به نام خدا و برای خدا
اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام
انتخابات ریاست جمهوری 96 با تخلفات گسترده ی حسن روحانی و کارگزاران دولت اعتدال به پایان رسید و مردم منتظر عمل او به تعهد 100 روزه چهار ساله دولت دوازدهم هستند! در حالی که جناب روحانی سرمست آن پیروزی متقلبانه است، دو تن از افراد شاخص مذاکرات هسته ای، که مفقود، فراری و جزء 4 نفر از جاسوسان تیم مذاکرات نیستند!، زیرآب برجام را زدند! جواد ظریف وزیر خارجه، در نیویورک می گوید: "ترامپ نه فقط روح، بلکه جسم برجام را نیز نقض کرده!" و ظریف در توئیت دستوری خود، خطاب به مسئولین آمریکائی می نویسد: "آمریکا موظف است مسیر خود را تغییر دهد و به تعهدات خود عمل کند." و صالحی هم، دست التجاء به درگاه خدا بلند کرده و می گوید: "انشاء الله ترامپ برجام را پاره کند، تا بفهمیم به کجا خواهیم رسید!"
یحتمل، پاسخ ترامپ به این دو بزرگوار این است: زِکـــــــــــــــییییییییی!!!!!
آقای ظریف در مصاحبه ای ضمن تهدید آمریکا به خروج از برجام می گوید: «اگر نقص عمده ای حادث شود که در برجام به آن ناکارایی قابل توجه اطلاق می شود، آنگاه ایران گزینه های دیگر در دسترس دارد، از جمله بیرون آمدن از توافق(هسته ای) است.» سخنرانیها، مصاحبه ها و توئیتهای آقای ظریف در نیویورک، باعث سوالات متعددی از این قبیل شده است! :
*نقض عمده برجام یعنی چه؟
*آیا تحریمهای پی در پی، شرکتها و مقامات کشورمان توسط آمریکا، نقض عمده برجام هست یا خیر؟
*تنها رئیس جمهور آمریکا در حد اختیارات خود، موظف به رعایت مفاد برجام است و مجلس سنا و کنگره، وزارت خزانه داری و ایالتهای آمریکا، برای تصویب تحریمهای جدید بر علیه ایران، محدودیتی ندارند! و لذا آیا اقدام آنها نقض برجام است؟!
*آقای ظریف در آمریکا به صراحت اعلام نمود:"ترامپ نه فقط روح، بلکه جسم برجام را نیز نقض کرده!" پس؛ ترامپ کدام قسمت از جسم برجام را نقض کرده؟ و آیا نقض عمده محسوب می شود، یا خیر؟!
*آقای ظریف در مصاحبه خود در نیویورک می گوید: « این توافق(برجام) مبتنی بر اعتماد نیست. عدم اعتماد را میتوان در جمله جمله و بند به بند این توافق مشاهده کرد. این مسئلهای متقابل است.»
جناب ظریف بخوبی بیاد دارند، که در خلال مذاکرات هسته ای بارها حسن روحانی اعلان کرد؛ به مذاکرات هسته ای خوشبینم! و شما هم مدتی قبل در جمع اعضاء کمیسیون امنیت ملی مجلس، اعتراف کردید، که نباید به قول شفاهی وزیر خارجه وقت آمریکا جان کری اعتماد می کردید!، پس چرا در مصاحبه اخیرتان می گوید؛ "عدم اعتماد در جمله، جمله برجام مشاهده می شود"؟! آیا از خشم و غضب رئیس جمهور لیبرالمان نمی ترسید؟ آیا تاریخ مصرف آقای ظزیف در برجام هسته ای به پایان رسیده و در کابینه آینده حاج حسن، جائی برای او اختصاص نداده اند؟!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام
حسن و حسین سُرخه ای(روحانی و فریدون) خیلی بلا و کاربلدنند، زیرا در طرفة العینی وثیقه ی آزادی حسین سرخه ای را از 50 میلیارد تومان به 35 میلیارد تومان کاهش و از تخفیف 15 ملیارد توامانی برحوردار شده و نگذاشتن تا برای شب دوم در زندان بماند و لذا قاضی پرونده با 35 میلیارد تومان وثیقه، موافقت و حسین فریدون از بیمارستان راهی منزل شد.
راستی چرا متخلفان بزرگ اشرافی تحمل زندان را نداشته و همچون کودکان، خود را به بیماری زده! و راهی بیمارستان می شوند! و همزمان، متخلف دیگر، (علی ربیعی، معروف به عباد!) که در پرونده قتلهای زنجیره ای، مرتکب جنایتهای بی شماری شده، به ملاقات حسین فریدون می رود؟! یحتمل به نمایندگی از هیئت دولت!
ملت خوبم کشورم دریافته اند که نظام اسلامی آنقدر مظلوم است، که حسین فریدون با تخلفات گسترده، بعنوان نماینده ویژه برادرش، حسن روحانی در مذاکرات هسته ای با آمریکائیها در کنار ظریف می نشیند! لذا وقتی حسین فریدون در داخل کشور به حقوق ملت ایران تعرض نموده، آیا از حقوق کشور و ملت در برابر آمریکائیها، دفاع خواهد کرد؟! تصاویر منتشر شده از حسین فریدون در مذاکرات هسته ای و نتیجه برجام، گویای خیانت این جماعت به کشور است!
در کشور کره جنوبی، یکی از بستگان رئیس جمهور سوء استفاده ناچیزی از بیت المال داشت، که ملت کره رئیس جمهور را از صندلی به زیر کشیدند و لذا حسن روحانی بخاطر تخلفات خود و برادرش حسین فریدون، قبل از روز تحلیف دوره دوازدهم ریاست جمهوری، استعفاء داده و بیش از این ملت ایران را شرمسار جامعه جهانی ننماید.
نویسنده وبلاگ "وزنه سیاسی" به سهم خود، از اقدام ریاست محترم قوه قضائیه و قاضی پرونده، به جهت شکستن شاخ لیبرالها و زندانی کردن حسین فریدون، تشکر می نماید و امیدوارم سیر رسیدگی به پرونده این متخلف بزرگ، از نفوذ برادرش(حسن روحانی) در امان مانده، تا نظام اسلامی به ملت و جهان ثابت نماید که گردن کلفتهای لیبرال و اشرافی در برابر اجرای عدالت، از مصونیت قضائی برخوردار نیستند.
والسلام
به نام خدا و برای خدا
اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام
انتظار بود که قوه قضائیه مقهور تهدیدات حسن روحانی در خصوص دستگیری حسین فریدون(برادر رئیس حمهور) قبل از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری 96 نمی شد، زیرا تأخیر در دستگیری این جرثمه فساد، نشستن نامشروع حسن روحانی بر صندلی قدرت را بدنبال داشته است و لذا برای دنیا طلبان اشرافی لیبرال، تسلط بر قدرت، آنقدر مهم است، که حاضرند نظام اسلامی را به جنگ تهدید نمایند!
جرائم قابل توجه و غیر انکار حسین فریدون، برادرش حسن را مجبور به گردن نهادن به قانون کرد، البته دایره تخلفات این حسن و حسین سُرخه ای(شهر سرخه محل تولد آنها) بسیار پیچیده است و اکثر مردم از تخلفات آنان بی خبر بوده و متأسفانه نهادهای امنیتی و قضائی هم چشم خود را بر این تخلفات بستند و امروز ایران به مصیبت این دو سُرخه ای گرفتار گردیده است.
اگر ملت ایران می دانستند، که محمد روحانی فرزند حسن روحانی بدلائل نامعلوم با اسلحه پدر کشته شده و پدر هم که حقوقدان! است، بدون رعایت تشریفات قانونی(مراجعه به پزشک قانونی)، صرفا با هماهنگی حسن خمینی، فرزندش محمد را مخفیانه در جوار مرقد امام، شبانه دفن کرده، آنگاه هیچ فرد عاقلی به حاج حسن رأی نمی داد و اگر قبل از انتخابات 96 قوه قضائیه بر اساس قانون حسین فریدون را دستگیر می کرد، باز هم هیچ عاقلی به حسن روحانی رأی نمی داد!
عدم اجراء بموقع قانون توسط قوه قضائیه، خسارت جبران ناپذیری را بر نظام اسلامی و مردم تحمیل کرد، زیرا تأخیر قوه قضائیه در دستگیری حسین فریدون، موجب تسلط لیبرالهای غربزده ی اشرافی، بر قوه مجریه شد! لیبرالهای که در اوج دشمنیِ دشمنان، طنین انداز سخنان آمریکائیها در کشور شده و سخنان شیطان بزرگ را بر علیه اقتدار ایران تکرار می کنند! لذا تأخیر قوه قضائیه در اجراء به موقع قانون، موجب سرگردانی و تصمیم نادرست ملت در انتخابات 96 گردید، که جبران آن خون دلها می طلبد.
به هر صورت، دستگیری حسین فریدون، کام ملت ایران را در اجراء عدالت، شیرین کرد، هر چند که ممکن است شاهد سخنان افراطی از سوی برادرش رئیس جمهور باشیم!
راستی چرا قوه قضائیه حسین فریدون را بازداشت موقت نکرده، تا از اعمال فشار حسن روحانی بر آن قوه کاسته شود و راه رهای فریدون، برای مدتی مسدود گردد؟
والسلام
به نام خدا و برای خدا
اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام
در سالگرد امضاء برجام، روزنامه های زنجیره ای سکوت کرده! و تیتر اولشان به موفقیت برجام اختصاص پیدا نکرد! و از رفتن تحریمها ننوشتند!، حتی مدال داران برجام! مانند عراقچی و تخت روانچی و بعیدی نژاد ... و بخصوص 4 نفر از جاسوسان برجام، که از دست رئیس جمهور مدال گرفتند!، از انظار عمومی فراری شدند! و تنها جواد ظریف، در آمریکا و دور از چشم حسن روحانی و راحت از شرّ برادر متخلف رئیس جمهور (حسین فریدون)، زبانش در نیویورک باز و با سه جمله تاریخی، آبروی حسن روحانی را به باد داد و گفت: 1-«آمریکا مانع منفعت بردن ایران از برجام شده است» 2- «امریکا به روح برجام عمل نمیکند» 3- «امریکا در نازلترین سطح ممکن به برجام پایبند بوده است.»
از عجایب است، وقتی غربگرایان و غربزده های کشورمان از وطن مادری خود دور می شوند و به خاستگاه اندیشه خود، یعنی آمریکا و اروپا می رسند، زبانشان گویا و کم کم همچون کودکانی که در آغاز سخن گفتن، قرار دارند، به برخی از واقعیات برجام اشاره می کنند، همانگونه که رئیس بانک مرکزی کشورمان در واشنگتن، "به منفعت هیچ ایران از برجام" اعتراف نمود، جناب ظریف هم در نیویورک، -در محل زندگی چندین ساله خود و اهل و عیال- از نقض برجام توسط آمریکا و "منفعت هیچ ایران از برجام" سخن راند!
البته نباید از حق گذشت، عیار جوانمردی جواد ظریف، بیش از حسن روحانی است، زیرا ظریف، بابت عبور از خطوط قرمز ترسیمی در مذاکرات هسته ای، از رهبری عذرخواهی نمود و در کمیسیون امنیت ملی مجلس، از اینکه به سخنان جان کری اعتماد کرده، اعتراف کرد، اما حسن روحانی همچنان برجام را از طرف خدا و آفتاب تابان می داند و خجالت هم نمی کشد!
آنچه ذائقه تلخ ملت ایران را سالروز برجام، به شیرینی مبدل کرد، خبر مسرت بخش سخنگوی قوه قضائیه، مبنی بر معرفی حسین فریدون(برادر رئیس جمهور) به زندان بود. لذا با توجه به خبر زندانی شدن حسین فریدون، دو راه در پیش روی حسن روحانی است 1-استعفاء از ریاست جمهوری 2-منزل اشرافی خود را بعنوان وثیقه جهت آزادی برادرش از زندان، به قوه قضائیه معرفی نماید!
حقیر بر این باورم، اگر حسن روحانی وجدانی بیدار داشت، بعد از روانه شدن برادرش به زندان و اعترافات تکان دهنده جواد ظریف، باید بخاطر این مصیبتها دق می کرد! اما در فرهنگ لیبرالهای غربزده، دفاع از استقلال و منافع کشور و زندانی شدن برادر، بی معنی است!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام
وقتی به همدیگر می رسیم بعد از سلام ، می پرسیم؛ چـــــــــــه خــــــــــــــــبر؟ و منتظر می شویم، تا خبر و رویداد جدیدی را بشنویم، اما ممکن است از خبر مهمی غافل باشیم! خبری که جبهه کفر را بشدت نگران کرده است. اقدامات پر شتاب آمریکا و شکل گیری ائتلاف کشورهای مرتجع عرب و وحدت با اسرائیل و شکست سنگین تروریستهای مورد حمایت آنها در حلب و موصل در یک طرف و شکل گیری جبهه حق در منطقه، از سوریه ، لبنان، عراق، یمن، افغانستان، پاکستان و بحرین در طرف دیگر، گویای خبر مهمی است که بشدت جبهه کفر را عصبانی کرده است.
این روزها حضور قدرتمند مستشاران ایرانی در کنار رزمندگان جبهه مقاومت، سردمداران رژیم صهیونیستی و آمریکا را به وحشت انداخته، گویا، لشکریان حضرت بقیة الله اعظم، منتظر ظهور آخرین حجت خدا بر روی زمینند. و لذا درندگان صهیونیسم در مجلسین آمریکا، به مقابله با جبهه حق و در رأس آن ایران برآمده و هر روز تحریم جدیدی بر علیه نظام اسلامی ایران به تصویب می رسانند. لیبرمن، وزیر جنگ اسرائیل هم به خشم آمده و می گوید: «ما موافق تلاشها برای آرام کردن وضعیت در تمام اراضی سوریه هستیم ... ایران امروز کل سوریه از جمله جنوب را به "سرپُل"، علیه اسرائیل تبدیل کرده، ما آماده تسلیم در برابر این موضوع نیستیم.»
«رابرت فورد» آخرین سفیر آمریکا در سوزیه می گوید: «اشتباه کردیم ... هلال ایران در شرق سوریه شکست نخواهد خورد و همانطور که آمریکا مجبور شد از لبنان و عراق خارج شود، مجبور میشود از سوریه هم خارج شود.»
همسر شهید سید علی اندرزگو به خاطره ی عجیبی از آن شهید اشاره می کند و می گوید: «چند ماه قبل از شهادتش در خانه نشسته بودیم. سید علی(اندرزگو) یک ذغال گداخته را از روی قلیان برداشت و کف دستش گرفت. من شگفت زده پرسیدم؛ "سید دستت نمی سوزد"؟ سید لبخندی زد و گفت: «این که هیچ، بدن من به آتش جهنم هم حرام است. بعد سید علی گفت: بزودی پهلوی می رود و انقلاب پیروز خواهد شد. دو سال بعد از پیروزی، شخصی رئیس جمهور خواهد شد که نامش «سید علی» است. از آنروز به بعد منتظر ظهور حضرت ولی عصر عج باشید.» بعد گفت: "دینداری در آن دوران مثل نگه داشتن این ذغال گداخته در دست است."
همسر شهید گفت من پرسیدم: سیدعلی! منظورتان این است که خودتان رئیس جمهور می شوید؟ سید پاسخ داد: "خیر، من آنروز نیستم." بعد ذغال را آرام برگرداند و روی قلیان گذاشت... همسر شهید گفت: دست از سیدعلی نکشید.
چه زیبا است که حاج صادق آهنگران با نوای دلنشین آن روزهای دفاع مقدس، یک بار دیگر بخواند:
ای لشکر صاحب زمان آماده باش آماده باش / بهر نبردی بی امان آماده باش آماده باش
...
والسلام
به نام خدا و برای خدا
اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام
تقدیم بر آنانی که با فرمان حضرت روح الله سر بر آستان دوست نهاده و در محضر الهی "عندربهم یرزقون" گشتند.
یکی از سخت ترین مراحل جنگ تحمیلی در سال 65 رقم خورد، که علی رغم شکست در عملیات کربلای 4 ولی با انجام عملیات موفق کربلای 5 در پشت دیوارهای بصره، موازنه قدرت به نفع جمهوری اسلامی شد و لذا زورمداران جهانی چاره ای بجز پایان جنگ ندیدند و قطعنامه 598 را در شورای امنیت سازمان ملل، مبنی بر آتش بس فوری، عقب نشینی به مرزهای بین المللی و استقرار تیم نظارت بین المللی را در مرزهای دو کشور بتصویب رساندند.
پذیرش قطعنامه، استراتژی حضرت روح الله مبنی بر جنگ، جنگ تا رفع فتنه را تأمین نمی کرد، هر چند که سیاسیونی همچون مرحوم هاشمی رفسنجانی، میرحسین موسوی، باند نیورکیها و حسن روحانی که در آن زمان هاشمی او را به دروغ دکتر خطاب می کرد، با ختم جنگ موافق بودند، لذا ایران با شروطی حاضر به پذیرش قطعنامه 598 شد.
استکبار جهانی به رهبری آمریکا که در تجهیز رژیم بعثی عراق سنگ تمام گذاشته بود، در سال 66 خود بصورت مستقیم وارد جنگ شد و جنایات بی شماری را بر علیه کشورمان از جمله ساقط کردن هواپیمای مسافربری، انهدام سکوهای نفتی و ناوچه جنگی ایران را مرتکب گردید و در همین شرایط مثلث سه گانه داخلی "ما نمی توانیم" در کنار فشارهای جهانی برای پایان دادن به جنگ فعال شده و منافقانه عرصه را بر فرمانده کل قوا تنگ کرده و در نهایت در 27 تیر 67 جام زهر تلخ قطعنامه را به امام مسلمین نوشاندند.
متأسفانه در روزهای پایانی سال 66 مسئولین جنگ، بدون تدبیر، اکثر نیروهای رزمنده را برای انجام عملیات والفجر 10 به شمال غرب کشور اعزام کردند! و دشمن بعثی، جبهه های جنوب را بی دفاع دید و در عملیاتی برق آسا، فاو، شلمچه، جزایر مجنون را بازپس گرفت و خطوط مرزی ایران را درنوردید و بیم سقوط اهواز و خرمشهر در سال 67 جدی شد. در شرایطی که به فرمانده کل قوا، جام زهر تلخ قطعنامه را نوشانده بودند، آن یگانه ابرمرد زمان، فرمان گسیل رزمندگان را به جبهه ها صادر نمود و بلافاصله لبیبک گویان همیشگی خمینی، راهی جبهه های جنوب کشور شده و در مدت کوتاهی بیش از 700 دستگاه ماشین جنگی دشمن را منهدم و نیروهای بعثی عراق را تا پشت مرزهای بین المللی به عقب راندند، که موجب آرامش حضرت روح الله شد.
سید احمد خمینی از قول امام در این رابطه می گوید: پس از پذیرش قطعنامه 598 و حمله مجدد عراق به ایران و اعزام خیل بی شمار نیروهای مردمی به جبهه، امام فرمودند: "اگر می دانستم مردم اینگونه به جبهه می آیند، قطعنامه را قبول نمی کردم."
حاج عیسی خادم امام در خصوص اثر قبول قطعنمامه می گوید: "امام تا دو روز بعد از پذیرش قطعنامه چیزی نخورد و وقتی بعد از دو روز وارد اتاق شدم، امام مرا بغل گرفت و یک ساعت گریه کرد و گفت: «حاج عیسی شهدا به مقامی که بخواهند می رسند؛ جانبازان اجرشان را می گیرند؛ اسرا هم برمی گردند؛ اما من چه کار کنم؟»
مردم خوب ایران، بخصوص جوانان غیرتمند کشورمان، باید بدانند که مثلث سه گانه "ما نمی توانیم"، با چه ترفندی فرمانده کل قوا را به نوشیدن جام زهر قطعنامه راضی نمودند! آنان منافقانه به خمینی کبیر گفتند:1- مردم از جنگ خسته شده و بسیجیها به جبهه نمی روند! 2-خزانه خالی است و پشتیبانی از جنگ مقدور نیست! 3- امکان خرید تجهیزات جنگی وجود ندارد! آری همان جریان خسته از جهاد دیروز، که جام زهر تلخ قطعنامه را به امام نوشاندند، امروز جریان دنیازدگان و اشرافیت لیبرال را تشکیل داده و طراح برجامهای مختلف، برای نوشاندن جام زهر به ولی فقیه زمان هستند!
آری؛ مرحوم هاشمی رفسنجانی در خاطراتش به معرفی مخالفین جنگ اشاراتی دارد، که مجمع عقلا در مجلس شورای اسلامی با مدیریت حسن روحانی(رئیس جمهور فعلی و فرمانده پدافند هوائی دوران جمگ)، برای پایان دادن به جنگ تشکیل شده بود، که حسن روحانی با نهیب امام، مجبور به تعطیل کردن مجمع عقلا! شد! هر چند که حسن روحانی در سال 65 به پاریس رفته و در جلسه ای مخفیانه، برای فشار به حضرت روح الله با طرفهای آمریکائی، که بعدا معلوم شد، مشاور نخست وزیر وقت اسرائیل، آقای آمیرام نیر، شرکت کرده است!(قابل مشاهده در وبلاگ وزنه سیاسی)
در قبول قطعنامه 598 ، نقش برخی از افراد برجسته بود، 1-میرحسین موسوی نخست وزیر، که با نامه روغنی زنجانی، از خالی بودن خزانه کشور خبر داده بود! باند نیورکیها با مدیریت محمد جعفر محلاتی نماینده ایران در سازمان ملل، که بعدها به امریکا پناهنده شد و سیروس ناصری(ساکن آمریکا) و جواد ظریف 2-فرمانده وقت سپاه با اشتباه ارسال نامه به مرحوم هاشمی رفسنجانی که درخواست تجهیزات جنگی کرده بود 3-جمع بندی خزانه خالی و درخواستهای ارتش و سپاه و عدم آمادگی بسیجیان برای رفتن به جبهه، توسط مرحوم هاشمی رفسنجانی و تقدیم به حضرت امام که "ما نمی توانیم" و باید جام زهر تلخ قبول قطعنامه را بنوشید!
حقیر که در ساعات پایانی عملیات کربلای 4 به منطقه عمومی شلمچه رسیدم، در عملیات کربلای 5 دچار جراحات شدیدی گردیدم و لذا بهبودی و درمان بخشهای آسیب دیده ی بدنم، تا نیمه اول اسفند 66 بطول انجامید و پس از بهبودی نسبی در روزهای پایان سال 66 در جبهه فاو مستقر شدم و با تلخ کامی شاهد عقب نشینی از آن منطقه استراتژیک بودم و پس از آن تلخی عقب نشینی های پی در پی از شلمچه و جزایر مجنون و ... همچنان کامم را تلخ نگه داشته است و حضور در شمال غرب کشور و منطقه حلبچه عراق هم پاسخگوی تلخ کامی عقب نشینی از جبهه های جنوب نبود، هر چند که از منطقه شمال غرب هم بدون درگیری به عقب آمدیم. تلخی جام زهر قبول قطعنامه 598 کام همه رزمندگان را هم تلخ کرد و با گریه و تلخ کامی، خطوط مقدم جبهه ها را ترک کردند.
پایان بخش این وجیزه، بخشی از پیام امام در خصوص قبول قطعنامه 598 است که تقدیم می دارم:« ... قبول این مسئله(قبول قطعنامه) برای من، از زهر کشنده تر است؛ ولی راضی به رضای خدایم و برای رضایت او، این جرعه را نوشیدم. در شرایط کنونی، آن چه موجب این امر شد، تکلیف الهیام بود. شما میدانید که من با شما پیمان بسته بودم که تا آخرین قطره خون و آخرین نفس بجنگم؛ اما تصمیم امروز، فقط برای تشخیص مصلحت بود و تنها به امید رحمت و رضای او، از هر آن چه گفتم، گذشته و اگر آبرویی داشتم، با خدا معامله کرده ام»
والسلام
به نام خدا و برای خدا
اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام
محمد جواد ظریف که به آمریکا سفر کرده در بدو ورود به نیویورک، در سالروز تولد موجود ناقص الخلقه برجام به خبرنگاران گفت: «متاسفانه آمریکا ضمن اینکه حداقل ماندگاری را در این توافق داشته است، ولی با اجازه ندادن به ایران در بهره بردن از منافع کامل این توافق در عمل کردن به روح این توافق شکست خورده است.»
آقای ظریف در سرزمین کدخدا، با سفارش حسن روحانی، رسم دیپلماسی ذلیلانه را حفظ کرده تا رئیس جمهور آمریکا را نگران نکند و لذا می گوید: «آمریکا در عمل کردن به روح برجام شکست خورده است.»
مضحک تر از این جمله ظریف، از زبان کدام دیپلمات آزاده ای بیان می شود، که وقتی بر اساس برجام، ظرفیت غنی سازی ایران، از 20 درصد به 3/5 درصد کاهش پیدا کرده، آنگاه ظریف بگوید: «آمریکا در عمل کردن به روح برجام شکست خورده است.»
با امضاء برجام، تعداد سانتریفیوژها در نطنز و فردو را از 19000 به 5064 عدد کاهش داده ولی جواد ظریف می گوید: «آمریکا در عمل کردن به روح برجام شکست خورده است.»
با امضاء حسن روحانی و ظریف، قلب راکتور اراک، با بتن پر شد و برای همیشه از کار افتاد، پس چرا ظریف می گوید: «آمریکا در عمل کردن به روح برجام شکست خورده است.»؟!!!!
با اجراء برجام، اورانیم غنی شده 20 درصد، بدست دولت بی کفایت و لیبرال حسن روحانی اکسید و قریب 7 تن اورانیوم غنی شده 3/5 درصد از کشور خارج شد، آنگاه ظریف می گوید: «آمریکا در عمل کردن به روح برجام شکست خورده است.»
با اجراء برجام، بازرسی های فرا پرروتکلی از کشورمان صورت می گیرد، پرتاب موشک بالستیک ممنوع شده و صنعت فضائی کشور از رده خارج گردید، آنگاه جواد ظریف می گوید: «آمریکا در عمل کردن به روح برجام شکست خورده است.»
در مقابل نابودی تأسیسات هسته ای ایران، کدام خسارت، موجب شکست آمریکا در برجام شده که ظریف می گوید: «آمریکا در عمل کردن به روح برجام شکست خورده است.»
با اجراء برجام در ایران، آیا آمریکا اجازه لغو تحریمها و اجراء مبادلات بانکی و عودت دلارهای بلوکه شده نفتی ایران را صادر کرده؟ تا جواد ظریف بگوید: «آمریکا در عمل کردن به روح برجام شکست خورده است.»
آیا برجام، جلوی آمریکا را در تصویب تحریمهای جدید و مصادره اموال و املاک ایران در آمریکا را گرفته، تا جواد ظریف بگوید: «آمریکا در عمل کردن به روح برجام شکست خورده است.»
آیا برجام رکود اقتصادی را برطرف کرده، اشتغال و چرخ تولید را فعال نموده، تحریمها را لغو و سرمایه گذاری خارجی را به داخل کشور آورده است؟، حال که پاسخ منفی است، چرا ظریف با این ادعای کذب، در فکر فریب ملت ایران است!
باید از امیرکبیر قلابی(جواد ظریف) پرسید؛ اگر آمریکا در برجام شکست خورده، پس چرا حسن روحانی در سالروز (23تیر96) تولد موجود ناقص الخلقه برجام، از جوانان، برای رقص و پایگوبی در کف خیابانها دعوت نکرده و معرکه ی برنامه زنده تلویزیونی برای فریب ملت برگزار ننموده است؟!!!!!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام
در عملکرد و سخنان غیر عقلانی حسن روحانی، هیچ منطق سیاسی و اقتصادی برای رسیدن به افق 1404 ، مبنی بر پیشرفت ایران قدرتمند، حاکم نیست، زیرا او بیش از 3 سال کشور را برای رسیدن به توافق هسته ای با 5+1 معطل کرد و پس از توافق نهائی که به برجام ختم شد، بلافاصله عوامل نفوذی شیطان بزرگ، بدون توجه به نامه مقام معظم رهبری به رئیس جمهور، برجام را بفوریت اجراء و کشور را با بدعهدی آمریکا روبرو کردند.
پس از باخت حسن روحانی در قمار برجام، پرده دوم جریان فراماسونر در 4 سال دولت دوازدهم، نجات موجود ناقص الخلقه برجام، است، لذا وضعیت امروز حسن روحانی در برجام، شبیه به فرد در حال غرق است، که برای نجات خود به هر ریسمانی آویزان و هر ذلتی را می پذیرد، یک روز قرارداد FATF را امضاء می کند، روز دیگر از سند ننگین2030 رونمائی می کند، فردا روزی قرارداد ننگین نفتی معروف به IPCرا با توتال امضاء می کند و همه این جنایتها بر علیه کشور، برای نجات برجام و رضایت جبهه استکباری صورت گرفته است!
ملت خوب کشورم، بخوبی می دانند، که رویکرد و اهداف لیبرالها در خدمت به زورمداران است، حتی مرحوم هاشمی رفسنجانی، برای پیشبرد اهداف دولت خود، دزدی مدیران و پیمانکاران را مشروع می دانست و لذا اگر حسن روحانی با شرکت بدنام توتال، قرارداد عصر قاجاریIPC منعقد می کند، دقیقا در راستای تفکر لیبرالی آنها است، زیرا هیچ عقل سالمی با شرکتی که در قبل به او خیانت کرده، مجددا دست دوستی، آنهم با پذیرش ذلت بیشتر دراز نمی کند!، تا مردم کشور خود را بفریبد و بگوید: برجام رشته تحریمها را گسست و اشتغال، آبدانی، آب آشامیدنی و عبور از رکود را به ارمغان آورده است!
اگر تحریمهای پی در پی آمریکا، مجال فعالیت و اجراء قرارداد توتال با ایران را فراهم نماید! و توتال هم به تعهدات خود عمل نماید!، آنگاه باید شاهد باشیم، حسن روحانی همانطور که گفت: "بــرجــام را خدا آورد!" باز بگوید؛ "توتال را هم خدا بر ما نازل کرد!" همانطور که گفت: "مردم باید به شکرانه بــرجــام بپردازند"، باز بگوید: "مردم بر آستان شرکت توتال سجده نمایند"، زیرا قبله گاه لیبرالیسم در ایران، به فاضلاب غرب وصل است و حسن روحانی هم ثابت کرده که یک لیبرال است.
ظاهرا خیرات در منطق لیبرالها، میادین نفتی کشور است، زیرا حاج حسن روحانی بجای اهداء خیرات(خرما) و فاتحه برای شادی روح مرحوم هاشمی رفسنجانی، میادین نفتی کشور را بعنوان خیرات به شرکت توتال اهداء کرده است!!!!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام
1-گفتار و کردار آقای حسن روحانی در تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری 96 و بعد از آن، بسیار شبیهه اعمال و رفتار جریان فراماسونری در صده های اخیر است. بررسی گفتار عادی و گاها محرمانه ی رئیس جمهور، بر خلاف سوگند او در مجلس شورای اسلامی، است. ارسال برخی سیگنالهای ضد امنیت ملی در مناظره های زنده تلویزیونی و سخنرانیهای بعد از انتخابات، امید بیگانگان و اپوزیسیون داخل و خارج را برای تغییر نظام جمهوری اسلامی دو چندن کرد.
2-معمولا در 200 سال گذشته اکثر کسانی که برای تحصیل به انگلستان رفته اند با جریان فراماسونر ارتباط برقرار کرده و پس از مراجعت به کشور کاملا در خدمت اهداف آن جریان صهیونیستی بوده اند و لذا حسن روحانی هم در 35 سال گذشته گاهی در مدار انقلاب حرکت کرده و در مقابل اوباش فتنه 78 ایستاده و گاهی همانند یک ضدانقلاب و فراماسونر، نظام اسلامی را به 38 سال زندان و اعدام متهم نموده!!! یک روز خواستار اعدام نیروهای فداکار ارتش در نماز جمعه می شود(سال59) و روز دیگر همزمان با آمریکا و اسرائیل، علیه قدرت موشکی کشور سخن می گوید!
3-اقدامات حسن روحانی، آنقدر برای کدخدا(آمریکا) لذت بخش بوده، که خانمهیلاری کلینتون وزیر اسبق خارجه آمریکا در کتاب خاطراتش می نویسد: «دوران احمدی نژاد، دوران شگفتی تکنولوژی ایران بود، ترس آن می رفت ایران وارد اَبَر قدرت های تکنولوژی دنیا شود، باید کاری می کردیم که دولتی سر کار بیاید که طرف ما باشد. روحانی چراغ سبز را به ما داد و ما وارد میدان شدیم و الان افتخار می کنیم بدون شلیک یک گوله تمام پیشرفت های ایران را نابود کردیم و ایران را به اول انقلاب برگرداندیم!!»
4-حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری96 نظام اسلامی را به 38 سال زندان و اعدام متهم کرد، لذا مریم رجوی سردسته منافقین به وجد آمده و در همایش اخیرشان در پاریس، می گوید: «در انتخاباتی که گذشت توانستیم شعارها را از "رأی من کو" به "نه شیاد نه جلاد" تغییر دهیم، تا جائی که ولی فقیه اعلام کرد جای "جلاد و شهید" عوض نشود و این یعنی پیروز ما!»
5-«ری تکیه» عضو ارشد اندیشکده «شورای روابط خارجی آمریکا به ترامپ گفته بود: « وضعیت ایران مانند شوروی قبل از فروپاشی است و واشنگتن باید این روند را حمایت و تسریع کند. زمان آن فرا رسیده که برای فروپاشی سیاسی ایران آماده شویم»
6-اقدامات حسن روحانی در گفتار و عمل، بخصوص انعقاد چند قرارداد استعماری با برخی شرکتهای فرانسوی، بسیار مشکوک است و لذا در اوج قدرتمندی کشورمان که تا سال 1400 باید بعنوان قدرت برتر منطقه باشیم، در سخنانی ضدانقلابی و برخلاف امنیت ملی، می گوید: « قویترین کشور در منطقه نباید به عنوان هدف اول دنبال شود، منطقه قویتر باید مدنظر ما باشد نه اینکه در رقابتهای منطقهای یک کشور در منطقه بخواهد در برابر کشورهای دیگر منطقه قد علم کند و قدرت خود را به رخ بکشد و تفرقه و شکاف و اختلاف را بیشتر کند، ... باید به فکر منطقه قویتر باشیم. رقابتهای مخرب نابجا را کنار بگذاریم، جنگهای منطقهای را خاموش کنیم...»
والسلام
به نام خدا و برای خدا
اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام
حسن روحانی، در انتخابات ریاست جمهوری 96 با حربه کذب جنگ، رأی قابل توجهی از مردم ناراضی را مجددا به سبد رأی خود برگرداند. او در تبلیغات انتخاباتی، با تزویر سایه جنگ و 38 سال اعدام و زندان، ملت را ترساند! و لذا حسن روحانی، بخاطر تزویر و ایجاد رُعبُ و وحشت در کشور، برابر مواد 500 ، 502 ، 504 ، 508 ،510 ، 511 و 512 قانون تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده، مجرم است.
قرآن برای جلوگیری از گمراهی ملتها توسط افراد منافق و کذاب، در آیه ششم سوره حجرات به ما دستور داده که خبرهای آنها را نپذیریم و می فرماید: یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ جاءَکُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَیَّنُوا أَنْ تُصیبُوا قَوْماً بِجَهالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلی ما فَعَلْتُمْ نادِمینَ. ترجمه: ای کسانی که ایمان آورده اید، اگر فاسقی برای شما خبری آورد بررسی و تحقیق کنید تا مبادا گروهی را به نادانی آسیب رسانید ، آن گاه از کرده خود پشیمان گردید.
حال به چند خبر کذب حسن روحانی، که مجرمیت او را اثبات می کند، می پردازم:
*حسن روحانی، 18 اردیبهشت 1396 در همدان: «اردیبهشت 96 هم یکبار دیگر مردم ایران اعلام میکنند، آنهایی که در طول 38 سال فقط اعدام و زندان بلد بودند را قبول ندارند».
*حسن روحانی، 3 اردیبهشت 96 در قزوین:«آیا میخواهیم دو مرتبه تقابل با جهان آغاز شده و سایه شوم جنگ به کشور برگردد؟»
*حسن روحانی، 9 اردیبهشت 96 در یــزد: «مردم باید اعلام کنند ... که عزت کشور را میخواهند یا سایه شوم جنگ!»
باید توجه داشت؛ حسن روحانی، بر اساس اخبار کذب، مسیر رأی عقلانی مردم را به سوی ترس از اعدام و زندان و جنگ تغییر داد. لذا قوه قضائیه نباید چشم خود را بر روی اتهام به نظام اسلامی و کاندیداهای ملت ببندد. و مردم این روزها می پرسند؛ چرا قوه قضائیه به جرائم گسترده حسن روحانی و خاندانش رسیدگی نمی کند!
حضرت آیت الله آملی لاریجانی؛ مردم از برادر شما، علی آقای لاریجانی ناامیدند، زیرا او با حاج حسن بسته و لذا دیگ مجلس برای این ملت نمی جوشد، پس به تکلیف انقلابی خود، بر اساس تأکید رهبری در دیدار اخیرتان، عمل نمائید و بیش از این اجازه ندهید، جریان لیبرال-فراماسونر، انقلاب اسلامی را به یغما ببرد.
رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر خود با مسئولین قضائی کشور، ضمن اتمام حجت، فرمودند: «احیا و استیفای حقوق عامه و حمایت از آزادیهای مشروع مردم از وظایف مهم قوه قضاییه است و این قوه باید پرچمدار این موضوعات باشد و با مخالفان و معارضان حقوق عمومی در هر جایگاهی، مقابله کند.» فلذا حسن روحانی مجرم بوده و مردم منتظر بررسی تخلفات گسترده انتخاباتی او از سوی قوه قضائیه هستند.
والسلام
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
چرا مجرمین نفوذی در قدرت، محاکمه نمی شوند؟
آیا وقت محاکمه حسن روحانی نیست؟
سئوال خوب به تولید فکر خوب می انجامد
عاشورا چگونه رقم حورد؟
مخرج مشترک با دشمن، یعنی چه؟
بساط انفعال را از قوه قضائیه برچینید
اغتشاشگران از داعش بدتر و اصلاحطلبان از هر دو بدتر
جنگ جهانی شناختی و ترکیبی بر علیه ایران
غروب اغتشاشات در ایران و شکست جبهه استکبار
[عناوین آرشیوشده]