نام خدا و برای خدا
اخیرا یک وبلاگ نویس که ادعای "رو به آسمان" دارد، در خصوص پخش سریال "معراجی ها" تحت عنوان "عشق به فتنه در پس یک سریال" مطالبی را بر اساس وهم و خیال در فضای مجازی منتشر نموده و نوشته است: « واین سئوال مهمی را در اذهان ایجاد می کند که چرا نویسنده مدعی دفاع از ارزش ها و سیمای مدعی تر یک دروغ بزرگ را محور سریال خود قرار داده اند ؟مطلبی که علاوه بر دروغ بودن عیب بزرگتری که دارد آن است که تقابل دانشگاه با ارزش ها را نشان می دهد.»
نویسندگان و کارگردانان فیلمهای سینمائی، معمولا وقتی سوژه و یا موضوعی را مد نظر فیلم نامه خود قرار می دهند، ابعاد مختلف آن را که دارای نکات منفی و مثبت است در بخشهای مختلف یک سریال به تصویر می کشند و نتیجه گیری مثبت را در بخشهای پایانی فیلم و سریال قرار می دهند، حال نویسنده وبلاگ "رو به آسمان" با عینک حزبی و بدون مشاهده همه قسمتهای سریال فاخر "معراجی ها"، خود را به ناحق، در جایگاه داوری فیلم و سینما قرار داده و اقدام نویسنده متعهد و انقلابی کشور و صدا و سیمای نظام جمهوری اسلامی را محکوم نموده است .
جای تأسف است که نویسنده محترم مقاله "عشق به فتنه در پس یک سریال" که بر اساس وهم و خیال خود، که احتمالا در ایران زندگی نمی کند! و یا از اخبار و اتفاقات داخل کشور بی اطلاع است! و نمی داند! و یا نمی خواهد که بداند! که در زمان دولت اسبق در چند دانشگاه، چه ظلم بزرگی نسبت به شهداء والا مقام گمنام در زمان دفن آنان صورت گرفت؟!؟
نویسنده وبلاگ "رو به آسمان" بدون اینکه متوجه شود به فتنه سال 88 اعتراف نموده و نوشته است:« سئوالی که رییس صداو سیما به آن باید پاسخ دهد این است که در شرایطی که کشور وجامعه با پشت سر گذاشتن فتنه وجریان انحرافی اقتدار وارامش ومنطق خود رادر انتخابات ریاست جمهوری اخیر نشان داد.»
اینکه سران فتنه حتی از آوردن نام کلمه فتنه فرار می کنند، اما نویسنده وبلاگ "رو به آسمان"با صغری و کبری درست کردن به فتنه اعتراف می کند، خدا را شاکریم و لذا اگر کسی برای خود، شأنی قائل است که می تواند در فضای مجازی به تحلیل و بررسی مسائل مختلف بپردازد، اول باید علم آن را بیاموزد و سپس وارد آن عرصه شود تا سخن ناصواب ننویسد و قلم را با داخل کردن حق و باطل آلوده نکند!!!
نویسنده مقاله "عشق به فتنه در پس یک سریال" باید صبور می بود و فیلم سینمائی "معراجی ها" که در جشنواره فیلم فجر سال 92 معرفی گردید، پس از رؤیت تمام قسمتهای سریال به اظهار نظر منتقدانه می پرداخت، نه اینکه با دیدن تنها سه یا جهار قسمت سریال، خود را محق قضاوت از نوع افراطی آن بداند!
اگر همه مردم و کارشناسان موضوع فیلم و سریال با مشاهده بخش کمی از یک فیلم و سریال، که معمولا بخشهای اول آن نقاط منفی می باشد، به داوری بنشینند، حتما به ناصواب و غیر عادلانه قضاوت خواهند کرد و متأسفانه عمل نگارنده وبلاگ "رو به آسمان" همانند شخصی است که در مورد موضوعی که اطلاع دقیق و کاملی ندارد در نزد قاضی دادگاه حاضر می شود و نسبت به آن موضوع شهادت می دهد! و در صورت کذب بودن شهادت، چنین شاهدی در بعضی از جرائم محکوم به تازیانه، حبس و جزای نقدی می گردد.
مثال نویسنده وبلاگ "رو به آسمان" همانند شخص ادعا کننده نبوت است، که؛ « شخصی ادعای نبوت می کرد. او را پیش خلیفه بردند . خلیفه از او پرسید که: چه معجره ای داری ؟ گفت: "معجزه من آن است که در این زمان، هر چه در دل شما می گذرد را معلوم می کنم." خلیفه گفت: "در دل من چه می گذرد؟" شخص ادعا کننده گفت: "در دل شما می گذرد که من دروغ می گویم."
والسلام
بنام خدا و برای خدا
دیوید کامرون، نخست وزیر انگلستان پس از دیدار با رئیس جمهور کشورمان در سخنان گستاخانه خود، علیه کشورمان در مقر سازمان ملل گفت: « ایران باید فرصت داشته باشد تا نشان دهد، می تواند بخشی از راه حل منطقه (در مبارزه با داعش) باشد و نه بخشی از مشکل. صبح امروز من با رئیس جمهور روحانی دیدار کردم، ما اختلاف نظرهای شدیدی داریم. ایران از گروه های ترویستی حمایت میکند، برنامه هسته ای اش، رفتارش با مردمش، همه اینها باید تغییر کند.»
متآسفانه رئیس جمهور کشورمان که در حلقه مشاوران و معاونین افراطی گرفتار آمده، در اقدامی بی سابقه در مقر سازمان ملل متحد با نخست وزیر کشور انگلستان دیدار و گفتگو نمودند و جواب این خوشبینی افراطی به دشمنان را، پس از گذشت چند ساعت از این دیدار، کامرون نخست وزیر حامی تروریست انگلیس با الفاظی گستاخانه دادند و کشورمان را حامی تروریست معرفی نمودند.
سئوال اینجاست که بر اساس کدام تدبیر و عقلانیت با کشوری که در فتنه سال 88 علیه کشورمان فعالیت گسترده و براندازانه داشته و سفارتخانه اش در حال حاضر تعطیل می باشد، این ملاقات نابجا صورت گرفته است؟!؟
چرا عزت ایران اسلامی، فدای مصلحت اشخاص لیبرال منش و ترسو، در این ملاقات غیر منطقی و با اهداف جناحی می گردد؟!؟
چرا روشنفکران غربگرا از تاریخ مشروطیت و دیگ پلو سفارتخانه انگلیس، که انقلاب مشروطیت را به شکست کشاند، عبرت نمی گیرند؟!؟
جبهه استکبار و نفاق، برای هر اقدام ایران در صحنه بین الملل و داخلی، سناریوی از قبل مهیا نموده است. اگر اوباما در سخنرانی خود در سازمان ملل، علیه کشورمان موضع گیری تند و بی ادبانه همچون گذشته نداشتند، تیم سیاسی و البته بی تجربه، که اهداف حزبی و تصرف مجلس شورای اسلامی را در این سفر دنبال می نمایند، باید می فهمیدند، که تقسیم کار شده است. ولیکن با سهل انگاری و عدم مسئولیت پذیری همراهان رئیس جمهور، حرفهای تکرای و گستاخانه آمریکا را، این بار دیوید کامرون نخست وزیر انگلیس، این سگ دست آموز آمریکا، بعهده گرفته و علیه کشورمان مطرح کردند!!!
در دومین سفر رئیس جمهور به سازمان ملل متحد، دیگ پلوی انگلیس لب رئیس جمهور کشورمان را طوری سوزاند، که آقای دکتر روحانی لب فرو بسته و تاکنون هیچ اعتراضی ننمودند!!! و حاصل سفر اول دکتر روحانی به نیویورک هم شیر دال تقلبی اهدایی از سوی آمریکائیها بود !!!
غمگینانه باید گفت؛ که مسئولین سیاسی کشورمان، جهادی را که حضرت روح الله در پیام استقامت خود در تاریخ 30 تیر 1367 اعلام نمودند، باور نداشته و از آغاز دولت یازدهم، حل مشکلات کشور را صرفا از طریق کشورهای استکباری که دشمنی آنان نسبت به ملت ایران به اثبات رسیده، دنبال می نمایند. اگر مسئولین سیاسی کشور، این سخن امام را الگوی رفتاری خود قرار می دادند، در دام پیر استعمار انگلیس گرفتار نمی شدند و عزت جمهوری اسلامی را خدشه دار نمی کردند!!!
امام خمینی (ره) در خصوص اهداف بلند انقلاب اسلامی فرمودند:«امروز جنگ حق و باطل ، جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استکبار و جنگ پابرهنه ها و مرفهین بی درد شروع شده است … ما می گوئیم تا شرک و کفر هست مبارزه هست و تا مبارزه هست ما هستیم ….جنگ ما، جنگ اسلام است علیه تمام نابرابریهای دنیای سرمایه داری و کمونیزم، جنگ ما، جنگ پابرهنگی علیه خوشگذرانی های مرفهین و حاکمان بی درد کشورهای اسلامی است . این جنگ، سلاح نمی شناسد. این جنگ محصور در مرز و بوم نیست. این جنگ، خانه و کاشانه و شکست و تلخی کمبود و فقر و گرسنگی نمی داند. این جنگ، جنگ اعتقاد است. جنگ ارزشهای اعتقادی انقلابی علیه دنیای کثیف زور و پول و خوشگذرانی است. جنگ ما جنگ قداست ، عزت و شرف و استقامت علیه نامردمی هاست.»
والسلام
بنام خدا و برای خدا
محمد جواد ظریف در پاسخ به یک پیرزن به نام هاله اسفندیاری، که سابقه جاسوسی علیه کشورمان را برای بیگانگان دارد، در خصوص توافقات هسته ای با آمریکا می گوید: «ما روندی را شروع کردهایم که هدف از آن تغییر فضای سیاست خارجی کشور است. اگر با وجود تلاشهای ما برای تعامل، این تلاشها بینتیجه بماند، مردم ایران این فرصت را خواهند داشت تا 16 ماه دیگر که انتخابات پارلمانی در ایران برگزار میشود، به این عملکرد ما (با آرای خود) پاسخ دهند. وقتی قبلا در تعامل و مذاکرات درباره توافق هستهای با جامعه بینالمللی در سالهای2004 و2005، توافقهایی کردیم و تلاشهای ما برای عملکرد شفاف، از جانب اتحادیه اروپایی رد شد، مردم جواب ما را با انتخاب رئیسجمهوری متفاوت دادند که مرا هم زود بازنشسته کرد! ... به نظر من، در انتقال پیامی که جامعه بینالمللی و بویژه غرب میخواهد به ایران منتقل کند باید بسیار دقت کند. باید دید تعامل از جانب ایران و تلاش ایران برای باز بودن و نگاه به آینده داشتن، با پاسخ مثبت مواجه میشود یا اینکه بار دیگر، رد میشود. من فکر میکنم مردم ایران پاسخ خود را در صندوقهای رای نشان خواهند داد.»
پاسخ فوق، که از جانب آقای ظریف به سئوال یک زن جاسوسه در تاریخ 2 مهر 93 داده شد، موجب تعجب سیاسیون داخل و خارج کشور گردید. و اگر این نظر وزیر خارجه را در کنار نظر دیگر ایشان که گفتند: «من فکر میکنم اگر شما حصول هر نوع توافق را با عدم توافق قیاس کنید، باید بگویم آشکار است که حصول یک توافق بسیار بهتر است.» قرار دهیم، می شود نتیجه گرفت، که دولت تدبیر و امید از طرح بازی بُرد بُرد خود ناامید گردیده و دیپلماسی گدائی و بُزدلانه را برای تسخیر سنگر مجلس شورای اسلامی سال 94 در پیش گرفته است!!!
آگاهان سیاسی، این پاسخ وزیر خارجه را نه تنها یک اقدام دیپلماتیک بر اساس نرمش قهرمانانه قلمداد نمی کنند، بلکه آن را یک حرکت ژورنالیستی غیر حرفه ای و شاید هم گدائی سیاسی باشد، که هدف دولت تدبیر و امید از توافقنامه هسته ای و لغو تحریمهای غرب، صرفا بهانه ای، برای تصرف کرسی های مجلس شورای اسلامی در انتخابات سال 94 می باشد، زیرا در تفکر حزب لیبرال دموکرات کارگزاران سازندگی، آنچه اهمیت دارد قدرت حزب است نه منافع کشور و مردم !!!!
بحث دیگری که در دیپلماسی هسته ای، تاکنون مورد غفلت قرار گرفته، هزینه های مادی تیم مذاکره کننده و همراهان آن است و لذا نمایندگان مجلس شورای اسلامی که از محتوای توافق هسته ای بی خبر نگه داشته شده اند، باید بررسی نمایند که میزان حق مأموریت و هزینه های جانبی اعضاء تیم مذاکره کننده از مبلغ اقساط دلارهایی که در راستای توافق هسته ای، ماهیانه به حساب بانک مرکزی واریز می شود، بیشتر نباشد!!!
داستان مذاکره کننده هسته ای ایران همانند شخصی است که دامن پیراهنش را با دو دست گرفته و در بیابان راه می رفت، پرسیدند چه می کنی؟ گفت؛ می خواهم اگر کبوتری تخمی انداخت در دامنم بیفتد و با آن نیمرو درست کنم. شخص دیگری پشت سر او یک تکه نان گرفته و حرکت می کرد، پرسیدند تو چه می کنی؟ گفت؛ در فکرم، که اگر تخم کبوتری در دامن این شخص افتاد و نیمرویی درست کرد، یک لقمه هم بنده دهانم بگذارم!
والسلام
بنام خدا و برای خدا
در سراسر سنت زندگی معصومین علیه السلام و در رأس آنان حضرت حسین ابن علی،(ع) این خون مجاهدین جبهه اسلام است که همه ذهنیت های عافیت طلبانه را در هر عصری، لایروبی نموده و قدرت حق را به نمایش گذاشته است. انبیاء رحمت بیش ازهر کس دیگر، انسان را می شناسند و آمده اند تا دست او را بگیرند و به بهشت برین برگردانند. زیرا قیمت این انسان کمتر از بهشت نیست که بخواهد خود را به او بفروشد!
درمسیر انقلاب خمینی کبیر و دوران دفاع مقدس و در دشتهای گرم و تفدیده جنوب و کوههای سر به آسمان کشیده غرب و در آنجا که انبوه معنویتها و صداقتها با عشق الهی معنا پیدا می کرد، این بسیجیان جان بر کف بودند، که ولایت امر مسلمین را هر گز تنها نگذاشتند و از جان خود برای پاسداری از اسلام و انقلاب در هر زمان و مکان، گذشتند.
بسیجیان؛ این گلهای شکوفای انقلاب، اعتقاد راسخ داشتند، که آرمانها و بینشها از زمان پیامبر خاتم(ص) تا آخرین نوه و امام مسلمین حضرت بقیه الله(عج) یکی بوده است و لذا در دفاع مقدس، عاشورا را برگزیده و مسیرعافیت را رها کرده و اگر نیاز بود که در شب عملیات پتو به خود بپیچد و روی مینها غلط بخورد از آن واهمه نداشت. و یا فرماندهی، که خود را به روی سیم خاردار می انداخت و به بسیجیان امر می کرد که از روی او عبور کنند. و اکر مشاهده می کرد، چاشنی مین منور عمل نموده و الان است که عملیات لو برود و هزاران بسیجی به شهادت می رسند، خود را به روی مینی که 2500 درجه حرارت دارد می انداخت و با ذکر یاحسین بر لب داشتن، جزقاله می شد و اثری از او نمی ماند. و اگر ضرورت اقتضاء می کرد و شرع اسلام اجازه می داد در یک کامیون تی. ان. تی می نشیند و خود را به قرارگاه متجاوزین آمریکایی و اسرائیلی در لبنان می کوبید.
بسیجی فقط قیافه مذهبی گرفتن، نماز اول وقت خواندن، در بین ضعفاء و در رختخواب خوابیدن و اخبار جنگ را از رادیو و تلوزیون شنیدن و در کوچه , بازار، شعار جنگ، جنگ تا پیروزی دادن و برای سلامتی رزمندگان اسلام صلوات فرستادن را کافی نمی دانست!، و لذا زندگی و رختخواب راحت را بر خود حرام می نمود و جهت دفاع از اسلام و انقلاب در سرمای سخت کردستان، که انگشتان دستها یشان سیاه می شد و در گرمای جنوب لبهایشان از تشنگی ترک بر می داشت، به دفاع از کشورمان می پرداخت و به پشت جبهه باز نمی گشت.
بسیجیان این یاران خمینی سرفراز، در دل خطر رُشد کردند و به خدا پیوستند و در دوران دفاع مقدس، خود را بدهکار اسلام می دانستند و بر تکلیف انقلابی خود، که خمینی قهرمان فرموده بود عمل می کردند و به این هم اعتقاد داشتند، که آینده اسلام و انقلاب در جنگ رقم خواهد خورد.
بسیجیان بصیر و آگاه خمینی می دانستند، که انقلاب هوادار تمام وقت می خواهد. و اگر بخواهند به حسین ابن علی (ع) اقتدا کنند، باید در شب عاشورا در کربلا حضور داشته و آمادگی خود را برای جنگ با یزیدیان به امام علیه السلام اعلام نمایند، زیرا، اگر در عصر عاشورا وارد کربلا شوند، دیگر کار از کار گذشته و امام حسین به شهادت رسیده و جنازه امام و یاران با وفایش، لگد کوب سُم اسبان شده و گوشواره از گوش دختران امام خارج شده و بدنهایشان در اثر ضربه تازیانه کبود گردیده و قل و زنجیر به گردن علی ابن الحسین(ع) انداخته و سر امام حسین(ع) را به کوفه برده اند.
پس؛ اگر درد و غم و سختی در راه خدا را تجربه نکنی و چندین روز با لب تشنه در محاصره دشمن قرار نگیری و جنازه برادرت را چند ساعت به دوش نکشی و ترکشهای خمپاره و توپ، بدنت را از هم نپاشد و دوستان مجروحت، را در برابر خود ببینی و نتوانی برای درمان آنها کاری انجام دهی، بسیجی نخواهی بود.
مردم خوب کشورم! وقت برای زندگی کردن، بسیار است. بیائید برای اسلام و انقلاب هم وقتی بگذاریم و لحظات کم یاب و قیمتی دفاع مقدس را قدرشناسی نمائیم، از وفا و عشق شهداء پاسداری کنیم، به خلوص مجاهدانه رزمندگان قهرمان مان احترام بگذاریم، با راز و نیاز بچه هایی که در فکه با لب تشنه به شهادت رسیدند، زمزمه کنیم و در دریای خون، یاد غواصان دلاور مردی که آبهای خروشان اروند آنها را با خود برد، زنده نگه داریم، به بچه هایی که دست و پای آنها از بدن جدا شده، احترام بگذاریم و به شهدائی که با قامت رشیدی به جبهه رفتتند و بعد از سالها با وزنی کمتر از یک کیلو به کشورمان برگشتند، وفادار بمانیم. و خدا نیاورد روزی را که همه بخواهیم خود را برای آینده اسلام حفظ کنیم و امروز اسلام را، که خطر بزرگ جنگ نرم و سخت آن را تهدید می نماید، به غفلت بگذرانیم!
آری؛ بسیج مدرسه عشق و بسیجی گلواژه ای از عشق الهی است که در عصر خمینی متولد شد و صدای بلند رشادتها و دلاور مردیهای او در دفاع مقدس، جهان را در نوردید و هسته های مقاومت بسیج جهان اسلام رقم خورد و می رود که پرچم پرافتخار اسلام را که در دستان پر توان فرماندهی کل قوا امام خامنه ای قرار دارد، به دست با کفایت امام بر حق مسلمین حضرت صاحب الزمان(عج) بر قلل رفیع جهان به اهتزاز درآورد.
انشاء الله
بنام خدا و برای خدا
آنچه از تحولات منطقه استراتزیک و مهم آسیا و کشورهای همجوار عربستان سعودی به چشم می خورد، حاکی از آن است که محور مقاومت اسلامی، علی رغم انواع توطئه های محور غربی، عبری و عربی، پر توان و توفنده در حال پیش روی است و همانطور که رهبر بصیر انقلاب اسلامی امام خامنه ای فرمودند: «این تصور که بیداری اسلامی از بین رفته، تصور غلطی است زیرا بیداری اسلامی یک حادثه سیاسی محض نبود که با آمدن برخی افراد یا رفتن آنها، از بین برود بلکه بیداری اسلامی، حالت تَنَبّه و خودباوری و تکیه بر اسلام است که در جوامع اسلامی گسترش یافته است.»
ایشان در خصوص آمریکا و مقابله با محور مقاومت فرمودند:« حضور استکبار در این منطقه متجاوزانه، زورگویانه و زیاده خواهانه و با هدف از بین بردن هرگونه مقاومت در مقابلِ این حضور است، اما جبهه استکبار نتوانسته این مقاومت را از بین ببرد و از این پس هم نخواهد توانست.»
آنچه که امروز بر مردم کشورهای سوریه، لبنان، بحرین، عراق و یمن از سوی جبهه تروریسی استکبار و خیانت و جنایات پادشاهان عرب تحمیل شده، نشان از وحشت و افول حکومتهای پادشاهی منطقه است، که تلاش می نمایند با استفاده از ظرفیت نیروهای تکفیری و تروریستی علیه کشورهای محور مقاومت، تاج و تخت خود را که در خدمت نوکری استکبار است، برای چند صباحی دیگر حفظ و از سقوط آن جلوگیری نمایند.
کشور پادشاهی عربستان، که در چند سال گذشته بیشترین شرارتها و شقاوتها را با حمایت از گروههای تروریستی علیه مسلمانان و بخصوص شیعیان و دوستداران انقلاب اسلامی ایران در سوریه، لبنان، غزه، عراق پاکستان، بحرین و یمن داشته است، با تحولات خیره کننده ای که پیرامون آن کشور بخصوص در عراق و یمن در حال وقوع می باشد، در اقدامی ناگهانی و از روی ضعف، تغییر تاکتیک داده و خود را از محور کشورهای حامی تروریستی خارج و در حال تبدیل شدن به کشور مبارزه با تروریست است!!!
جریان انقلابیون انصار الله یمن، که بر اساس عاشورای حسینی (ع) قیام و مبارزه مدنی خود را علیه حاکمان وابسته به عربستان سعودی و آمریکا در پایتخت آغاز کرده بودند، با تقدیم چندین شهید، حاکمان خود فروخته یمن را مجبور به پذیرش خواسته های برحق خود نمودند و شکوفه های پیروزی در این کشور مسلمان و شیعی وزیدن گرفته است. و در صورت محقق شدن همه اهداف انقلاب مردم یمن، به جرأت می توان ادعا کرد که پایان حکومت پادشاهی عربستان نزدیک است.
انقلابیون یا همان انصار الله یمن، در قیام و مبارزه مدنی خود ثابت کره اند که از بلوغ سیاسی لازم برای اداره کشور با مشارکت همه گروههای مردمی برخوردارند و حاکمان عربستان سعودی که یکی از پایگاهها ی مهم خود را از دست داده اند به شدت از قدرت گرفتن شیعیان یمن به وحشت افتاده اند.
عربستان سعودی که در چند سال گذشته با هزینه بسیار سنگین و حمایت همه جانبه از تروریستهای تکفیری به اهداف شیطانی خود در ساقط کردن نظام سیاسی حاکم بر سوریه نرسیده و همچنین در کشور عراق، با حمایت از تروریستهای داعشی – بعثی، نتوانسته اهداف خود را که سرنگونی حاکمیت شیعی بوده را، محقق نماید، این بار شکست در کشور یمن که شریک استراتژیک عربستان می باشد، برای حاکمان آن کشور باورکردنی و پذیرفتنی نخواهد بود.
از وضعیت منطقه و جهان می شود نتیجه گرفت که عربستان سعودی با دلارهای نفتی نمی تواند، هژمونی خود را حتی به کشورهای ذره بینی حوزه خلیج فارس تحمیل نماید و ضعف این رژیم پادشاهی را در گفتگوی وزیر خارجه عربستان با وزیر امور خارجه کشورمان در تاریخ 31 شهریور 93 در مقر سازمان ملل می شود دید که گفت: «کشورش بر اهمیت و حساسیت شرایط کنونی و فرصتهای مقابله با تهدیدات اشراف داشته و باید با دوری از اشتباهات گذشته، با این خطر با موفقیت مقابله کرد.»
پس همانطور که رهبر فرزانه انقلاب اسلامی نوید دادند، بیداری اسلامی خاموش نگردیده و با قدرت به مسیر خود، که اهتزاز پرچم توحید بر قلل رفیع جهان است، ادامه خواهد داد.
والسلام
بنام خدا و برای خدا
دولت یازدهم از زمانی که سُکان ریاست جمهوری را به دست گرفته، با جعل قرائتهای مختلف در حوزه اقتصاد، معجزه ی قرن را در کشور پدید آورده است!، به طوری که موجب گردیده تا کشورهای پیشرفته و در حال توسعه جهان، بسته اقتصادی دولت را که از تدبیر ویژه و شگرفی برخوردار است را درخواست نمایند! و در این رابطه همه نمایندگان اقتصادی سفارتخانه کشورهای خارجی، در جلوی وزارتخانه اقتصاد و دارایی ایران، تجمع نموده!، تا معجون اقتصادی دولت تدبیر و امید را برای شکوفایی اقتصاد کشورشان دریافت نمایند!!!
برخی از قرائتهای دولت یازدهم در حوزه اقتصاد را ملاحظه و سپس قضاوت در رابطه با موفقیت و یا عدم موفقیت آقای دکتر روحانی، در رفع مشکلات اقتصادی کشور و مردم را به کاربران عزیز وا گذار می نمایم.
-برجستگان اقتصادی دولت یازدهم بجای واژه افزایش قیمتها، واژه شیب ملایم و اصلاح قیمت را مطرح کرده و واژه "افزایش قیمت" را منسوخ نموده اند!!!
-در حالی که تیم اقتصادی دولت لایحه خروج از رکود اقتصادی را تقدیم مجلس نموده، ولیکن قبل از بررسی لایحه و تصویب در مجلس و راهکارهای قانونی برای اجرای آن، به یکباره رئیس جمهور در مشهد عبور از از رکود اقتصادی را اعلام کرد و اقتصاددانان و سرمایه گذاران در حوزه های مختلف اقتصادی را متعجب نمودند!!!
-در حالی که آقای روحانی، در نخستین روزهای پیروزی انتخابات ریاست جمهوری ملاک و معیار ارزیابی تورم را جیب مردم اعلام کرده بود، نه تورم بر اساس مرکز آمار ایران و بانک مرکزی، ولی به یکباره آن را بفراموش سپرد و هر روز و هر ساعت از مهار تورم و از مدل تورم نقطه به نقطه سخن می راند!!!
-وقتی آمریکا تحریمها را تشدید کرد، مذاکره کنندگان ایرانی مثل مقامات آمریکائی آن را تحریم جدید ندانسته و رئیس جمهور کشورمان هم از ترک برداشتن تحریمها و زانو زدن قدرتها در مقابل ایران سخن می گوید!!!
طرح قرائتهای مختلف در حوزه های دینی و سیاسی، معمولا در بین علماء و سیاسیون کاربرد دارد، لکن؛ دولت تدبیر و امید با جعل قرائتهای متعدد در حوزه اقتصاد،فصل عوام فریبانه ای را در پیش روی مردم قرار داد! و این قرائت جدید دولت، بیشتر به یک طنز و فرار از مسئولیت و حرکت پوپولیستی شبیه است و اثری از منطق و عقلانیت اقتصادی -که دولت ادعا دارد!- در آن دیده نمی شود!
با توجه به قرائتهای مختلف دولت در حوزه اقتصاد( اصلاح قیمتها، شیب ملایم قیمت) به نظر می رسد که دولت تدبیر و امید نه تنها هیچ برنامه ای برای حل مشکلات اقتصادی مردم ندارد، بلکه با افزایش قیمت حاملهای انرژی و ثابت نگه داشتن مبلغ یارانه های نقدی، عملا جیب مردم را از گذشته بیشتر خالی کرده و باعث کاهش قدرت خرید مردم شده است و در مسیر دیگر، با طرح کنترل تورم، رکود شدید اقتصادی را به کشور تحمیل نموده است!!!
متأسفانه دولت با الگو قرار دادن دولت سازندگی آقای هاشمی رفسنجانی، عملا کشور و مردم را به مسیر حزب لیبرال دموکرات کارگزاران سازندگی که نتیجه آن، فربه شدن سرمایه داران و ضعیف شدن قشر مستضعف جامعه است، هدایت می نماید، که این عمل با اهداف انقلاب اسلامی و امام راحلمان سازگاری ندارد و مسیر و ریل اصلی انقلاب را عوض می نماید.
شاید حکایت نسخه اقتصادی دولت تدبیر و امید که هیچ امیدی در سال 1392برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری نداشت، این ضرب المثل دو اجرتی باشد . که گفته اند: کاتبی یکی از آشنایان خود را که او هم کاتب بود ملاقات کرد و پرسید: "روزگارت چگونه می گذرد!"
گفت: بحمدالله خوب است، زیرا در هر کتابتی دو اجرت می گیرم ، یکی برای نوشتن کاغذ و یکی هم برای خواندن آن، چون به غیر از من هیچ کسی نمی تواند آنچه را نوشته ام بخواند. حالا بفرمائید حال شما چطور است، کاتب اول گفت: "بسیار ناراحتم، به این دلیل که من از دریافت اجرت دومی محرومم، زیرا آنچه که می نویسم، خود نیز نمی توانم بخوانم"!!!!!
والسلام
بنام خدا و برای خدا
جهت واکاوی آراء و افکار رئیس جمهور کشورمان آقای دکتر روحانی در حوزه های اصولگرائی و صلاح طلبی باید سه مقطع زمانی را مد نظر قرار دهیم.
1-از پیروزی انقلاب اسلامی تا سال 1384 که در این دوران آقای روحانی در کسوت سرهنگی و مدیریتی و با داشتن روحیات انقلابی، در مجلس شورای اسلامی، حضور در جبهه های جنگ تحمیلی، نمایندگی مجلس خبرگان رهبری و دبیری شورای عالی امنیت ملی، خدمات خوبی به انقلاب اسلامی داشته است، که فعالیت ایشان در جریانهای انقلابی تعریف می گردد.
2-در سالهای 84 تا 92 که آقای روحانی به عنوان یک حقوقدان در مرکز استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام با حکم آقای رفسنجانی مشغول فعالیت گردید، به مرور زمان و ارتباط با افرادی که به دلایل مختلف دارای پرونده های سیاسی منفی علیه تنقلاب بودند و در آن مرکز فعالیت داشتند از روحانیت مبارز تهران فاصله گرفته و نهایتا در تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری سال 92 و با طرح شعار "اعتدال"، خود را در ذیل جریانها و خط فکری اصلاح طلبان و آقای رفسنجانی تعریف نمودند.
3-پس از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری با شعار زیبنده "اعتدال" که فریبندگی در عمل در آن موج می زند، بر اساس خط فکری اصلاح طلبان و کارگزاران سازندگی که لیبرالیستی می باشد، اقدام به معرفی وزراء و سایر مدیران کشور بدون در نظر گرفتن شعار قبلی خود یعنی اعتدال نمودند.
در این وجیزه به بررسی و واکاوی عملکرد دکتر روحانی در مقطع زمانی ریاست جمهوری و شعار فریبنده اعتدال می پردازم و امید است مورد رضای حق تعالی قرار گیرد.
برداشت جریانات مختلف از طرح شعار "اعتدال" این بود که دولت آقای روحانی بر اساس مشی میانه روی و پرهیز از افراط و تفریط شکل خواهد گرفت و لذا نیروهایی انقلابی که دلبستگی به نظام اسلامی داشتند خوشحال و اصلاح طلبان غیر انقلابی از طرح شعار اعتدال بشدت ناراحت و عصبانی بودند.
دیری نپائید که پرده ها کنار رفت و وزراء، معاونین، استانداران، فرمانداران و مدیران کل بر اساس اصول و معیارهای غیر انقلابی کارگزاران سازندگی و اکثرا از افرادی که در فتنه سال 88 فعال بوده و از احزاب منحل شده مشارکت و مجاهدین انقلاب و بعضا برانداز بودند، گزینش و معرفی گردیدند و لذا مشخص گردید که نظر دکتر روحانی از طرح شعار "اعتدال" به هیچ وجه میانه روی نبوده است و صرفا قصد و نیت ایشان بر اساس نظریه آقای ماکیاول(هدف وسیله را توجیه می کند) جهت جذب آراء انقلابیون و رسیدن به کرسی ریاست جمهوری بوده است.
برای اینکه موضوع شعار "اعتدال" آقای روحانی شفافتر و دقیقتر برای کاربران عزیز مشخص شود به بخشی از سخنان مقام معظم رهبری در هفته دولت اشاره می نمایم که فرمودند: «علایق اعضای دولت به برخی جناحهای سیاسی اشکالی ندارد اما دولت و اعضای آن نباید اسیر جناحبندیها شوند... در موضوع جناحبندیهای سیاسی همواره تاکید بر رفاقت و انس با یکدیگر است اما در برخی موارد مسئله متفاوت است و باید حتما خطوط قرمز و خطوط فاصل رعایت شوند. مسئله فتنه و فتنهگران از مسائل مهم و از خطوط قرمز است که آقایان وزرا باید همانگونه که در جلسه رای اعتماد خود بر فاصلهگذاری با آن تاکید کردند همچنان بر آن پایبند باشند».
آقای دکتر روحانی که در شعار و حرف خود را مرتبا پیرو رهبر معظم انقلاب نشان می دهد ولی در عمل مسیر دیگری را طی می کند، در برابر سخنان به حق رهبری که به دولت وارد است، گفتند: «ما در چارچوب قانون عمل میکنیم، معیار ما قانون خواهد بود و کسی اگر محکومیتی دارد و محکومیتش برای این است که طرف از حقوق اجتماعی محروم شود، یعنی دادگاه فردی را برای استفاده از حقوق اجتماعی محروم کرده، به قانون عمل میکنیم ولی تخیل این که آقایی در عکس بوده، حالا این که مال کی است؟ و به چه منظور بوده؟ و رفته تماشا کند یا چه جور شعاری بدهد را نمیپذیریم که کسی بخواهد بر مبنای توهمات، فردی را محکوم کرده یا به دولت بگوید این فرد از حقوق اجتماعی محروم است. محرومیت از حقوق اجتماعی حکم دادگاه میخواهد. ما هم طبق حکم دادگاه عمل میکنیم.»!!!!!
با توجه به گذشت قریب یک ماه از توصیه های 15 گانه رهبر معظم انقلاب به دولت تدبیر و امید، تاکنون هیچ نشانه دقیقی برای عملیاتی کردن آن توصیه های مهم، که چراغ هدایت و نقشه راه دولت محسوب می شود دیده نمی شود و لذا می شود نتیجه گرفت که شعار "اعتدال" میانه روی نیست، بلکه "اعتدال" ذیل گروههای اصلاح طلب که یا سابقه انقلابی نداشته و یا از اصول انقلاب دست برداشته تعربف می گردد و تحمل این نفاقی که اسم آن را "اعتدال" گذاشته اند، برای نیروهای مؤمن به انقلاب و ارزشها، بسیار سخت تر از مقابله با براندازان دولت اصلاحات خواهد بود زیرا در این شعار فریبنده اعتدال موجی از نفاق پنهان و آشکار به چشم می خورد و مقابله با نفاق بسیار پیچیده و سخت خواهد بود.
در نظام اسلامی اگر کسی که اداعای روحانی بودن دارد، ولیکن توانایی حرکت دادن جامعه و مردم به سوی بهشت را ندارد، باید از مسئولت خارج شود، زیرا حکومت اسلامی جای کاسبی نیست!!!!!
حکایت تلخ شعار اعتدال در حوزه نظر و عمل مصداق این بیت شعر است، که می گوید:
ساعتی میزان اینجا، ساعتی میزان آن/یک نفس میزان حق شو، تا شوی موزون خویش
والسلام
بنام خدا و برای خدا
روز شنبه 15 شهریور 93 رئیس جمهور محترم کشورمان پس از ورود به شهر مقدس مشهد در جمع مجاورین و زائرین حرم رضوی گفتند: «در کنار مضجع شریف امام هشتم اعلام میکنم که از رکود عبور کردهایم. محاسبات سه ماه اول سال 93 به ما اعلام میکند که دولت از رکود عبور کرده و امروز روزی است که باید برای رونق و برای اینکه رشد را در این کشور نمایان کنیم دست در دست هم دهیم.»
در مباحث اقتصادی، عبور از رکود، زمانی محقق می شود که یک کشور وارد مرحله رونق اقتصادی شده باشد و معیار و ملاک خروج از رکود؛ عبارت است از الف-رُشد اقتصادی ب-افزایش نرخ سرمایه گذاری ج -کاهش بیکاری. و در کشور اران در حال حاضر هیچکدام از مؤلفه های سه گانه فوق دیده نمی شود.
در رابطه با اعلام عبور از رکود اقتصادی توسط رئیس جمهور این سئوال مطرح می شود، که آیا شاخصهای فوق الذکر مورد ارزیابی قرار گرفته و ما را به این نتیجه رسانده است که از رک.د اقتصادی خارج گردیده ایم؟!؟
معمولا برای بررسی عبور از رکود اقتصادی، شاخص ها در پایان هر سال با ارزیابی رُشد اقتصادی مثبت و سرمایه گذاری مثبت و مقایسه بین دو سال (سالهای 92 و 93) می توان ادعای خروج از رکود را اثبات کرد! آیا دولت تدبیر و امید در پایان سال 93 قرار دارد، تا چنین ادعای را که مورد تائید هیچ اقتصاددانی نیست، ابراز نماید؟!؟ وقتی هنوز بیش از 6 ماه به پایان سال 93 داریم، چگونه این ادعای فاقد کارشناسی، که امکان تحقق آن وجود ندارد، می شود باور کرد!!!
رئیس جمهور محترم کشورمان باید به ملت ایران پاسخ شفاف و صریح دهند؛ در زمانی که آمار و ارقام اقتصادی کشور، وضعیت مطلوبی را نشان نمی دهد و هیچ آثاری مبنی بر عبور از رکود اقتصادی در کشور مشاهده نمی شود بر چه مبنائی چنین ادعایی را در حرم رضوی داشته است!؟ و نمایندگان مجلس شورای اسلامی باید در این رابطه به مردم پاسخگو باشند و مسئولین دولتی را به مجلس فر بخوانند و نسبت به این ادعای بزرگ توضیح دهند!
سئوال دیگری که از رئیس جمهورمان باید بپرسیم، این است؛ آیا لایحه ای که دولت برای خروج از رکود اقتصادی به مجلس شورای اسلامی تقدیم نموده تاکنون مورد بررسی و تصویب قرار گرفته است؟!؟ باید گفت که این لایحه در دستور کار مجلس، در فصل پائیز می باشد و وضعیت تصویب آن هنوز مشخص نیست؟ پس آقای روحانی بر چه مبنا و اصولی ، عبور دولت از رکود اقتصادی را در مشهد به مردم اعلام کرده است؟!؟ آیا این سخن رئیس جمهور یک اقدام عوام فریبانه محسوب نمی شود؟!؟
در حالی که آقای دکتر روحانی می دانند، که در طی مذاکرات و توافقنامه هسته ای کشورمان با 1+5 تاکنون هیچ تحریمی که بتواند رشد اقتصادی و سرمایه گذاری در ایران را محقق نماید، لغو نگریده و حتی تحریمها در 4 مرحله توسط آمریکائیها تشدید شده است. لذا در وضعیت فعلی کشور بدون توجه به اقتصاد مقاومتی، دریافت مالیات بصورت صحیح، انظباط مالی دولت و سوق دادن اقتصاد کشور به ریل اصلی و بانکها صرفا به امور بانکداری پرداختن، امکان عبور از رکود اقتصادی متصور نخواهد بود مگر بر اساس برنامه طنز آقای مهران مدیری که گفت: مسئولین می توانند با عوض کردن جای فعلهای حال با آینده گزارشهای خوبی به مردم بدهند مثلا به جای اینکه بگویند، از رکود خارج خواهیم شد، بگویند؛ دولت از رکود عبور کرده است!!!
شاید مشاوین متعدد رئیس جمهور، تابلوی زیبایی از رکود اقتصادی را سفارش داده و نوشته باشند و آن را بر روی زمین انداخته و اعضاء محترم دولت به صورت پیاده روی از روی آن تابلو رد شده باشند! و گرنه کشورمان در رکود شدید اقتصادی قرار دارد و مردم و هیچ اقتصاددان و تولید کنند ای، عبور دولت از رکود را قبول ندارند!!!!!
والسلام
بنام خدا و برای خدا
رهبر انقلاب اسلامی در دیدار با اعضاء هیئت دولت در 5 شهریور 93 فرمودند: « در موضوع جناح بندی های سیاسی همواره تأکید بر رفاقت و اُنس با یکدیگر است اما در برخی موارد هم مسئله متفاوت است و باید حتماً خطوط قرمز و خطوط فاصل رعایت شوند.مسئله فتنه و فتنه گران، از مسائل مهم و از خطوط قرمز است که آقایان وزرا باید همانگونه که در جلسه رأی اعتماد خود بر فاصله گذاری با آن تأکید کردند، همچنان بر آن پایبند باشند.»
در روزهایی که بحث استضاح وزیر علوم تحقیقات و فناوری از سوی مجلس مطرح بود که در نهایت منجر به برکناری آفای فرجی دانا شد، بعضی از کارگزاران دولت، مطالبی را عنوان کردند، که فتنه سالهای 78 و 88 با همان نگاه شکل گرفته بود و لذا، دولت قصد معرفی فردی را برای تصدی وزارتخانه مهم علوم تحقیقات و فناوری دارد، تا همان مشخصه های حمایت از فتنه گران آقای فرجی دانا را داشته باشد، تا با استفاده از پتانسیل دانشجویان پس از بازگشائی دانشگاهها، به مجلس شورای اسلامی فشار وارد نموده تا رأی اعتماد را، اخذ نمایند.
آیا این دولتی که در حوره نظر خود را پیرو رهبری نشان می دهد ولیکن در حوزه عمل برخلاف نظرات مقام معظم رهبری اقدام می نماید راه درست اقلاب را طی می نماید؟!؟ و لذا این افکار و عمل که در تناقض با یکدیگر هستند، نظام اسلامی و نیروهای مؤمن به انقلاب و ارزشها را تهدید می تماید!
در همین راستا یکی از افراطیون دولت به نام فیض، که معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی، (مرکز صرفا علمی – فرهنگی و غیر سیاسی) را به یدک می کشد، در مصاحبه ای در روز 28 مرداد 93 مجلس و کشور را تهدید می نماید، و با طرح این پرسش که چرا استیضاح کنندگان در دوره تعطیلات تابستانی به دنبال استیضاح وزیر رفته اند؟، می گوید: «این امر به این دلیل است که استیضاح کنندگان واقفند اگر در دوره فعالیت دانشگاه این اتفاق می افتاد، دانشجویان و استادان عکس العمل تندی نشان می دادند و محیط دانشگاهی نمی توانست آرامش خود را حفظ کند! ... و سپس در تهدید نمایندگان مجلس که استیضاح وزیر را دنبال می کنند، گفت: اگر جرأت استیضاح را دارید، در زمان ترم تحصیلی این کار را انجام دهید تا به میزان محبوبیت فرجی دانا پی ببرید!»
چرا رئیس جمهوری که شعار پرهیز از افراطی گری را در هر سخنرانی خود مطرح می نماید، نسبت به عزل آقای فیض که با تندروی در گفتار، نظام اسلامی را تهدیدی به مانند فتنه سال 88 می نماید اقدامی صورت نمی دهد؟!؟ آیا رئیس جمهور واقعا به افراطی گری اعتقاد ندارد؟!؟
موضع گیری افراطی آقای فیض در حالی است که رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر خود با اعضای جهاد دانشگاهی، نسبت به سیاسی کاری و ورود جهاد دانشگاهی به مسایل و گروه بندیهای سیاسی هشدار دادند. و لیکن، حضور عناصر تندرو و افراطی در رده های بالای این نهاد علمی – فرهنگی، ممکن است آن را به ورطه مسائل سیاسی سوق داده و موجب نابودی این نهاد انقلابی را فراهم نماید!
متأسفانه علی رغم طرح شعارهای عوام فریبانه،" اعتدال، تدبیر، عقلانیت و مبارزه با افراطی گری" از سوی دولت، هیچ نشانه ای در عمل به اهداف و اصول انقلاب اسلامی از سوی دولت دیده نمی شود و آنچه که در رفتار شبکه های تبلیغی و عملکرد برخی از کارگزاران دولت " اعتدال،" در خصوص عاملان اصلی فتنه سال 88 مشاهده می شود، این است که تلاش دارند، اعمال براندازی فتنه گران را که مورد تأیید و حمایت آمریکا و رژیم صهیونیستی بوده، در حد یک سؤ تفاهم با نظام اسلامی پائین آورده و سپس زمینه بازگشت اضلاع مختلف فتنه را به درون قدرت مهیا نمایند و اینجاست که دولت، قصد در نوردیدن خطوط قرمز نظام، در رابطه با فتنه گران را دارد و لذا ضرورت دارد مجلس شورای اسلامی و جریانهای مؤمن به انقلاب، نسبت به عملکرد دولت در رابطه با فتنه و فتنه گران، از خود حساسیت بیشتری در صحنه عمل نشان دهند تا زمینه ای، برای ایجاد فتنه ای بزرگتر از فتنه سال 88 به وجود نیاید.
والسلام
به نام خدا و برای خدا
آمریکا در یک چرخش 180 درجه ای در برابر گروهک خود ساخته داعش اعلام جنگ نموده و بدنبال ایجاد ائتلاف بین المللی، علیه این گروه خون آشام است.
اقدام جنگی ایالات متحده آمریکا علیه گروه داعش بیشتر به یک شوخی و بازی مُضحک شباهت دارد! چرا؟! برای اینکه گروه تروریستی داعش، با مدیریت و برنامه ریزی سازمان سیا آمریکا و با پول نفت کشورهای پادشاهی سعودی و قطر شکل گرفته است و با سلاحهای های اهدائی کشورهای عربستان، ترکیه و کشورهای غربی علیه نظام سوریه و عراق می جنگند.
کدام فرد عاقلی باور می کند، که آمریکا، عربستان، قطر و ترکیه و بعضی از کشورهای غربی، قصد مبارزه و جنگ با تروریستهای داعش را دارند؟!؟
ابوبکر البغدادی رئیس گروهک تروریستی داعش، پس از تصرف شهر بزرگ موصل، خود را خلیفه مسلمین معرفی نموده و با شکل گیری کشوری بر اساس دموکراسی و آراء مردم مخالف است! و پادشاه عربستان و قطر هم با برگزاری هر نوع انتخابات آزاد مخالفت می ورزند! لذا جنگ آمریکا با داعش حرف مسخره ای است، زیرا هم داعش به پادشاهی اعتقاد دارد و هم عربستان و قطر! و اصولا حمله داعش به سوریه و عراق جهت تشکیل حکومت پادشاهی همانند عربستان و قطر بوده است.
از طرف دیگر نتیجه جنگ آمریکا و متحدینش علیه داعش، موجب تضعیف سایر گروهای ترریستی مورد حمایت آمریکا در سوریه خواهد شد و این عمل با منافع آمریکا و رژیم صهیونیستی در سوریه منافات دارد و لذا قصد آمریکا فراتر از نابودی گروه تروریستی داعش ارزیابی می شود و آن ساقط کردن نظام سوریه بعنوان یکی از حلقه های محور مقاومت می باشد.
پس از گذشت نزدیک 4 سال، از حمله همه جانبه تروریستها، با حمایت محور غربی، عبری و عربی به کشور سوریه و مقاومت جانانه این کشور در برابر تروریسم جهانی، که می شود آن را یک جنگ جهانی علیه سوریه خواند، غرب استراتژی دیگری را برای تغییر نظام سوریه در پیش گرفته و آن بهانه نابودی گروه تروریستی داعش است.!
در مقطع فعلی که گروه های تروریستی نتوانسته اند اهداف آمریکا، اسرائیل و کشورهای غیر دموکراتیک پادشاهی عرب را در سوریه لبنان و عراق را محقق کنند، آمریکا بدنبال برخورد و یا حذف تروریستهای داعش نیست، بلکه از این طریق می خواهد این گروه تروریستی را که وارد خطوط قرمز آمریکا شده است را، با پولهای حرام شاهان شهوت پرست عرب، تنبیه و مدیرت نماید.
آمریکا بخشی از پول کشورهای عرب حامی تروریست را، برای برخورد و مدیریت گروه تروریستی(بد) داعش هزینه می کند و قسمتی از آن را، در اختیار سایر گروه های تروریستی(خوب)، که در راستای اهداف آمریکا با نظام سوریه می جنگند، قرار می دهد و بخش قابل توجهی از آن نصیب آمریکائیها خواهد شد و در نهایت پس از تضعیف و مدیریت گروه داعش توسط آمریکا، بهره کشورهای عربی از این ائتلاف نامبارک، ندامت، ناامنی و بحرانهای داخلی از سوی گروه های تروریستی خواهد بود.
آیا کشورهای عربی که با پول آنها گروه تروریستی داعش شکل گرفته است، می توانند در مقابل آمریکا بایستند و در این ائتلاف مُضحک و ناموزون شرکت ننمایند؟!؟ جواب منفی است زیرا نوکران با اجازه آمریکا در این چند سال هزینه تروریستهای داعش را تأمین کرده و لذا چاره ای به غیر از همراهی با آمریکا را ندارند.
اما؛ امروز که گروه جنایتکار و تروریستی داعش، دامن اربابان خود را گرفته، کشور قدرتمند جمهوری اسلامی ایران، که سالها خطر گسترش جریان تروریسم در جهان را اعلام کرده بود، وارد اقدام نمایشی آمریکا نمی شود و به بازی ائتلاف، نمی پیوندد و برخورد گزینشی باجریانهای تروریستی را نمی پذیرد و این ائتلاف و اتحاد بخاطر تناقضهای فراوان آن، قبل از شروع، شکست خورده و مرده است!!!!!.
والسلام
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
چرا مجرمین نفوذی در قدرت، محاکمه نمی شوند؟
آیا وقت محاکمه حسن روحانی نیست؟
سئوال خوب به تولید فکر خوب می انجامد
عاشورا چگونه رقم حورد؟
مخرج مشترک با دشمن، یعنی چه؟
بساط انفعال را از قوه قضائیه برچینید
اغتشاشگران از داعش بدتر و اصلاحطلبان از هر دو بدتر
جنگ جهانی شناختی و ترکیبی بر علیه ایران
غروب اغتشاشات در ایران و شکست جبهه استکبار
[عناوین آرشیوشده]