع سلاحهای مخرب، به خاکریزهای اعتقادی- سیاسی ما حمله ور گردیده و با عملیات ایذائی و استفاده از سلاحهای مسموم کننده ماهواره و اینترنت به قتل و عام مردم ما پرداخته و برخی از سنگرهای معرفتی ما را تصرف نموده و توانسته است تعدادی از سنگربانان انقلاب اسلامی را به دسته های مختلفی همچون اصلاحات، اصولگرا و اعتدال ... تقسیم بندی نماید و با همین ترفند موفق شده، عملیات آینده انقلاب را با حربه تفرقه به بیراهه و انحراف بکشاند! و نفوذ عملیات دشمن تا آنحا پیش رفته که شاهد حضور و حمایت معاون رئیس جمهور در حفاظت محیط زیست از حامیان سگهای ولگرد در شهر شیراز هستیم! و این خانم ابتکار همان رزمنده ای است که یک روز در لانه(جاسوسی) فساد دشمن به قرائت بیانیه می پرداخت! آیا خوارج و منافقین از همان اول انقلاب در صفوف رزمندگانش نفوذ کرده بودند؟! و یا به اسارت دشمن درآمده و ما غافل بوده ایم؟!
چرا در سنگر حفاظت از انقلاب کز کرده و صدای این عمار فرمانده کل آن را نمی شنویم؟! چرا موقعیت را برای تک تیراندازان دشمن، با سلاح دجالواره و اینترنت مهیا نموده و در مقابل آن به احداث خاکریزهای چند لایه نفوذ ناپذیر تقوی همت نمی کنیم؟! چرا با نهیب و فریاد فرمانده از جا بلند نمی شویم و تک تیراندازان دشمن را با نارنجکهای ایمانمان از پای درنمی آوریم؟! و سنگرهایمان را از اشغال دشمن مکار با تکبیر الله اکبرمان آزاد نمی کنیم؟!
مگر قرارمان را با فرمانده سفر کرده امان یعنی خمینی کبیر فراموش کرده ایم؟ ایشان که فرمودند: تا مبارزه هست ما هستیم. پس؛ حضور دشمن در سنگرهایمان پذیرفتنی نیست و لذا خود را باید برای عملیات بزرگ به اهتزاز درآوردن پرچم لااله الاالله در سراسر جهان آماده و در گردان عاشورای حسین ابن علی علیه السلام مهیا نگه داریم زیرا وقت بسیار کم است و حرامیان آهنگ تصرف سایر سنگرهایمان را نموده اند.
خدایا؛ دلیل روشن نشدن دلمان را می دانیم، پس آن را روشن فرما و اجازه مده بیش از این کبریت ایمانمان خیس شود و مپسند، سنگر اعتقادمان توسط دشمن سقوط کند... آمین یا رب العالمین
والسلام
بنام خدا و برای خدا
سید شهیدان اهل قلم مرتضی آوینی:
"صدای من به جایی نمیرسد، اما اگر میشد برسد، باید در این مملکت برای سریان و نفوذ گستردهتر رأی ولایت فقیه تلاش کرد. نباید راضی شد و گذاشت که اوامر آقا در پیچ و خم توجیهات و تفسیرهای غلط معطل بماند. این آخرین سفارش بود. پس اگر برای لحظهای مردد شدی بدان تو مرد میدان و عمل نیستی"
گاهی وقت ها نباید بعضی حرف ها را زد .. باید بعضی حرف ها را خورد.. و "دل" چه می کشد بین این زد و خوردها...
شیخ رجبعلی خیاط به همراه شیخ حسن تزودی در امامزاده صالح تهران نشسته بودند که جناب شیخ می گوید :« یالَیتَنی کُنتُ مَعَکَ فَاَفوُزُ مَعَکَ فَوزاً عَظیما» ؛
حسین جان !ای کاش روز عاشورا در کربلا بودم و در رکاب شما به شهادت میرسیدم.
وقتی اینگونه آرزو می کند، می بینند هوا ابری شد و یک تکه ابر بالای سر آنها قرارگرفت و شروع کرد به باریدن تگرگ. شیخ رجبعلی خیاط فرار می کند و به امامزاده پناه می برد. وقتی بارش تگرگ تمام می شود، شیخ از امامزاده بیرون می آید و برایش مکاشفه زیبایی رخ میدهد.
او امام حسین علیه السلام را زیارت می کند و حضرت به او می فرمایند: شیخ رجبعلی ! روز عاشورا مثل این تگرگ تیر به جانب من و یارانم می بارید؛ ولی هیچ کدام جا خالی نکردند و در برابر تیرها مقاوم و راست قامت ایستادند، دیدی که چگونه از دست این تگرگ ها فرار کردی.
مگر می شود هر کس ادعای عشق والا را داشته باشد؟
والسلام
بنام خدا و برای خدا
اگر به تاریخ غمبار گذشته ایران در زمان پادشاهان قاجار و پهلوی نظری بیفکنیم، درخواهیم یافت که پای قراردادهایی که موجب وابستگی تمام عیار و مستعمره شدن کشورمان به بیگانگان گردیده، امضاء کسانی وجود دارد که تحصیل کرده دربار فرنگ بوده اند و اغلب اینان جهت توسعه علم و فناوری و نجات ایران از عقب افتادگی به کشورهای غربی سفر کرده و تحصیلات عالیه را در ممالک غربی گذرانده اند، لکن پس از بازگشت به کشور، تنها سوغاتشان وابستگی به کشورهای فرنگ به خصوص انگلیس بود. این ها شعارشان این بود که ایرانی باید از سر تا پا غربی شود!
اگر به عهدنامه ها و قراردادهای ننگین، گلستان، ترکمانچای" رویتر، تجزیهی هرات و بحرین، واگذاری امتیاز لاتاری ، واگذاری امتیاز رژی ، واگذاری امتیاز نفت به دارسی ، واگذاری امتیاز تأسیس بانک شاهنشاهی واگذاری انحصاری کشتیرانی در رودخانهی کارون به انگلیس و کاپیتالاسیون نظری بیفکنیم، پای این قردادها را افرادی امضاء کرده اند، که از اقشار مرفه و تحصیل کرده در غرب بوده اند!
پای اکثر این قراردادها را افردی همانند؛ میرزا ابوالحسنخان ایلچی، میرزا حسینخان سپهسالار، میرزا ملکمخان، فرخخان امینالدوله غفاری، میرزا علیاصغرخان امینالسلطان، میرزا نصرالله مشیرالدوله غفاری و هویدا و پهلوی ها امضاء کرده اند و بر اساس همین قراردادها ننگین، ایران به عنوان مستعمرهی کشورهای غربی شناخته می شد!
اگر به تحلیل دقیق فتنه سالهای 78 و 88 بپردازیم، آنگاه به نقش تحصیل کردگان در انگلیس و کانادا پی می بریم، بخش قابل توجهی از نمایندگان مجلس ششم که نوشیدن جام زهر را در نامه خود به رهبری نوشتند؛ افرادی بودند که از مرکز استراتژیک ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی با بورسیه دولت جهت تحصیل در مقطع دکترا به انگلستان اعزام شدند که پس از بازگشت به ایران، دچار دگردیسی کامل و در خدمت اهداف سفارت انگلیس درآمدند و تحصن نمایندگان مجلس ششم علیه نظام اسلامی از ناحیه همین افراد بود. حضور فرزندان برخی از مسئولین و خاندان هاشمی رفسنجانی در فتنه سال 88 چشمگیر و قابل توجه بود و سپس ارتباط و رفت و آمد آنان به انگلستان، درستی این سخن را تائید می کند و در کنار تحرکات فرزندان ناخلف و مرفه برخی مسئولین، نباید نقش ویژه سفارت انگلستان را در فتنه سال 88 فراموش کرد.
نتیجه این خواهد بود که امروز بخشی از مذاکره کنندگان تیم هسته ای تحصیل کردگان مکتب لیبرالیسم غرب هستند و اگر افراد تیم مذاکره کننده هسته ای سال 82 آقای حسن روحانی را بشناسیم، جاسوسی و سرسپردگی برخی از آنان مثل حسین موسویان محرز گردید ولذا عدم انتشار فکت شیت ایرانی توسط وزارت خارجه و تیم مذاکره کننده هسته ای که زیر نظر رئیس جمهور می باشند، به این ذهنیت کمک می کند که تحصیل کردگان در غرب همیشه منافع غرب را به منافع کشورمان در قراردادها و توافقات ترجیح داده اند آیا توافق جامع هسته ای هم اینگونه خواهد شد؟!
حالا سخن وزیر خارجه آمریکا را بنگرید که می گوید: «اما من پای تک تک چیزهایی که گفتهام و علنی آنها را اعلام کردم، میایستم. توافق موقت را هم که نگاه کنید، میبینید آنها(ایرانیها) تفسیر متفاوتی را مطرح کردند، اما وقتی پای اجرای توافق به میان آمد، آنچه که ما مطرح کرده بودیم، اجرا شده و پیش رفت.» و آقای جان کری کاملاً راست گفت، زیرا فراتر از درخواست آمریکائیها را اجراء کردیم!
حالا نظرتان چیست؟! والسلام
بنام خدا و برای خدا
آقای هاشمی رفسنجانی در مصاحبه ای با نشریه مطالعات بین الملل در خصوص هلوکاست حرفهای عجیبی بر زبان آورده و گفته است:«اسرائیل در چند سال قبل در افکار عمومی غربیها که پشتیبان اصلی آنها هستند، سقوط کرده بود ... این قضیه هولوکاستی که آقای احمدینژاد مطرح کرد، این را به نفع اسرائیل تغییر داد ... وقتی که انسان یک قطعه تاریخی به آن مهمی را منکر میشود و همه میدانند که بوده و خانوادههایی که در آنجا قربانی داده بودند، همه هستند و به علاوه قساوت هیتلر، این یک نوع دفاع از هیتلر و نازیهای آلمان بود که اصلاً اینها چنین جرمی را مرتکب نشدند.»
استوانه دیروز نظام اسلامی و سردسته اپوزیسیون امروز! در تازه ترین اظهارات مخدوش خود، با قربانی خواندن یهودیان بدست هیتلر در جنگ جهانی دوم، "هلوکاست" را که مهر تائیدی بر شناسائی رسمی اسرائیل است مورد تائید قرار داده و حملات بی امان رئیس جمهور سابق ایران را که موجب تنفر جهانی و شکست پی در پی رژیم صهیونیستی در مرزهای خودش بدست حزب الله لبنان و حماسه سازان جهاد اسلامی و حماس در باریکه غزه شده بود، برای رضایت آمریکا مورد نکوهش قرار داده است.
اما دگردیسی مرد اشتها ناپذیر دنیای سیاست ماکیاولی به اینجا ختم نمی شود و پا را از این هم فراتر می نهد و سخنان گذشته خود را در همایش بانوی انقلاب در مورخ 94/1/23 زیر سئوال تاریخ و نسل جوان انقلاب می برد و می گوید: «چرا همه مصیبت ما اینست که زنان با این ظاهر به خیابان میآیند؛ پس ظلمها، زندانها و سرکوبها چه میشود؟»
اینگونه سخن گفتن بر اساس تفکرات و نظریات آقای ماکیاول است زیرا جناب رفسنجانی در خطبه اول نماز جمعه تهران، در مورخ 1365/2/12 می گوید: «پس از هفت سال از انقلاب بعضی از خانمها متأسفانه، هنوز به این راضیاند که مقداری از مویشان بیرون باشد و یا به اینکه پشت در خانه هایشان بایستند و وقتی که کسی عبور میکند، اندام لخت خود را نشان بدهند. اینها چه مطلوبهایی هستند؟! مثل اینکه اینها به یک مقدار خشونت احتیاج دارند، بدحجاب ها با حکم دادگاه به اردوگاهها فرستاده میشوند.»
امام خامنه ای در برابر این تفکر انحرافی و ماکیاولی می فرمایند: «این آقایانی که حالا دست اندر کار اردوی مختلط اند همان کسانی هستند که سال 64-63 توی کلاس ها دیوار کشی می کردند. خوب من نمی فهمم چطور اینها اینطور عوض می شوند.»
این جماعت همانهایی هستند که در دهه دوم و سوم انقلاب برای تصاحب قدرت سیاسی و اقتصادی کشور به هر طریقی، علی رغم اینکه خود را مفسر قرآن می دانند، متوسل می شدند و امروز برای رهایی فرزند متخلفشان از دست محکمه و عدالت، ریل و شاخص تداوم انقلاب را عوضی نشان می دهند!
گویند نامسلمانی برای فریب مسلمانان مسجدی ساخته بود و هنگامی که دید هیچ مسلمانی رغبت به خواندن نماز در آن مسجد ندارد، تابلوی زیبا و بزرگی بر روی مسجد نصب کرد و روی آن نوشت؛ "نماز صبح، یک رکعت و بدون وضو!"
والسلام
بنام خدا و برای خدا
در حالی که مسئولین وزارت خارجه کشورمان همچنان سردرگم هستند و فکت شیت منتشر شده از سوی آمریکائی ها نادرست می دانند و همچنین حاضر نیستند فکت شیت ایرانی را صادر نمایند آقای«سرگئی ریابکوف»، معاون وزیر امور خارجه روسیه و مسئول تیم مذاکره کننده روسیه در مذاکرات هستهای آب پاکی را روی دست تیم مذاکره کننده ایرانی ریخت و طی مصاحبه ای با خبرگزاری اینترفاکس روسیه تاکید کرد و گفت: «اطلاعات منتشر شده توسط کاخ سفید در مورد جزئیات توافق لوزان صحیح است.»
کشورهای اروپائی هم به درستی فکت شیت آمریکائی ها اذعان نمودند ولیکن تیم مذاکره کننده ایرانی که رئیس جمهور تمام مسئولیت آن را رسماً پذیرفته است، در انتشار فکت شیت ایرانی لرزان و لغزانند و حتی به تعهدشان در پیشگاه ملت ایران پای بند نبوده و تا کنون حاضر نشده اند ابعاد پشت پرده بیانیه سیاسی و تعهدآور لوزان سوئیس را منتشر نمایند و لذا باید دید که تدبیر دولت راستگویان!، برای ماله کشی بر توجیهات ناموجه و نادرست خود، چه خواهد بود! آیا حاضرند در سال دولت و ملت، همدلی و هم زبانی به اشتباهات خود در پیشگاه مردم اعتراف نمایند؟!
به هر صورت، آقای «سرگئی ریابکوف»که در مذاکرات سوئیس حضور مستمر داشته است، بر درستی فکت شیت آمریکائیها تأکید ورزیده و دیگر جائی برای توجیه و عدم پاسخگویی شفاف نیست و شاید بتوان گفت؛ که اقدامات نمایندگان کنگره آمریکا هم جزئی از بازی برد-برد آقای روحانی باشد، تا با این سناریو جلوی منتقدین و بخشی از اعتراضات به حق ملت ایران را بگیرند!
با خبر و صحتی که آقای «سرگئی ریابکوف»بر روی فکت شیت آمریکائیها گذاشتند، تنها و تنها یک راه و چاره برای پذیرش صداقت تیم مذاکره کننده و رئیس دولت مانده و آن هم تکذیب رسمی فکت شیت آمریکا و انتشار فکت شیت ایرانی است در غیر این صورت صلاحیت تیم مذاکره کننده از نظر ملت ایران زیر سئوال جدی است و باید گفت که تیم مذاکره کننده ایرانی که مسئولیتش بر عهده رئیس دولت اعتدال می باشد، در راستی آزمائی ملت ایران مردود گردید و ملت با سرفرازی تمام قادر است که ترسوها و لرزانهای واقعی را که بدنبال رضایت کدخدا(آمریکا) و یک جای گرم می گردند، بشناسند و فریاد برآورند که همچنان در میدان مبارزه بی امان با شیطان بزرگ حضور داشته و اجازه ذبح انقلاب و استقلال کشور را به کسی نخواهند داد و ملت در سال همدلی و هم زبانی حاضر است با امام خامنه ای تجدید بیعت نماید و با حضوری گسترده تر از 9 دی سال 88 بساط "بستن با کدخدا" را به هم ریزد و به افشاء چهره پیچیده نفاق بپردازند!
رهبر معظم انقلاب در سفارشی به تیم مذاکره کننده تأکید فرمودند: «البتّه من به خود مسئولین هم این را گفتهام همین چند روز؛ مسئولین باید بیایند مردم را و بخصوص نخبگان را از جزئیّات و واقعیّات مطّلع کنند؛ ما چیز محرمانه نداریم، چیز مخفی نداریم. این مصداق همدلی با مردم است.»
والسلام
بنام خدا و برای خدا
محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی در مصاحبه با شبکه یورو نیوز، گفت: «ما برای منافع ملی خود مذاکره میکنیم، نه به خاطر گروههای فشار. فکر میکنم ایالات متحده هم آنقدر عاقل باشد که همین کار را کند. اگر نیازی به انتشار یک فکت شیت باشد، ما فکت شیتی منتشر میکنیم، اما فکر میکنم مردم ایران اکنون اطلاعات بیشتری از حقایق دارند.»
آقای ظریف در ادامه می گوید:« ایالات متحده، به دلایل داخلی خود، که البته حق و اختیار آنها هم هست، یک فکت شیت تهیه کردند، که دقیقا آنچه مورد توافق قرار گرفت، نیست. بنابراین، بهترین راه برای همه ما، متوقف کردن جنگ بر سر این و ادامه مذاکره است، تا زمانی که توافق نهایی به دست آمد، آن توافق نهایی را در معرض دید عموم قرار دهیم.»
آقای روحانی و ظریف علی رغم دستور مقام معظم رهبری مبنی بر انتشار فکت شیت ایرانی بدلایل معین از انتشار آن خودداری می کنند و آقای ظریف با سفسطه و بهانه بدنبال مختومه نمودن آن است و حتی انتشار فکت شیت آمریکا را بدلایل مشکلات داخلی آن کشور می داند و مردم ایران را بی نیاز از انتشار فکت شیتمی داند و مصاحبه های خود و اعضاء تیم مذاکره کننده را کافی می داند.
مقام معظم رهبری فرمودند که مذاکرات هسته ای محرمانهنیست و علت عدم انتشار فکت شیت توسط رئیس جمهور و وزارت خارجه مشکوک و نگران کننده است زیرا پس از توافق جامع هسته ای امکان تغییر و دخالت مجلس بر اساس شرح وظایف قانونی وجود نخواهد داشت و ایران مجبور به اجراء توافقنامه خواهد شد.
به نظر می رسد که دولت قصد دارد که توافقنامه جامع هسته ای را بر اساس فکت شیت آمریکاییها امضاء نماید و مجلس و مسئواین عالیرتبه نظام اسلامی را غافلگیر و در عمل انجام شده قرار دهد و با سپس با پروپاگانداسازی تبلیغاتی خود را برنده این میدان معرفی نماید تا از این طریق بتواند کرسی های مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری را تصاحب نماید و در مرحله بعد زمینه عادی سازی روابط با شیطان بزرگ را با حمایت نمایندگان آتی مجلس عملیاتی نماید زیرا آقای روحانی به صراحت گفته اند: «مذاکرات هسته ای گام اول برای رسیدن بر بام تعامل سازنده با جهان است ... ما میخواهیم روابط خود را با کشورهایی که رابطه سرد داریم بهتر کنیم و حتی با کشورهایی که احیانا دارای تنش هستیم بدنبال رسیدن به پایان تنش و خصومت می باشیم ... ما در مذاکرات هستهای به هر آنچه گفته و وعده دادهایم، پایبند خواهیم بود و به قول خود وفادار هستیم و دنیا بداند، ما اهل فریب و دورویی نیستیم.»
متأسفانه رئیس جمهورمان 4 کشور استکباری را مرتب در سخنان خود بعنوان دنیا معرفی می کند و تمام ظرفیت نظام اسلامی را برای راضی کردن این دنیای خیالی(کدخدا) معطل و به بازی گرفته است و این خطای استراتژیک دولت شیخ حسن روحانی در مقابل دشمنان اصلی این ملت است! و لذا انتشار فکت شیت ایرانیمغایر با رضایت کدخدا می باشد و به همین دلایل دولت در برابر خواست کدخدا لرزان و سردرگریباناست! پس؛ نفاق کافی است، ملت منظر انتشار فکت شیت ایرانی هستند.
والسلام
بنام خدا و برای خدا
پس از برگزاری جشن و پایگوبی زنان دولت در کاخ سعدآباد توسط معاون زنان رئیس جمهور که مشربش به طریق فمینیست ها است، اما این بار قرعه سو استفاده از کاخ سعدآباد بنام حزب کارگزارن سازندگی آقای هاشمی رفسنجانی افتاد و آقای اسحاق جهانگیری از درون کاخ پادشاهی که زمانی نمایندگان مجلس سنا و شورای ملی را در همین کاخها انتخاب و سازماندهی می کردند، فرمان تصاحب مجلس دهم را صادر کرد و عملاً دولت تدبیر شیپور انتخابات مجلس شوراس اسلامی را به صدا درآورد!
اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور و رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی در کاخ سعدآباد به اعضاء حزب خود سفازش کرد و گفت: «امسال سال انتخابات است، اگر مجلس خوبی شکل نگیرد کار دولت ناتمام خواهد بود.»
البته آقای جهانگیری در خلال سخنرانی بحث توافق هسته ای را تمام شده دانست و همچنین نتوانست نگرانی خود را بپوشاند و ادامه داد: خبرهایی که به ما میرسد این است که مخالفان دولت و وزرای پیشین بهصورت جدی در اغلب استانها مشغول فعالیتهای انتخاباتی شدهاند. این هیچ ایرادی ندارد و حق آنهاست، اما متأسفانه روش نامأنوسی را در پیش گرفتهاند که این نه تنها خوب نیست که مضر منافع ملی است.»
معمولاً افرادی که کمتر حرف راست می زنند فراموشکار هم هستند! آقای جهانگیری در اکثر سخنرانی خود دولت احمدی نژاد را خیانت کار معرفی می کند و در کاخ سعدآباد هم نتوانست علیه دولت قبل چیزی نگوید! سئوال ملت این است که اگر دولت سابق هیچ نقش مثبتی در کشور نداشته و سرتا پا پر از تخلف بوده است، پس چرا اینقدر شما از حضور وزراء احمدی نژاد لرزان و لغزان هستید؟ و منشاء این همه ترس چیست؟! شما در کاخ شاه هم که می نشینید ترس خود را از واقعیت های جامعه نمی توانید پنهان کنید!
به اسحاق خان باید گفت؛ شما بصورت نامشروع جلسات محفلی و گروهی را با بودجه عمومی و در محلی که مربوط به 76 میلیون نفر می باشد، برگزار می کنید و وقت خود را که باید صرف حل مشکلات اقتصادی کشور بعنوان معاون اول رئیس جمهور نمائید، به صورت نامشروع جهت اهداف حزبی و تصاحب مجلس شورای اسلامی اختصاص می دهید و بعد هم دم از منافع ملی می زنید! البته از طرفداران مکتب نیکلا ماکیاول که برای رسیدن به هدف، بهره مندی از هر مسیر مشروع و نامشروع را توصیه می کند، بیش از این انتظار نیست!
بعضی از افراد دولت اعتدال اگر مجالی یابند برای اهداف نامشروع خود و بیگانگان پای قراردادهای بدتری از ترکمنچای و یا رژی را امضاء خواهند کرد و خود را شرمنده هم نخواهند دانست و از ملت هم طلبکار خواهند شد!
کاش انسان ها همانقدر که از ارتفاع می ترسند کمی هم از پستی هراس داشتند.
والسلام
بنام خدا و برای خدا
از سال 1979 تا 2013 میلادی بیش از 24 مورد تحریم علیه کشورمان از طرف رئیس جمهور و کنگره آمریکا امضاء و اجراء گردیده که بعضی از آن تحریمها در نوع خود بسیار شدید و فلج کننده بوده و برخی دیگر اثر کمتری در اقتصاد و نیازهای ضروری مردم داشته است و بعضاً تحریمهای اعمال شده می توانست کشورهای مهمی را از پای درآورد اما مردم صبور و انقلابی کشورمان برای هدف بزرگتری همه سختیها را تحمل و ثابت کرده اند که در سخت ترین شرایط با مقاومت مثال زدنی خود به پیشرفتهای خیره کننده ای در اوج تحریمها و تهدیدها دست یابند.
بررسی تحریمهای گسترده آمریکا و غرب به ما می گوید که از لیست بلند بالای تحریمها، تنها 35 درصد آن به بحث هسته ای مرتبط است و مابقی آن هیچ ارتباطی با رفع تحریم هسته ای ندارند و طبق توافق طرفین این تحریمها دست نخورده باقی خواهد ماند و لذا با توافق جامع هسته ای اکثر تحریمها به قوت خود باقی مانده و کشایشی در اقتصاد کشور و مردم پدید نخواهد آورد! همانطور که لغو تحریم خودرو، هواپیما، کشتی رانی و پتروشیمی هیچ اثر مثبتی در اقتصاد کشور پس از توافق اولیه ژنو نداشت!
آیا لغو برخی از تحریمها آنقدر ارزش دارد که تأسیسات هسته ای کشور را ارزان بفروشیم و برای راستی آزمائی شدنمان توسط جاسوسان سیا و موساد که در آژانس بین المللی انرژی اتمی حضور دارند، پای آنها را جهت ترور مابقی دانشمندان هسته ای به کشورمان باز کنیم؟!
دولت باید ارزش آن چیزی را که در این معامله نابرابر و بازی مسخره برد-برد بدست می آورد به صراحت و شفاف برای مردم بیان کند که با توجه به مجهولات فراوانی که در باره لغو تحریمها وجود دارد، چه هدیه ای از سوی آمریکا برای ملت ایران به ارمغان خواهد آورد؟! آیا رئیس جمهورمان قصه نامیمون و مشمئز کننده شیردال را در اولین سفر خود به نیویورک فراموش کرده اند؟! آیا خط نشان کشیدنهای توخالی رئیس جمهور در برابر مسئولین آمریکائی که نقش اصلی را در برقراری تحریمها علیه کشورمان داشته اند، اثری دارد؟ آیا آمریکائیها فراموش کرده اند که آقای روحانی آنان را بعنوان کدخدا پذیرفته و بدنبال بستن با آنها است؟!
مقام معظم رهبری جواب همه این سئوالات را در سخنرانی اول فروردین 94 خود در خصوص انجام فریضه امر به معروف و نهی از منکر خطاب به همه مردم و مسئولین کشور بیان داشتند و فرمودند:« مهمترین قلم امر به معروف و نهی از منکر عبارت است از امر به بزرگترین معروفها و نهی از بزرگترین منکرها. معروفی بالاتر از ایجاد نظام اسلامی و حفظ نظام اسلامی نداریم ... نقطهی مقابل اینها هم عبارت است از منکرها. ابتذال اخلاقی منکر است، کمک به دشمنان اسلام منکر است، تضعیف نظام اسلامی منکر است، تضعیف فرهنگ اسلامی منکر است، تضعیف اقتصاد جامعه و تضعیف علم و فنّاوری منکر است؛ از این منکرها باید نهی کرد.»
پس هدف دولت از اصرار بر توافق هسته ای با آمریکا آن هم به هر قیمتی برای چیست؟! آیا توافق ژنو و وعده هایی که به مردم داده شد، محقق گردید؟! اگر اینگونه نیست که قطعاً نیست، آیا دولت به تضعیف نظام اسلامی و کمک به دشمن در مذاکرات هسته ای اقدام ننموده است؟!
والسلام
بنام خدا و برای خدا
یکی از نکات برجسته ای که در سخنان اول فروردین سال 94 مقام معظم رهبری در حرم رضوی بیان شد و در لابلای بیانیه لوزان سوئیس گم شد، فریضه امر به معروف و نهی از منکر بود که معظم له فرمودند: « مهمترین قلم امر به معروف و نهی از منکر عبارت است از امر به بزرگترین معروفها و نهی از بزرگترین منکرها. بزرگترین معروفها در درجهی اوّل عبارت است از ایجاد نظام اسلامی و حفظ نظام اسلامی؛ این امر به معروف است. معروفی بالاتر از ایجاد نظام اسلامی و حفظ نظام اسلامی نداریم ... نقطهی مقابل اینها هم عبارت است از منکرها. ابتذال اخلاقی منکر است، کمک به دشمنان اسلام منکر است، تضعیف نظام اسلامی منکر است، تضعیف فرهنگ اسلامی منکر است، تضعیف اقتصاد جامعه و تضعیف علم و فنّاوری منکر است؛ از این منکرها باید نهی کرد.»
امروز در جامعه اسلامی خودمان با مصداقهای مختلفی از منکرات مواجه هستیم و برای رسیدن به جامعه اسلامی بر اساس مبانی اسلام ناب محمدی (ص) باید به فریضه و اصل فراموش شده الهی و قانون اساسی آستین همت را بالا زد و وارد میدان شد و به امر ولی زمان لبیک گفت و نقشه ترسیم شده امام خامنه ای را عملیاتی نمود و لذا برای جبران کاهلی گذشته در انجام این فریضه الهی، باید هزینه بیشتری پرداخت و در این مسیر خون دل خورد و حتی شهادت را در آغوش گرفت.
امام علی علیهالسلام چقدر زیبا این دو فریضه الهی را که با اقامه آن جامعه به سوی صلاح و خیر حرکت می نماید ترسیم می کند و می فرماید:
«ما اعمال البرّ کلّها والجهاد فی سبیل الله عند الأمر بالمعروف و النّهی عن المنکر إلا کنفثةٍ فی بحرٍ لجّیٍ »؛ (نهج البلاغه ،حکمت 374، ص429) همه ی کارهای نیک و جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهی از منکر ،چون دمیدنی است به دریای پرموج پهناور .
«و من نهی عن المنکر ارغم أنف المنافق و أمن کیده: (اصول کافی) کسی که نهی از منکر کند، بینی منافق را به خاک میمالد و از کید و نیرنگش در امان است».
وقتی امر به معروف و نهی از منکر آن هم از نظر امام علی علیهالسلام اینقدر مهم است که از جهاد در راه خدا و شهادت بالاتر و با فضیلتتر است، پس چرا بندگان خدا انواع و اقسام منکرات را می بینند ولی از انجام این فریضه الهی شانه خالی می کنند و احساس مسئولیت نمی نمایند؟! آیا تخم مرگ بر جامعه پاشیده اند؟ و کسانی هستند که زمینه انجام منکرات را در جامعه فراهم می کنند؟!
چرا مردم مجبورند سخنانی در جهت تضعیف نظام اسلامی که مصداقی از منکر است را از زبان بعضی افراد که خود را استوانه نظام می دانند، بشنوند؟! اصل هشتم قانون اساسی به مردم کشورم این اجازه را داده است که نسبت به مسئولین کشوری و عملکرد نامطلوب آنان اقامه امر به معروف و نهی از منکر نمایند و آنان را از منکرات باز دارند!
امروز بر اساس نظر امام خامنه ای؛ تضعیف نظام اسلامی که حاصل خون شهداء گرانقدرمان می باشد از منکرات قلمداد گردیده و لذا عمارهای امام خامنه ای باید در خط مقدم جبهه امر به معروف و نهی از منکر، بر دشمنانی که مترصد ضربه زدن به مبانی و اصول نظام اسلامی هستند حمله برده و آنان را مجال بیش از این ندهند، زیرا امام خمینی فرمودند: « الان یک تکلیف بسیار بزرگی است که از همه تکالیف بالاتر است. حفظ نظام اسلامی از اوجب واجبات است، اگر اسلام را می خواهیم باید این جمهوری را حفظش کنیم.»
والسلام
بنام خدا و برای خدا
وقتی نرخ نان در نانوائیهای بری بری پز گران شد، معلوم بود که این اقدام دولت، پیش درآمد افزایش نرخ نان و نهایتاً حذف یارانه نان است و ظاهراً آقای روحانی در اقدامی مدبرانه! کلید لغو یارانه نان را بخاطر داشتن هزینه سیاسی و اجتماعی به آقای علی فاضلی رئیس اتاق اصناف ایران سپرد، تا ایشان هم در مورخ 26 فروردین 94 بگوید: از آنجایی که نان قوت غالب مردم به ویژه قشر آسیبپذیر است، به دنبال راهکاری هستیم که با کمترین آسیب یارانه نان را در آیندهای نزدیک حذف کنیم ... باید به این سمت حرکت کنیم تا نان به صورت غیر یارانهای در کل جامعه توزیع شود، چراکه یارانه در این بخش به نانواییها جز ایجاد رانت غیر معقول چیزی در پی ندارد.»
در حالی که یک ماه از آغاز سال جدید نگذشته و مردم خوشحال بودند که با توافق هسته ای و تدبیر دولت مشکلات اقتصادیشان حل می شود و لیکن آهنگ افزایش قیمتها آغاز شده و پس از افزایش غیر منطقی قیمت خودرو، نوبت به روغن خوراکی رسید تا این مایع ضروری مواد غذایی در اردیبهشت ماه با افزایش 15 تا 20 درصدی روبرو گردد و معاون اول رئیس جمهور هم در اقدامی منفعلانه از شرکتهای تولید کننده درخواست نمود تا قیمتها را بدون هماهنگی دولت افزایش ندهند! یعنی با هماهنگی دولت افزایش دهند!
پس از اینکه معلوم گردید سروصدای دولت در بحث توافق هسته ای در ایام عید امسال دروغی بیش نبوده و هیچ توافقی صورت نگرفته، سیر افزایش ناگهانی قیمتها آغاز شد و یارانه نان مردم هم در معرض تیر خلاص دولت اعتدال قرار گرفت. اما چرا یارانه نان باید قطع شود؟! مگر در بودجه سال 94 میزان پرداخت یارانه نان مشخص نگردیده است؟! مگر طبق قانون بودجه سال 94 نباید پر درآمدها از دریافت یارانه حذف شوند؟! پس چرا اقدامی صورت نمی گیرد؟!
نکته اساسی اینجاست که دولت علی رغم تصویب مجلس شورای اسلامی تا کنون هیچ اقدامی جهت اجراء قانون و حذف یارانه پردرآمدها انجام نداده و ظاهراً حذف یارانه نان، بخاطر آن است که بتوانند پولش را در بین ثروتمندان و پردرآمدها تقسیم نمایند، تا دولت اعتدال با ریزش رأی در انتخابات مجلسین خبرگان رهبری و شورای اسلامی روبرو نگردد! و این تدبیر، از نوع تدبیر رابین هودی است!
بهلول را گفتند : سنگینی خواب را سبب چه باشد؟ گفت: "سبک بودن اندیشه"، هر چه اندیشه سبک باشد، "خواب سنگین گردد"...!!!!
والسلام
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
چرا مجرمین نفوذی در قدرت، محاکمه نمی شوند؟
آیا وقت محاکمه حسن روحانی نیست؟
سئوال خوب به تولید فکر خوب می انجامد
عاشورا چگونه رقم حورد؟
مخرج مشترک با دشمن، یعنی چه؟
بساط انفعال را از قوه قضائیه برچینید
اغتشاشگران از داعش بدتر و اصلاحطلبان از هر دو بدتر
جنگ جهانی شناختی و ترکیبی بر علیه ایران
غروب اغتشاشات در ایران و شکست جبهه استکبار
[عناوین آرشیوشده]