به نام خدا و برای خدا

اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام

1-اگر بپذیریم که آقای حسن روحانی لیبرال نیست، پس باید گفت؛ مبنای فکری ایشان در رابطه با مسائل دینی و اعتقادی، برگرفته از دو عنصر زمان و مکان است، لذا وقتی احساس کند که رئیس جمهور آمریکا مؤدب است، آنگاه آمریکا را کدخدای ده می نامد و تمام توان کشور را به مسلخ مذاکره با دشمن می کشاند و برای توجیه مذاکره و سرسپردگی در مقابل آمریکا، قیام و شهادت حسین ابن علی علیه السلام را وجه المصالحه اغراض سیاسی قرار داده و در 30 مهر 93 در جمع مردم زنجان می گوید: «در شب تاسوعایی که شما مردم زنجان بزرگترین مراسم گرامیداشت را برای آن برگزار می‌کنید به طوری که مایه افتخار و غرور همه ایرانیان است، امام حسین(ع) خیمه‌ای برپا کرد و عمر سعد را به مذاکره دعوت نمود ... این به معنای آن نیست که امام حسین(ع) از شهادت می‌ترسید، بلکه امام حسین(ع) از شهادت استقبال هم می‌کرد اما با این حرکت خود به ما یاد داد که حتی با دشمن خود باید به گونه‌ای رفتار کنیم که دنیا منطق ما را در صحنه مذاکره پیروز بداند.»

2-متآسفانه حس روحانی در 4 سال گذشته، بر اساس قرائت اول(لیبرال غربزده)، آمریکا را معادل جهان نامید! تقسیم هنرمندان، به هنرمند ارزشی و غیر ارزشی را رد کرد! حکومت را مسئول هدایت مردم به سوی بهشت ندانست! دوره انقلابیگری را تمام شده دانست! گفتمان دفاع مقدس را برای رضایت آمریکا و رژیم صهیونیستی از کتب درسی دانش آموزان حذف کرد! پای سند ننگین 2030 را امضاء و مخفیانه آنرا اجراء کرد! و حالا که این خیانتها، به فرهنگ، اقتصاد و امنیت مردم و کشور ایران تحمیل شده، در جلسه هیئت دولت،(5مهر96) آنهم برای فرار از حضور در تشیع جنازه شهید حُججی، گفتمان انقلابی از امام حسین علیه السلام مطرح و دیگر آنرا قابل مذاکره با عمر سعد، ندانسته و می گوید: «عشق به امام حسین(ع) و کربلا و فرهنگ عاشورا شفابخش است و عاشورا تجلی مبارزه حق در برابر باطل، با آن شکوه بزرگ تاریخی بود که امام حسین(ع) را تبدیل به مظهر استقامت، ایستادگی، شهامت و شجاعت در برابر قدرت‌های ستمگر کرد.»

3-اگر مردم ایران، قرائت انقلابی حسن روحانی از گفتمان حضرت اباعبدالله را باور کنند، پس؛ خسارتها و خیانتهای که بر اساس گفتمان لیبرالی حسن روحانی بر مردم و کشور تحمیل شده، چه کسی باید آنرا جبران نماید؟! زیرا رئیس جمهورمان برای فرار از عذرخواهی در نزد ملت و امام جامعه، این روزها از اقتدار موشکی و گفتمان انقلابی دفاع می کند! و لذا مردم، کدام قرائت را باور کنند؟! آیا بدون اعتراف به اشتباهات و یحتمل، خیانتها و خسارتها، مردم باید گفتمان انقلابی این روزهای حسن روحانی را باور کنند؟! آیا افراد لیبرال و دلالی که در انتخابات سال 94 با حمایت دولت، به مجلس شورای اسلامی نفوذ کرده اند، قابل فراموشی است؟! آیا کسی نباید پاسحگوی خیانتهای لیبرالها، در 4 سال گذشته، باشد؟! پس؛ ملت ایران، گفتمان انقلابی بدون عمل رئیس جمهور را باور نخواهند کرد، مگر اینکه اشتباهات و خیانتهای صورت گرفته، جبران گردد.

والسلام

به نام خدا و برای خدا

اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام

هفته‌نامه اکونومیست انگلیس در هفته گذشته ضمن هشدار به ترامپ نوشت: «اگر ترامپ بیاید و توافق هسته‌ای را پاره کند، در واقع زنجیر یک مهار مهم و اساسی بر پای ایران را از میان برداشته است.»

رئیس جمهورمان بر خلاف این نشریه انگلیسی در سال گذشته(2آبان95) طی ادعایی در اراک گفته بود: «اگر دیروز می خواستیم راه برویم یا بدویم در مسیر مسابقات جهانی زنجیر تحریم مانع آن می شد، امروز دیگر آن زنجیر نیست.»

به نظر همراهان "وبلاگ وزنه سیاسی" تحلیل و خبر هفته‌نامه اکونومیست صحیح است یا خبر جناب روحانی در اراک؟

پاسخ صحیح به سئوال فوق را از امام خامنه ای می پرسیم که معظم له در دیدار 30 شهریور 1396 با نماتیندگان مجلس خبرگان فرمودند: «اشکالی که نسبت به مذاکرات هسته‌ای داشته و داریم و مکرر نیز در جلسات با مسئولان مطرح کردیم این است که مذاکره اشکالی نداشت اما باید در این مذاکره مراقبت و دقت لازم انجام می‌گرفت تا اینگونه نباشد که هر غلطی که طرف مقابل انجام بدهد، نقض برجام محسوب نشود اما هر اقدام ایران، نقض برجام محسوب شود.»

پس، آقای روحانی نباید از این شاحه به آن شاخه بپرد و این روزها از بی اعتمادی و تلف شدن وقت در مذاکره با آمریکا سخن بگوید! زیرا وظیفه او اعتراف به اشتباه در برجام است و ای کاش، جرأت اعتراف به اشتباه را داشت، چون مقاومت او، موجب انحراف بسیاری از مردم و مسئولین شده است.  

والسلام

به نام خدا و برای خدا

اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام

جناب آقای روحانی در 2 آبان 1395 به استان مرکزی سفر کرد و در جمع مردم اراک گفت: «با برداشته شدن تحریم ها در باغ به روی مردم باز شده و یک عده دم در باغ آمده و می گویند که سیب و گلابی کجاست؟ غاصبی آمده بود و باغ ما را غصب کرده بود ما آن غاصب را بیرون کردیم ...اگر دیروز می خواستیم راه برویم یا بدویم در مسیر مسابقات جهانی زنجیر تحریم مانع آن می شد، امروز دیگر آن زنجیر نیست.»

با رفتن اوباما و حضور ترامپ در کاخ سفید، خزان برجام بیشتر از قبل پدیدار و وعده های دولت در ایجاد رونق اقتصادی و فعالیت مراکز تولیدی، به یأس مبدل شد و دولت اعتدال، که اعتقاد به توانمندی داخل و اقتصاد مقاومتی ندارد، برجام را تهدیدی بر علیه خود دانسته و اعتراضات کارگری را در آینده ای نزدیک پیش بینی کرده و لذا دولت بجای شرمساری و عذرخواهی از ملت ایران، استاندار مرکزی را به نمایندگی از خود، مسئول کنترل اعتراضات کارگری نمود و او دستور یک حمله گازانبری! که مقدمات آن از قبل فراهم شده بود، به کارگران بی دفاع کارخانه های هپکو و آذرآب که خواستار پرداخت حقوق معوقه خود، از سال گذشته و امسال بودند، صادر و عده ایی از کارگران با ضربات باتوم و گاز اشک آور مضروب شدند. پس، با این اقدام نابخردانه، آیا وزیر کشور، صلاحیت جانشین فرماندهی کل قوا در نیروی انتظامی را  دارد؟!

متأسفانه در چند سال گذشته، صنایع مهم کشور تحت عنوان اجراء اصل 44 قانون اساسی به برخی از صاحبان قدرت و ثروت، به ثمن بخس فروخته شد و لذا کارخانجات هپکو، ماشین سازی اراک، آذرآب، شرکت صنایع، آونگان و ... در شهرستان اراک به بخش خصوصی واگذار گردید. آری نفوذ یعنی اینکه کارخانه های مهمی، همچون هپکو، ماشین سازی و آذرآب را به صندوقها، بانکها و افراد فاقد صلاحیت بفروشند، آنگاه خریداران، با ارتباطات راز آلود با مدیران عالی دولت، تسهیلات کلان بانکی را دریافت، تولید داخلی را متوقف، عدم پرداخت اقساط خرید کارخانه و عدم پرداخت حقوق کارگران زحمتکش.

پس، واگذاریهای فله ای کارخانجات مهم کشور به صاحبان قدرت و اشرافیت، امروز تهدیدی بر علیه نظام اسلامی شده است، زیرا، هم اموال نظام اسلامی به غارت رفته و هم، هزینه نارضایتی کارگران به دوش نظام اسلامی افتاده است! لذا جریان انقلابی، اقدام استاندار مرکزی در صدور دستور حمله گازانبری به کارگران شرکتهای آذرآب و هپکو را محکوم نموده و خواستار عزل فوری استاندار و محاکمه او در مراجع قضائی می باشد و یقینا کارگران هوشیار و زحمتکش آن دو کارخانه، پس از این، حقوق مشروع خود را از طریق مراجع ذیصلاح بدون بستن راه عبور و مرور مردم پیگیری نمایند و اگر نیاز به بستن راه عبور و مرور باشد، قطعا باید مسیر تردد استاندار حزبی استان مرکزی و مدیران نالایق آن دو کارخانه مسدود گردد، نه مسیر مردمی، که هیچ دخالتی در عدم پرداخت مطالبات به حق کارگران ندارند.

والسلام

به نام خدا و برای خدا

اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام

بلاخره حاج حسن روحانی پس از گذشت 4 سال، در حالی که با اجراء فوری! برجام، "خسارت سنگینی در مقابل منفعتی هیچ" به کشور وارد کرده، زبان به اعتراف گشوده و در دیدار با رئیس جمهور بولیوی در نیویورک از بی اعتمادی به آمریکا سخن راند و گفت: «امروز شاهدید که آمریکایی ها قراردادهای خود با کوبا و دیگر کشورها را یکی پس از دیگری زیر پا می گذارند و درباره توافق هسته ای نیز به دنبال بهانه تراشی هستند و دنیا اکنون آنچه را که ایران پیوسته تکرار می کرد که آمریکا قابل اعتماد نیست، شاهد است.»

رهبر معظم انقلاب در طول مذاکرات هسته ای و حتی در اجراء برجام هم از جناب روحانی خواستند که برجام را زمانی اجراء نمایند، که از رئیس جمهور آمریکا تعهد کتبی گرفته باشند، اما جناب روحانی بدون توجه به دستور رهبری، آمریکا را کدخدای ده دانسته و اوباما رئیس جمهور وقت آمریکا را مؤدب! و آقای ظریف هم به قول شفاهی جان کری مبنی بر لغو تحریمها اعتماد نمود! و حتی اعتماد به جان کری را مرحوم هاشمی رفسنجانی قابل قبول می دانست!

اگر رئیس جمهورمان عدم اعتماد به آمریکا را قبول نموده، پس اعتماد مجدد به اتحادیه اروپا(5+1-1) با حضور روباه پیر(انگلیس خبیث و جنایتکار) در بین آنان، بی عقلی محض است و لذا دلبستن به ادامه برجام با اتحادیه اروپا و بدون حضور آمریکا، آب در هاون کوبیدن است، زیرا مذاکرات اصلی ایران در توافق بر سر برجام، با آمریکائیها بوده است و جناب روحانی، با همین استراتژی انحرافی، آمریکا را کدخدا دانسته و می گفت: بنده معتقدم مذاکره با آمریکا راحت تر از مذاکره با اروپاست چرا که اروپایی ها به دنبال آقا اجازه از آمریکا هستند ... آمریکایی ها کدخدای ده هستند، با کدخدا بستن راحت تر است.»

اصرار جناب روحانی به ادامه برجام بدون آمریکا، با اتحادیه اروپایی که "به دنبال آقا اجازه از آمریکا" است!، یعنی افتادن از چاله به چاه! لذا به رئیس جمهورمان متذکر می شویم که راه حل مشکل آب آشامیدنی مردم، ایجاد اشتغال برای جوانان، رونق بانکی، حل مشکل ریزگردها و عبور از رکود اقتصادی در نیویورک و اتحادیه اروپا نیست، بلکه در دستان پر توان ملت ایران است که با اجراء اقتصاد مقاومتی، می توانست مشکلات کشور را حل نمایند، که متأسفانه جریان لیبرال غربزده، بیش از چهار سال از اجراء اقتصاد مقاوتی در کشور جلوگیری نمود و بعد از اینکه آمریکا تحریمهای پی در پی بر ضد کشورمان تصویب نمود، همان جریان نفوذی غرب، این بار قبله آمال خود را به سوی اتحادیه اروپاچرخانده، تا مسئولین کشور را از اجراء اقتصاد مقاومتی منصرف نمایند و این در حالی است که برجام، خسارت سنگینی به کشورمان تحمیل و در مقابل، هیچ منفعتی نداشته است!

والسلام

به نام خدا و برای خدا

اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام

دیروز آقای علی لاریجانی، ریاست مجلس شورای اسلامی به ارومیه رفته بود، ایشان پی از نوشیدن چای غلیظ، که به آن عادت دارند، عرفانش قلیان کرده و آمریکائیها را بی عقل دانسته و گفته است: «فکر می کنم مسئولان آمریکایی دچار عقب افتادگی شده اند قبلا تا به این حد دچار عقب افتادگی نبوده اند ... به نظر من آمریکایی ها از عقلانیت تهی شده اند و با رفتارشان باعث انزوای خودشان می شوند.»

قطعا دوستان همراه وبلاگ "وزنه سیاسی" بخاطر دارند، که مقام معظم رهبری، تأکید فراوانی نسبت به بررسی برجام توسط نمایندگان مجلس نهم داشتند و لذا کمیسیونی متشکل از نمایندگان مجلس به ریاست آقای زاکانی نماینده سابق مجلس، تشکیل و روزها و ساعتها به بحث و بررسی پیرامون ابعاد مختلف برجام پرداختند، اما پس از طرح موضوع برجام در صحن علنی مجلس، علی لاریجای که ریاست مجلس را بعهده داشت، اجازه طرح نتیجه کمیسیون رسیدگی به برجام را نداد و در اقدامی خیانتکارانه و بدور از عقلانیت، برجام 500 صفحه ای را به همراه 5 پیوست آن، که توسط سازمان سیا آمریکا نوشته شده بود، در کمتر از 20 دقیقه، به تصویب نمایندگان مجلس رساند و عملا از بررسی قانونی برجام توسط نمایندگان ملت، حلوگیری نمود و مزد خیانت خود را که ریاست بر مجلس دهم بود، با حمایت حسن روحانی و لیست امید، بدست آورد!

نتایج کمیسیون رسیدگی به برجام در مجلس نهم، نشاندهنده ی نقایص عمده برجام بود ولذا پس از اینکه آقای لاریجانی اجازه بررسی قانونی برجام را در صحن علنی مجلس نداد و برجام به شورای عالی امنیت ملی رفت، مقام معظم رهبری طی 9 بند، دستوراتی را قبل از اجراء برجام صادر کردند، ولی آقای روحانی که از حمایت مجلس برخوردار شده بود، بر خلاف دستور اکید رهبری، به اجراء فوری برجام پرداخت! حال پس از افتضاح برجام، مردم باید قضاون نمایند، که آمریکائیها بی عقلند یا علی لاریجانی!

والسلام

به نام خدا و برای خدا

اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام

در حالی که آمریکا با تحریمهای پی در پی بر ضد ایران، برجام را به حاشیه برده و آن را مثل یک میت بی روح، بر روی دستان لرزان جناب روحانی قرار داده و تنها مسیر احیای آن میت، پذیرش برجامهای مدنظر آمریکا است، در برزخ آزار دهنده، جناب حسن روحانی در نیویورک به جمع ایرانیان مقیم آمریکا رفته و از زنده بودن برجام و تازه نفس بودن دوازدهم و لابیگری ایرانیهای مقیم آمریکا برای احیای برجام سخن گفته، لذا به واکاوی بخشی از سخنان ایشان می پردازم.

1-رئیس جمهورمان در نیویو.رک، از ایرانیان مقیم آمریکا درخواست لابی گری یا دلالی با مقامات آمریکائی را داشته و می گوید: «شما در حمایت از برجام در آمریکا تلاش کردید و امروز هم می توانید برای منافع ایران و حقوق مردم ایران تلاش کنید. لابی اصلی ملت ایران در آمریکا، شما ایرانیان فرهیخته و سربلند هستید.»

اولا؛ چرا جناب روحانی از چگونگی ایفای نقش ایرانیان مقیم آمریکا در ایجاد برجام، سخن نگفته است؟!

ثانیا؛ به غیر از باند نیویورکیها، که جاسوسی آنان به نفع آمریکا را بارها تجربه کرده ایم، کدام محقق و اندیشمند ایرانی مقیم آمریکا، در برجام نقش ایفا نموده است؟!

ثالثا؛ یکی از محققین ایرانی مقیم آمریکا، که از قدرت لابیگری بالایی برخوردار است، آقای هوشنگ امیراحمدی است، او که اعتقاد دارد بر سر ایران کلاهی رفته که قدرت بازگشت از آن وجود ندارد! حال دولت اعتدال و تیم مذاکره کننده اعلان نمایند، که در رابطه با برجام، تا کنون با کدام محقق و اندیشمند ایرانی مقیم آمریکا تماس برقرار کرده است؟!

رابعا، آقای روحانی برجام و قطعنامه 2231 را یک قرارداد بین المللی می داند، پس درخواست لابیگری، در یک قراراداد بین المللی، مسخره و تنها از یک آدم درمانده و مُفلس، که حاضر به پذیرش اشتباهات راهبردی خود در برجام نیست، به چنین درخواستهای حقیرانه ای تن می دهد!

2-آقای روحانی در بخشی دیگر از سخنرانی خود با ایرانیهای مقیم آمریکا می گوید: «برجام یک توافق چند جانبه با حمایت قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل است و برای صلح امنیت جهانی به عنوان یادگاری است که به جهانیان اعلام کرد که مسایل پیچیده بین المللی پای میز مذاکره قابل حل و فصل است.»

اولا؛ آمریکا بر اساس همین برجام و قطعنامه مد نظر رئیس جمهورمان، بارها ایران را تهدید و تحریم کرده و لذا اگر جناب روحانی، اقدام آمریکا را مغایر با برجام و قطعنامه می داند، پس چرا حاضر به ارایه شکایت به کمیسیون مربوطه در برجام و شورای امنیت سازمان ملل، نیست؟!

ثانیا؛ در قطعنامه و برجام، راهکار جلوگیری از آزمایش موشکی ایران و بازدید از مراکز نظامی و یا هر جایی را که آژانس بین المللی انرژی اتمی تشخیص دهد، پیش بینی شده و لذا خود کرده را تدبیر چیست؟! زیرا کشور روسیه در زمان تنظیم قطعنامه و برجام، نگرانی خود را نسبت به تضییع حقوق ایران اعلان، ولی منافقین(حسین فریدون برادر رئیس جمهور) و جاسوسانی که در تیم مذاکره کننده ایرانی حضور داشتند، با هماهنگی رئیس جمهور ایران!، به گنجادن این بند در قطعنامه و برجام رضایت دادند!

هوشنگ امیراحمدی که مقیم آمریکا است در خصوص زنده بودن برجام پاسخ زیبایی به حسن روحانی داده، وی می گوید: «برجام درواقع این «درس بد» را به ایالات متحده آمریکا داد که می‌توان با زور از ایران هر چیز را گرفت. برجام یک طرح خلع‌سلاح و واداشتن به تسلیم مطلق بود ... دولت ترامپ در پی کاهش توان نظامی و به ویژه توان موشکی ایران است و هدف از این راهبرد نهایتا تغییر رژیم است.»

والسلام

به نام خدا و برای خدا

اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام

انقلاب اسلامی و ملت ایران در سالهای 92 تا 94 روزهای سختی را با حضور لیبرالهای غربزده تجربه کردند، روزهایی که حسن روحانی همانند کودکان، وعده ی حل تمام مشکلات کشور، حتی آب آشامیدنی مردم را هم به مذاکرات هسته ای گره زد و از شکسته شدن کاسه تحریم سخن می گفت، که نهایتا به برجام ختم شد، ولی تحریمها لغو نشد و عوض حل مشکلات مردم، تله موش(181تُن)، پف فیل(262 تُن)، سیفون توالت(1274تُن)، سنگ پا(138تُن)، ماشینهای سواری 5 میلیارد تومانی و آب معدنی فرانسوی به کشور وارد شد!

هنوز نتایج و خیانت آمریکا در برجام هسته ای ثابت نشده بود که حسن روحانی، از برجامهای 2 و 3 و 4 سحن گفت! منتها وزیر وقت خارجه آمریکا آقای جان کری، که سرمست پیروزی در برجام هسته ای بود، از اهداف برجامهای دیگر پرده برداشت و گفت: «ما باید اعمال فشار را بر ایران حفظ کنیم، تا بتوانیم برنامه موشکی ایران را عقب بنشانیم.»

با تدبیر کشتی بان انقلاب اسلامی امام خامنه ای، توطئه برجامهای متعدد، در نطفه خفه شد، هر چند که آمریکائیها به این باور رسیده بودند که با حاکمیت سازشکاران لیبرال بر قوه مجریه ایران، کار انقلاب اسلامی را با برجامهای پی در پی به پایان خواهند رساند!

آری نظام اسلامی با پرداخت هزینه سنگین در برچیدن بخش اعظمی از سانتریفیوژها و پرکردن قلب رأکتور اراک با بتن، در دو جبهه داخلی و خارجی پیروز گردید، اولا لیبرالهایی که در قوه مجریه چشمشان بدستان آمریکا بود و به دشمن اعتماد کرده بودند، امروز شرمسار مردم و رهبری گردیده و پاسخِ اعتماد به شیطان بزرگ را با استهزاء دریافت کردند. ثانیا بخشی از ملت ایران که دروغهای لیبرالهای غربزده را باور کرده بودند، امروز به یقین رسیده که باید روی پای خود بایستند و هیچگاه به دشمن اعتماد نکنند. ثالثا با هوشیاری رهبری، استراتژی لیبرالهای داخلی و دشمنان خارجی، مبنی بر مذاکره در خصوص برجامهای 2 و 3 و 4 نقش برآب گردید و لذا، نظام اسلامی پیروز گردید.  

والسلام

به نام خدا و برای خدا

اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام

درگوشی با 16 میلیون اصولگرا

گروه سیاسی جهان نیوز، محسن مهدیان: یک سوال مهم؛ واقعن سیاست اصولگراها برای 4 سال پیشرو چیست؟ مقابله با دولت؟

طبیعی است که هرجا نیاز به نقدباشد باید فعال بود. اما تحقق شعارهای انقلاب توسط دولت ها رقم می خورد. نمی شود بی اعتنا به قدرت برتر ، به چند رسانه و شبکه اجتماعی و غیره دلخوش بود.

باید قدرت سیاسی حاکم را پای کار انقلاب آورد. بخواهیم و نخواهیم باید با همین دولت، ظلم ستیز باشیم و عدالتخواه. باید با همین دولت به مردم خدمت کرد و کار انقلاب را پیش برد.

پذیرفتن این گزاره که "باید با همین دولت بجنگ استکبار رفت"، بسیار کلیدی است. بی اعتنایی به این مهم، یعنی 4 سال مشغول انتقاد و خرده و ایرادگرفتن و آنگاه روی زمین ماندن شعارهای مهم.

اگر با این گارد سیاسی با دولت مواجه شویم، کاملا تعامل مان تغییر می کند. حتا نوع مواجهه مان با مردم و طرفداران دولت نیز تغییر می کند. هیچ امری مهمتر از پی گیری اهداف انقلاب و خدمت به مردم نیست و بخواهیم و نخواهیم باید با همین دولت منتخب این مهم را پیش ببریم.

*اما این تذکر چه تغییری در سیاست های ما می دهد؟

یکم. هرجائی که اقدام مثبتی از دولت و در هر سطحی در راه خدمت به مردم و مقاومت دیدیم، باید ضریب دهیم و تمجید کنیم و استقبال.

اگر رئیس جمهور گفت "هرکس نمی تواند با این حقوق در دولت کار کند، نماند" باید استقبال کنیم. اگر در ماجرای میانمار گفت "این دولت باید به جنایت های وحشیانه پایان دهد،" باید تیتر یک کیهان شود. اگر گفت "امضای طلائی نداریم" باید سرمقاله جوان شود. اگر "در شورای عالی امنیت ملی، به حصر کمک کرد" باید تا مدتها یادداشت روزنامه خراسان شود. اگر علیه "استاندار پروازی" موضع گرفت باید مورد تمجید خبرگزاری فارس قرار گیرد. و قس علی هذا.

دوم. مطالبات مان را از این دولت تنظیم کنیم. نه قرارست از آرمان ها عدول کنیم و نه باج دهیم و نه از کنار کم کاری ها بگذریم. اما تعدیل مطالبات بدین معناست که بدانیم با دولت اصلاح طلب و اعتدالی مواجهیم نه دولت اصولگرای دوآتشه.

نقد کنیم، اما سطح انتظارمان را منطقی کنیم. این دولت باید مطابق مشی و مرام سیاسی خودش در خدمت انقلاب قرار گیرد و این نکته ایست اجتناب ناپذیر. جهت دهیم اما منکر راه و نقشش نشویم.

سوم. ادبیات مان را بهینه کنیم. هنوز ادبیات برخی از ما همان ادبیات گذشته است. باید نشان دهیم در نقد و انتقاد دلسوزیم؛ به تعبیر رهبری "دلسوزانه و طبیبانه". توجه اکید کنیم که این دولت منتخب اکثریت مردم است. مخاطب ما، "مردمند" نه "این و آن یکی".

*خلاصه اینکه؛

این حرفها را می شود از منظر اخلاق گفت؛ اما غرض فراترست.

می توان از منظر قانون گفت؛ اما هدف مان متعالی ترست.

می توان از منظر مردم سالاری گفت؛ اما دغدغه مان رفیع ترست.

باور کنیم که باید با همین دولت کار انقلاب را پیش برد؛ واگرنه بعد از 4 سال خسر الدنیا و الاخرتیم.

والسلام

به نام خدا و برای خدا

اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام

آقای صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، در مصاحبه با نشریه آلمانی اشپیگل، مسیر پاره کردن برجام توسط ترامپ رئیس جمهور آمریکا را فراهم کرد و گفت: «اگر آمریکا از برجام عقب بنشیند و اروپا هم از آن تبعیت کند، قطعا توافق فرو می‌پاشد و ایران به سطحی که در گذشته بود و بالاتر از آن بازمی‌گردد ... اگر آمریکا از آن خارج شود، ولی دیگر کشورها به آن پایبند باشند، ایران نیز احتمالاً به تعهداتش پایبند خواهد بود.»

حسن روحانی و تیم مذاکره کننده هسته ای ایران دو رویکرد در خصوص تنظم، اجراء و حفظ برجام دارند، 1-در برابر کدخدا(آمریکا) اطاعت پذیری و ذلت 2-در برابر رهبر معظم انقلاب و اهداف نظام اسلامی، پرخاشگری و تکبر، لذا اگر آمریکا خواستار جمع آوری سانتریفیوژهای مستقر در تأسیسات فردو و نطنز می شود، بیدرنگ به اجراء درمی آید! و اگر رهبری خواستار تعهد کتبی از رئیس جمهور آمریکا گردد، مخالفت می ورزند! و لذا وقتی آمریکا قصد پاره کردن برجام را دارد، از حفظ و عدم خروج از برجام سخن می گویند و اگر رهبری، سیاست آتش زدن برجام، در مقابل پاره کردن برجام را مطرح کند، حسن روحانی بصورت بی ادبانه و منافقانه از منقل در جلوی رهبری سخن می گوید!

متأسفانه از زمانی که پرونده هسته ای کشورمان در سال 81 به حسن روحانی (دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی) سپرده شد، تعلیق تأسیسات هسته ای و بازدید از مراکز مهم نظامی کشور صورت گرفت و عملا ایران را در جایگاه متهم قرار داد و این روحیه ذلیلانه در مذاکرات دهه 90 هم، کاملا مشهود بود و لذا آمریکائیها از این نقطه ضعف رئیس جمهور و تیم مذاکره کننده ایرانی استفاده کرده و متن برجام را نوشته و جهت مطالعه و امضاء تحویل مذاکره کنندگان ایرانی که در بین آنان، جاسوسان آمریکائی و افراد فاقد صلاحیتی همچون حسین فریدون(برادر رئیسی جمهور) حضور داشت، داده! و برجام ذلیلانه امضاء و اجراء شد!

سخنان نکبت بارصالحی رئیس سازمان انرژی اتمی، مبنی بر عدم خروج ایران از برجام، حامل دو پیام است؛ اولا، اگر برجام توسط ترامپ پاره شود، ایران هیچ واکنشی نشان نداده و از برجام خارج نمی شود! ثانیا، دولت در مقابل استراتژی رهبری، مبنی بر آتش زدن برجام در مقابل پاره شدن آن از سوی آمریکا، می ایستد! پس جای بررسی است! چه کسی به آقای صالحی اجازه زبان درازی داده است!، زیرا او نه وزیر خارجه است!، نه نماینده مجلس! و نه عضو شورای عالی امنیت ملی!

والسلام

به نام خدا و برای خدا

اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام

یکی از اهداف بزرگ پیامبران الهی و انقلاب اسلامی، مبارزه با اشرافیت و بسط و گسترش عدالت در همه سطوح جامعه، بوده است و از اهداف بلند حضرت روح الله در برپایی انقلاب اسلامی، اجراء عدالت و مبارزه با جریان اشرافیت و جلوگیری از حضور آنان در قدرت نظام اسلامی بوده و لذا شکل گیری "جریان اشرافیت"، پس از پایان جنگ تحمیلی و نفوذ آرام آنان در مراکز مهم قدرت سیاسی و اقتصادی کشور، بزرگترین تهدید برای تداوم انقلاب اسلامی محسوب می شود.

خداوند در سوره حدید آیه 25 از اهداف انبیاء الهی سخن گفته و می فرماید: لَقَد أَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَیِّناتِ وَأَنزَلنا مَعَهُمُ الکِتابَ وَالمیزانَ لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ ... (ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حقّ از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند ...)

خاستگاه "جریان اشرافیت"، تفکر اسلام آمریکائی و لیبرالیسم غرب است! لذا وقتی قدرت بدست‏شان می افتد، از توسعه سخن می گویند، تا عدالت را به مسلخ ببرند، بر آزادی های نامشروع، که فرهنگ و اعتقادات ملت را مورد تهاجم قرار داده، اصرار می ورزند، ولی خود را مسئول بهشت رفتن مردم نمی دانند! سخن از کم شدن فاصله طبقاتی می گویند، ولی در عمل، مخالفت می ورزند! دروغ می گویند، ولی خود را دولت راستگویان معرفی می کنند! برجام و سند 2030 را امضاء می نمایند، ولی منکر امضاء خود می شوند! بر مبانی اسلام ناب محمدی حمله می کنند، ولی خود را طرفدار خط امام می خواند! نفاق "جریان اشرافیت"، آنقدر پیچیده است، که در زمان دفاع مقدس، فرماندهی پدافند کشور را می پذیرد، اما نانجیبانه در مجلس شورای اسلامی جمع عقلا را بر ضد جنگ هدایت و با آمریکائیها جلسه مخفیانه بر ضد امام تشکیل می دهد!

آنچه که انقلاب نبوی را از مسیر اصلی خود منحرف کرد و اجازه اجراء عدالت را به علی بن ابیطالب علیه السلام در زمان حکومت آن حضرت نداد، "جریان اشرافیت" بود. با شهادت امیرالمومنین علیه السلام و آغاز حکومت امام حسن علیه السلام، شاهد پیوند کثیف "جریان اشرافیت" از درون اردوگاه آن امام، با معاویه بودیم! لذا غمگینانه باید اعتراف نمائیم که "جریان اشرافیت"، در مراکز مهم و حساس نظام اسلامی نفوذ کرده است. نفوذیهای اسرافی، آنقدر بی شرمند!، که وقتی برادر رئیس جمهور، بخاطر تخلفات مالی، توسط دستگاه قضائی بازداشت و برای آزادیش وثیقه 30 میلیارد تومانی تفیین می شود، بلافاصله توسط یکی از اعضاء اشرافی دولت(وزیر بهداشت، درمان و علوم پزشکی)، وثیقه درخواستی، تأدیه و حسین فریدون آزاد می شود!

تداوم حضور "جریان اشرافیت" لیبرال در قدرت، مغایر با تداوم انقلاب اسلامی است، زیرا مبانی جریان اشرافیت، لیبرالیسم و توسعه است، ولی اصول انقلاب اسلامی، عدالت است، پس باید کاری کرد و از استراتژی "آتش به اختیار" بهره جُست و از سقوط سنگرها و ارزشهای انقلاب اسلامی، بدست "جریان اشرافیت" خائن به کشور، جلوگیری کرد.

والسلام