به نام خدا و برای خدا
برجام تنها کارنامه 1000 روزه دولت اعتدال است که جناب روحانی آن را مایه افتخار و منتقدین و حامیان استقلال و عزت کشور، آن را مایه ننگ می دانند، لذا اعتدالیون غربگرا در تلاشند که کشور و مجلس دهم را در بازی باخت برجام همچنان سرگرم نگه داشته و کشور را به سوی برجامیزه نمودن هدایت نمایند تا ملت از میزان خیانت بزرگ دولت اعتدال در برابر آنچه ستانده و آنچه را تقدیم کدخدا(آمریکا) کرده با خبر نشوند!
در همین رابطه جناب روحانی همچنان به تعاریف هپورتی و غیر واقعی از برجام پرداخته و علی رغم نقض مکرر برجام از سوی آمریکا، ولی جناب روحانی هر روز منتقدین برجام را مورد حمله قرار می دهد و منطقه عملیاتی وسیع رفع تحریمها را که در پسا برجام به مردم وعده داده بود، با نفاق و تزویر محدودتر می نماید. لذا برجام را از آفتاب تابان به ابر شتابان محدود کرد!
جناب روحانی که بمناسبت روز کارگر برای دیدار با کارگران و مدیران به کارخانه مپنا رفته بود، مجدداً برجام را بهانه کرد و گفت: «بدگمانها میگویند نقل و انتقال پول چیزی نیست. اگر در سایه برجام به جای اینکه کشتیهای بزرگ در ساحل کشور همسایه پهلو بگیرد و با قایق و لنج بار به ساحل ایران برسد و هر کانتینری 700 دلار اضافه از جبیب مردم پرداخت شود، میگویند 700 دلار که چیزی نیست.»
باید از رئیس جمهور سئوال کرد؛ شما بارها به مردم قول رفع تمام تحریمها را در برابر انهدام تأسیسات هسته ای داده بودید! مگر قرار بوده با اجراء برجام تنها به پهلوگیری کشتی و نقل و انتقال پولی که به دروغ می گوئید، امکان پذیر شده، بسنده نمائیم؟! کجا رفت رفع تحریم و بازگرداندن 150 میلیارد دلار؟! کجا رفت امکان دسترسی به نظام ارزی بین المللی؟! سرنوشت سوئیفت که بخاطر آن سفر خود به نروژ را لغو کردید به کجا انجامید؟! آیا فروش 32000 کیلو آب سنگین به آمریکا بر اساس هر کیلو 269 دلار در مقابل بهاء آب سنگین جهانی به قیمت هر کیلو 600 تا 2000 دلار معامله عاقلانه ای است؟! آیا تخفیف بیش از 100 میلیارد تومانی به آمریکا در خصوص فروش آب سنگیم، نشانه کدخدا پذیری جناب روحانی نیست؟!
آقای روحانی، کنار بگذار این همه نفاق و تزویر را! شما و باند نیویورکی ها(جواد ظریف-سیروس ناصری- حسین موسویان و ...) در زمانی که باب مذاکرات محرمانه شما در دولت سابق با راکفلرهای آمریکائی جهت نفوذ آمریکا در کشورمان بسته شد، با شگردی خاص، مرکز استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام را طی سالیان متمادی زمینه نفوذ اتاقهای فکر براندازن آمریکایی کردید! و امروز در پرونده هسته ای و برجام تلاش دارید که نتیجه مذاکرات محرمانه در مرکز استراتژیک مجمع را که به تغییر نظام اسلامی می انجامد، عملیاتی نموده و کدخدا(آمریکا) را از خود راضی نمائید!، پس دیگر نفاق نورزید و از برجام و اسلام رحمانی و اعتدال سخن نگوئید، زیرا پشت پرده براندازان و غربگرایان اعتدال کاملاً آشکار گردیده است!!!
بازی برد-برد جناب روحانی همانند، داستان نردبان فروشی ملا است که گویند؛ روزی ملا در باغی بر روی نردبانی رفته بود و داشت میوه می خورد. صاحب باغ او را دید و با عصبانیت پرسید: ای مرد بالای نردبان چکار می کنی؟ملا گفت نردبان می فروشم! باغبان گفت؛ در باغ من نردبان می فروشی؟
ملا گفت: نردبان مال خودم هست هر جا که دلم بخواهد آنرا می فروشم!!!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی به پایان رسید و اعتدالیون غربگرا که دولت را در اختیار دارند، تلاش همه جانبه ای را برای تصرف اکثریت کرسی های مجلس، بعمل آوردند و لذا نتیجه هماهنگ شبکه های ماهواره ای و مجازی دشمنان انقلاب اسلامی و کمک همه جانبه دولت اعتدال و پولهای بیت المالی که قبلاً از سوی جریان زر و زور و تزویر به یغما رفته بود، همه در جبهه ای واحد، با دروغ سازی پروپاگاندای، تنها موفق به کسب 121 کرسی مجلس شورای اسلامی شدند، که این نتیجه کام غربگرایان و کدخدا(آمریکا) محوران را شیرین نکرد و ملت انقلابی ایران و دوستداران انقلاب را در جهان شادمان نمود و بحمدلله جریان اعتدالیون و اصلاح طلبان در سازماندهی مجلسی همانند مجلس ضدانقلابی ششم ناامید گردیدند.
اگر بخواهیم اصلاح طلبان و اعتدالیون مجلس دهم را آنالیز نمائیم باید گفت؛ که عیار اصلاح طلبان مجلس دهم به جریان انقلابی بسیار نزدیک است، زیرا وقتی اصلاح طلبان مجلس ششم را مورد بررسی قرار می دهیم کسی را در مجلس دهم نمی یابیم که بدنبال براندازی نظام اسلامی همانند براندازان مجلس ششم؛ محمدرضا خاتمی ، بهزاد نبوی، شیرزاد، مجید انصاری، محسن میردامادی، فاطمه حقیقت جو، علی تاجرنیا، راکعی و ... باشد ولذا برخی از نمایندگان مجلس دهم که مهر اصلاح طلبی بر پیشانی آنان زده شده، هیچگونه سابقه و حتی جلسه ای در جبهه اصلاحات نداشته اند و هیچ حرکت غیرانقلابی از آنان دیده نشده است.
برای نمونه به مناظره ای که اینجانب با دو نفر از فعالان و مسئولین حزب منحله مشارکت استان مرکزی در خبرگزاری جمهوری اسلامی داشتم، می شود اشاره کرد، که مسئول آن حزب منحله می گفت؛ وقتی شورای نگهبان افراد شاخص ما را رد صلاحیت نموده ما ناچاراً به سراغ این افراد رفته و آنان را اصلاح طلب معرفی کرده ایم! که حقیر به او یادآور شدم که چرا کاندیداهای اصلاح طلب خود را در آستانه انتخابات مرحله دوم تضعیف می کنید؟! ولذا باید گفت؛ که مجلس دهم با بدنه ای بسیار نزدیک به جریان انقلاب اسلامی تشکیل خواهد شد و جریانهای معاند، اپوزیسیون، دولت اعتدال، فتنه گران سال 78 و 88 به همراهی جبهه استکبار جهانی برای تغییر گفتمان انقلاب اسلامی از طریق مجلس شورای اسلامی دهم ناکام گردیدند.
سخن را با کلامی از آیت الله بهجت، آن مرد الهی به پایان می برم که فرمودند: «باید بدانیم "شر" چیست و "اهل شر" کیست تا از آن فرار کنیم، و "خیر" چیست و "اهل خیر" کیست تا به سوی او روی آوریم. باید اهل انتخاب، در پیاده کردن کلیات در جزئیات، روشن و با احتیاط باشند؛ رضای خدای بزرگ را مقدم بر رضای غیر نمایند؛ جستجو از عقلا و متدینین که اصلح باشند، کنند؛ در روشنی توقف نکنند و در تاریکی حرکت نکنند.»
والسلام
به نام خدا و برای خدا
غربیها شناخت دقیقی از چگونگی مبارزه تاریخی ابوسفیان و نوادگانش بر علیه رسول مکرم اسلام و نوادگانش دارند و لذا، برای مقابله با نظام اسلامی ایران جریان تکفیری وهابی، ترکی و صهیونیستی را به وجود آورده، تا زمینه فروپاشی انقلاب اسلامی ایران را از طریق آنها مهیا نمایند و درگیرهای امروز سوریه، عراق، یمن، لیبی و بحرین این نگرش را تائید می نماید و به همین خاطر، کوته بینی است که مقاصد جریان صهیونیستی-آمریکائی را تنها به مذاکرات هسته ای و برجام خلاصه کنیم، زیرا برجام زمینه نفوذ جریان صهیونیستی-آمریکائی در کشورمان را فراهم نموده است.
برای اینکه به درستی این تحلیل پی برده شود، به بخشی از مصاحبه آقای جان لیمبرت آمریکائی که روزگاری در شیراز به امر تدریس و سپس در سفارت آمریکا در ایران مشغول به جاسوسی بوده، اشاره می کنم. لیمبرت در سال 58 بدست دانشجویان پیرو خط امام در لانه جاسوسی آمریکا گرفتار می شود، مدتی پس از آزادی، به سفارت آمریکا در کشور موریتانی که نوع رژیم حکومنی آن همانند ایران، جمهوری اسلامی است، اعزام می شود. جان لیمبرت در یک برنامه که از شبکه بی بی سی پخش می شود، در پاسخ به این سئوال که چرا بعد از تجربه تلخ اسارت در جمهوری اسلامی ایران به موریتانی که دارای رژیم جمهوری اسلامی بود، رفتی؟! آیا نترسیدی؟ در پاسخ این سئوال، لیمبرت سخنی میگوید که شنونده را به یاد جنگهای صدر اسلام که ابوسفیان و نوادگانش بر علیه پیامبر اسلام، امیرالمؤمنین و امام حسن و امام حسین علیهم السلام به راه انداختند، می اندازد! «لیمبرت می گوید: رهبر جمهور اسلامی ایران علی است ولی رئیس جمهوری اسلامی موریتانی، معاویه است! (معاویه ولد رئیس جمهور وقت موریتانی)»
پاسخ لیمبرت، باید طرفداران جریان اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله و سلم را از خواب غفلت بیدار کند، زیرا صحنه جنگهای امروز تکفیرها که با هدایت مستقیم رژیم صهیونیستی و حمایت آمریکا، ترکیه و کشورهای عرب خلیج فارس بر علیه سوریه، عراق، یمن، لیبی، لبنان، افغانستان، نیجریه و بحرین راه اندازی شده، برگرفته از تفکرات ابوسفیان و فرزندانش می باشد و بر اساس این تحلیل، ساده اندیشی است که فردی بگوید؛ مشکل آمریکا و رژیمهای نامشروع منطقه با نظام اسلامی ایران بخاطر مسئله هسته ای، توان موشکی و حقوق بشر است!
حضرت روح الله در روزهای پایانی دفاع مقدس و سالروز کشتار حجاج ایرانی بدست وهابیون سعودی در خصوص ادامه مبارزه فرمودند: «جنگ ما جنگ حق و باطل بود و تمام شدنی نیست، جنگ ما جنگ فقر و غنا بود، جنگ ما جنگ ایمان و رذالت بود و این جنگ از آدم تا ختم زندگی وجود دارد... ما میگوییم تا شرک و کفر هست، مبارزه هست و تا مبارزه هست، ما هستیم. ما تصمیم داریم پرچم لا اله الا الله را بر قلل رفیع کرامت و بزگواری به اهتزاز درآوریم... کمربند هایتان را محکم ببندید که هیچ چیز عوض نشده است ... من به صراحت اعلام میکنم که جمهوری اسلامی ایران با تمام وجود برای احیای هویت اسلامی مسلمانان در سراسر جهان سرمایهگذاری میکند.» ( صحیفه جلد 21 - صفحه 284)
والسلام
به نام خدا و برای خدا
اگر علی لاریجانی تمام قد از برجام دفاع نمی کرد و مانع رسیدگی قانونی برجام توسط نمایندگان مردم طبق اصل 77 قانون اساسی نمی شد، امروز شاهد خسارت 35 میلیار دلاری نبودیم و با بدعهدی آمریکا، افتضاح بزرگ برجام برای ایران شکل نمی گرفت! اما مسئولان ساده لو و خوشبین به کدخدا(آمریکا) همچون لاریجانی و روحانی با تفکرات لیبرالی خود، خسارت محض را به کشور وارد نمودند. علی آقای لاریجانی که تلاش دارد از مخمصه برجام فرار نماید، در جمع کارگران استان قم دولت را به تبعیت از رهبری دعوت می کند و می گوید: «دولت، سخنان رهبر انقلاب را پایه کار خود قرار دهد و ما نیز در مجلس همین کار را خواهیم کرد.»
علی لاریجانی مثل دوست شفیق خود جناب روحانی، منافقانه اشکالات را به دولت سابق نسبت داده و با فرافکنی تلاش می نماید که شکست برجام را لاپوشانی و ملت را سرگرم امور انحرافی نماید لذا می گوید: «در پی تحریمها و سوءمدیریتهای گذشته مشکلات زیادی برای کشور پدید آمد و ما درگیر معضلات پیچیده اقتصادی شدیم.»
پس از متهم کردن دولت سابق، اقدامات خود و دولت اعتدال را مفید دانسته و می گوید: «مسئولان در دو سال گذشته تلاش کردند مسأله تحریم را به سرانجامی برسانند و به نظرم این تلاش موفقیت آمیز بود، البته هرچند طرف مقابل کارهای خلاف زیادی را در کارنامه خود دارد و ما پس از انقلاب بدعهدیهای زیادی از آمریکا دیدیم اما به هر حال دست ایران بسته نیست و میتواند دست به اقداماتی بزند که برای دشمن پرهزینه باشد.»
عجیب است وقتی سیف اعتراف نموده که از برجام چیزی نصیب ایران نشده، چرا آقای لاریجانی اصرار دارد که برجام موفقیت آمیز بوده و بلافاصله از بدعهدی آمریکا و اینکه ایران دستش در مقابله با بدعهدی آمریکا بسته نیست، سخن می گوید! کاش لاریجانی و روحانی می گفتند؛ چه گزینه ای از قبل در مجلس شورای اسلامی در برابر آمریکا بر روی میز قرار داده تا موجب ترس دشمن باشد؟! البته وزیر دفاع آمریکا پاسخ ایشان را در 9 اردیبهشت 95 داد و گفت: «تمام گزینه ها در برابر ایران روی میز است.»
علی لاریجانی و حسن روحانی که از بدعهدی آمریکا در نزد ملت و رهبر ایران شرمنده هستند و می دانند که شکست برجام گریبان آنها را می گیرد در ادعای نادرست می گوید: «مذاکرات هستهای سبب شد که آمریکاییها دیگر بهانهای نداشته باشند و این امر یک موفقیت برای جمهوری اسلامی است که هم فناوری هستهای خود را حفظ کرد و هم بهانه را از دست دشمن گرفت.» اگر این سخن لاریجانی درست باشد، پس چرا آمریکا آزمایش موشکی ایران را بهانه ای برای عدم پایبندی به برجام قرار داده است؟! چرا لاریجانی و روحانی ملت را بی اطلاع و ساده لو فرض می کنند؟!
دفاع لاریجانی و روحانی از برجام و ایستادن مقابل آمریکا همانند آن فردی است که گویند؛ یارو زنگ زده رادیو میگه:از قول ما به اوباما بگید اگر روزی صد تا موشک هم به تهران بزنید ما قدمی به عقب نمی رویم.
مجری رادیو که حسابی به هیجان آمده بود گفت:احسنت چقد شما دلاور هستید! راستی شما از کجا تماس میگیرید؟ یارو گفت: از شیراز!!!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
پس از دزدی دو میلیارد دلاری پولهایمان توسط آمریکا، جناب روحانی هم دولت نهم را مقصر این ماجرا دانست و گفت: «ما باید حواسمان جمع باشد که چه کسانی این پول را در محلی قرار دادهاند که آمریکا امروز نسبت به آن دستاندازی داشته باشد و باید پاسخ این سؤال داده شود که چرا بعد از آن همه هشدارهایی که در سال 2007 و 2008 داده شد اقدامی صورت نگرفته است.»
عجب دورانی شده است! جناب روحانی که در رابطه با برجام و اعتماد به کدخدا(آمریکا) مبلغی حدود 35 میلیارد دلار به تأسیسات هسته ای کشورمان آنهم تنها با اعتماد به قول و قرار آمریکا، خسارت وارد کرده و مراکز هسته ای کشورمان را به نابودی کشانده، سراسیمه با فرافکنی و فرار از پذیرش شکست در برجام، آمریکا را به دزد سرگردنه تشبیه نموده و مقصر این سرقت بزرگ را همانند وزیر اطلاعات خود، دولت قبل معرفی می نماید.
این روزها که بدعهدی آمریکا در پسا برجام بر همه دنیا به اثبات رسیده و رئیس بانک مرکزی کشورمان می گوید؛ که از برجام نصیب ایران هیچ بوده، ولیکن جناب روحانی حاضر نیست نقض برجام را از طرف آمریکا اعلام نماید و شکست در بازی برد-برد و مسئولیت خسارات 35 میلیارد دلاری را بعهده بگیرد!!!!! در عین حال همچنان، تخریب دولت قبل را به هر بهانه ای در دستور کاری خود قرار داده تا نگاه مردم را از بدعهدی آمریکا و شکست مفتضحانه خود در برجام را به سویی دیگر منحرف نماید!
در این رابطه سید محمود علوی وزیر اطلاعات در شورای اداری استان هرمزگان در خصوص غارت 2 میلیارد دلاری از پولهای ایران توسط آمریکا می گوید: «در دولت نهم چهار میلیارد دلار در کشور ایتالیا اوراق قرضه خریدند که سفیر وقت ایران همانموقع با گوشزد کردن خطر ناشی از این کار، به آنان گفته بود تبدیل پول به اوراق قرضه، هرچند ممکن است سودی برای ما داشته باشد اما اگر دست آمریکاییها بیاید، میتوانند روی آن دست بگذارند و آن را مصادره کنند.»
پس از اظهارات وزیر اطلاعات، سفیر وقت ایران در ایتالیا به نادرستی سخنان علوی اشاره کرد و گفت: «به هیچوجه چنین قولی که به بنده نسبت داده شده است را تأیید نمیکنم؛ چون اساساً اوراق در دوره قبل از دولت نهم خریداری شده بود و آقای عراقچی هم به این مسئله که اوراق در سال 2003 اشاره کرده و در دولت نهم صرفاً بحث سررسید اوراق بوده است.»
البته مردم انتظار ندارند که وزیر اطلاعاتشان بر اساس اطلاعات نادرست و منافع گروهی سخن بگوید؛ هر چند که قبلاً هم ایشان، شاهکارهای از این قبیل داشته اند. مثلاً مدتی قبل، که به منزل شیخ قدرت الله علیخانی به قزوین می رود و در کنار یکی از سران فتنه 88 می نشیند! پس از اینکه تصویر آن محفل از سوی کرباسچی در شبکه های اجتماعی به نمایش در می آید، در پاسخ به افکار عمومی می گوید؛ "نمی دانستم که آن فرد در آن محفل حضور دارد!!!"
آیا ملت رشید ایران باید بپذیرند که وزیر اطلاعات در محفلی حضور پیدا کرده، که جمع آن محفل و مجلس را از قبل رصد نکرده است؟! آنهم در منزل شیخ قدرت! اگر این حرف وزیر درست باشد که مصیبت عظمی دیگری است!!!!!
دولت اعتدال ثابت کرده که جز نتوانستن و اعتماد به آمریکا هنر دیگری ندارد ولذا همانند آن پدر و فرزندانی است که گویند؛ پدری با دو تا از بچه هاش توی پیاده رو قدم می زد یکی از بچه ها به اون یکی گفت؛ اگر بابا در قرعه کشی بانک یک خودرو برنده بشه، من جلو می نشینم و دیگری گفت؛ نه خیر! من باید جلو بنشینم! و به همین علت با هم دعوایشان شد. ناگهان پدرشان برگشت و با عصبانیت گفت؛ کاری نکنید که بزنم روی ترمز و هر دو تون رو از ماشین بندازم بیرون!!!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
دولت اعتدال که قبل از برجام، وعده لغو تمام تحریمها رابه ملتداده بود و اصرار داشت که با اجراء برجام تحریمها لغو و مشکلات اقتصادی از آب آشامیدنی مردم تا ریزگردها و اشتغال جوانان را حل می کند!، به یکباره سخنان مسئولین آمریکائی همانند آوار بر روی خوشبینان دولت اعتدال فرو ریخت آن زمان که جان کربی گفت؛ "قرار نیست با اجراء برجام ایران پول باران شود" و جان کری هم گفت؛ "نصیب ایران از برجام تنها 3 میلیارد دلار بوده است" و رئیس بانک مرکزی کشورمان هم با گفتن این جمله "که ایران از برجام هیچ نصیبی نبرده است" تمام تزویر و دروغهایی که طی مدت 30 ماه از سوی جناب روحانی، ظریف، صالحی، عراقچی و تخت روانچی گفته شده بود، بر ملا ساخت و لذا ترس و وحشت شکست برجام تمام تار و پود رئیس جمهورمان را فراگرفته که آیا پس از افتضاح برجام، شکست جناب روحانی در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 قطعی است؟!
اما چرا اعتدالیون، علی رغم بدعهدی مکرر کدخدا(آمریکا) همچمان به پایبندی آمریکا بر عهد و پیمانش خوشبین هستند؟! اما وقتی قسمت هشتم فیلم مستند بعد از خمینی را مشاهده کردم، که هاشمی رفسنجانی یک ماه پس از رسیدن به کرسی ریاست جمهوری در سال 68 با مترجمی آقای جواد ظریف معامله ای همچون برجام را با آمریکائیها داشته که در نهایت بعد از آزادی تمام سربازان و افسران آمریکائی در لبنان، آمریکا برای دومین بار به تعهدات خود عمل ننمود و هاشمی رفسنجانی را در مقابل رهبر معظم انقلاب بخاطر خوشبینی به آمریکا شرمنده کرد! و تیم هاشمی رفسنجانی کاملاً در این معامله شکست را پذیرا شد!
با توجه به آنچه گفته شد آیا قابل قبول است که جناب ظریف که در معامله سال 68 خسارات سنگینی به کشور وارد کرده، مجدداً مسئول مذاکره با آمریکا و توافق هسته ای شود؟! آیا باید بپذیریم که جناب ظریف سوءنیتی در زمان تنظیم برجام نداشته است؟! آیا جناب ظریف از صلاحیت لازم در برجام بخاطر افتضاح سال 68 برخوردار است؟!
وقتی رهبر معظم انقلاب در روز اول سال 95 فرمودند: «وزیر خارجه ما در مواردی به بنده گفت که ما اینجا را نتوانستیم این خط قرمز را حفظ کنیم.» پس چرا مجلس به موضوع وارد نمی شود و برای مردم مشخص نمی کنند که کدام یک از خطوط قرمز ترسیمی را رعایت نکرده اند و این خسارت محضی که رهبری فرمودند، میزان آن چقدر است؟! لذا اگر عبور از خطوط قرمز مشخص نگردد پس می شود گفت؛ فردی مثل ظریف که در سال 68 مترجم جلسات محرمانه واسطه آمریکائیها با جناب رفسنجانی بوده، بعید است که مجدداً از همان سوراخ گزیده شود! ممکن است ظریف بخاطر حضور طولانی مدت در آمریکا در تور سرویس سازمان سیا قرار گرفته و در زمین آمریکا و به نفع آنان بازی کرده باشد! لذا وقتی دستاورد برجام به قول رئیس بانک مرکزی هیچ است و برجام پای ایران را به مدت 25 سال بسته است و آقای ظریف بدون رعایت خطوط قرمز در سایر مسائل کشور با جان کری به مذاکره می نشیند و روزانه چندین بار با جان کری تماس می گیرد؛ پس پذیرفتنی نیست که قرار گرفتن ظریف در جلوی پرچم آمریکا و جان کری در برابر پرچم ایران بدون برنامه ریزی قبلی بوده است!!!!!
آیا توطئه ای توسط دولت اعتدال علیه استقلال کشورمان در پسا برجام وجود دارد؟! آیا جناب روحانی بخاطر این افتضاح بزرگ که تاکنون حاضر به پذیرش آن نشده رئیس جمهور 4 ساله است و در سراشیبی سقوط قرار گرفته است؟!
وضعیت جناب روحانی و ظریف در دفاع از برجام، همانند فردی است که نمی پذیرفت فلسطین اشغال شده است: لذا گویند؛ یارو تلفن را برداشت و به فلسطین زنگ زد، شخصی از آن طرف گوشی را برداشت و گفت بفرمائید. یارو پرسید؛ آنجا فلسطین است؟ طرف جواب داد؛ بله بفرمائید! و یارو گفت؛ خیلی عجیبه! پس چرا شایع کردهاند که فلسطین اشغاله؟! الان که داره بوق آزاد میزنه!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
در حالی که جناب ظریف مسافت بیش از 10000 کیلو متری را برای دیدار با جان کری وزیر خارجه آمریکا طی کرده و به نیویورک رسید تا از لبان جان کری بشنود که می گوید:«اکنون برای بانکهای خارجی این فرصت وجود دارد که با ایران مبادله کنند. متأسفانه، به نظر میرسد در میان برخی بانکهای خارجی مقداری سردرگمی وجود دارد و ما میخواهیم تلاش کرده و درباره آن توضیح بدهیم.» اما در روز سه شنبه 7 اردیبهشت 95 با فشار افکار عمومی دولت اعتدال، مجبور شد که سفیر سوئیس در تهران را به عنوان حافظ منافع دولت آمریکا برای ابلاغ اعتراض رسمی جمهوری اسلامی ایران به رأی دادگاههای آمریکا علیه کشورمان که نزدیک دو میلیارد دلار از دارائی های کشورمان را دزدیده به وزارت امور خارجه احضار نمود.
البته در عرف دیپلماتیک، اگر کشوری بدلائل مختلف رابطه دیپلماسی اش با کشور دیگری قطع شود، پس کشور ثالثی را بعنوان حافظ منافع معرفی می کنند تا مشکلات حقوقی و مسافرتها و صدور ویزا را پیگیری نمایند و لذا رابطه ایران و آمریکا هم طی سالیان گذشته این چنین بوده است، اما الان سئوال این است وقتی آقای ظریف در نیویورک در جلسه ای با جان کری حضور داشته و ساعتی قبل از آن هم طی مصاحبه ای گفته که روزانه دو یا سه بار با جان کری تماس تلفنی برقرار می کند، پس احضار سفیر سوئیس، خبر بسیار خنده دار و مسخره ای است!!!
فکر می کنم اگر وزیر خارجه جیبوتی هم برای مذاکره با جان کری به نیورک رفته بود، وقتی می شنید که نزدیک به دو میلیارد دلار از پولهای کشورش توسط آمریکا دزدیده شده، حداقل کار این بود که بلافاصله میز مذاکره را ترک می نمود،نه اینکه آقای ظریف ذلیلانه و حقیرانه پای میز مذاکره محرمانه با جان کری زانو بزند تا وزیر خارجه آمریکا عنایت نماید و اذن مراوده بانکهای اروپائی را آنهم خارج از روال برجام صادر نماید، اما چه کنیم؛ که تفکر رئیس جمهورمان برگرفته از تفکر غربگرای لیبرالیسم است و آمریکا را کدخدای خود می داند و بنیاد دیپلماسی کشور را بر اساس خنده های ذلت پذیر و التماسیتنظیم کرده است!
عجیب این بود که جناب ظریف در نیویورک خواسته خود را در مصاحبه قبل از مذاکره با جان کری با مجله آمریکایی "نیویورکر" در میان می گذارد و جان کری هم در مصاحبه خود به همین جمله آقای ظریف اشاره می کند، ظریف در این رابطه می گوید: «میخواهم شاهد این باشم که بانکهای اروپایی بدون ترس از اقدام تلافیجویانه آمریکا با ایران وارد معامله میشوند. مسائل زیادی به این موضوع ربط دارند. ما همانطور که تعهداتمان را کامل انجام دادیم، حق داریم به طور کامل هم نفع ببریم. آنها (آمریکا) باید پیامی بفرستند مبنی بر اینکه انجام تجارت با ایران هزینهای در بر نخواهد داشت. والسلام. بدون اما و اگر.»
آیا این کار دولت اعتدال استقلال فروشی نیست؟!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
جریانی مرموزانه از درون دولت اعتدال در تلاش است که اسلام رحمانی را بعنوان گفتمان اعتدالی با هدف تحریف گفتمان حضرت روح الله و اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله و سلم بر گفتمان انقلاب اسلامی تحمیل نماید و لذا جریان مؤمن به اسلام و انقلاب باید به بررسی این گفتمان انحرافی پرداخته و نسبت به اهداف شوم آن عمارگونه روشنگری نمایند، زیرا گفتمان اسلام رحمانی، شیطان بزرگ را کدخدا(آمریکا) و عاشورا را درس مذاکره و جهان را معادل آمریکا می داند!
برای اینکه خواستگاه اسلام رحمانی را مورد کنکاش قرار دهیم، باید جریانهایی که قبل از پیروزی انقلاب و بعد از آن دچار التقاط و بدنبال آن به انحطاط فکری و اخلاقی دچار گردیدند را مورد بررسی قرار دهیم، زیرا شاکله اسلام رحمانی برگرفته از اسلام و اومانیسم است که در نهایت به لیبرالیسم ختم می شود!
اگر به سلولهای خاکستری خود مراجعه نمائیم، خواهیم دانست که در دوران اصلاحات هجمه گسترده ای علیه دین و اعتقادات مردم شکل گرفت حتی محمد خاتمی رئیس جمهور وقت در 28 / 6 / 78 می گوید: «شما برای این که بتوانید پیشرفت بکنید ، راهی جز راه غرب ندارید و راه غرب یعنی پذیرش خرد غربی.»
محمد خاتمی در گردهمایی زنان حزب مشارکت منحله گفت: «در حال حاضر مطالب قرآن با برخی دریافتهای بشری سازگار نیست؛ چرا که احکام آن متناسب با زندگی قبیلهای است و اگر بپذیریم احکام کتاب آسمانی مسلمانان قطعی و جاودانه است، باید بگوییم که زندگی مورد نظر اسلام، زندگی قبیلهای است! در زمان حاضر بنابر ادلهای که ذکر کرده، قرآن کریم برای ما قابل استناد نیست.» (کیهان 12شهریور 78)
حالا اگر به سخنان حسن روحانی نگاهی بیندازید و آن را با سخنان رئیس جمهور اسبق محمد خاتمی مقایسه نمائید، به این نتیجه خواهید رسید که خواستگاه تفکری آنها اسلام آمریکائی و یا همان اسلام رحمانی است به این سخنان جناب روحانی توجه نمائید که می گوید: «ما باید اسلام رحمانی، اسلام معتدل و اعتدالی را به جهان معرفی کنیم ... و بگوییم اسلام دین افراط و خشونت نیست بلکه دین مماشات و مداراست.»
حسن روحانی 30 مهر 93 در جمع مردم زنجان با بهره گیری از تفکر غربگرائی و اسلام رحمانی می گوید: «درس کربلا هم درس تعامل سازنده و مذاکره در چارچوب منطق و موازین میباشد.»
حسن روحانی در جمع استانداران ذلت پذیری در مقابل آمریکا در پرونده هسته ای را با صلح امام حسن(ع) مقایسه می کند و در 21 تیر 1394 می گوید: «به اعتقاد من نرمش قهرمانانه، سختتر از جهاد قهرمانانه است و امام حسن، سبط اکبر پیامبر این قهرمانی و شجاعت را برگزید و انتخاب کرد. ما باید راه امام حسن را ادامه بدهیم.»
اسلام رحمانی که آقای حسن روحانی از آن دم می زند، همان اسلام ابوموسی اشعری، انجمن حجتیه و خواجه ربیع ها است که در لحظه های حساس امام مسلمین را تنها گذاشته و عزلت، گوشه نشینی و جمع آوری ثروت نامشروع را بهانه ای برای سر باز زدن از امر امام(ع) می نمایند و لذا عدم رعایت خطوط قرمز مد نظر مقامن معظم رهبری در پرونده هسته ای توسط جناب روحانی، برگرفته از تفکرات اسلام رحمانی و یا همان اسلام آمریکائی است!!!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
پس از اینکه 2 میلیارد از اموال بلوکه شده کشورمان در آمریکا توسط دادگاهی در آن کشور به سرقت رفت و دولت ناتوان و منفعل اعتدال تحت فشار افکار عمومی قرار گرفت، اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور به صحنه آمده و اعلام کرد که مقصر اصلی این سرقت، دولت قبل است! و در این رابطه می گوید: «در دولت گذشته یک بی تدبیری انجام گرفت، در یک دوره ای تصمیم گرفتند بخشی از منابع بانک مرکزی با یک اوراقی در اروپا مدیریت شود که متاسفانه با بی تدبیری کامل (دولت قبل) ، دو میلیارد اوراق آمریکایی خریدند و این باعث شد آنها بتوانند به راحتی این دو میلیارد را مسدود کنند و بعد بگویند ما آن را مصادره کردیم.»
در خصوص اظهارات آقای جهانگیری باید گفت؛ اولاً این سرمایه گذاری توسط بانک مرکزی در دولت اصلاحات صورت گرفته و تنها زمان سررسید آن در دولت قبل بوده است. ثانیاً دستگاه قضائی باید موضوع سرمایه گذاری و خرید اوراق بی نام توسط معاون بین الملل بانک مرکزی در دولت اصلاحات را پیگیری نماید. ثالثاً؛ علت سرمایه گذاری ذخائر ارزی بانک مرکزی جهت خرید اوراق دشمن از یک بانک کانادایی چه بوده است؟ در این صورت؛ حربه حمله ناجوانمردانه از دست غربگرایان دولت اعتدال خارج خواهد شد.
مردانگی را باید از اعتدالیون و اصلاح طلبان آموخت!!! گویند؛ زنی بدحجاب وارد اتحادیه عرب شد. به او گفتند: خجالت نمی کشی جلوی مردها بی حجاب آمده ایی؟ زن در پاسخشان گفت: مگر سیدحسن نصرالله اینجاست؟
گفتند: نه ...
زن گفت: پس خفه شوید! من مرد دیگری را در بین شما نمی بینم!!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
عدم دفاع آقای سیف رئیس بانک مرکزی از برجام، موجب آن شد که دولت اعتدال با یک افتضاح بزرگ مواجه گردد و لذا جناب روحانی وزیر خارجه خود را سراسیمه به نیورک فرستاد و آقای ظریف مذاکراتی با جان کری همتای آمریکائی خود انجام داد تا بلکه کدخدا(آمریکا) عنایتی نسبت به دولت غربگرای اعتدال داشته باشد.
با پایان یافتن دور اول مذاکرات ایران و آمریکا در پشت درهای بسته، آقای ظریف که دیگر برجام را کارساز نمی داند به سخنان جان کری دخیل بست و گفت: «ما امیدواریم که اظهارات مطرح شده توسط وزیر خارجه کری، مسیر دشواری که به دلیل نگرانی بانکها از رویکرد آمریکا در قبال اجرای تعهداتش در برجام بسته شده را بگشاید.»
وزیر خارجه آمریکا هم پس از مذاکره با وزیر خارجه کشورمان می گوید: «اکنون برای بانکهای خارجی این فرصت وجود دارد که با ایران مبادله کنند. متأسفانه، به نظر میرسد در میان برخی بانکهای خارجی مقداری سردرگمی وجود دارد و ما میخواهیم تلاش کرده و درباره آن توضیح بدهیم.»
باید به جناب روحانی و تیم مذاکره کننده هسته ای که بخاطر لیاقت مثال زدنی خود در زمان تنظیم برجام، موفق به گرفتن مدال لیاقت شده اند، گفت؛ این چه برجام و افتضاحی است که با سخنان و تلاش وزیر خارجه آمریکا، باید نگرانی و سردرگمی بانکهای خارجی حل شود؟!
چرا آقای ظریف و شخص جناب روحانی مسئولیت افتضاح تاریخی بــرجــام را نمی پذیرند؟! اگر قرار بر این است که در کنار برجام و قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل، مدام دست گدائی دولت اعتدال به سوی جان کری و آمریکا دراز باشد، پس باید تندیس ساخته شده برای ظریف را که بدست خود رونمائی کرد، به زباله دان انداخت! و مقصرین این افتضاح بزرگ تاریخی را بخاطر آسیب رساندن به استقلال و امنیت کشور به دادگاه انقلاب اسلامی سپرد.
متأسفانه دولت اعتدال با فریب افکار عمومی و وعده های مبنی بر اینکه در روز اجراء برجام تمام تحریمها لغو و پولهای بلوکه شده ایران به مبلغ 150 میلیارد دلار به کشور عودت داده می شود، امروز ناراستی دولتیان در مقابل منافع ملی و استقلال کشور کاملاً عیان گردیده و لذا ملت و رهبر انقلاب گریبان غربگرایان و دروغگویان را خواهند گرفت.
وضعیت امروز دولت اعتدال در برجام همانند آن بدبختی است که گویند؛ یارو در بدبختی و فلاکت غوطه میخورد. دوستش گفت؛ نگران نباش، شاید شانس بیاری و نجات پیدا کنی و یارو گفت؛ آخه میگن شانس یک بار زنگ خانه را به صدا درمی آورد، ولی فعلاً، بدبختی دستش را روی زنگ گذاشته و برنمی داره، فلاکت هم که خودش کلید داره و زنگ نمیزنه!
والسلام
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
چرا مجرمین نفوذی در قدرت، محاکمه نمی شوند؟
آیا وقت محاکمه حسن روحانی نیست؟
سئوال خوب به تولید فکر خوب می انجامد
عاشورا چگونه رقم حورد؟
مخرج مشترک با دشمن، یعنی چه؟
بساط انفعال را از قوه قضائیه برچینید
اغتشاشگران از داعش بدتر و اصلاحطلبان از هر دو بدتر
جنگ جهانی شناختی و ترکیبی بر علیه ایران
غروب اغتشاشات در ایران و شکست جبهه استکبار
[عناوین آرشیوشده]