به نام خدا و برای خدا

اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام

باید گفت؛ در آشوبهای فتنه دیماه 96 که خسارات سنگین معنوی و مادی به کشور تحمیل شد، نقش مقامات عالی رتبه اجرائی کشور در آن روشن است، زیرا معاون دادستان کل کشور و دبیر کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه در این رابطه می گوید: «حدود هشت هزار از پانصد هزار کانال در شبکه اجتماعی تلگرام، علیه امنیت کشور و مقدسات اسلامی و عفت و اخلاق عمومی در حال فعالیت بوده و مشغول سازماندهی و تخریب کشور در فضای مجازی هستند. اما متأسفانه هم وزیر سابق و هم وزیر لاحق ارتباطات و فناوری اطلاعات در مقابل اجرای دستورات مقاومت کردند. بخش عمده‌ای از فتنه و آشوبگری‌ها و اغتشاشات روزهای اخیر حاصل اشغال فضای مجازی کشور و بی‌توجهی مسئولین ذی‌ربط به این موضوع بوده است، بنابراین کسانی که فضای مجازی کشور را بدون هیچ‌گونه کنترلی در اختیار دشمنان و آشوبگران قرار داده‌اند باید پاسخگوی اعمال خود باشند.»

برای جلب اعتماد از دست رفته مردم از قوه قضاییه، باید قبل از محاکمه فتنه گران آشوبهای اخیر، مسئولینی محاکمه شوند که شاهد سازماندهی تخریب، اغتشاش و اهانت به مقدسات اسلام و مسلمین بوده اند ولی عامدانه از اجراء احکام قضایی مبنی بر مسدود کردن شبکه اجتماعی تلگرام خودداری کرده تا وقایع تأسف و فتنه 96 با دخالت دشمنان خارجی، منافقین و سلطنت طلبها رقم خورد.

هم افزائی و حمایت دولت اعتدال از پیام رسان تلگرام و بلعکس قابل اثبات است، زیرا دولت اعتدال، زمینه اشغال فضای مجازی کشور را با عضویت 62 درصد مردم ایران، برای پیام رسان تلگرام، آنهم بدون هیچ تضمینی! همانند برجام! مهیا، و در مقابل، مدیر شبکه اجتماعی تلگرام، در پیروزی اصلاح طلبان در مجلس شورای اسلامی در سال 94 و پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری 96 سنگ تمام گذاشت!

اگر با حمایت دولت اعتدال، از تلگرام، حجم گسترده ی اطلاعات ملت ایران، توسط مدیر صهیونیستی تلگرام به سازمانهای جاسوسی سیا، موساد و ام آی سیکس ارسال نمی شد، آنگاه شهرهای کشورمان، بوسیله 42 هزار اغفال شده تلگرام، دچار فتنه و آشوب نمی گردید و لذا قوه قضاییه نباید از نقش لیبرالهای دولت اعتدال در ایجاد فتنه 96 چشم پوشی نماید، زیرا مردم ایران، محاکمه مسئولینی را خواستارند، که زمینه اغفال جوانان این مرز و بوم را برای مدیر صهیونیستی تلگرام فراهم کرده اند.

والسلام

به نام خدا و برای خدا

اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام

1-در روزها ی فتنه 96 رئیس جمهور کشورمان اعتراف نمود، که ملت ایران حق اعتراض نسبت به گرانیهای افسار گسیخته و ناکارآمدی دولت را دارند و لذا اگر چنین حقی را برای مردم به رسمیت می شمارند، پس دو رأس اصلی فتنه 96 رئیس جمهور و رئیس مجلس شورای اسلامی است، زیرا رئیس مجلس اجازه سئوال از ناکارآمدی رئیس جمهور را به نمایندگان مردم نمی دهد و از آن طرف حسن روحانی هم برای نمایندگان مجلس، حقوقهای نجومی! در لایحه بودجه 97 پیش بینی کرده، تا حقوق ملت ایران، برای قدرت طلبی رؤسای این دو قوه، پایمال گردد!

2-هیچ کشوری درهای امنیت اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی و حتی امنیتی خود را به روی بیگانه باز نمی گذارد، اما مسئولین ارشد اجرائی و تقنینی ایران اسلامی، ثابت کرده اند، تا چند روز گذشته مدافع فعالیت پیام رسان تلگرام در ایران بوده اند، تا آشوبهای سراسری را در کشورمان رقم خورد و لذا حمایت حسن روحانی و علی لاریجانی از تلگرام، همانند سکوت و حمایت پشت پرده آنان از فتنه و فتنه گران سال 88 است!

3-رهبرمعظم انقلاب اسلامی در سوم خرداد 95 ضمن هشداری جدی، خبر از در "پیش بودن خرمشهرها" داده و فرمودند: «خرّمشهرها در پیش است؛ نه در میدان جنگ نظامی، در یک میدانی که از جنگ نظامی سخت‌تر است. البتّه ویرانی‌های جنگ نظامی را ندارد؛ بعکس، آبادانی به دنبال دارد، امّا سختی‌اش بیشتر است.»

4-امروز اهمیت فضای مجازی کشورمان، کمتر از شهر خرمشهر نیست، اگر در سال 59 با خیانت لیبرالها خرمشهرمان به اشغال رژیم بعثی صدام درآمد، امروز هم فضای مجازی کشورمان، با خیانت مسولین لیبرال در قوه مجریه و مقننه، به تصرف پیام رسان تلگرام، درآمده است! پس وقتی فضای مجازی، توسط پیام رسان صهیونیستی تلگرام اشغال شده و فتنه سال 96 را رقم زده!، آیا برای آزادی خرمشهرمان، به جهاد نیاز نیست؟ آیا مسئولین لیبرالی که در این خیانت بزرگ نقش داشته و دارند، نباید رسوا و محاکمه شوند؟

5-اگر توانستیم خرمشهر را در سال 61 آزاد نمایم، قبل از آزادی آن شهر، قوه مجریه کشورمان را از لیبرالها باز پس گرفتیم و لذا برای آزادی "خرمشهرهای در پیش"، اول باید قوای مجریه و مقننه را از اشغال لیبرالهای غربزده آزاد کرد، و گرنه با حضور مسئولین لیبرال در مراکز تصمیم گیر و تصمیم ساز، آزادی خرمشهرها بسیار دشوار و حتی ناشدنی است.

والسلام

به نام خدا و برای خدا

اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام

بی توجهی دولت به مشکلات اقتصادی مردم در چند سال گذشته، موجب شد که با دعوت برخی کانالهای تلگرامی معاند در خارج از کشور، عده ی محدودی از مردم و بخصوص جوانان با بهانه قرار دادن گرانی، در برخی از شهرستانها با طرح شعارهای هنجار شکن بر علیه ارکان نظام اسلامی به تخریب اموال عمومی بپردازند. نکته ی قابل تأمل و توجه، بین تصاویر، اقدامات و شعارهای معترضینی است، که هیچ رابطه با بیکاری، گرانی و فساد مؤسسات مالی ندارند و لذا اقدامات هنجارشکنانه معترضین، خبر از فتنه ای جدید می دهد.

انتظار مردم این بوده و هست که نوک حمله شعارهای معترضین به سوی مسببان گرانی های چند سال گذشته باشد، اما با کمال تأسف، هیچ شعاری بر علیه مسببان داخلی(دولت اعتدال) و کشورهای تحریم کننده ایران(آمریکا) داده  نشد و بر عکس در لابلای شعارها، بخصوص در تهران، شعار "مرگ بر روسیه" سر داده شد! حال دولت اعتدال و هدایت کنندگان اصلی اغتشاشات اخیر، باید به سئوالات ذیل پاسخ گویند؛

#مگر کنگره، مجلس سنا و وزارت خزانه داری آمریکا، مرتبا تحریمها را بر علیه  کشورمان افزایش نمی دهند؟، پس چرا نوک فلش شعارهای معترضین، بجای شعار "مرگ بر آمریکا"، "مرگ بر روسیه" است؟! آیا آمریکا و برخی از کشورهای اروپایی، رابطه ای با معترضین این روزها دارند؟!

#رابطه کسانی که این روزها شعار "مرگ بر روسیه" را سر می دهند، با کسانی که در فتنه صهیونیستی سال 88 شعار "مرگ بر روسیه" و "مرگ بر چین" را سر می دادند، چیست؟!

#آیا معترضین این روزها، همانند فتنه گران سال 88 با شعار "مرگ بر روسیه"، بدنبال قطع رابطه اقتصادی با روسیه اند، تا فشار اقتصادی بر ملت ایران افزایش و زمینه طرح منافقانه دولت حسن روحانی، مبنی بر برجام موشکی، محقق گردد؟!

#در زمانی که دولت اعتدال، نقش اصلی را در خمیده کردن کمر مردم، در زیر بار فشار اقتصادی و گرانی دارد، چرا شعارهای معترضین بر علیه ارکان نظام اسلامی است؟!

#چه رمز و رازی بین اعتراضهای اخیر، با پولهالی حرام برخی قاچاقچیان دولتی، که دادستان کل کشور، آن را رسانه ای کرد، با مرفهین بی درد چهار درصدی، که آقای قالیباف در زمان تبلیغات ریاست جمهوری سال 96 از آن رونمایی کرد، وجود دارد؟!

#محل تأمین هزینه های مادی فتنه گران حوادث اخیر، کجا است! آیا حضور پررنگ چهاردرصدیها در اغتشاشات اخیر و نقش جریان اشرافی و پولهای برخی از مقامات دولتی که در امر قاچاق کالا فعالیت دارند، قابل انکار است؟

والسلام

به نام خدا و برای خدا

اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام

1-دادستان کل کشور حجت الاسلام منتظری، در جمع فرماندهانی که وظیفه مبارزه با قاچاق را بر بعهده دارند، از مدیران دولتی و فرزندان آنها که بعنوان قاچاقچی در کشور فعالیت می کنند، رونمایی کرده و می گوید: «ما می بینیم برخی از مقامات و کسانی که باید دلسوزانه در عرصه مبارزه با قاچاق فعال باشند خودشان یا به نحوی سهم دارند یا فرزندان شان یا کسانی که به آن ها وابسته هستند، آن وقت چطور انتظار داریم مبارزه به نتیجه برسد؟ ...هنوز در ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز رئیس جمهور نماینده خود را معرفی نکرده است. این حکایت از چه دارد؟»

2-این روزها اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس‌جمهور ریل عوض کرده و در باره "مدیران آویزان" می گوید: «یکسری مدیران کم‌انگیزه یا بی‌انگیزه همین‌جوری آویزان کشور شده‌اند که نه شجاعت دارند که بگویند ما نمی‌توانیم کار بکنیم و کنار بروند و نه کسی جرأت کنارزدن آنها را دارد و لذا انگاری جهیزیه جمهوری اسلامی هستند که باید تا آخر حفظ شوند.»

3-نتیجه خبرهای موثق دادستان کل کشور و معاون اول رئیس جمهور، در برخی از مصوبات هیئت دولت، یا مجلس شورای اسلامی قابل مشاهده است! مثلا؛ وقتی با واردات برنج یا خودرو، برای چند روز محدود، موافقت و بعد از چند روز، ممنوع می گردد،! یا اینکه نمایندگان مجلس، حاضر به تصویب و اعلام محل منابع مالی ستادهای انتخاباتی خود و رئیس جمهور در صحن مجلس شورای اسلامی نیستند؟! و یا در مصوبه ی مجمع تشخیص مصلحت نظام، بر خلاف سیره امام علی علیه اسلام و بزرگان دین، افشاء اموال مسئولین کشور از سوی مردم، جرم محسوب شده است!    

4-با عنایت به توضیحات فوق، شناسایی مدیران آویزان و برخی از مقامات مسئولی که با فرزندان و وابستگانشان به کار قاچاق کالا مشغولند، اهمیت دارد؟! زیرا اکثر مدیران قاچاقچی و فرزندان آنها و یا مدیران آویزان، وظیفه تأمین هزینه تبلیغات انتخاباتی برخی از کاندیداهای ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی را با پولهای کثیف قاچاق کالا و ارز، بعهده می گیرند! و لذا نتیجه چرخه فاسد مدیران قاچاقچی و آویزان، در برخی از بخشهای قوای کشور، قابل رؤیت است!

5-اگر دادستان کل کشور و معاون اول رئیس جمهور، اینگونه خبرها را از روی دلسوزی اعلان کرده و بدنبال جلب اعتماد از دست رفته ی ملت هستند، پس باید درنگ نکرده و اسامی مدیرانی که خود و یا فرزندان و وابستگانشان در امر قاچاق فعالیت دارند، افشاء نمایند و سپس، اگر جناب آقای حسن روحانی راست می گوید، نسبت به پاکسازی مدیران قاچاقچی و آویزان اقدام و بعد از آن، قوه قضاییه با پشتوانه مردم، به محاکمه آنها بپردازد، زیرا این جماعت نابکار، چندین سال است که جلوی تحقق دولت اسلامی را گرفته اند ولذا وظیفه ی آقایان منتظری و جهانگیری، تنها اطلاع رسانی نیست، بلکه آنچه برای ملت اهمیت دارد، برخورد با مدیران دزد، قاچاقچی و آویزان است، پس؛ مردم منتظرند، این بار مردم را ناامید نکنید.

والسلام

به نام خدا و برای خدا

اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام

مدت زیادی از شوی تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری اسحاق جهانگیری و حسن روحانی در سال 96 نگذاشته و ماه عسل آنها به اتمام نرسیده که اصلاح طلبان، خواستار کنارگیری اسحاق خان از دولت شده اند و لذا هر روز عده ای از جماعت اشرافی و اصلاح طلب، مسیر خود را از دولت حسن روحانی جدا کرده و خواستار پس گرفتن رأی خود هستند! و توجیه آنان این است که ناکارآمدی دولت اعتدال به پای اصلاح طلبان نوشته نشود! و همزمان با بازی موش و گربه اصلاح طلبان با حسن روحانی، اسحاق جهانگیری هم که در حمایت از حسن روحانی، بزرگترین دروغها قرن را در مناظره های تلویریونی بر زبان جاری می کرد، به یکباره منتقد دولت اعتدال شده است!

آیا ملت ایران، با بازیهای بچگانه اصلاح طلبان فریب خواهند خورد؟! اگر حسام الدین آشنا تئوریسین حاج حسن دست بکار شود و یک توئیت با این متن منتشر نماید "که کنار گیری اسحاق جهانگیری از دولت، بی ارتباط با دستگیری برادرش مهدی و رئیس بانک ملی کرمان نیست" آنگاه، اصلاح طلبان، مطرود ملت خواهند شد!

در حالی که این روزها جهان، مبهوت شکست داعش و جبهه استکبار جهانی، از سوی جمهوری اسلامی است، متأسفانه جریاناتی که تا چند روز گذشته، با تمام قدرت در روبروی یکدیگر ایستاده بودند، امروز در صفی واحد، بر علیه قوای مختلف کشور دست به شورش زده و هم افزائی نموده و رادیکالیسم چپ(اصلاحات) و رادیکالیسم عدالت‌نما(حلقه انحرافی) با یکدیگر پیوند خورده و جبهه واحدی را سازمان داده اند.

امروز بخش بزرگی از ملت ایران، با مشکل اقتصادی روبرویند و گرانی و بی مسئولیتی دولت، امان مردم را بریده است و لایحه بودجه سال 97 هم به ناامیدی مردم افزوده و لذا خیانت اصلالح طلبان، برای اجراء سناریوی استعفاء در راستای فریب ملت است ولذا سکوت و عدم نظارت نمایندگان مجلس شورای اسلامی و قوه قضائیه هم، به مشکلات مردم افزوده و صدا و سیما هم در این آشفته بازار، سانسور بازگو نکردن درد مردم و واقعیتهای جامعه را برگزیده است!

طرح استعفاء اسحاق جهانگیری از سوی اصلاح طلبان، آنهم با بهانه ی ناکارآمدی دولت حسن روحانی، کذب محض و فریب افکار عمومی است، زیرا اسحاق خان، مدتها قبل بعنوان کارچاق کن و موتور محرکه دزدیهای برادرش از بیت المال، باید با شرمساری تمام استعفاء می داد، لذا قوه قضائیه، باید نسبت به پرونده مهدی جهانگیری و نقش معاون اول حسن روحانی(اسحاق جهانگیری) در آن پرونده، شفاف سازی نماید، تا کاسه ی چه کنم دیگری، همانند پرونده چپاول بقائی روی دستش نماند و قطعا اگر مردم، اجراء عدالت از سوی قوه قضائیه در خصوص برخورد با قاچاقچیان و دانه درشتها، از هر جناح و گروهی را مشاهده نمایند، آنگاه شاخص امید مردم به زندگی و نظام اسلامی افزایش می یابد.

والسلام

به نام خدا و برای خدا

اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام

1-در اوائل ریاست جمهوری آقای دکتر احمدی نژاد در سال 84 که اعضاء کابینه و استانداران و فرمانداران و مدیران کل خود را انتخاب کرده بود، پیرامون ضعفها و قوتهای کابینه و مدیران دولت آقای احمدی نژاد، با دو نفر از نیروهای امنیتی، در گده ای دوستانه به بحث نشسته بودیم، که در لابلای مباحث، یکی از آنها به نکته مهمی اشاره کرد و گفت: "اگر آقای احمدی نژاد بر همین سبک و سیاق، عمل نماید، موفقیت بزرگی برای انقلاب اسلامی، حاکمیت دولت اسلامی و نیروهای انقلابی خواهد بود، ولی اگر افراد خاصی را که با آنها جلساتی خاص دارد، در دولت وارد کند، آنگاه باید نگران شد که اقداماتش بر خلاف رویه ی فعلی خواهد شد و انقلاب اسلامی متضرر می گردد.

2-مستند «ظهور بسیار نزدیک است» اواخر سال 89 بصورت گسترده در سراسر کشور، توزیع رایگان شد، که خبر از دوره آخرالزمان می داد. نقش دکتر محمود احمدی نژاد در آن مستند، طبق نظر کارگردان، "شعیب ابن صالح" بود و دکتر احمدی نژاد را به آن باور رسانده بودند که واقعا "شعیب ابن صالح است"! و لذا همچنان از جایگاه "شعیب ابن صالح" با مردم و حتی ولایت فقیه سخن می گوید و همه قوای کشور به غیر از خود و حلقه انحرافی! را آلوده به مفاسد می داند!

3-وقتی در زمان ریاست احمدی نژاد، از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی، به او گفته شد، که به سوریه سفر و با آقای بشار اسد ملاقات نماید، در پاسخ گفته بود؛ یعنی من بروم در کنار مرد جنایتکاری همچون بشار اسد قرار بگیرم و علی رغم  تذکرات متعدد برای انجام آن سفر، احمدی نژاد به سوریه نرفت! چون خود را "شعیب ابن صالح" می داند!

4-اگر دکتر احمدی نژاد هر روز معرکه ای بر پا می کند، باورش بر این است که "شعیب ابن صالح" است، زیرا بر اساس، خبر موثق آن نیروی امنیتی در سال 84 ،احمدی نژاد در چنبره ی حلقه انحرافی افراد خاص قرار گرفته است! و لذا، به رهبری نامه می نویسد؛ که در انتخابات ریاست جمهوری 96 شرکت نمی کنم، اما تحت تأثیر حلقه انحرافی، در آخرین لحظات، با اعضاء برجسته همان حلقه، به وزارت کشور رفته و کاندیدای ریاست جمهوری می شود! چون خود را "شعیب ابن صالح" می داند!

5-دکتر احمدی نژاد، بعد از پایان ریاست جمهوری، تشکیل ستادهای استانی خود را با طرح تبیین گفتمان امام و رهبری با حامیان خود مطرح و اکثر شرکت کنندگان در جلسات، که حقیر هم جزء آنان بودم، حضور خود را مشروط به عدم حضور حلقه انحرافی نمودیم و ایشان هم گفت؛ به شرط وفا دار است، اما او که خود را "شعیب ابن صالح" می دانست، لذا بجای تبیین گفتمان امام و رهبری، به تبیین گفتمان خود و حلقه انحرافی می پرداخت!، که با افشاء حضور پشت پرده حلقه انحرافی در آن جلسات، اکثر افراد شرکت کننده، برای همیشه او را ترک کردند.

6-اگر بنای نظام اسلامی، بر حفظ آقای احمدی نژاد استوار است، باید به او تفهیم شود، که "شعیب ابن صالح" نیست، و گر نه همانند مرحوم منتظری، که تا پایان عمر، از مهدی هاشمی منافق و مهدوم حمایت می کرد، خود را ملزم به حمایت از حلقه انحرافی می داند. چون به او گفته اند تو "شعیب ابن صالح" هستی!!!

والسلام

به نام خدا و برای خدا

اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام

این روزها شاهد سخنانی انقلابی، از سوی رئیس جمهور و وزیر خارجه کشورمان هستیم، گویا آنان، هیچگاه بر خلاف اصول و مبانی نظام اسلامی سخنی نگفته! و اقدامی انجام نداده اند!

در تاریخ 25 آذر 96 محمدجواد ظریف وزیر خارجه کشورمان در همایش انعکاس موازین حقوق بشر در قوانین کیفری ایران، سخنانی بر زبان جاری کرد که با سخنرانی ایشان در سال 92 مبنی بر ناتوانی نظامی ایران در مقابل آمریکا، تفاوت بسیار داشت، اما گفت: «همه کشورهای اطراف ما یا در چتر ناتو هستند یا قدرت هسته ای دارند و حیات و ممات آن به قدرت های بزرگ وابسته است که با یک عطسه ترامپ می لرزند و یا با خنده آن سرخوش می شوند.»

تلاش لیبرالهایی که سالهای طولانی در غرب آموش دیده و زندگی کرده، بر این است که سخنان آنان، موجب تکدر کدخداهایشان نگردد لذا آقای ظریف در طول سخنرانی خود، آنجایی که باید از کلمه دشمن استفاده نماید، عمدا از کلمات دیگر استفاده کرده و می گوید: «چهل سال است که هیچ کس با ما همراه نبوده است و در هشت سال جنگ تحمیلی همه به طرف مقابل کمک کردند و هشت سال تحریم شدیم که کسی به ما کمک نکرد  ... اما ما چطور دوام آوردیم و چطور پیشرفت کردیم، همه به لطف خدا بود و نگاه حضرت امام زمان(عج)‌ وحضرت امام رضا(ع)‌ شامل حال ما شد.»

وقتی آقای ظریف، در خصوص دوام آوردن نظام اسلامی در برابر استکبار سخن می گوید، هیچ نقشی برای هدایتهای رهبری و پیروزیهای جبهه مقاومت  قائل نیست و تنها پس از لطف خدا و نگاه امام زمان(عج) و امام رضا(ع) به نقش مردم اشاره کرده و می گوید: «این مردم بودند که این نظام را نگه داشتند و در بزنگاه های تاریخی به میدان آمدند.»

البته موضعگیری و برخی سخنان انقلابی این روزهای جناب روحانی و ظریف، حاصل شکست آنان در برجام و پیروزی ارزشمند نیروهای جبهه مقاومت اسلامی بر جبهه استکبار جهانی، در منطقه است و لذا جریانهای لیبرال و غربزده، چاره ای به جز همراهی با جریان انقلابی ندارند، زیرا دیپلماسی ذلت بار و سخنان ضد انقلابی دولت حسن روحانی در برجام، پایه های اقتدار امنیتی، اقتصادی و سیاسی کشور را مخدوش کرد.

دولت حسن روحانی با شعار فریبنده اعتدال، قریب چهار سال از تفکر لیبرالیسم دفاع و در زمین دشمن بر علیه مبانی انقلاب اسلامی بازی کرد و لذا موضعگیریهای مقطعی آنان در برابر استکبار را به فال نیک گرفته، هر چند که آب رفته به جوی، باز نمی گردد.

والسلام

به نام خدا و برای خدا

اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام

اگر حسن روحانی بعد از آغاز ریاست جمهوری خود در سال 92 اجازه نصب مابقی تجهیزات رأکتور 40 مگاواتی اراک را که زیر 20 درصد بود، به مهندسین ایرانی می داد، قطعا رأکتور اراک، قبل از تصویب و اجراء برجام، در سال 94 تکمیل و راه اندازی می شد و آنگاه قدرت چانه زنی ایرانی بیشتر و لیبرالها و غربزدگان نفوذ کرده در قوه مجریه، جرأت ریختن بتن در قلب رأکتور اراک را نداشتند و یقینا نتیجه مذاکرات همان بازی برد-برد حسن روحانی می شد، اما چرا اولین دستور حسن روحانی بعد از قرار گرفتن بر کرسی ریاست جمهوری در سال 92 جلوگیری از حمل و نصب قطعات باقی مانده رأکتور، اراک بود؟! برای پاسخ به این سئوال؛ باید نگاهی به تعهدات و الزاماتی داشت که جناب روحانی، بر کشورمان تحمیل کرد! هر چند که جواد ظریف، پذیرش بخشی از آن را عبور از خطوط قرمز نظام اسلامی می دانست.

با خود اندیشیدم، حال که خانم موگرینی راز جدیدی را در برجام افشاء کرده، حقیر هم به راز دیگری در پذیرش و اجراء فوری برجام، اشاره نمایم، آنجا که حسن روحانی در سال 82 بعنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی و مسئول مذاکرات هسته ای، پس از چند دور مذاکره با وزراء خارجه سه کشور اروپایی، نصب قفل و پلمپ کلیه مراکز هسته ای کشور را (بدون تخریب) پذیرفت و بفوریت توسط آژانس بین المللی در دولت اصلاحات اجراء شد، اما در مذاکرات هسته ای سال 92 حسن روحانی بعنوان رئیس جمهور، پا را فراتر گذاشته و تخریب مراکز و تجهیزات هسته ای را در برنامه خود گنجاند و دستاوردهای  هسته ای را که بیش از 19 هزار سانتریفیوژ و هزاران کیلو گرم اورانیوم 3 تا 20 درصد و ساخت قلب رأکتور اراک بدست دولت نهم و دهم بود، تخریب، منهدم و با بتن پر کرد!

حسن روحانی در سال 94 بگونه ای به استکبار جهانی خدمت کرد،، که اگر نظام اسلامی با بدعهدی آمریکا و اروپا در اجراء برجام روبرو شد، هیچگاه نتواند، شرایط هسته ای کشور را با دهها سال تلاش، به وضعیت ماقبل سال 92 برگرداند! لذا او که در سال 84 شکستن پلمپها از تأسیاست هسته ای را برنتافته بود، در سال 94 نهایت دقت در تخریب تأسیسات، تجهیزات و فراوریهای هسته ای را انجام و برجام را بر اساس نظر آمریکاییها! بفوریت به اجراء درآورد!، حال با روشن شدن راز تخریب تأسیاست هسته ای، آیا مذاکرات هسته ای و برجام، از نوع بازیهای آقای دری اصفهانی نبوده، که در تیم مذاکره کننده ایران نفوذ و بعنوان جاسوس، بزرگترین خیانت را بر ضد کشورمان انجام داد؟! آیا نباید این راز مهم، مورد توجه نیروهای امنیتی کشور قرار گیرد؟

والسلام

به نام خدا و برای خدا

اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام

متأسفانه "جریان زر و زور و تزویر و یا همان لیبرالها و غربزده ها"، شرایط فرهنگی، سیاسی و اقتصادی کشور را چنان دگرگون کرده اند، که روزنامه صهیونیستی هاآرتص (HAARETZ) می نویسد: «توافق هسته ای و جنجال های مربوط به آن اهمیت چندانی برای مردم ایران ندارد و موضوعات مهم برای ایرانیان حضور در کنسرت ها و شرکت زنان در رخدادهای ورزشی است.»

وقتی دستاورد دانشمندان هسته ای کشورمان، توسط جریان غربزده وطنی، نابود شود و سوخت اورانیوم 20 درصد کشور، که توسط شهید شهریاری تولید شده، با حضور لیبرالها و غربزده ها در رأس قوه مجریه، با اجراء برجام، اکسید و قلب رأکتور اراک با بتن پر گردد، آنگاه شرایط به گونه ای تغییر می کند، که محمد جواد ظریف وزیر خارجه ایران، برازنده دریافت صدها سکه و مدال شجاعت می شود! و از تندیس او بجای تندیس شهید شهریاری رونمایی می گردد، و دولت لیبرال و غربزده کشورمان با یک اقدام پرپاگاندای تبلیغاتی، مراسم جشن و پایکوبی در دانشگاهها به راه می اندازد و عده ای از مردم و دانشجویان، بدون اطلاع از ابعاد خسارت بار برجام، در مراسم جشن و پایکوبی "خر برفت و خر برفت" کف و صوت هورا می کشند! و لذا حق با روزنامه اسرائیلی است که بنویسد: "موضوعات مهم برای ایرانیان حضور در کنسرت ها و شرکت زنان در رخدادهای ورزشی است."

وقتی که زرادخانه کشورهای مرتجع عربی، مملو از سلاحهای پیشرفته و مخرب می شود و با اسرائیل و آمریکا برای براندازی نظام اسلامی ایران، هم پیمان می شوند و جبهه واحدی تشکیل می دهند، خیانت بزرگی است که  در چنین شرایط بحرانی رئیس جمهور کشورمان به توانمندی موشکی کشور حمله کند! و همزمان با سخنان رئیس جمهور آمریکا و فرانسه بر علیه توانمندی موشکی ایران، برخی روزنامه های داخلی! از مذاکره و معامله بر روی موشکهای استراتژیک کشورمان بنویسند و راهکاری مبنی بر واگذاری مذاکره در خصوص موشکها را به جناب جواد ظریف ارائه دهند! پس در چنین شرایطی پدر موشکی کشورمان، شهید تهرانی مقدم از یادها می رود و زمینه برای خیانتی دیگر بر عیلع کشورمان مهیا می گردد و لذا حق با روزنامه صهیونیستی هاآرتص که بنویسد: "موضوعات مهم برای ایرانیان حضور در کنسرت ها و شرکت زنان در رخدادهای ورزشی است."

پس در شرایطی که ایران و ایرانی، شکست بر داعش و اربابان داعش یعنی، پیروزی بر جبهه استکبار آمریکا، اسرائیل، فرانسه، سعودی و انگلیس را جشن گرفته اند، چرا غربزده ها و لیبرالها، همنوا با دشمنان ایران، از معامله بر روی موشکهایمان سخن می گویند؟ چرا شرایط را بگونه ای تغییر می دهند، که تحلیل روزنامه صهیونیستی هاآرتص در مورد عده ای از ایرانیان به واقعیت نزدیک باشد؟!

در چنین شرایط سختی که ذائقه فرهنگی مردم، به سمت فرهنگ غرب تغییر اساسی داشته و دارد و زوزه دشمنان گرگ صفت و غربزدگان بی هویت وطنی، گوش هر ایرانی آزاده را می آزارد، پس جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی باید وارد میدان شده و با بهره گیری از استراتژی "فرمان آتش به اختیار"، شرایط را به نفع جبهه انقلاب اسلامی تغییر داده، و این شدنی است، زیرا امام خامنه ای فرمودند: "مِا می توانیم".

والسلام

به نام خدا و برای خدا

اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام

اگر از تاریخ غمبار گذشته ایران بپرسیم، و یا از آگاهان امر پرسیده شود، که کشورمان در چهار دهه انقلاب اسلامی، بیشتر از ناحیه کشورهای غربی آسیب دیده یا از غربزده های وطنی؟ قطعا کشورهای غربی بدون کمک غربزده های وابسته وطنی، هیچگاه امکان تسلط بر ایران و آسیب رساندن به کشورمان را نداشته اند و لذا غربزده های وطنی، بسیار خطرناک ترند!

در آغازین روز سفر وزیر خارجه انگلیس به ایران، آب از لب و لچه ی برخی روزنامه های غربزده آویزان شد و روزنامه جهان صنعت که مخل رشد و تولید و اقتصاد مقاومتی در کشورمان می باشد، برای اثبات سرسپردگی خود در روز ورود وزیر خارجه انگلیس به ایران، طی مقاله ای تحت عنوان "روابط بین الملل با گذشته زندگی نمی‌کند" می نویسد: «سفر وزیر خارجه بریتانیا به تهران مستقل از هر رابطه‌ای برای ایران و انگلیس یک گام جدیدی محسوب می‌شود بریتانیا برای ایران جایگاه مشخص و مهمی دارد هم به عنوان یکی از اعضای دائم شورای امنیت و هم اینکه یکی از اعضای گروه 1+5 است ... اگر همه این دلایل را کنار هم بگذاریم برای ایران قطعاً همکاری و نزدیکی با انگلستان منافع بسیاری دارد ... اکنون که خاورمیانه در آشوب به سرمی‌برد، ایران در کنار بریتانیا و بریتانیا در کنار ایران می‌توانند کمک شایانی کنند.»

اگر از نویسنده نابخرد و غربزده روزنامه جهان صنعت پرسیده شود؛ که انگلستان در کدام مقطع زمانی به نفع کشور ایران در شورای امنیت و یا برجام، عمل کرده؟! و یا مسلمانان یمنی با سلاح کدام کشور، به خاک و خون می غلطند؟ قطعا پاسخی جز سکوت و شرمساری نخواهد داشت، لذا غربزده های وطنی خطرناک تر و از خیانت به ایران غافل نبوده و نیستند! و اگر دانشمندان هسته ای کشورمان بدست انگلستان و اسرائیل به شهادت می رسند، قطعا غربزده های وطنی اسامی آنان را در خلال مذاکرات هسته ای سالهای 82 و 84 در اختیار کشورهای غربی گذاشته اند!

دکتر باقری عضو تیم مذاکره کننده هسته ای سابق کشورمان در خصوص نقش خیانت پیشگان غربزده، می گوید: «تنها سهم غربگرایان در فناوری هسته ای ایران، ساختن بهترین نوع بتن برای انهدام قلب راکتور آب سنگین اراک و پر کردن قلب تپنده ی هسته ای ایران با بتن است ... هر کسی که زمینه ساز اجرای سیاست ها و برنامه های خصمانه ی ترامپِ دیوانه علیه ملت ایران باشد، "دیوانه" است و اگر ادعای عقل کند، پس حتماً "مزدور دیوانه" است. از این رو کسانی که برای مذاکره ی موشکی نظریه پردازی کرده و یا بسترسازی می کنند، یا دیوانه هستند و یا مزدور دیوانه!»

دکتر فریدون عباسی رئیس سابق سازمان انرژِ هسته ای خطاب به وزارت خارجه و غربزدگان کشورمان می گوید: « حال نوبت پذیرائی از انگلیسی دیگری به نام بوریس جانسون(وزیر خرجه انگلیس) در ایران است بدون اینکه پرسیده شود با عمره رفتن شهید دکتر مسعود علیمحمدی چکار داشتید؟ چرا او را در مکه و مدینه تعقیب می کردید؟ چرا در مورد سایر افراد، جمع آوری اطلاعات داشتید و همان افراد توسط عوامل مزدور شما به شهادت رسیدند؟»

آری؛ دانشمند برجسته هسته ای کشورمان، شهید شهریاری بدون دریافت یک ریال سوخت 20 درصد را برای ادامه حیات رأکتور تهران، تولید نمود، اما هنر غربزده ها این بود که اورانیوم 20 درصد تولیدی را از بین ببرند و صدها سکه و مدال دریافت نمایند و در پایان قرار داد ذلیلانه برجام، تندیس جواد ظریف به جای دانشمند شهید هسته ای رونمایی و دولت غربزده و لیبرال ایران، کف و سوت ذلت نواختند!!!!!  

والسلام