به نام خدا و برای خدا

اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام

از اولین روزهایی که حسن روحانی مذاکرات هسته ای را با اعلان خالی بودن خزانه کشور آغاز کرد! و در ادامه، جواد ظریف، در یکی از دانشگاههای، شکست قدرت دفاعی کشور در مقابل آمریکا را کمتر از 10 دقیقه اعلان کرد و همانند افراد فلج، در اولین دور مذاکرات هسته ای بر روی ویلچر! به ملاقات آمریکایی ها رفت! (یحتمل به توصیه ای جاسوسان هسته ای) نتیجه مذاکرات هسته ای معلوم بود! زیرا رئیس جمهور و وزیر خارجه ترسو و بزدل ایران، گرای لازم را در اختیار شیطان بزرگ قرار دادند و لذا نتیجه برجام آن شد که رئیس جمهورمان پس از چهار و نیم سال، مذاکره با آمریکائیها را دیوانگی خواند!

بعد از اعتراف رئیس جمهور، این بار آقای اکبر ترکان مشاور او، که افکاری همانند، ملکم خان ارمنی و تقی زاده فراماسونر دارد، و هنر ایرانی را تنها در پختن آبگوشت بزباش می داند، با نوشتن مقاله لب به اعتراف گشوده و می نویسد: « تصمیمات مهم باقی مانده‌اند و موقعیتی نیست که دولت وارد این تصمیم‌گیری‌های سخت و سنگین شوند. مثل تصمیم‌گیری در مورد قیمت انرژی، تصمیم‌گیری در مورد سود و عوارض گمرکی یا تصمیم‌گیری در مورد قیمت ارز که تصمیم‌گیری‌های آسانی نیستند و برای این تصمیمات سخت شرایط مهیا نیست، لذا دولت وارد اینها نشده و مشکلات بزرگ سر جای خودشان باقی مانده‌اند. پس دولت در حال حل مشکلات غیر بزرگ است.»

مشاور رئیس‌جمهور در خصوص امیدهای واهی به کدخدا(آمریکا) چنین می نویسد«یک موقع امید داشتیم که با شرایط برجام، راه‌های بین‌المللی خوبی برای ما گشوده شود، ولی با آمدن رئیس‌جمهور جدید ایالات متحده آمریکا، همه طرف‌هایی که می‌خواستند با ایران کار کنند، به‌نوعی یا مورد تهدید یا تحت فشار قرار گرفته‌اند. بنابراین آن حرکت‌های بین‌المللی ما در حدی که مورد انتظارمان بوده، پرتحرک نیست و کند است. لذا این مسائل کار را سخت کرده و اکنون با مشکلاتی این‌چنینی مواجه هستیم.»

نکته ای که بسیار با اهمیت است و رئیس جمهور و مشاور آبگوشتی او منافقانه از پذیرفتن مسئولیت آن خودداری می کنند، تنظیم و امضاء شرایط قرون وسطائی برجام و اجراء ذلیلانه و فوری آن است، زیرا اگر در برجام بازی برد-بردی که چندین بار حسن روحانی بر آن تأکید می ورزید، محقق می شد، امروز ذلیلانه و ملتمسانه بدنبال خانم موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا برای فریب مردم ایران نبودند و این در حالی است، که اگر رئیس جمهور به آخرین نامه رهبری، در خصوص چگونگی اجراء برجام، توجه می کرد، امروز مجبور به ملامت  و دیوانه نامیدن خود نبود!

 رئیس جمهور، وزیر خارجه، عراقچی، تخت روانچی و جیره خوارانی که پولهای کلانی را بعنوان حق مأموریت خارج از کشور به جیب زدند! و برای امضاء و اجراء فوری برجام، مدال شجاعت بر سینه زدند!، آیا می توانند، ملت ایران را بفریبند و تقصیر عدم اجراء برجام را به گردن رئیس جمهور یاغی جدید آمریکا بیندازند؟ و خود فرار کنند و کسی هم بخاطر خیانتهای سنگین آنان، یقه شان را نگیرد؟!!! یقینا مردم روزی یقه ی خیانت پیشگان و ترسوهای بزدل را خواهند گرفت و آن روز دیر نخواهد بود.

والسلام

به نام خدا و برای خدا

اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام

بررسی نقش منافقین در زمان پیامبر(ص) و در عصر حاضر، در دفاع مقدس و مبارزه با جریانات تکفیری در کشورهای سوریه و عراق پرده از چهره کریه آنها برمی دارد، آنجا که خداوند در سوره نساء آیات 72 و 73 از عدم تبعیت منافقین از فرمان رسول مکرم اسلام، برای حضور در جبهه و جهاد خبر داده و می فرماید: وَ إِنَّ مِنْکُمْ لَمَنْ لَیُبَطِّئَنَّ فَإِنْ أَصابَتْکُمْ مُصِیبَةٌ قالَ قَدْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیَّ إِذْ لَمْ أَکُنْ مَعَهُمْ شَهِیداً «72» وَلَئِنْ أَصَابَکُمْ فَضْلٌ مِنَ اللَّهِ لَیَقُولَنَّ کَأَنْ لَمْ تَکُنْ بَیْنَکُمْ وَبَیْنَهُ مَوَدَّةٌ یَا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزًا عَظِیمًا «73»

ترجمه: «این افراد دو چهره که در میان شما هستند با اصرار می کوشند از شرکت در صفوف مجاهدان راه خدا خودداری کنند، ولی هنگامی که مجاهدان از میدان جنگ باز گردند، در صورتی که شکست یا شهادتی نصیب آنها شده باشد اینها با خوشحالی می گویند چه نعمت بزرگی خداوند به ما داد که همراه آنها نبودیم تا شاهد چنان صحنه های دلخراشی بشویم.» (72) «ولی اگر باخبر شوند که مسلمانان پیروز شده اند، گویا هیچ ارتباطی میان آنها و مؤمنان برقرار نبوده، گویند: ای کاش ما هم با مجاهدان بودیم و سهم بزرگی عاید ما می شد.»(73)

آیات 72 و 73 سوره نساء از ویژگیهای ضد امنیتی روزنامه اجاره ای جامعه فردا خبر می دهد زیرا در اوج پیروزی بر آمریکا و رژیم صهیونیستی و رژیمهای وهابی منطقه، در حالی که جناب روحانی دیگر آمریکا را کدخدا نمی خواند، ولی عمله ها و قلم به مزدهای استکبار جهانی در روزنامه جامعه فردا می نویسد: «به هرحال مذاکره را حتی اگر برای موشک باشد باید به دست غیرنظامیان سپرد. در منطقه پرآشوب خاورمیانه، پس از فروکش کردن نسبی درگیری‌های مسلحانه و تا قبل از روشن شدن آتشی تازه، باید آنچه را در کف است نقد کرد ... خطای باصره خواهد بود اگر سوچی را محل و موقعیت گرفتن امتیاز از این ماجرا بدانیم. چک سوریه را باید نزد کدخدای دیگری نقد کرد.»

پس از افتضاح برجام، در حالی که حسن روحانی، مذاکره مجدد با کدخدا را دیوانگی می خواند، اما کودنها و منافقین غربزده، پس از پیروزی جبهه مقاومت، به نمایندگی از آمریکا، رژیم صهیونیستی و سعودی در روزنامه های که اسم ایرانی دارند!، به نفع جبهه استکبار، از مذاکره و مصالحه بر روی قدرت بازدارندگی موشکی کشور با کدخدا(آمریکا) سخن می گویند و متأسفانه شورای عالی امنیت ملی و قوه قضائیه کشور هم، در خوابند!، لذا باید نیروهای مدافع انقلاب اسلامی، بر اساس استراتژی "آتش به اختیار" وارد میدان شده و  در مقابل ایادی بی هویتی که این روزها بعنوان مأموران اجاره ای سیا و موساد در روزنامه ها و فضای مجاز بر علیه قدرت موشکی کشور سخن می گویند، بایستند و بصیرت افزایی نمایند.

آقای علی عیلزاده کارشناس سیاسی بی بی سی، بخوبی پاسخ منافقین و عمله های استکبار را در توئیت خود داده، که در تصویر روبرو قابل ملاحظه است.

والسلام

مکن است

به نام خدا و برای خدا

اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام

در جریان مناظرهای تلوزیونی کاندیداهای ریاست جمهوری سال 96 آقای محمدباقر قالیباف تلاشهایی در جهت معرفی جریان اشرافی چهاردرصدی بعمل آورد که چندان مورد توجه قرار نگرفت و لیکن حضور بیش از 80 درصدی ساکنین مناطق اشرافی نشین تهران و کرج و حضور تقریبی 50 درصدی قشر متوسط تهران در انتخابات ریاسعت جمهوری، موضوع چهاردرصدیهای اشرافی را ثابت کرد و همچنین دزدیهای کلان و اشرافی حسین فریدون و مهدی جهانگیری (برادران حسن روحانی و اسحاق جهانگیری) درست بودن نظریه ی قالیباف را تائید نمود و دیروز(6آذر96) هم که اسحاق جهانگیری به منطقه زلزله زده سرپل ذهاب رفت، پس از حضور بی ادبانه با کفش، بر روی پتوهای روانداز زلزله زدگان، خبر از کودن بودن و اشرافیت، عضو کابینه حسن روحانی را به اثبات رساند.

وقتی تصاویر متکبرانه و بی ادبانه معاون اول رئیس جمهور را در با کفش بر روی پتوهای اهدائی مردم به زلزله زدگان سرپل ذهاب مشاهده کردم، بیاد حضور نمایشی شاه و فرح پهلوی با کفش بر روی فرش زلزله زدگان افتاده و بر مظلومیت نظام اسلامی که مراکز تصمیم گیر و تصمیم ساز آن در دستان اشرافیت لیبرال کودن گرفتار آمده، غصه دار شدم و دست نوشته شهید والامقام هسته ای، مصطفی احمدی روشن، چقدر زیبا پرده تزویر این جماعت چهار درصدی فرصت طلب غربزده را افشاء کرده و می نویسد: «ای‌کاش مردم می‌توانستند بدانند، که چه کسی خیرخواه آنان است، چپی‌ها داعیه‌ی اصلاح‌طلبی دارند، راستی‌ها نیز داعیه‌ی صاحب انقلابی را دارند و به امیرالمؤمنین قسم، که هیچ کدام خیرخواه مردم و انقلاب نیستند و همه به منافع خود می‌اندیشند.»

دکتر هوشنگ امیراحمدی، سیاستمدار و استراتژیست مقیم آمریکا، در خصوص اصلاح طلبانی همانند اسحاق جهانگیری، می گوید: «اصلاح‌طلبان نیرویی فرصت‌طلب، ‌بی‌کله و سبک‌مغز هستند.»

والسلام

به نام خدا و برای خدا

اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام

حاکمی کشوری را اشغال کرد، ولی مردم مالیات نمی دادند شاه به وزیر خود گفت؛ قانونی تنظیم کن تا مردم مالیات بپردازند، وزیر زیرک شاه قدری فکر کرد و قانون 4 ماده ای به شرح ذیل صادر و فردای آن روز برای شاه خواند.

1- مالیات دو برابر پادشاه قبل 2-حقوقها نصف دولت سابق 3- شاه، بر جان و مال مردم مسلط است 4- آروغ زدن ممنوع!

شاه، از علت بند چهارم مبنی بر آروغ زدن ممنوع، پرسید؟! وزیر گفت: بند چهارم سوپاپ اطمینان است، بعدا متوجه خواهی شد!

وقتی جارچیان قوانین را اعلام کردند، ملت نسبت به بند چهارم که چرا آروغ زدن ممنوع است، اعتراض داشتند و لذا مردم برای اینکه از امر شاه نافرمانی کرده باشند در کوچه، پس کوچه ها آروغ می زدند و می گریختند، تشکلهای زیرزمینی و جلسات شبانه برای آروغ زدن تشکیل دادند و احساس می کردند که کار سیاسی بزرگی انجام می دهند! ماموران هم مدام در حال دستگیری افراد آروغ زن و جریمه کردن آنها بودند!

پس از مدتی شاه به وزیر خود گفت: الان معنی سوپاپ اطمینان را فهمیدم ! زیرا مردم به 3 قانون اول توجهی نکردند!

با طرح داستان فوق، به این نتیجه می رسیم که حمله مدام رئیس جمهور، معاون اول، وزیر مسکن و شهرسازی و برخی از سیاسیون وابسته به جریان زر و زور و تزویر، به مسکن مهر، برای سرگرم نمودن ملت به آروغ زدن است، زیرا عده ای از مردم و جوانان،در فضای مجازی، روزنامه ها و غیره، سرگرم ایراد گرفتن از مسکن مهر ساخته شده در دولت احمدی نژادند، لذا وقتی مشغول آروغ زدنند، از دولت بی کفایت حسن روحانی، که یک واحد مسکن هم بر اساس اصل سی و یکم قانون اساسی، برای نیازمندن آماده نکرده، سئوالی نمی پرسند! در اصل سی و یکم قانون اساسی مقرر شده: «داشتن مسکن متناسب با نیاز، حق هر فرد و خانواده ایرانی است. دولت موظف است با رعایت اولویت برای آنها که نیازمندترند به خصوص روستانشینان و کارگران زمینه اجرای این اصل را فراهم کند.»

 پس؛ اگر ملت همچنان به آروغ زدن بپردازد، اختلاسها و دزدیهای برادران رئیس جمهور(حسین فریدون) و معاون اولش(مهدی جهانگیری) برایشان مهم نخواهد بود، می شود، بدتر از برجام را به مجلس و ملت قبولاند، حقوقهای نجومی دریافت کرد و سند خیانت بار 2030 را بصورت پنهانی، بر علیه کشور، امضاء و اجراء کرد!

پس چرا برخی از مردم و جوانان، حقوق امروزشان را از رئیس جمهور مطالبه نمی کنند، و سرگرم آروغ زدن و مسکن مهر دولت سابق شده اند؟ مگر حسن روحانی نگفت؛ که با اجراء برجام، تحریمها لغو می شوند؟! مگر نگفت که حتی مشکل آب آشامیدنی مردم، ریزگردها و اشتغال جوانان را پس از برجام حل می کند؟! پس چرا مجلس و مردم یقه ی او را نمی گیرند؟! آیا مشغول آروغ زدنند؟!

والسلام

به نام خدا و برای خدا

اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام

در هفته گذشته بخشی از استان کرمانشاه دچار زلزله سهمگینی شد و عده ای از مردم آن سامان را مصبیت زده و بی خانمان کرد، اما برخی از مسولینی که وظیفه آنان رسیدگی به امور زلزله زدگان و مصیبت دیدگان بود، همانند کفتار و مگس، نوک حمله ددمنشانه ی خود را متوجه مسکن مهر و رئیس جمهور سابق نمودند، تا بی کفایتی خود در رفع مشکلات زلزله زدگان را در پشت سخنانی کذب مخفی نمایند، غافل از آینکه مردم بین سخنان کذب رئیس جمهور و معاون اول او با کسانی که بدون منت، در رفع مشکلات زلزله زدگان از جان و دل مایه گذاشته اند، فرق قائلند.

رهبر معظم انقلاب پس از وقوع زلزله کرمانشاه، دستور اعزام فرماندهان ارشد و نیروهای ارتش و سپاه پاسداران را در کمک رسانی به زلزله زدگان، صادر کردند، ولی رئیس جمهور و معاون اول او، که رسیدگی به امور زلزله زدگان از وظایف ذاتی آنان است، با سخنانی کذب و انحرافی بر آلام مردم زلزله زده افزودند، لذا وقتی رهبر معظم انقلاب، متوجه مواضع انحرافی رئیس جمهور و معاون او در رسیدگی به مردم زلزله زده شدند، بار سفر بسته و خود وارد مناطق زلزله زده شده و بدون رعایت اصول امنیتی، ساعتها پای درد و دل مردم مصیبت زده ی شهر و روستا نشستند و پس از آن، دستورات اکیدی در جهت رفع مشکلات فوری زلزله زدگان صادر نمودند.

پس از مواضع کذب رئیس جمهور و معاون اول او در خصوص خسارات مسکن مهر در شهرستان سرپل ذهاب، وزیر مسکن و شهرسازی تازه از خواب بیدار شده و متوجه زلزله کرمانشاه گردید، لذا با تأخیری چند روزه وارد مناطق زلزله زده شد و در آنجا به کذب بودن سخنان حسن روحانی و اسحاق جهانگیری اعتراف نموده و گفت: «مسکن مهر 250 طرح است که 250 سازنده دارد. نمی‌توان گفت همه این طرح‌ها مثل هم هستند. واقعیت این است که درباره یک طرح بزرگ که سازندگان متعددی دارد، قضاوت یکسان به انصاف نزدیک نیست. در زلزله اخیر، گرچه شهر کرمانشاه از کانون زلزله فاصله داشت، پروژه‌های ساخته‌شده در این شهر مقاومتی مناسب داشت و حتی ترک نیز در آنها مشاهده نشد، اما در سر‌پل‌ذهاب ابعاد تخریب بیشتر بوده است.»

با توجه به اعترافات وزیر مسکن و شهرسازی، باید از او پرسید؛ که رئیس جمهور و معاون اول او بر اساس کدام گزارش کذب، همانند کفتارها از خسارات و تلفات زیاد مسکن مهر، در زلزله سرپل ذهاب سخن گفته اند؟ در حالی که تلفات در مسکن مهر تنها دو نفر بوده است!!!!!!!!!!!!!

والسلام

به نام خدا و برای خدا

اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام

یکی بود یکی نبود، یک آقایی در سال 92 وقتی متوجه شد که مرحوم هاشمی رفسنجانی از سوی شورای نگهبان، برای انتخابات ریاست جمهوری رد صلاحیت شده و امکان پیروزیش در انتخابات، با حمایت آن مرحوم دور از ذهن نیست، از غربزدگی و لیبرال بودن خود پرده برداشت و در تبلیغات انتخاباتی آمریکا را کدخدای خود دانست و گفت: «بنده معتقدم، مذاکره با آمریکا راحت‌تر از مذاکره با اروپاست چرا که اروپایی‌ها به دنبال "آقا اجازه" از آمریکا هستند. ... آمریکایی‌ها کدخدای ده هستند، با کدخدا بستن راحت‌تر است.»

سوژه این داستان که سالیان متمادی از کلمه دکتر! برای خود استفاده نامشروع کرده و مرحوم رفسنجانی هم در خاطرات جنگی و بعد از جنگ، او را به دروغ، دکتر معرفی کرده، در تبلیغات انتخاباتی و بعد از آن، فاتحه توان هسته ای کشور را خواند و گفت: «سانتریفیوژ باید بچرخد، چرخ اقتصاد و زندگی مردم هم باید بچرخد ...آرمان ما به سانتریفیوژ وصل نیست»

این آقا بعد از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری 92 هوایی شد و در آغاز مذاکرات هسته ای بر خلاف امنیت ملی کشور خزانه کشور را خالی و ایران را محتاج بیگانگان در شروع مذاکرات هسته ای معرفی و حتی آب خوردن مردم را هم به لغو تحریمهای آمریکا گره زد و گفت: «تحریم‌های ظالمانه باید از بین برود تا سرمایه بیاید. تا مسئله محیط زیست حل شود. تا اشتغال جوانان حل شود. تا صنعت جامعه حل شود. تا آب خوردن مردم حل شود. تا منابع آبی زیاد شود. تا بانک‌های ما احیا شود.»

با اجرا کامل برجام از سوی ایران، شخصیت لیبرال ایرانی، وقتی با ریشخند و بدعهدی کدخدا روبرو شد، ناله و شکایت از کدخدا را به نزد خانم موگرینی که از نوکران کدخدا است برد! و از اتحادیه اروپا(سگان حلقه به گوش آمریکا) استمداد طلبید و پس از قولهای آبکی آنها، (همانند قول آقای جان کری) خود و مذاکره کنندگان با آمریکا را دیوانه نامید و کدخدای دیروز را استکبار خواند و گفت: «امروز آمریکایی‌ها به بعضی از کشورهای شرق آسیا پیغام مذاکره می‌دهند؛ مگر دیوانه شدند، که با شما مذاکره کنند»

مدت کوتاهی از خوشبینی و اعتماد شخصیت رؤیا پرداز و دیوانه ی داستان ما نگذشته بود، که رئیس جمهور فرانسه که به قول ترامپ مشغول دوشیدن ایران است، خواستار مذاکره در خصوص توان موشکی ایران شد و گفت:«فرانسه راهبردی را اتخاذ خواهد کرد که به تکمیل توافقنامه هسته ای، که ما خواستار حفظ آن هستیم، می انجامد، این راهبرد با آغاز مذاکرات درباره موشک های بالستیک ایران، راهبرد منطقه ای این کشور و تلاش برای همراه کردن هر چه بیشتر شرکا با مواضع ما، عملی خواهد شد.»

البته سخنان شخصیت لیبرال و دیوانه قصه ما دارای ابهامات فراوانی است، زیرا او همچنان با نیم نگاهی به کدخدای دیروز خود می گوید: «یک کسی عهدی می‌بندد و می‌گوید پای پیمان خودم تا آخر ایستاده‌ام و به آن عمل می‌کنم و جایزه من این است که راجع به موضوع دیگر گفت‌وگو کنیم. این حالا قابل بحث است.»

مردم ایران که بیش از 4 سال، به وعده های شخصیت هپروتی این قصه اعتماد کردند، آیا یقه ی خوش باورران هپروتی را نخواهند گرفت؟ آیا از مکافات عمل ضد امنیتی آنها بر علیه کشور عزیزمان، چشم پوشی خواهند کرد؟!

والسلام

به نام خدا و برای خدا

اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام

قبل از شروع بکار دولت حسن روحانی در سال 92 ملت ایران همواره شاهد موفقیتهای راهبردی، همانند؛ فرستادن ماهواره و موجود زنده به آسمان، رونمایی از سلولهای بنیادی، تولید اورانیم غنی شده 20درصد، ساخت رأکتور 40 مگاواتی هسته ای اراک، ساخت و نصب بیش از 19 هزار سانتریفیوژ، تولید آب سنگین، ذخیره سازی بیش از 10 تن اورانیم 5 درصد، قرار گرفتن در رده علمی 14 جهان بودیم، اما از آغازین روزهای شروع بکار دولت آقای حسن روحانی، شاهد پذیرش ذلت و بستن با کدخدا(آمریکا) بودیم. در حالی که توافق هسته ای در سال 94 به امضاء رسید، جناب روحانی از اولین روزهای ریاست جمهوری خود در سال 92 برای جلب رضایت شیطان بزرگ، از ارسال قطعات خریداری شده برای تکمیل رأکتور 40 مگاواتی اراک جلو گیری نمود، بخش قابل توجهی از سانتریفیوژها را متوقف کرد، دانشمندان هسته ای را از ادامه کار بازداشت! ساخت و ارسال ماهواره به آسمان را تعطیل نمود! از ادامه ساخت هواپیمای ایران 140 جلوگیری نمود و ... حتی در اقدامی از سر بلاهت و ترس از کدخدا، تصاویر خلیج فارس و انرژی هسته ای را از روی اسکناسهای 50 هزار ریالی کشور حذف کرد!

آری؛ تمام اقدامات فوق، از روی بلاهت، لجاجت و اعتماد به آمریکا صورت گرفت و متأسفانه در 5 سال گذشته، با حضور لیبرالها در ارکان اجرائی کشور، هر روز شاهد عقب نشینی از توانمندی های دانشمندان و متخصصان داخلی هستیم و لذا در دورانی که رونمایی از دستاوردهای دانشمندان ایرانی به افسانه مبدل شده، به یکباره مدیرانی که طوق بندگی جریان کثیف زر و زور و تزویر را به گردان آویخته، به رونمایی از پلاک منزل پدری آقای حسن روحانی در شهرستان سُرخه مبادرت می ورزند! و یحتمل، ملت ایران باید شاهد ارتقاء شغلی این طیف از مدیران بی لیاقت، چاپلوس و تملق گو باشند، زیرا حسن روحانی، بر اساس سفارش امیرالمومنین علی علیه السلام، بر دهان چاپلوسانی که بیت المال را به غارت می برند، نخواهد زد.

والسلام

به نام خدا و برای خدا

اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام

وقتی شعار رئیس جمهور ایران در گرماگرم مذاکرات هسته ای، فریاد "هر توافقی بهتر از عدم توافق" باشد، آنگاه به شرایط قرون وسطائی شیطان بزرگ در محدود کردن توان موشکی کشور تن می دهد و زمینه تحریمهای جدید آمریکا، بر اساس برجام و قطعنامه 2231 مهیا می گردد!

برای پی بردن به اصل ماجرای محدودیت توان موشکی ایران در متن قطعنامه 2231 که با موافقت طرف ایرانی، هم زمان با برجام به تصویب شورای امنیت سازمان ملل رسید، ضروری است نا به چند نکته مهم اشاره شود، تا سهم خیانت آقای حسن روحانی در تاریخ غمبار ایران، پس از قرارداد ترکمنچای، ثبت گردد.

در تیرماه سال 94، که جهان و بخصوص مردم ایران، منتظر به ثمر نشستن مذاکرات هسته ای و چرخیدن اقتصاد! کشور بودند، به یک باره خبری از وین(محل برگزاری مذاکرات) مبنی بر پافشاری آمریکا بر تحریم تسلیحاتی و موشکی ایران منتشر و قریب سه روز مذاکرات هسته ای قفل شد، که در نهایت، رئیس جمهور ایران برای استفاده ابزاری از توافق هسته ای، در انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری در سال 94 ، علی رغم دفاع همه جانبه چین و روسیه از ایران، با کلید خیانت حسن روحانی، قفل مذاکرات هسته ای باز و تحریم تسلیحاتی و محدودیت توان موشکی به مدت 5 سال را به نفع آمریکا، در قطعنامه 2231 گنجانده شد!

در رابطه با چگونگی باز شدن قفل مذاکرات هسته ای، به بخشی از مصاحبه خانم وندی شرمن نماینده ارشد آمریکا در مذاکرات و آقای لاوروف وزیر خارجه روسیه پرداخته شود.

خانم وندی شرمن در 8 اسفند 95 در خصوص تحریم تسلیحاتی و موشکی ایران می گوید: " یکی از نقاط واگرایی و اختلاف ما و روس‌ها که البته در اواخر مذاکرات بر روی میز گذاشته شد، قطعنامه سازمان ملل در خصوص تحریم موشکی و تسلیحاتی بود. روسیه معتقد بود که نباید هیچ محدودیتی بر روی موشک و تسلیحات باشد. آنها هیچ محدودیتی را بر روی موشک‌های خودشان نمی‌خواستند و البته فکر می‌کردند که چنین محدویتی نباید بر ایرانیان هم اعمال شود. نهایتاً بر سر این موضوع مصالحه کردیم."

پس از گذشت چند روز از تصویب برجام، آقای سرگئی لاوروف در مصاحبه ای، پرده از خیانت بزرگی در حق ملت ایران برداشته و گفت:" ما و چین می خواستیم تحریم های تسلیحاتی لغو شود، اما علیرغم حمایت ما، خود تیم ایرانی موافقت کردند که تحریم ها تا 5 سال ادامه یابد! در نهایت، همکاران ایرانی ما که طبیعتا در این مورد تصمیم گیرنده اصلی بودند، موافقت کردند که در این مورد معامله کنند. طبیعتا ما و چین با توجه به اینکه ایران با آن موافق بود، از آن حمایت کردیم."

با توجه به آنچه ذکر شد، شمشیر برنده ای که در دستان ترامپ و کنگره آمریکا مبنی بر تحریمهای جدید بر ضد ایران، قرار گرفته، همانند اقدام جریان نفاق در جنگ صفین است، که به پاره های قرآن معاویه اعتماد کرده و حکومت عدل علی علیه السلام را تقدیم معاویه نموده و بعد از پذیرش حکمیت و نتایج غمبار آن، خواستار توبه علی گردیدند!

والسلام

به نام خدا و برای خدا

اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام

1-دکتر محمد جمشیدی در یکی از برنامه ها «جهان آرا» به دیدار دکتر ناصر هادیان با گری سیمور مشاور باراک اوباما در زمان ریاست جمهوری پرداخت و گفت: دکتر هادیان به استانبول رفته و با گری سیمور که مسئول عدم اشاعه کاخ سفید در مذاکرات هسته ای با ایران حضور داشت، ملاقات کرده و به گری سیمور می گوید؛ چرا آمریکا همچنان ایران را تحریم می کند و به برجام پایبند نیست؟ گری سیمور در جواب هادیان می گوید: «برجام همین است، یا شما حواستان پرت بوده یا فریب خورده اید»

2-تحولات آمریکا گویای این است، که مسئولیت برجام، از رئیس جمهور آمریکا به کنگره و مجلس سنای آن کشور واگذار شده و رؤیای کذب حسن روحانی، در بستن با کدخدا و بازی برد-برد، نقش بر آب گردیده و لذا هر دو مجلس آمریکا در حال تصویب تحریمهای بر علیه ایران بوده که یقینا شدیدتر از قبل از برجام خواهد بود! ولی حسن روحانی این بار، ریل عوض کرده و میل به کدخدایی اروپا را دنبال می نماید و با بستن قراردادهای ننگینی بدتر از ترکمنچای (قرارداد با توتال)، تلاش دارد تا با کمک اروپا در مقابل کدخدای دیروز خود، یعنی آمریکا بایستد! زهی خیال باطل!

3-بزرگترین خیانت به کشور، بعد از مذاکرات لوزان و انتشار فکت شیت آمریکاییها صورت گرفت، آنجا که دولت ایران، به دروغ وعده انتشار فکت شیت ایران را می داد ولی هیچگاه رئیس جمهورمان اجازه انتشار فکت شیت ایرانی را نداد تا اینکه خیانت به کشور با حضور جاسوسان آمریکا در بین مذاکره کنندگان ایرانی در برجام به سرانجام رسید! و لذا وقتی خر آمریکا با جمع اوری تاسیسات هسته ای ایران از پل گذشت، آنگاه آمریکا به ریش رئیس جمهورمان خندید و جاسوسان هسته ای به ریش ملت ایران!

4-حقیر که متن برجام و پیوستهای آنرا چندین بار مطالعه و صدها سخنرانی پیرامون آن داشته و بیش از هزار صفحه در مورد متن و پیوستهای پنجگانه برجام نگاشته ام، ضمن رد اظهارات آقای گری سیمور، قائل به خیانت بر علیه کشورمان در برجام هستم، زیرا، نقش حسین فریدون (برادر رئیس جمهور) که دستش تا مرفق در انواع فسادهای اقتصادی آلوده است، به همراه چندین جاسوس در متن مذاکرات سری ترین بخشهای برجام را نباید از نظر دور داشت و ای کاش جناب روحانی که مسئولیت مذاکرات و برجام را بر عهده گرفته، جرأت اعتراف به اشتباه و خطا را داشت و مدالهایی را که از روی جهالت و حسادت نسبت به رهبری، به تیم مذاکره کننده اهدا نموده، باز می ستاند! هر چند او نیز دو مدال به ناحق، به خاطر حضور در دفاع مقدس، دریافت کرده است!

والسلام

به نام خدا و برای خدا

اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام

چند روزی در عتبات عالیات عراق به زیارت مشغول بوده و از رویدادها و اخبار داخلی و خارجی بی خبر، لذا پس از بازگشت مشاهده کردم که رئیس جمهورمان،در آخرین نظریه خود، برجام را کاپ اخلاق! دانسته و همچنین برای رهایی از بازتاپ دستگیری دزدان حرفه ای بیت المال(برادرش حسین فریدون و بردار معاون اولش، مهدی جهانگیری)، به قوه قضائیه حمله ور شده تا با تزویر و ترفند منافقانه، از پاسخگویی به اقکار عمومی فرار نماید. او در مراسم آغاز سال تحصیلی دانشگاهها گفته است: «برخی از دستگاه‌ها بیکارند و ناچارند یک عده‌ای را دم به ساعت احضار کنند. البته دیوار یک عده‌ای کوتاه ساخته شده است و نمی‌دانم چگونه بوده است ... برجام پیروزی اخلاقی ما بود.»

در این رابطه به چند نکته اشاره می نمایم:

اولا؛ برای دستگاه قضائی کشور ثابت است، که هر گاه دزد، جاسوس و منافقی وابسته به  مسئولین اجرائی کشور دستگیر شود، مقامات ارشد اجرائی را ترس و لرز فرا می گیرد و برای توجیه اعمال ننگین دوستان و نزدیکان خود، به درون لژهای فراماسونری می خزند و نسخه ای برای فریب افکار عمومی در آن لژها می پیچند، که می بایست، توسط عالیترین مقام اجرائی و یا معاون اول او در یک جمع تأثیر گذار، قرأت گردد و لذا ای کاش، قوه قضائیه در برخورد با دزدان مرتبط با مقامات کشور، عصای مصلحت افراطی را کنار می گذاشت، تا ملت فریت لیبرالها را نمی خوردند تا نظام اسلامی، هزینه سنگین بی اعتمادی مردم را نپردازد.

ثانیا؛ سخنان منفعلانه رئیس جمهور در خصوص برجام، ثابت می کند که در باخت سنکین و ننگین برجام، آنچه نصیب کشورمان  شده، کاپ اخلاقی است، که امنیت کشور و ملت ایران را به مخاطره انداخته است! لذا جناب روحانی ذلیلانه و حقیرانه، سخنان گذشته خود، مبنی بر اینکه "برجام از طرف خدا است" / "برجام آفتاب تابان است" / "شکر برجام، بر مردم لازم است" / "برجام سایه جنگ را از کشور دور کرده"، همه را کذب دانسته و تنها خوشحالیش، به کاپ اخلاقی است، که از دست چدنی شیطان بزرگ (آمریکا) دریافت کرده است! 

ثالثا؛ عجیب است که رئیس جمهور و وزیر خارجه کشورمان، تا حدود زیادی از تصمیمات سنگین رئیس جمهور آمریکا در روز پنجشنبه مورخ 20 مهر 96 بر علیه کشورمان مطلعند، ولی از اقدام و تصمیم آنها بر علیه کشور آمریکا، هیچ نشانه ای در دست نیست!

رابعا؛ بخش قابل توجهی از تصمیمات دو روز آینده ترامپ، بر علیه نظام اسلامی، قدرت موشکی و سپاه پاسداران، حاصل حملات ننگین حسن روحانی در تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری سال 96 بوده است! لذا رئیس جمهور آمریکا در روز پنجشنبه، با شمشیری به جنگ نظام اسلامی می آید، که توسط رئیس جمهور ایران آبدیده و سیقل کاری شده است!!!!!

والسلام