به نام خدا و برای خدا
انقلاب اسلامی هیچگاه وابسته به افراد و اشخاص نبوده، حتی در سخت ترین شرایط که گروهای تجزیه طلب، منافقین و رژِم بعثی عراق که جنگ را بر این کشور تحمیل کرد و شهادت عده ی زیادی از یاران امام همانند شهیدان مطهری، رجائی، باهنر، شهید بهشتی و 72 نفر از یارانش باوفای امام را بدنبال داشت، انقلاب اسلامی ثابت استوار به راه خود ادامه داد.
امروز انقلاب اسلامی به جایگاهی از اقتدار و عظمت دست یافته که معادلات پیچیده منطقه و جهان جز با نظر جمهوری اسلامی لاینحل می ماند و لذا جریان ناب انقلابی با بصیرت و شجاعت باید در راستای دفاع همه جانبه از نظام اسلامی هزینه پرداخت نمایند و اجازه ندهند عده ای از انقلابیون پشیمان، انقلاب اسلامی را برای خاندان اشرافی و فاسد خود هزینه نمایند.
امام خمینی تکلیف جریان انقلابی را سالهای قبل معین و فرمودند: «ما با خواست خدا، دست تجاوز و ستم همه ستمگران را در کشورهای اسلامی میشکنیم و با صدور انقلابمان که در حقیقت صدور اسلام راستین و بیان احکام محمدی -صلی الله علیه و اله- است، به سیطره و سلطه و ظلم جهانخواران خاتمه می دهیم و به یاری خدا، راه را برای ظهور منجی مصلح کل و امامت مطلق حق، امام زمان ـارواحنا فداه ـ هموار می کنیم.» (صحیفه امام ج 16، ص345)
در دهه چهارم انقلاب باید به شکل گیری جریانهای درون انقلاب توجه ویژه نمائیم تا در آشفته بازار جنگ بین حق و باطل راه اصلی انقلاب اسلامی گم نشود، زیرا جریانی که قوه مجریه و برخی از مناصب مهم کشور را تصاحب کرده، با دارا بودن سوابق انقلابی، هیچ اعتقادی به تداوم انقلاب اسلامی با معیارهای ترسیمی امام راحل، یعنی اسلام ناب محمدی(ص) ندارند و بدنبال سکولاریزه کردن انقلاب اسلامی بر اساس معیارهای شیطان بزرگ هستند. این جریان منافقانه اسلام رحمانی را در برابر اسلام ناب محمدی مطرح و کربلا را محل مذاکرهمعرفی می کند و در جای دیگر می گوید: "دنیای فردا، دنیای گفتمان ها است نه موشک ها". لذا جریان ناب انقلابی باید از خط ترسیمی امام و رهبر معظم انقلاب، در برابر جریان غیرانقلابی به دفاع برخیزد و عمارگونه به بصیرت افزایی دامنه بزرگ و وسیع نیروهای مؤمن به اسلام و انقلاب بپردازد.
جریان انقلابی باید بداند؛ اگر برای انقلاب هزینه ندهند و به موقع تصمیم نگیرند و به تکلیف انقلابی خود عمل ننمایند و همچنان، پس از سخنان راهگشای رهبر عزیزمان، تنها به تفسیر و تحلیل آن بپردازند، قطعاً روزهای سختی بر انقلاب و انقلابیون خواهد گذشت، زیرا جریان غیر انقلابی، مدتها است پروژه خیانت به انقلاب اسلامیرا در دستور کار خود قرار داده و تصمیم گرفته اند؛ که نیروهای مؤمن به اسلام انقلاب را با ابزاری همانند؛ محدویت در اقدام، انزوا و گوشه گیری و کنترل تأثیر گذاری روبرو نمایند.
امام خمینی(ره) در خصوص خیانت یاران انقلاب فرمودند: «من بعد از خدا با مردم خوب و شریف و نجیب پیمان بستهام که واقعیات را در موقع مناسبش با آنها در میان گذارم. تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام.. از خدا میخواهم که به پدر پیر مردم عزیز ایران صبر و تحمل عطا فرماید و او را بخشیده و از این دنیا ببرد تا طعم تلخ خیانت دوستان را بیش از این نچشد.» (صحیفه، ج 21، ص 332)
والسلام
به نام خدا و برای خدا
رهبر معظم انقلاب در واکنش سریع و شدید به سخنان خیانت کارانه و سخیف هاشمی رفسنجانی علیه امنیت ملی فرمودند: «اینکه بگویند فردای دنیا، فردای مذاکره است، دنیای موشک نیست، این اگر از روی ناآگاهی گفته شود که ناآگاهی است اما اگر از روی آگاهی باشد، خیانت است!»
هم زمانی شبیخون هاشمی رفسنجانی و شیطان بزرگ به اقتدار موشکی کشور مبنی بر اینکه «دنیای فردا، دنیای گفتمان ها است نه موشک ها» این بار روزنامه شرق هم به مدد رأس فتنه 88 آمد و قدرت موشکی ایران را زیر سئوال برد و نوشت: «نباید برای دیگر کشورهای جامعه جهانی حساسیتزا باشیم، گاهی خودمان بر طبل مخالفت جامعه جهانی با خودمان میزدیم و سبب شدیم آن قطعنامهها علیه ما صادر شود.» و عجیب اینجا است که موضع آمریکا، رژیم صهیونیستی و برخی دول اروپایی با هاشمی رفسنجانی و برخی روزنامه های زنجیره ای در حمله به اقتدار و عظمت دفاعی کشور یکی است!
در این رابطه چند سئوال مطرح است؛ چرا هاشمی رفسنجانی که یک روز جانشین فرماندهی کل قوا و فرماندهی جنگ را بعهده داشته، امروز مخالف اقتدار دفاعی ایران است؟ آیا مخالفت مرموزانه و منافقانه امروز، تنها به صنعت دفاعی و هسته ای کشور ختم می شود و یا بر اساس استراتژی شیطان بزرگ، کاملا با قدرت و تأثیر گذاری نظام اسلامی در عرصه بین المللی مخالف می باشند؟! هاشمی رفسنجانی را ناآگاه بدانیم یا خیانت کار؟ آیا خیانت امروز در امتداد فتنه 88 نیست؟!
اگر بپذیریم که هاشمی رفسنجانی دچار آلزایمر شده، پس می شود او ناآگاه و جاهل دانست، که در این صورت حضور این فرد ناآگاه در قدرت و ریاست بر مجمع تشخیص مصلحت، بر خلاف مصلحت کشور، انقلاب و اسلام است و در غیر این صورت خیانت کار بوده و حضورش در مسئولیتهای مهم، خیانت به کشور و دوستداران انقلاب اسلامی محسوب می شود.لازم بذکر است که هاشمی رفسنجانی در سال 1362 در جمع فرماندهان و مسئولان عقیدتی نیروی دریایی ارتش، خبر از خیانت خود و امثال خود خبر داده و گفته بود: «... ما در روحانیت خودمان هم چنین اعتمادی نداریم. روحانیون سرشناس ما هم ممکن است چنین خیانتی بکنند که دیدید از این ها هست، تا چه رسد به اقشار دیگری که از مرکز این انقلاب فاصله دارند.»
با توجه به آنچه گفته شد، بعید به نظر می رسد که هاشمی رفسنجانی با داشتن یک قطار سوابق در 37 سال گذشته، همچون ریاست بر مجلس شورای اسلامی، فرماندهی در جنگ، دو دوره ریاست جمهوری، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، ریاست بر مجلس خبرگان رهبری و خود را آیت الله خواندن، از روی جهالت و ناآگاهی سخنی گفته باشد، لذا اگر نوشته ها و سخنان ایشان را تکمیل کننده پازل فتنه 88 بدانیم، پس قطعا در حال خیانت به انقلاب اسلامی است و ملت بصیر و انقلابی ایران، باید پس از سخنان صریح و راهگشای رهبر معظم انقلاب در صحنه حاضر شده و 9 دی دیگری را در مقابل فتنه اکبر بیافرینند تا منتظری ثانی توسط ملت از مسئولیتهای مهم کشوری عزل و دادگاه قضائی جهت محاکمه مردمی هاشمی رفسنجانی برگزار شود و بحول قوه الهیاین کار شدنی است.
والسلام
به نام خدا و برای خدا
چند روز قبل در صفحه توئیتی جناب هاشمی رفسنجانی در یک هماهنگی کامل با شیطان بزرگ و در مخالفت با آزمایش موشکی سپاه پاسداران نوشته بود "دنیای آینده، جهان گفت وگوست نه موشکها" که حضرت آیت الله امام خامنه ای در زاد روز میلاد پرسرور و خجسته حضرت فاطمه زهرا(س) در مورخ 11 فروردین 95 پاسخ این گفتار نانجیبانه را داده و فرمودند: « اینکه بگویند فردای دنیا، فردای مذاکره است، دنیای موشک نیست، این اگر از روی ناآگاهی گفته شود که ناآگاهی است؛ اما اگر از روی آگاهی باشد خیانت است ... دشمنان مدام در حال تقویت توان نظامی و موشکی خود هستند در این شرایط چطور می گوییم روزگار موشک گذشته است؟» رهبری معظم انقلاباین حرفها را شبیه حرفهای برخی اعضای دولت موقت دانستند که اوایل انقلاب میگفتند جنگنده های اف – 14 را که خریدهایم به امریکا پس بدهیم، به دردمان نمیخورد!در آن موقع ایستادگی و افشاگری کردیم و چندی بعد که صدام به ایران حمله کرد معلوم شد چقدر به این ابزارهای دفاعی نیاز داریم.»
هاشمی رفسنجانی برای ماندن در قدرت، از هیچ اقدامی، چه مشروع و چه نامشروع فروگذار نمی کند و اگر نیاز باشد یک روز دختران بد حجاب و اپوزیسیون نظام را که مخالف ایشان بودند، در نماز جمعه به باد انتقاد شدید بگیرد و سخن از کار در اردوگاهای اجباری بگوید و روز دیگر حامی قشر مرفه سرمایه دار، دختران بدحجاب، اپوزیسیون نظام، ضد انقلاب و اصلاح طلبان آمریکائی-اسرائیلی بشود و آنگاه استراتژی براندازانه آنان را علیه نظام اسلامی تعریف و تدوین می نماید!
چرا هاشمی رفسنجانی اینقدر سقوط کرده و اینقدر این استوانه پوسیده و کرم خورده شده که افزایش قدرت دفاعی کشور را برنمی تابد؟! و اهداف براندازانه دشمنان انقلاب اسلامی و در رأس آن شیطان بزرگ از زبان و قلم ایشان جاری می شود؟! و لذا عمارهای امام خامنه ای تکلیف بسیار سنگینی برای محافظت از انقلاب در برابر انقلابیون پشیمان دارند، زیرا این جریان مرموز، منحرف و ستون پنجم دشمن، بدنبال استحاله انقلاب و گرفتن روح انقلابیگری از نظام اسلامی هستند.
البته خیانتهای هاشمی رفسنجانی را نباید به همین چند سال قبل و فتنه 88 خلاصه کرد، بلکه باید از خیانتهای مختلفی که در خاندان هاشمی روی داده و هنوز رسانه ای نشده، سخن گفت؛ از خیانتی گفت که وقتی آمریکا در سال 67 هواپیمای مسافربری ایران را در آسمان مورد هدف قرار داد، جناب رفسنجانی فوراً در صفحه تلوزیون حاضر شد و اعلام کرد که پیام آمریکائیها را دریافت نمودیم! خیانت را باید در نوشاندن جام زهر به حضرت روح الله دید! خیانت را باید در رمز تقلب در سال 88 و فتنه سنگین آن سال مشاهده کرد! خیانت را باید در مصاحبه همسر ایشان در روز انتخابات ریاست جمهوری در سال 88 دید که از مردم دعوت کرد تا در صورت پیروز نشدن موسوی در کف خیابان علیه نظام اسلامی حاضر شوند! باید از آن خیانتی گفت؛ که وقتی پرونده فرزند متخلف و دزدش(مهدی) در زمان ریاست جمهوریش، که از سوی نیروهای امنیتی به وی داده شد و آن را معدوم کرد، سخن به میان آورد!
گویند: یکی از اراذل و اوباش که به باج گیری معروف بود، در یکی از شهرها با پهلوانی درگیر شد. پهلوان چندتا سیلی آبدار بهش زد و گفت؛ برو گمشو دیگه این طرفها پیدات نشه! یارو که بدجوری کم آورده بود به شهر زادگاه خودش برگشت و روی پشت بام رفت و رو به شهر آن پهلوان کرد و فریاد زد؛ خودت برو گمشو، فلان فلان شده... همسرش یواشکی بهش گفت؛ بسه دیگه! بیا پائین! الان خون راه می اندازی!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
پس از برگزاری انتخابات 7 اسفند 94 و توهم پیروزی جریان اعتدال و اصلاح طلب، این روزها از فتنه جدید اکبر رونمایی می شود که با مهارت خاصی توسط دولت اعتدال در حال اجراء است و به همین خاطر نیروهای انقلابی باید به هوش باشند و صحنه های مختلف فتنه اکبر را مرتباً رصد نمایند و فرصتها را دریابند، والا این جریان لیبرال و غربگرا که قدرت اجرائی کشور را در اختیار گرفته، با طرح برجام 2 و 3 قصد باج گیری از نظام اسلامی را در سر می پروراند و مستقیماً جریان ناب انقلاب اسلامی را مورد هدف قرار داده تا روحیه انقلابیگری را از میدان خارج و اسلام آمریکائیرا مجدداً بر کشور حاکم نمایند و لذا مقام معظم رهبری به صراحت، طرح برجام 2 و 3 و 4 را زیر سئوال جدی خود برده و پرده نفاق اعتدالیون را کنار زدند.
نیروهای مدافع انقلاب اسلامی بخوبی می دانند که مثلث زر و زور و تزویر، پس از انتخابات 7 اسفند بدنبال آن است که افراد دخیل در فتنه 88 را که در اوج فتنه از کشور متواری شده بودند، با طراحی برجام 2 و 3 به کشو باز گردانده و میدان را برای یکه تازی و طلبکار شدن آنها از نظام اسلامی هموار نماید و سپس استراتژی رأس فتنه(هاشمی رفسنجانی) را که در نماز جمعه 26 تیر 88 طرح حکمیت را مطرح نموده، به کرسی بنشاند و لذا جناب روحانی برجام 2 و 3 را بعنوان آشتی ملی در داخل، پس از برجام 1 که آشتی با آمریکا در خارج بوده را مطرح می نماید!
حسن روحانی در پیام نوروزی هم از برجام 2 خبر داد و گفت: «آنچه برای همه ملت ما مهم است اشتغال پایدار است و این کار در سال آینده با برجام 2انشاءالله شروع خواهد شد، گرچه ملت بزرگ ما که همیشه پیشگام بودند، برجام دورا در 7 اسفند سال گذشته کلیـد زدند. برجام دو همان اقدام مشترک ملی در داخل کشور است که با وحدت، آشتی و با همدلی شروع خواهد شد؛ برجامی که قبل از اقتصاد از اخلاق آغاز میشود.»
بحث آشتی ملی در داخل که از سوی حسن روحانی تحت عنوان برجام 2 و 3 مطرح شده، طرح تکمیلی دولت وحدت ملی در سال 87 است که از سوی جریان زر و زور و تزویر (هاشمی رفسنجانی، کروبی، ناطق نوری و علی لاریجانی) برای زمین زدن رئیس جمهور وقت در همایش 30 سال قانونگذاری در مجلس شورای اسلامی می باشد، که این بار طراحان آن با قصد اخاذی از نظام اسلامی، سه هدف عمده آنان؛ تضعیف جایگاه ولایت فقیه، کنار زدن نیروهای مؤمن و ارزشی و حذف نهادهای انقلاب اسلامی است.
حسن روحانی که دولتش ترکیبی از فتنه گران سال 88 ، لیبرلهای غربی و انقلابیون پشیمان است در اولین جلسه هیئت دولت در سال 95 با طرح ادعای واهی و کذب می گوید: «با صراحت اعلام می کنم که رهبری، رهبر همه ماست. طبق معیارهای شرعی، قانونی و ملی دولت به طور کامل از رهنمودهای رهبری تبعیت می کند و هر زمانی که دستور بدهند، عینا درصدد تحقق آن خواهیم بود.»
به جناب روحانی باید گفت ؛ شما اگر مطیع رهبرید؛ پس این همه اعتقاد و اعتماد به کدخدا(آمریکا) برای چیست؟! چرا فتنه گران را در مشاغل مهم و حساس کشور علی رغم نظر رهبری بکار گماردید؟! شما برای اجراء ننگین برجام، کدام تضمین کتبی را بر اساس نامه رهبری از رئیس جمهور آمریکا دریافت کردید؟! آیا شما دستورات رهبری را اجرئی کرده ایی که وعده سرخرمن می دهی و می گویی: «هر زمانی که دستور بدهند، عینا درصدد تحقق آن خواهیم بود» بارها رهبری عزیز فرمودند؛ که نیروهای حزب اللهی را افراطی نخوانید، چرا گوش نمی کنی؟ بارها رهبری فرمودند؛ که من به آمریکا خوشبین نیستم اما شما در مخالفت گفتید؛ که به آمریکا خوشبین هستید؟ شما اولین رئیس جمهور متخلف ایران بودید که با رئیس جمهور آمریکا تلفنی گفتگو کردید؟ شما اولین رئیس جمهوری بودید که وزیر خارجه اتان در هنگام پرسه زدن در راهروهای سازمان ملل، دست جنایتکار رئیس جمهور آمریکا را فشرد؟ چرا ادعای کذب می کنید و در جلسه دولت می گوئید: «عظمت رهبری عظمت همه ما، عظمت نظام و کشور است و تضعیف ایشان، تضعیف همه ما، کشور و نظام است.» این همه نفاق برای چیست؟!!!!!!!!!!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
«نه دولت ما جناحی است و نه رییس جمهور» این جمله طنز و یا دروغ بزرگ سال 95 توسط آقای حسن روحانی در اولین جلسه هیئت بیان گردیده است. در این رابطه باید گفت؛ اولاً رئیس جمهور به این سخن نادرست و کذب خود حتماً خندیده است! و ثانیاً مردم این سخن را کذب و طنز می دانند و ثالثاً مسئولین مختلف دولت اعتدال، که حکم خود را از این دولت دریافت کرده اند، اینگونه سخنان کذب و نادرست را برای فریب افکار عمومی قلمداد می نمایند!
پس از چند سئوال ساده به راحتی می شود به عمق این دروغ بزرگ که از سوی رئیس جمهور بیان گردیده، پی برد؛ 1- کدام یک از وزراء دولت اعتدال فراجناخی است؟! 2- کدام یک از استانداران و فرمانداران کشور وابسته به بنیاد باران، جزب کارگزاران سازندگی و احزاب منحله مشارکت و مجاهدین انقلاب نیستند؟! 3- تنها یک وزیر در کابینه دولت اعتدال حضور دارد که وابستگی به جریان اصلاحات ندارد و آنهم سهم علی لاریجانی است، که او هم در وزارت کشور اجازه عزل و نصب هیچ کدام از استانداران، معاونین سیاسی، فرمانداران و حتی بخشداران دور افتاده ترین شهرهای کشور را ندارد! 4- برخی از وزراء معاونین، مشاورین و مدیران کل آنان از اصحاب اصلی فتنه سال 88 هستند و لذا این سخن رئیس جمهور کذب محض است!
یک بار دیگر به این جمله رئیس جمهور توجه کنید که گفت: «نه دولت ما جناحی است و نه رییس جمهور» و سپس به سخن دیگری از جناب روحانی در مورخ 1 بهمن 94 توجه نمائید که گفت: «به عنوان دولت اعتدال دلمان میخواهد معتدلان بروند مجلس و این آرزوی ماست.» فلذا، آیا پذیرفتنی است که دولت اعتدال و رئیس جمهورش، که تابلو جریان نئولیبرال غربی را در سخن و عمل به همراه دارند، ملت و نخبگان، آنان را فراجناحی بدانند و این دروغ بزرگ سال 95 را باور نمایند؟! کسی که به بیش از 49 درصد ملت، بخاطر رأی ندان به ایشان، اهانت می کند، آیا فراجناحی است؟! فلذا ملت این دروغ بزرگ را هیچگاه باور نخواهد کرد؟!!!
سخنان کذب رئیس جمهور مثل آن واعظی است که گویند: در مجلس ختمی که برای یکی از اهالی محل برپا شده بود، واعظ مراسم به بهانه تقدیر از شخص متوفی، از خودش تعریف و تمجید می کرد، یکی از حاضران که حوصله اش سر رفته بود از جا بلند شد و خطاب به سخنران مراسم گفت؛ بالاخره ما نفهمیدیم که شما فوت کرده اید یا آن مرحوم؟!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
پس از اینکه حسن روحانی سکان ریاست جمهوری را بدست گرفت، نیروهای مؤمن به انقلاب و اسلام را همگام با اجانب غربی با برچسب های ناروا و ناشایستی همچون بیسواد، افراطی و تندرو مرتباً مورد اهانت قرار داده و می دهد و آنقدر رئیس جمهور به این ادبیات زشت و سخیف ادامه داد، که رهبر معظم انقلاب اسلامی در مقابل این هجوم ناجوانمردانه به میدان آمد و کراراً به این جریان غیرانقلابی و لیبرال غربی که قوه مجریه را بدست گرفته، تذکراتی مبنی بر عدم استفاده از ادبیات غربیها دادند، ولیکن نصایح رهبری مورد توجه این جماعت قرار نگرفت!
در خصوص اصرار فراوان حجة الاسلام روحانی و جریان اعتدال به استفاده از ادبیات سخیف غربی ها، حقیر برای یافتن حقیقت و انعکاس این موضوع، به تاریخ صدر اسلام مراجعه نمودم، آنگاه با مطالبی روبرو شدم که دو نمونه آن را به محضر کاربران عزیز عرضه می نمایم.
1-در مقطعی که مروان ابن حکم حکومت را بدست گرفته بود و بیش از دو دهه از شهادت امیرالمؤمنین علی(ع) می گذشت؛ یک روز فردی از مروان در خصوص تداوم اهانت به علی (ع) پرسید، مروان در جواب گفت: اگر مرتباً به علی علیه السلام اهانت نکنم مدل حکومتی علی(ع) بعنوان یک الگوی مردم سالار دینی مطرح خواهد شد و پایه های حکومت من به خطر می افتد. لذا سرِ اهانتهای جناب روحانی به نیروهای ارزشی و انقلابی برگرفته از گفتمان مروان ابن حکم است!!!
2-امام سجاد علیه السلام وقتی می بیند که محمد ابن مسلم زهری به تذکرات و نصایح امام توجهی نمی کند، و با سخنان نفاق آلود خود خیال دشمن را آسوده می کند، آنگاه امام(ع) زهری را طی نامه تندی مورد خطاب قرار داده و می نویسند: «باید بدانی!! کمترین مرحله کتمان که تو به آن دست زدی و سبکترین باری که بر دوش کشیدی این است که با نزدیکی به ظالمان، هنگامی که به آنها نزدیک شدی و اجابت آنان هنگامی که دعوت گردیدی، آنها را در وحشت فراگیرشان انیس شدی و راه و شیوه ی تجاوز و ستم به مردم را برای آنها آسان و هموار نمودی. با توجه به این امور من چقدر برای تو بیمناکم که فردا با ستمکاران خیانت پیشه، با جرم بزرگ خود در یکجا منزل گیری و از آنچه به عنوان دستمزد به خاطر اعانت بر ظلم ستمگران دریافت داشتهای، مورد بازخواست قرار گیری.» (تحف العقول، ص 337)
نامه امام سجاد به محمد بن زهری گویای این است که دشمنان اسلام ناب محمدی(ص) راه نفوذ را از طریق کسانی بازکرده اند که دارای سابقه انقلابی بوده و قدرت را در دست داشته و لذا می شود نتیجه گرفت که جناب روحانی با حمله به مبانی اعتقادی و دینی و کربلا را محل مذاکره دانستن و نیروهای مؤمن به اسلام و انقلاب، را افراطی معرفی کردن، جاده نفوذ دشمنان را هموار و هزینه دشمنی دشمنان انقلاب را کاهش و انقلابیون را در تنگنا و از جریان زر و زور و تزویر و استکبار جهانی حمایت می کند تا گفتمان و ادبیات اسلام آمریکائی را جایگزین اسلام ناب محمدی(ص) نماید!
آقای محمد جواد لاریجانی می گوید: «اگر از جناح اصلاحطلب بپرسید "شما چرا از برجام و مذاکرات حمایت میکنید؟" میگویند: اولاً آقای جلیلی آدم خوبی نبود (خوب، باشد)، آقای ظریف خیلی آدم خوبی است (خوب، باشد)، سد مذاکره با آمریکا شکست (خوب، اینکه مهم نبود) و دست آخر میگویند "دلواپسها خیلی بدند"! این چهار استدلال عمده آنها درباره برجام است، من غیر از این موارد چیز دیگری از استدلالهای آنها ندیدم»
والسلام
به نام خدا و برای خدا
پس از اینکه جناب روحانی توان هسته ای کشور را در معامله ای با یک قدرت بزرگ به نام آمریکا به حراج گذاشت و آن را به دروغ بازی برد-برد به ملت خوراند، سخن از برجام 2 و 3 را برای مذاکره با قدرت بزرگ داخلی مطرح می کند، تا آن چیزی را که جریان برانداز داخلی در فتنه های 78 و 88 بدست نیاورد، در برجام 2 و 3 محقق نماید و رژیم مطلوب آمریکا را با ظاهری به اسم جمهوری اسلامی و باطنی از اسلام آمریکائی جایگزین نظام اسلامی نموده و آنگاه پیروزی خود در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 با هماهنگی کدخدا(آمریکا) تضمین نماید، و لذا در یک اقدام مشترک شیطانی تلاش می کنند که راه مذاکره با آمریکا به پرونده هسته ای محدود نشود!
رهبر معظم انقلاب که از عمق کینه شیطان بزرگ علیه نظام اسلامی مطلعند، در مقابل طرح برجام 1 و 2 از سوی رئیس جمهور فرمودند: « حالا در حلّ این اختلافات، فرض بفرمایید که ملّت ایران مجبور باشد از اصول خود صرفنظر کند، از خطّ قرمزهای خود هم صرفنظر کند، بکند؛ طرف مقابل از اصول خود و ارزشهای خود تنازل نمیکند لکن اگر لازم شد، ما باید تنازل کنیم تا مشکلات را برطرف کنیم؛ تا در نتیجه کشور بتواند از ظرفیتهای خود استفاده کند و مثلاً به یک اقتصاد برجستهای مبدّل بشود. حرفشان این است. بنابراین در قضیهی هستهای توافق شد و اسم این را گذاشتیم «برجام»؛ برجام دیگری در قضایای منطقه، برجام دیگری در قضایای قانون اساسی کشور؛ برجام 2 و 3 و 4 و الیغیرذلک بایستی بهوجود بیاید تا ما بتوانیم راحت زندگی کنیم. این منطقی است که سعی میکنند این منطق را در بین نخبگان جامعه و از سوی نخبگان جامعه به افکار عمومی جامعه منتقل کنند. معنای این حرف چیست؟ معنای این حرف این است که جمهوری اسلامی از مسائل اساسیای که به حکم اسلام و به حکم برجستگیهای نظام جمهوری اسلامی پایبند به آنها است، صرفِنظر کند.»
با توجه به سخنان راهگشا و شفاف رهبری، سئوالاتی این روزها مطرح شده؛ که در مقابل بدعهدی های آمریکا در برجام، چرا دولت آقای روحانی هیچ واکنشی از خود نشان نمی دهد؟! و چرا صدا و سیما به رسالت واقعی خود در اطلاع راسانی به موقع در خصوص عدم اجراء تعهدات آمریکا برنامه ای را با حضور منتقدان و حامیان برجام برگزار نمی کند؟ پاسخ این سئوالها را باید در سخن رئیس صدا و سیمای کشور جستحو کرد که گفت: «منتقدان ما(دولت) اصرار داشتند که فقط حرفها و مواضع تیم مذاکره کننده(هسته ای) پخش شود و به هیچ وجه حرف منتقدان غربی و داخلی پخش نشود که ما آن را قبول نداشتیم و هیچوقت زیربار آن هم نرفتیم.»
باید سئوال کرد؛ که دولت اعتدال چه منافع نامشروع و یا چه ترسی از ملت و کدخدا دارد که حاضر نیست نظرات منتقدان برجام و بد عهدی های آمریکائها از صدا و سیمای کشورمان پخش شود؟ آیا حق این ملت است، که از بدعهدی و نقض برجام توسط آمریکا بی خبر بماند؟ چرا جریان زر و زور و تزویر ذلت و حراج نمودن مملکت را از صاحبان اصلی کشور پنهان می کنند؟! به نظر می رسد که دولت لیبرال و غربگرای جناب روحانی، اجازه کنار زدن پرده بدعهدی آمریکا را به هیچکس نخواهند داد و لذا امام خامنه ای خود رأساً به افشاء توطئه پیچیده و خطرناک برجام 2 و 3و 4 پرداخته اند تا ملت همانند 8 دی 88 به موقع و با هوشیاری تمام به تکلیف انقلابی خود عمل نماید.
گفته شده؛ یکی از چهره های برجسته شیعیان در کشورهای منطقه پس توافق وین پیغامی با این مضمون به ایران ارسال کرده بود که: "صنعت هسته ای خودتان را به وعده ی چند میلیارد فروختید، قیمت ما چند میلیارد است"!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
هاشمی رفسنجانی در 2 اسفند 94 با طرح ادعایی عجیب، حاج حسن روحانی را زیر سئوال برد و گفت: «بنده بعد از رد صلاحیتم در انتخابات ریاستجمهوری از آقای روحانی حمایت کردم و ظرف یک هفته آقای دکتر روحانی که دارای 3 درصد رای بیشتر نبود به بالای 50 درصد رای رسید.»
البته در این تحلیل قصد ندارم به درستی یا نادرستی سخن حاج آقا خاطره بپردازم و از رئیس جمهور دفاع نمایم، زیرا ایشان بسیار حرفه ای هستند و به راحتی می توانند پاسخ این گونه سخنان را بدهند، هر چند که کمتر کسی جرأت ورود به حریم ویژه افکار ماکیاولی آقای رفسنجانی را دارد، چون به احدی رحم نمی کند!، اما پرداختن به عدم کارآئی ایشان، مهم است، که مردم در سایر انتخابات دچار حیرانی و سردرگمی نشوند!
آقای حسن روحانی باور فکر نمی کرد که روزی سکان ریاست جمهوری کشور پهناور ایران را بدست گیرد، لذا در ایام تبلیغات خود، سخنانی را بر زبان جاری می کرد که از پشتوانه علمی برخوردار نبود! آنجا که گفت: «راه حلهای کوتاه مدتی یک ماه و 100 روزه برای حل مشکلات ومعضلات اقتصادی، اجتماعی و سیاست داخلی و خارجی پیش بینی شده است که ما می توانیم در یک فرصت کوتاه شاهد تحول اقتصادی باشیم.»
جناب روحانی در 5 آذر 1392 در گفتگوی زنده تلویزیونی در دفاع از عملکرد 100 روزه خود از تصمیم دولت برای اهدا سبد کالای رایگان در هر فصل به مردم خبر داد و گفت: «قرار است از این به بعد هر فصل یک سبد کالای رایگان میان مردم توزیع شود»
پس از اینکه مشخص شد که اهداء سبد کالا دروغی بزرگ بوده، جناب روحانی همه مشکلات اقتصادی را به گردن تحریمها انداخت و در 18 خرداد 94 گفت؛ «ما وقتی میگوییم باید تحریمهای ظالمانه رفع شود بعضیها چشمانشان زیاد نچرخد. تحریمهای ظالمانه باید از بین برود تا سرمایه بیاید و مشکل محیط زیست، اشتغال، صنعت و آب خوردن مردم حل شود، منابع آبی زیاد شده و بانکها احیا شوند.»
رئیس جمهور روحانی بالاخره شانه از زیر همه قولهای داده شده خالی کرد و 19 بهمن 94 گفت: «میگویند با برجام دولت برای ملت رفاه بیاورد، مگر ما برجام را آوردهایم؟ ما خادم مردم هستیم، برجام را خدا آورد ... از روز اول راست گفتم که هرچه وعده دادهام بهیاری خدا به آن عمل کرده، انجام داده و انجام خواهیم داد.»
اگر جملات فوق را که توسط جناب روحانی در مقاطع مختلف بیان شده و آنها را کنار هم بگذاریم و از فرد منصفی سئوال کنیم، که این سخنان مربوط به رئیس جمهور کدام کشور است؟! پاسخ دهنده در جواب خواهد گفت؛ عقب افتاده ترین رئیس جمهور دنیا هم چنین سخنان بی حساب و کتاب را بر زبان جاری نمی کند، زیرا هر کدام از سخنان فوق نقض کننده سخن بعدی است و به همین علت، جناب روحانی و همراهان لیبرالش هیچ مشکل اساسی کشور را حل نخواهند کرد و لذا برای پوشش ناکارآمدی خود، زمینه نفوذ شیطان بزرگ را از مسیرهای مختلف مهیا می نمایند.
والسلام
به نام خدا و برای خدا
نقش رسانه در مهندسی انتخابات 7 اسفند 94 بخصوص شبکه های مجازی، تلگرام و پیام رسان تلفنهای همراه از اهمیت بسیار بالائی برخوردار بود و موضوع عدم قطع شبکه های یاد شده در روز برگزاری انتخابات، آنقدر برای جریان زر و زور و تزویر جذاب و دلنشین بود، که رئیس جمهور در سخنان خود به آن اشاره کرد و از وزیر مربوطه برای عدم قطع شبکه های اثر گذار مجازی تشکر نمود و این در حالی است که این شبکه ها در مهندسی رأی مردم به نفع جریانی خاص بخصوص در تهران نقش اساسی داشتند و لذا نباید از نقش رسانه در مهندسی انتخابات غفلت ورزید.
وقتی با بهره گیری از فضای مجازی تلگرام، می شود، حرف باطل و دروغی را بعنوان حرف حق به جامعه القاء کرد و مردمی را برای مسائل سوء اخلاقی به کف خیابان کشاند، پس فضای مجازی در روز انتخابات 7 اسفند توانست نگرش و رأی مردم تهران را به سوی لیست خاصی هدایت نماید!
حال پس از این مقدمه کوتاه، به چند نمودنه از تأثیر رسانه و نقش آن در سعادت و یا گمراهی مردم در طول تاریخ می پردازم، آنجا که رسانه می تواند با ندای سامری قوم بنی اسائیل را که با زحمات فراوان حضرت موسی به سوی خدا گرویده بودند، در مدت 30 یا 40 روز با رسانه ی سامری، گوساله پرست شدند!
قوم پیامبر خاتم(ص) پس گذشت مدت کوتاهی از واقعه غدیر، بزرگترین خیانت قرن را در سقیفه بنی ساعده علیه امام علی(ع) و اولادش بر پا کردند. با تبلیغات کذب می شود، حضرت امیرالمؤمنین(ع) را قاتل عثمان معرفی نمود! و سپاهی از اصحاب پیامبر و جوانان نسل دوم انقلاب علوی را گرد هم آورد و با فرماندهی همسر پیامبر(عایشه) بر علیه امام علی(ع) جنگ جمل را تدارک دید!
رسانه بنی امیه آنقدر قوی است؛ که در کمتر از یک روز، بیعت کنندگان با نماینده امام حسین(ع) در کوفه را به دشمنانی علیه مسلم ابن عقیل تبدیل نماید! و با هنر رسانه می شود، همرزمان امام حسین(ع) در جنگ صفین(شمر و عمر سعد) را در کربلا گرد هم آورد و سر امام حسین(ع) را از تن جدا نمود و لشکریان یزید را بعنوان خیل الله(لشکریان خدا) معرفی کرد!
نقش رسانه آنقدر علیه مختار شدید بود که فرزندش به پدر شک کرد و از امام باقر(ع) پرسید؛ یابن رسول الله پدر من مرحوم است یا ملعون؟! پدر من رحمت الله علیه هست یا لعنت الله علیه؟! و امام باقر(ع) اقدامات مجاهد فی سبیل الله، شهید والامقام و قتله شهیدان کربلا، جناب مختار را مورد تائید قرار داد.
کارکرد رسانه آنقدر زیاد است که در انقلاب اسلامی فردی در جایگاه مرجع تقلید (آیت الله شریعتمداری) فتوای انفجار جماران و به شهادت رساندن امام خمینی را صادر نماید! رسانه انقلابی از میلیونها انسان متقی، پاکباخته و شجاع در طول 8 سال دفاع مقدس انسانهای را ساخت که استکبار را به زانو درآورد. رسانه غیر انقلابی باعث شد که قائم مقام رهبری(منتظری) در حمایت از منافقین در مقابل امام خمینی بایستد و آخرالامر عزل شود!
رسانه در خط اسلام آمریکائی می تواند؛ فردی مثل هاشمی رفسنجانی را که یک روز استوانه نظام نام گرفته بود و معاندین و مخالفین نظام اسلامی علیه او و خاندانش سالها در رسانه ها تبلیغ می کردند، همین فرد با تبلیغات رسانه ای معاندان، فرمانده اصلی فتنه 88 گردید و مورد حمایت دشمنان و مخالفین داخلی و خارجی نظام جمهوری اسلامی قرار بگیرد!
در قبل از انتخابات 7 اسفند 94 شبکه رسانه ای بی بی سی به مردم تهران القاء می کرد که به کدام لیست رأی بدهند و به کدام لیست رأی ندهند و آنگاه فتنه گران و براندازن نظام اسلامی و احزاب منحله مشارکت، مجاهدین انقلاب اسلامی و حزب خاندان هاشمی آن را بازنشر می دادند، پس کارکرد رسانه آنقدر مهم است که امروز کشورهای استکباری از آن غافل نیستند و جهان را با ابزار شورای امنیت سازمان ملل و سازمانهای اغماری و دمیدن در رسانه های صهیونیستی تحت کنترل خود درآورده اند.
والسلام
به نام خدا و برای خدا
حجة الاسلام حسن روحانی که از سال 92 سکان ریاست جمهوری کشور را بدست گرفته، همه توان کشور را بر رابطه دیپلماسی خارجی، آنهم مذاکره با شیطان بزرگ قرار داد و حتی برای بهره مندی از عنایات آمریکا، کدخدایی او را گردن نهاد و در مذاکرات هسته ای، امتیازات فراوانی به طرفهای غربی بخصوص آمریکا تقدیم نموده است ولیکن تاکنون ناموفق بوده و دیگر از رأی 50 درصدی به نفع ایشان خبری نیست و حتی در دو نظر سنجی صورت گرفته، وقتی از مردم سئوال شده که اگر جمعه آینده انتخابات ریاست جمهوری برگزار شود،بین آقایان محمود احمدی نژاد و حسن روحانی به کدام یک رای می دهید؟ 69 درصد مردم گفته اند به احمدی نژاد و 23 درصد گفته اند به حسن روحانی رای می دهیم و 8 درصد هم گفته اند تصمیم نگرفته ایم.
سال 1394 با همه وعد و وعیدهای حاج حسن روحانی سپری شد و هنوز معلوم نیست که پس از توقف چرخ سانتریفیوژها، چه زمانی چرخ اقتصاد ملت و کشور به چرخش درمی آید، زیرا ایشان گفته بود هم سانتریفیوژه باید بچرخند و هم چرخ اقتصاد مردم! اما نیروهای مؤمن به اسلام و انقلاب می دانستند که جریان لیبرال غربی-آمریکائی، هیچگاه به کشور خدمت نکرده و لذا انتظاری هم از دولت لیبرال جناب روحانی ندارند و خدا را شاکریم که با ایستادگی و روشنگری رهبر معظم انقلاب، جریان مرموز اعتدالیون نتوانسته اند همه اهداف کدخدا(آمریکا) را در کشور محقق نمایند!
هر چقدر که از اجراء برجام می گذرد، ابعاد خطرناک آن بیشتر هویدا می شود؛ اولاً آمریکا به تعهدات خود عمل ننموده و دست ایران هم برای بازگشت به وضعیت قبل از برجام خالی است. ثانیاً پس از آزمایش موشگی ایران، مسئولین ایرانی، آمریکائی و کشورهای دیگر، اعلام نمودند که این آزمایش، نقض کننده برجام نیست! و در مقابل کنگره آمریکا هم طرح تحریمهای جدید علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و شرکت هواپیمایی ماهان را در دستور کار قرار داده و می گویند؛ تحریم های جدید نقض برجام نمی باشد؟! عجب! چقدر دولت لیبرال ایران با دولت لیبرال آمریکا هماهنگ هستند؟ چرا دو طرف مذاکره کننده اینقدر روی برجام حساس هستند تا به آن خدشه ای وارد نشود؟! آیا برجام کلید ورود نفوذ به ایران و تغییر محاسبات مسئولین ایرانی برای عبور از اسلام ناب محمدی(ص) به سوی اسلام لیبرال و سکولار آمریکائی است؟!
از ظواهر امر چنین پیدا است که برجام یک اقدام داوطلبانه و یک طرفه از سوی ایران است و هر تحریم جدیدی هم علیه کشورمان تصویب شود، مسئولین لیبرال دولت اعتدال جرأت برگشت به وضعیت قبل از برجام را نخواهند داشت، زیرا دیگر قلب رأکتور اراک با بتن پر شده و قابل استفاده نیست، زیرساختهای سانتریفیوژها از بین رفته و امکان نصب آنها به سهولت وجود ندارد و اورانیم 20 درصد اکسید شده و ...!
پس باید گفت؛ که وعده های جناب روحانی همگی کذب بوده است، زیرا پس از برجام برای همگان اثبات شد که قصد دولت اعتدال از انهدام تأسیسات هسته ای صرفاً انتخاباتی بوده و عجله فراوان جناب روحانی به اجرائی نمودن برجام، قبل از انجام تعهدات طرف مقابل این موضوع را به اثبات می رساند و لذا همانگونه که دولت مردان اعتدال گفتند؛ نباید مردم انتظار معجزه از برجام داشته باشند!
والسلام
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
چرا مجرمین نفوذی در قدرت، محاکمه نمی شوند؟
آیا وقت محاکمه حسن روحانی نیست؟
سئوال خوب به تولید فکر خوب می انجامد
عاشورا چگونه رقم حورد؟
مخرج مشترک با دشمن، یعنی چه؟
بساط انفعال را از قوه قضائیه برچینید
اغتشاشگران از داعش بدتر و اصلاحطلبان از هر دو بدتر
جنگ جهانی شناختی و ترکیبی بر علیه ایران
غروب اغتشاشات در ایران و شکست جبهه استکبار
[عناوین آرشیوشده]