دانش به خداوند برترینِ دو دانش است . [امام علی علیه السلام]
 
جمعه 94 خرداد 1 , ساعت 3:44 عصر

بنام خدا و برای خدا

رهبر معظم انقلاب امام خامنه ای در دانشگاه امام حسین علیه السلام خبر از توطئه ای دشمنان انقلاب اسلامی دادند و فرمودند: «بنده خبرهایی دارم از اینکه دشمنان ما با همراهی برخی از مسئولان سفیه منطقه‌ی خلیج‌فارس - نه همه‌شان، بعضی - درصدد هستند که جنگهای نیابتی را به مرزهای ایران بکشانند. پاسداران انقلاب اسلامی و همه‌ی پاسداران حریم امنیّت ملّی در سازمانهای مختلف بیدارند، هوشیارند. این را بدانند که اگر شیطنتی صورت بگیرد، واکنش جمهوری اسلامی بسیار سخت خواهد بود.»ال

در حالیکه سیاست دولت روحانی بر اساس استراتژی تعریف شده رئیس جمهور ایجاد رابطه با همه کشورها است و هیچ استثنائی هم در پروژه ایجاد ارتباط با کشورهای دوست و متخاصم معین نکرده است و وزارت خارجه کشورمان هم در پای میز مذاکره با آمریکا مشغول کوبیدن آب در هاون است! به یکباره کشتی بان انقلابمان خبر از جنگهای نیابتی دشمنان در مرزهای کشورمان می دهند و جای تأسف است که وزارت خارجه با لبخندهای بی جا، چنان سرگرم مذاکرات بی حاصل برای ایران و پر حاصل برای آمریکا و اسرائیل است(پروژه برد-برد رئیس جمهور) که متوجه توطئه ها نمی شود و آمریکا با اسب تراوای خود، در مستی اینان نقشی اساسی دارد.

این روزها شاهد آن هستیم که فشارهای غرب به تیم مذاکره کننده افزایش یافته و آنان هم نتوانسته اند از حقوق هسته ای و دانشمندان رشید این صنعت بدرستی حفاظت نمایند، لذا مقام معظم رهبری خود وارد میدان شده و می فرمایند: «من اجازه نخواهم داد که بیگانگان بیایند و با دانشمندان و فرزندان عزیز و برجسته این ملت صحبت و از آنان بازجویی کنند.»للل

سئوال این است که تاکنون امام خامنه ای بصورت جزئی وارد مباحث هسته ای نشده بودند، پس چرا در این مقطع حساس مذاکرات، نهیب برآورده و خط قرمزها را یادآوری می نمایند؟ در این رابطه دو موضوع دور از ذهن نیست؛ یا تیم مذاکره کننده به خط قرمزهای نظام اسلامی واقف نبوده؟ و یا قصد سوئی در جهت عبور از خطوط قرمز را داشته اند! و به نظر می رسد که فرض دوم صحیح تر است، زیرا رئیس جمهور بلافاصله واکنش نشان دادند و در تبریز گفتند: «نظرات رهبر معظم انقلاب اسلامی برای دولت مطاع است و هرگز توافقی را امضا نمی‌کنیم که به کسی اجازه دسترسی به اسرار علمی و نظامی کشور را بدهد.»

ما از رئیس جمهور تشکر می کنیم که سریعاً موضع گیری نمودند ولیکن دم خروس در جائی دیگر پیدا شده و خانم ماری هارف سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در روز پنج‌شنبه در جمع خبرنگاران جهت دسترسی بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به افراد و سایت‌های هسته‌ای ایران گفت: «با ایرانی‌ها در لوزان بر سر این مسئله به توافق رسیدیم و قرار شد در طی یک روند، فهرست اماکن و افراد لازم به بازرسی را تعیین کنیم.»

به نظر می رسد لبخندهای بی مورد وزارت خارجه و پالسهایی که رئیس جمهورمان برای آمریکائی ها ارسال نموده، به اندازه کافی رضایت کدخدا را کسب ننموده و فکر عملیاتی نمودن گزینه های مختلف علیه کشورمان را در سر دارند و لذا نیروهای مؤمن به اسلام و انقلاب باید تلاش کنند که دولت لرزان و ترسو اعتدال، شکست در سیاست لیبرالی خود را به گردن آنها نیندازد و از زیر بار مسئولیت و عقب نگه داشتن چرخه علمی-تحقیاتی کشور با حربه دروغ بزرگ فرار ننماید!

... و حکایت راستگوئی دولت و تیم مذاکره کننده هسته ای، همانند شخصی است که خروس ملا را دزدید و در کیسه اش گذاشت. ملا که دزد را دیده بود او را تعقیب نمود و به او گفت: "خروسم را بده!" دزد گفت: "من خروس ترا ندیده ام." ملا دفعتاً دم خروس را دید که از کیسه بیرون زده بود به همین جهت به دزد گفت: "درست است که تو راست می گویی ولی این دم خروس که از کیسه بیرون آمده، چیز دیگری می گوید!!!"

والسلام  

 


جمعه 94 خرداد 1 , ساعت 12:40 عصر

بنام خدا و برای خدا

دروغهای بزرگمعمولاً دارای هزینه های سنگین هستند و هر چه ابعاد دروغ بزرگو وسیعتر باشد تهدیدات آن هم وسیعتر خواهد بود، لذا در این نوشته به ابعاد خسارت بار چند نمونه از دروغهای بزرگاشاره می شود تا شاید دروغ گویان شرمنده ملت و نظام اسلامی شوند و توبه نمایند.اا

برای اینکه بهتر بتوانیم چهره دروغرا بررسی و تحلیل نمائیم کافی است به دروغی که در ورزشگاه یادگار امام تبریز گفته شد توجه کنیم که پس از دقایقی کوتاه چهره نفاق دروغ برنده شدن تیم تراکتورسازی افشاءگردید و خسارات سنگین معنوی و مادی به کشور و مردم تبریز تحمیل گردید و این دروغ بزرگآنقدر مهم و اساسی شد که رئیس جمهور در سفر به تبریز نتوانست از کنار آن به راحتی عبور کند!

اگر بخواهیم  مقصر اصلی پروژه دروغهای بزرگرا بیابیم، با کنکاشی مختصر می شود به عمق آن پی برد، زیرا دولت اعتدال در زمینه "ترویج شیوه های دروغ بزرگ"برای رسیدن به اهداف خاص حزبی و گروهی خود، بارها از این پروژه پرده برداری و محصول نامبارک خود را درو کرده است. دولت اعتدال در اولین اقدام خود با پراپاگاندای فوتبالی، برای باخت تیم فوتبال کشورمان در بازیهای جام جهانی 2014 جوانان را به جشن و پایکوبی برای باخت به خیابانهای شهرها دعوت کرد تا بتواند در زمانی دیگر برای باخت مهمتری و نهادینه کردن دروغی بزرگ باز هم جوانان و مردم را به خیابان و کوچه و بازار بکشاند و آن باخت و دروغ بزرگکه می توانست اهداف دولت اعتدال را به ثمر برساند تنها "توافقنامه هسته ای با آمریکا"بود که نتیجه آن در بیانیه لوزان مشخص گردید و عده ای خاص از جوانان را شبانه به خیابانها کشاندند تا دروغ بزرگموفقیت در مذاکرات هسته ای را به ملت و حتی نخبگان جامعه بخورانند، اما ناکام و درمانده گردیدند!لاا

البته دولت اعتدال برای نهادینه کردن "دروغ بزرگ موفقیت هسته ای"و همراه نمودن جریان علمی کشور، همایشهای مختلفی را در دانشگاه ها و سایر مراکز علمی کلید زد تا خود را پیروز در بیانیه لوزان سوئیس نشان دهد، اما طولی نکشید که چهره دروغ بزرگاز پرده برون افقتاد و مردم از طریق نخبگان کشور متوجه شدند که هنر دولت اعتدال تنها این بوده که در مقابل دریافت نسیه، نقداً بیش از85 درصد توان هسته ای کشور را به تاراج داده است و همگان دریافتند در بیانیه لوزان سوئیس امتیازهایی بیش از توافق ژنو داده اند، لکن دولت اعتدال تلاش می کرد با حربه دروغ بزرگمردم و نخبگان کشور را با کلید جادوئی قلابی خود همانند قاشق سحرآمیز خاله ریزه به انحراف بکشاند!

jh

یکی از دروغهای بزرگی که بیش از 8 ماه علیه کشور با محور عبری، عربی و غربی کلید خورد، دروغ و یا رمز تقلببود که با مقدمه چینی از قبل، توسط افراد متوهم، جاه طلب و زیاده خواه داخلی عملیاتی گردید و فتنه سال 88 شکل گرفت، که با افشاء "چهره نفاق دروغ"مردم در نهم دی سال 88 توانستند فتنه پیچیده و براندازنهرا مهار نمایند و فتنه گرانتا سالها به سوراخ توطئه های خود خزیدند ولیکن با پیروزی آقای روحانی در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 سران آزاد فتنه، مجدداً تریبونهای نظام اسلامی را بدست گرفته و با استفاده از تجربه شکست قبلی خود در فتنه سال 88 به انواع و اقسام پروژه های دروغ اقدام می نمایند و پروژه  علامه سازی و آیت الله سازی، برای تصاحب مجلس خبرگان رهبری از زیر مجموعه های دروغ بزرگاست!

سال 1394 سال بسیار حساس و مهمی است و دشمنان این کشور به تهدید آفرینی علیه ایران اسلامی در ابعاد مختلف پرداخته اند  و  "دروغ بزرگ"و استفاده از جهل مردم حربه کارساز دشمن و جریان لیبرال داخل کشور است و لذا می طلبد که عمارهای امام خامنه ای و خواص جامعهدر وقت لازم به افشاء چهره دروغ بزرگهمت گمارند و همواره مراقب دروغ‌های بزرگ باشیم!

درس بزرگی که حادثه تبریز به ما داد این بود که اگر به مردم دروغ بگویید که بردید و قهرمان شدید...مردم شادی خواهند کرد... مثل شادی بعد از تفاهم لوزان!!!!!!!!

امیدواریم که دولت اعتدال از مسیر انحرافی دروغبه مسیر و ریل اصلی گفتمان امام و انقلاب اسلامیبرگردد و آمریکا را کدخدای ده نداند و از بستن با کدخدا توبه نماید. انشاءالله

والسلام

 


جمعه 94 خرداد 1 , ساعت 1:33 صبح

بنام خدا و برای خدا

حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی که همواره تلاش نموده تا سر خود را در میان سرها بلندتر از دیگران به نمایش بگذارد با هدفی مشخص، پروژه ی علامه سازی را در همایش بانوی انقلاب کلید زد و سید حسن خمینی را بدون داشتن شرایط لازم علامه نامید، تا در آینده ای نزدیک بهره لازم را نه در جهت اهداف نظام اسلامی، بلکه برای سازماندهی پروژه ای که مدتها است بخاطر از دست دادن صلاحیت از ایشان باز ستانده شده و لذا تمام ظرفیت خود را در این راستا بکار گرفته تا آنچه را که در انتخابات ریاست جمهوری سالهای 84 و 88 و فتنه بعد از آن بدست نیاورد و مطرود مردم گشت!، از رهگذر انتخابات مجلسین خبرگان و شورای اسلامی بدست آورد و نفس پر اشتهای خود را منتفع نماید!ال

در اینجا سئوالی مطرح است، کسی که خود حجت الاسلام است و خاندانش دارای پرونده های متعدد و سنگین سیاسی، امنیتی و اقتصادی هستند و نقش بسیار زیادی در ایجاد فتنه سال 88 و تداوم آن داشته اند و خود هم در زمینه فتنه و ادامه آن نقش ایفا نموده و صلاحیت کاندیداتوریش برای انتخابت ریاست جمهوری سال 92 مورد تائید قرار نگرفته! آیا نظام اسلامی و مردم اجازه هدایت پروژه آیت الله سازی و علامه سازی را به حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی می دهند؟! آیا نباید چشم فتنه آینده را که پیچیده تر از فتنه 88 می باشد، از هم اکنون نشانه گرفته شود؟! نن

البته حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی دانسته یا ندانسته، نقش اساسی در پروژه هایی برای به انحراف کشیدن آرمانهای انقلاب داشته و از تخصص و تبحر لازم برخوردار بوده است. در پروژه قائم مقامی منتظری نقش کلیدی را ایشان بازی کرده است و کاربران عزیز در این رابطه می توانند به خاطرات مرحوم آیت الله محمدی گیلانی که با امام خمینی گفتگو داشته، مراجعه نمایند تا به اصل ماجرای قائم مقامی منتظری پی ببرند.

امام خمینی(ره) که به خیانت منتظری پی برده بودند و مجلس خبرگان رهبری هم به موقع نسبت به عزل منتظری اقدام ننمود، امام در یک اقدام انقلابی در تاریخ 68/1/6 منتظری را عزل نمودند و به صراحت فرمودند: «از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرالها و از کانال آنها به منافقین می سپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام رااز دست داده اید ... برای اینکه در قعر جهنم نسوزید خود اعتراف به اشتباه و گناه کنید، شاید خدا کمکتان کند ... تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام ... از خدا می خواهم که به پدر پیر مردم عزیز ایران صبر و تحمل عطا فرماید و او را بخشیده و از این دنیا ببرد تا طعم تلخ خیانت دوستان رابیش از این نچشد.» 

کاربران عزیز شبکه های فضای مجازی؛ امام به منتظری می فرماید: «برای اینکه در قعر جهنم نسوزید خود اعتراف به اشتباه و گناه کنید، شاید خدا کمکتان کند.» یعنی اینکه امام، منتظری را به خاطر اقداماتش در قعر جهنم می بیند.

آقای رفسنجانی در گزینش منتظری بعنوان قائم مقام رهبری، نقش اساسی داشته است، با این حال آیا نباید نظام اسلامی جلوی اقدامات افراطی ایشان را که به براندازی نظام اسلامی منجر می شود، بگیرد تا زمینه فتنه آینده از بین برود؟!

برای اینکه بدانیم آقای رفسنجانی آیت الله نیست، به نامه امام خامنه ای که به رئیس تشخیص مصلحت نوشته اند توجه فرمائید: بسم الله الرحمن الرحیم. جناب حجت‌السلام و المسلمین آقای هاشمی رفسنجانی دامت برکاته

باسلام و تحیت و تشکر از مجمع محترم تشخیص مصلحت نظام بخاطر اعمال دقت لازم و پایبندی شایسته به رعایت مجاری قانونی، مقتضی است در مصوبه‌ی آن مجمع محترم تجدید‌نظر شود. والسلام علکیم سیدعلی خامنه‌ای 16 تیر 1389

پس هاشمی رفسنجانی حجت‌السلام است نه آیت الله! و پروژه آیت الله و علامه سازی، کسی که خود حجت الاسلام است، به فنا است و باید در مقابل آن به روشنگری و بصیرت افزائی پرداخت.

پس آقای رفسنجانی بداند؛ یه چیزایی هست اگه بِریزه، با هیچ چیزی نِمی شه جَمعش کرد ...... مثــل آبِــرو.....

والسلام

 


پنج شنبه 94 اردیبهشت 31 , ساعت 1:46 عصر

بنام خدا و برای خدا

در حالی که دانش آموزان شهر تبریز را در فصل امتحانات پایان سال با وعده نمره و بالاجبار به مراسم استقبال از رئیس جمهور آوردند، اما جناب روحانی که با دیدن دانش آموزان به وجد آمده بود، در جمع علما، نخبگان، برگزیدگان و ایثارگران در تالار معلم شهر تبریز گفت: «مگر من به عنوان خادمی کوچک با یک جمع، در 20 ماه گذشته چه کرده‌ایم که در هر استان مورد لطف و مهربانی و استقبال مردم قرار می‌گیریم. مردم در این مدت احساس آرامش می‌کنند، می‌بینند که ما می‌خواهیم کار کنیم و می‌دانند که با وجود برخی نواقص ما در مسیر درستی حرکت می‌کنیم.»

ظاهراً آقای رئیس جمهور مصاحبه های دانش آموزان شیرازی را که به اجبار به مراسم استقبال از ایشان در سفر به استان فارس آورده بودند، فراموش کرده و یا نشنیده و احتمالاً نخواسته و یا نخواسته اند ببیند و بشنود! و گر نه اینچنین خود را مورد ستایش قرار نمی داد. اگر آقای روحانی فیلم های استقبال از رئیس جمهور سابق را در دوره چهار ساله اولش مشاهده می کرد، دیگر به ستایش از خود نمی پرداخت و استقبال کنندگان از خود را در مقابل استقبال کنندگان از احمدی نژاد، ذره ای در برابر دریا می دید و حتماً‌ لب فرو می بست و به تقلید از احمدی نژاد نمی پرداخت و رنج سفر به خود و پیرمردان دولتش، که یارای سفر و نخوابیدن ندارند، هموار نمی کرد! و لذا مُشک آن است که خود ببوید، نه آن‌که عطار بگوید!

آقای روحانی در نهایت خودشیفتگی بحث دیگری را مطرح می کند و می گوید: «نباید اجازه دهیم فردی، گروهی و یا دسته‌ای بخواهد امید مردم را در هم بشکنند و این موضوع نباید برای مردم ما قابل تحمل نیست.»

اگر بخواهیم فرد یا گروهی را بعنوان متهم در خصوص ناامیدی ملت معرفی نمائیم، چه کسی سزاوارتر از شخص رئیس جمهور می تواند باشد؟! و اگر بخواهیم کسی را بعنوان امید دهنده به آمریکا و غرب در انقلاب اسلامی معرفی کنیم، بازهم رئیس حمهورمان حائز اکثریت آراء است! و لذا متهم کردن افراد و گروهها به ناامید کردن مردم، به نوعی فرافکنی و فرار از مسئولیت و انحراف افکار عمومی است و این هم از سیاست جریان لیبرال دولت نشأت گرفته، که برای دروغ گفتن هم، صاحب استراتژی هستند!

به این چند جمله آقای روحانی توجه کنید و پاسخ رئیس جمهور را قاطعانه بدهید، تا بدانند؛ فرافکنی و انحراف افکار عمومی زمانش کوتاه است و در انقلاب اسلامی جائی ندارد و در این در حالی است که خود متهم ناامیدی ملت هستند و درذ پیشگاه مردم باید پاسحگو باشند!

-آقای حسن روحانی: «به دنبال بازی بُرد - باخت نیستیم چون نتیجه آن باقی نمی‌ماند بلکه آنچه نتیجه‌اش ثابت خواهد ماند، بُرد - بُرد است.»

-راه حل های کوتاه مدت یک ماه و 100 روزه برای حل مشکلات ومعضلات اقتصادی، اجتماعی و سیاست داخلی و خارجی پیش بینی شده است.» (برنامه تلوزیونی با دوربین، 7 خرداد 1392)

-«در صورت انتخاب به سمت ریاست جمهوری، دستمزد کارگران را طبق قانون به اندازه‌‌ی تورم افزایش خواهم داد. » (گفتگو با خبرگزاری ایلنا در رشت، 19 خرداد 1392)

-«ما برای اشتغال یک برنامه جدی خواهیم داشت و من جدی ترین برنامه اقتصادی ام در ماههای اول حل معضل اشتغال است و مخصوصا برای آنهایی که تحصیل کرده دانشگاهها هستند.» (گفتگو با ایرانیان خارج از کشور در شبکه جام جم؛ 10 خرداد 1392)

دولت تدبیر از هرگونه تهمت و تخریب پرهیز خواهد کرد.» (سخنرانی در جمع مردم بجنورد، 22 خرداد 1392)

-«دولت تدبیر و امید به دنبال این است که آنچنان مردم را از درآمد سرشار کند که اصلاً به یارانه 45 هزار تومانی نیازی نداشته باشند.»(برنامه گفتگوی ویژه خبری، 6 خرداد 1392)

-«کارگران کارخانه های ما بیکار بودند اما برای کارخانه های چین اشتغال ایجاد کردیم و به دولت سازندگی و اصلاحات ایراد گرفتیم و تهمت زدیم.» (سخنرانی در ورزشگاه شهید شیرودی، 18 خرداد 1392)

-«اگر می خواهید ریال ایرانی به جای اول خود برگردد، اگر می خواهید گذرنامه ایرانی به احترام خود برگردد، پای صندوق آراء بشتابید.»(سخنرانی در ورزشگاه شهید شیرودی، 18 خرداد 1392)

امام خمینی: «با توسل به دامن آمریکا ضعف و ناتوانی خود را بر ملا نسازید و از گرگها و درنده ها برای شبانی و حفظ منافع خود استمداد نطلبید.» (صحیفه امام ج 02 ص 932)

امام خمینی: «آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند، آمریکا در مقابل مسلمین نمی‌تواند خودنمایی کند، ما یقین داریم اگر دقیقاً به وظیفه مان که مبارزه با آمریکای جنایتکار است ادامه دهیم، فرزندان مان شهد پیروزی را خواهند چشید، ما دنبال این نیستیم که آمریکا برای ما کار بکند، ما آمریکا را زیر پا می گذاریم، ما آن قدر صدمه که از آمریکا دیدیم از هیچ کس ندیدیم، آمریکا دشمن شماره یک مردم محروم و مستعضف جهان است، سلطه آمریکا تمام بدبختی های ملل مستضعف را به دنبال دارد، همه گرفتاری که ما داریم از دست آمریکا داریم، همه مصیبت ما زیر سر آمریکا است و آمریکا شیطان بزرگ است»

فاصله گفتمان آقای روحانی با امام خمینی تا کجا است؟ اصلاّ سخنان رئیس جمهور با بیانات امام ارتباطی دارد؟ اگر خوب توجه فرمائید، وعده های آقای روحانی هیچکدام محقق نگریده است، لذا مستحق ستایش نیست؟!!!

والسلام  

 


دوشنبه 94 اردیبهشت 28 , ساعت 10:52 صبح

بنام خدا و برای خدا

رئیس‌جمهور در روز مبعث رسول خوبیها خطاب به سران خود فروخته عرب گفت: «به کمپ پیامبر(ص) و قرآن پناه ببرید، به سوی کمپ دیوید نروید. کمپ اسلام و پیامبر می‌تواند منجی شما باشد». البته این حرف آقای روحانی بسیار علمی و عقلانی است و اگر سران خود فروخته عرب که این روزها با پول نفت مردم خود به نوکر تمام عیار آمریکا و اسرائیل تبدیل شده اند و به جان مردم عرب در سوریه، عراق، لبنان و یمن افتاده اند، حرف آقای روحانی را می پذیرفتند و به "کمپ پیامبر و قرآن" مراجعت می کردند همه مشکلات جهان اسلام حل می شد.اا

 اگر شخص آقای روحانی و دولتش هم به کلام حکیمانه مقتدای انقلاب امام خامنه ای که فرمودند:«کلید حل مشکلات اقتصادی در نیویورک و لوزان و ژنو نیست، در داخل است.» عمل می نمودند و نرمش قهرمانانه را بر اساس راهبرد ناخدای انقلاب عملیاتی می کردند و از هر آنچه داشتیم همه را در ژنو و لوزان بعنوان امتیازهایی نقد در مقابل دریافت نسیه تقدیم کدخدا(آمریکا) نمی کردند، امروز دولت اعتدال با هجوم گسترده انواع تهدیدات آمریکا، رژیم صهیونیستی و کشورهای ذره بینی عربی روبرو نبود.

دولت آقای روحانی در توافق اولیه ژنو و بیانیه لوزان، تعطیلی و برچیدن 2000 دستگاه از سنتریفیوژ فردو، برچیدن 13000 از سانتریفیوژهای نطنز، تعطیلی نیروگاه تقریباً آماده اراک و خارج کردن قلب رأکتور و باز طراحی آن، پذیرش بازرسی‌های خارج از ضوابط پذیرفته شده قانونی و ان.پی.تی، نصب پیشزفته ترین دستگاهها و دوربین های جاسوسی در مراکز مهم هسته ای، بازجوئی محترمانه و شناسائی دانشمندان هسته ای کشور و ... را بصورت روشن و دقیق پذیرفته است و حالا با بی تدبیری و خوشبینی افراطی آقای روحانی و تیم مذاکره کننده به کدخدا، غم و غصه و لرز، دولت را فرا گرفته که تکلیف لغو تحریم‌ها روشن نیست و مشغول مذاکره اند تا بتوانند این کلاه گشاد آمریکائی را از سر بردارند! آیا می توانند؟!!!اا

دولت اعتدال در مسیر مذاکرات هسته ای، اگر سخنان حکیمانه رهبری عزیز انقلاب را چراغ مسیر مذاکرات هسته ای قرار می داد، امروز ماتم زده چگونگی لغو تحریمها در برابر امتیازهای کلان داده شده، نبود! و شرمنده ملت و رهبری و شهداء نمی شد!

آقای روحانی نسخه ی بسیار خوب و درمانگری برای سران اعراب مبنی بر آمدن آنان به سوی "کمپ پیامبر و قرآن،" پیچیده است، اما در میدان "مذاکرات هسته ای" آقای روحانی تا اینجای کار در امتحان مردود شده، زیرا، به نگرانی ها و خوشبین نبودن رهبری نظام به آمریکا توجه ننمود و از "راهبرد نرمش قهرمانانه" تنها نرمش آن را در مذاکرات، آنهم به صورت افراطی دیدیم و از قهرمانی در نرمش، با توجه به تفکر لیبرالیستی دولت، خبری نبود و هنوز هم نیست! و 85 درصد از توان هسته ای کشور را به تاراج داد و در مقابل هنوزم خبر جدی، از لغو و یا تعلیق 15 درصدی تحریمها به گوش نمی رسد و تاکنون کدخدا(آمریکا) عنایتی به دولت اعتدال ننموده است و اینجاست که این ضرب المثل در خصوص توصیه آقای روحانی به عربهای وابسته، موضوعیت پیدا می کند!

کل اگر طبیب بودی ، سر خود دوا نمودی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

والسلام  

 


دوشنبه 94 اردیبهشت 28 , ساعت 12:54 صبح

 

بنام خدا و برای خدا

رئیس جمهور کشورمان آقای حسن روحانی در سالروز بعثت حضرت محمد مصطفی(ص) در مقابل رهبری معظم انقلاب حرف نو و جدیدی را مطرح کرد و گفت: «به کمپ پیامبر(ص) و قرآن پناه ببرید، و به سوی کمپ دیوید نروید، چرا که تنها اردوگاه اسلام و پیامبر(ص) می تواند منجی شما باشد.»ااا

 اگر سخنان آقای روحانی از نهاد یک فرد انقلابی در هیبت رئیس جمهور ایران مطرح شده باشد، باید شاهد چرخش 180 درجه ای در میز مذاکرات هسته ای باشیم و آقای روحانی باید سخنان قبلی خود را مبنی بر کدخدا بودن آمریکا نفی کند و این نفی کدخدایی آمریکا را ما باید در تغییر انشاء توافق جامع هسته ای ببینیم والا این سخنان تنها انشائی است که یا آن را برای خواننده نوشته اند و یا تنها هدف نویسنده آن اخذ نمره قبولی در حوزه دینی و معرفتی بوده است!

اگر این سخنان آقای روحانی از روی صدق نباشد و در صحنه عمل، همچنان شاهد اشتیاق دولت اعتدال در هر شرایطی برای مذاکره با آمریکا باشیم، آنگاه پاسخ پادشاه مفلوک عربستان به آقای روحانی این است؛ "اگر ما به کمپ دیوید می رویم، شما هم با اشاره کدخدا (آمریکا) به لوزان رفتید و هر چه کدخدا دستور داد و در فکت شیتش منتشر کرد، شما آن را اجابت کردید، پس حق نصیحت کردن و دعوت ما به کمپ پیامبر(ص) و قرآن را ندارید!، زیرا اگر کمپ پیامبر(ص) و قرآن خوب است، پس چرا شما مرتباً با اشاره کدخدا(آمریکا) مجنون وار بدنبالش می روی؟! یک روز در ژنو، روز دیگر در نیویورک و دیگر روز در لوزان، همان جایی که فروپاشی دولت عثمانی را نوشتند و جشن گرفتند!، چرا حضور پیدا کردید؟!!!"اا

پادشاه عربستان که احتمالاً از این سخنان ناراحت شده باشد، با عصبانیت و ناراحتی به آقای روحانی خواهد گفت؛ "لااقل مثل دولت سابقتان یک بار هم شما جای مذاکرات هسته ای را معیین کنید! نه مرتب بدنبال آنان راه بیفتید و عزت و استقلال کشورتان را به حراج بگذارید! حتی ممکن است ملک سلمان به آقای روحانی بگوید؛ شما قبل از ریاست جمهوریتان آمریکا را کدخدا معرفی کردی و در تبلیغات انتخاباتی خود گفتی؛ «آمریکا کدخدای ده است، بستن با کدخدا راحت تر است» و باز پادشاه سعودی تأکید کند، که سمت کدخدائی را شما به آمریکا دادید والا آمریکا بعد از انقلاب خمینی کبیر، شیطان بزرگ نام گرفته و از کدخدائی عزل شد!"

باز هم به این جمله زیبا و دلنشین رئیس جمهورمان بنگرید که گفت: «به کمپ پیامبر(ص) و قرآن پناه ببرید، و به سوی کمپ دیوید نروید، چرا که تنها اردوگاه اسلام و پیامبر(ص) می تواند منجی شما باشد.» این جملات تنها در سرزمینی قابل گفتن و شنیدن است که روح انقلاب در آن حضور داشته باشد و اگر رئیس جمهورمان از روی صدق و برای خدا این جملات را بر زبان آورده باشند، باید اعتراف نمود که کام انسانهای آزاده ی سراسر جهان و بخصوص مسلمین و مؤمنان به اسلام و انقلاب را شیرین نموده است.

زیبنده این وجیزه یاد و نام شهداء عزیز باشد، همآنانی که دعا داشتند، ادعا نداشتند. نیایش داشتند، نمایش نداشتند. حیاء داشتند، ریاء نداشتند. رسم داشتند، اسم نداشتند و ما تا ابد به شهدائی که قمقمه ها را دفن کردند تا هوس آب نکنند مدیونیم... باید خجالت بکشیم خیلی بی معرفت شدیم.

والسلام   

 


یکشنبه 94 اردیبهشت 27 , ساعت 10:54 عصر

بنام خدا و برای خدا

وقتی زندگی سیاسی آقای هاشمی رفسنجانی، بر اساس معیارهای پذیرفته شده روانشناسی و روانشناختی فردی مورد بررسی قرار می گیرد، نتیجه استخراج شده این خواهد بود که ابن فرد در عالم سیاست "نان به نرخ روز خور است" والا معنی ندارد کسی در کشور دارای جایگاههای مهمی باشد ولی خود را در مقطعی در قالب اپوزیسیون نظام بداند و در زمانی دیگر در هیبت ریاست جمهوری، به خاطر حضور محدود استقبال کنندگان، مردم را لایق بازدیدهای رئیس جمهور نداند! زمانی در خطبه های نماز جمعه بگوید که دخترانی که موهایشان از زیر روسری پیدا است، باید آنان را به اردوگاههای بیگاری برد اما وقتی همین دختران با بی حجابی تمام، کارناول انتخاباتی راه می اندازند و تصاویر رفسنجانی را بر پیشانی خود می بندند، ایشان با یک چرخش 180 درجه ای، خواستار خوانندگی و حضور آنان در سطح خیابانها می شود. پناه بر خدا از این همه نفاق و دو رویی و "نان به نرخ روز خوردن!!!"ال

آقای رفسنجانی زمانی بر خلاف نظر امام در سالهای دهه 50 از اقدامات مسلحانه منافقین حمایت و به آنان کمک مالی می کند، اما روز دیگری ادعا می شود که بدست آنان مورد ترور واقع شده است! چرا آقای رفسنجانی به اصول انقلاب پایبند نیست؟! رفتار ایشان همانند فردی است که همیشه می خواهد سری بلندتر از سر دیگران داشته باشد و خاطرات عجیب و غریب و باور نکردنی ایشان این موضوع را ثابت می کند و این است مدلی از "نان به نرخ روز خوردن!!!"

کدام روحانی و مجتهدی حاضر است بر اساس معیارهای پذیرفته شده حوزه و دانشگاه آقای سید حسن خمینی را علامه معرفی کند؟ اما آقای رفسنجانی او را در همایش بانوی اسلام علامه نامید؟! بساط نان به نرخ روز خوردن تا کجا است؟!

هنگامی که برگزاری انتخابات منجر به پیروزی آقای رفسنجانی نشود، آن نتخابات باطل و متقلبانه قلمداد می شود اما وقتی که ایشان یا دوستانشان حائز اکثریت آراء شوند، آقای رفسنجانی کاملاً راضی است . می گوید، حق الناس رعایت گردیده و در اینجا نظام اسلامی را نباید با چالش مواجه کرد! با انواع "نان به نرخ روز خوردن باید آشنا شد!!!"

وقتی مهدی رفسنجانی بعد از به آتش کشیدن تهران در فتنه سال 88 و از کشور، متواری می شود و سه سال در آغوش انگلسی ها پنهان می شود، آقای رفسنجانی می گوید فرزندم را جهت بررسی امور دانشگاه آزاد واحد انگلیس به مأموریت فرستاده ام، اما وقتی زمان مأموریت خیلی طولانی می شود و قوه قضائیه خواستار بازگشت و محاکمه مهدیش می شود جای مأموریت عوض می شود و می گوید مهدی برای ادامه تحصیل دکتری به لندن رفته است! این هم مدلی از "نان به نرخ روز خوردن!!!"

در زمانی که آقای رفسنجانی متوجه می شود که پیروز میدان انتخابات ریاست جمهوری سال 88 احمدی نژاد است، بعد از نوشتن نامه بدون سلام به رهبری و اعلام آماده باش برای ایجاد فتنه 88 ،به اطرافیان محرم خود می گوید با این نامه یا همه چیز به وفق مراد ما می شود و یا همه چیز را از دست می دهیم و آن نامه بود که آتش فتنه را در کشور با حضور میدانی فرزندان هاشمی رفسنجانی کلید زد و پس از آن باز هم آقای رفسنجانی "نان را به نرخ روز خورد و همچنان در قدرت ماند!!!"

شیـطان اندازه یک حبّـــه قند اســــت گاهی می افتـــد تـــوی فنجـــانِ دلِ مــــا . . . حل مــی شود آرام آرام ... بی آنکـه اصلا ً ما بفهمیـم و روحمـان سـر می کشد آنرا . . . آن چای شیــریـن را آن وقـت او، خـون مـــی شـــود در خـــانه تن . . . مـی چرخـد و مـــی گـردد و مـی مـانـد آنجـا "او می شــــود مـن"

مراقب باشم مراقب باشیم .. اعوذ بالله من نفسی... 

والسلام

 


یکشنبه 94 اردیبهشت 27 , ساعت 6:55 صبح

بنام خدا و برای خدا

هر چه از عمر دولت اعتدال می گذرد افول آن برای کارشناسان و دولتیان بیشتر مشهود میشود و لذا برای سد کردن این افول تیم رسانه ای رئیس جمهور وارد میدان شده و به آسیب شناسی آن پرداخته و راهکارهای مختلفی را مورد بررسی قرار داده اند. یکی از راهکارها، جلوگیری از پخش برنامه های رسانه ملی است که ضعف های دولت را بیان می کند و بر همین اساس فشار مضاعفی را بر رییس سازمان صدا و سیما متمرکز کرده اند تا از حق گوئی آقای حسن رحیم پور ازغدی در تلوزیون جلو گیری شود.

در این رابطه سناریوهای مختلفی تدوین گردیده تا بتوانند سخنرانی های رحیم پور ازغدی را در وحله اول حذف و در غیر این صورت محدود نمایند و اگر طروق مذکور امکان پذیر نشد، آن را به حداقل یک سخنرانی در ماه و یا در ساعاتی که تلویزیون حداقل بیننده را دارد، پخش شود و اگر هیچ کدام از راههای مذکور میسر نشد، نسبت به آن بخش از سخنان رحیم پور ازغدی که گفتمان اعتدال دولت را متهم می نماید، سانسور صورت پذیرد و سپس از صدا و سیمای جمهوری اسلامی پخش گردد و در صورتی که ریاست صدا و سیما نسبت به قطع برنامه های آقای رحیم پور ازغدی اقدام نکند، در پرداخت برخی بودجه های قانونی آن سازمان مشکلاتی به وجود خواهد آمد.اا

حزب کارگزاران سازندگی که هدایت و کنترل دولت اعتدال را در دست گرفته هیچ وقت فکر نمی کرد که مجدداً بتواند قوه اجرائیه کشور را به تصاحب خود درآورد و به همین خاطر فاقد برنامه تدوین شده در این راستا بوده است و لذا در حل مشکلات کشور به خصوص در حوزه فرهنگ و اقتصاد، ناموفق بوده و لذا همه توان خود و کشور را در پرونده هسته ای و در گفتگوی با آمریکا متمرکز نموده و قصدش بر این بوده که با لغو تحریمهای ظالمانه قدرت های جهانی به اقتصاد کشور رونق بخشد ولیکن هر چه از عمر دولت پر مدعا و به شدت وابسته به عنایات کدخدا(آمریکا) می گذرد، ناتوانی و لرزان بودن دولتیان بیش از گذشته خود نمایی می کند!

یکی از شیوه هایی که دولت اعتدال به کار می گیرد، پروپاگانداسازی تبلیغاتی است تا خود را در چشم مردم موفق نشان دهد و لذا آقای روحانی در لابلای سخنرانی های ملول آور خود هر روزه دم از کنترل و کاهش تورم می زند و اقتصاد در حال رکود را با معجزاتی که به چشم نمی آید، عبور کرده از روکود (احتمالاً از روی کود عبور کرده) می خواند و افزایش قیمت اکثر کالاهای اساسی را منکر و یا با شیب ملایم می داند!

باید گفت که جریان لیبرال غربگرا در ایران همواره خود را مجری دستورات بیگانگان دانسته و پیشرفت کشور در حوزه های مختلف علمی و فناوری را برنمی تابد(توقف توان هسته ای و فضائی کشور) و در این راستا هر کس با دیدگاه های دولت مخالفت ورزد، به عناوین مختلف در نگاه لیبرالیستی حزب کارگزارن سازندگی که دولت را در دست گرفته باید منزوی گردد و حمله به آقای رحیم پور ازغدی بر اساس راهبرد همین حزب است، زیرا حسین مرعشی از اعضای حزب کارگزاران می‌گوید: «کارگزاران سازندگی حزب لیبرال - دموکرات مسلمان است.»

 با یک دوبیتی از آیت الله مجتهدی (رحمه الله) این وجیزه را به آخر می رسانم، باشد که تذکری برای خود و همه پندگیرندگان باشد.

آنچه ازسر گذشت ؛ شد سرگذشت!!! / حیف بی دقت گذشت؛ اما گذشت!!!

تاکه خواستیم یک «دوروزی» فکرکنیم!!! / بردرخانه نوشتند؛ درگذشت..‌. !!!

والسلام    

 


شنبه 94 اردیبهشت 26 , ساعت 3:9 عصر

بنام خدا و برای خدا

یکی از نکات برجسته ای که رهبر معظم انقلاب در سالروز بعثت حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی(ص) بیان داشتند، قدرت وحشی گری جاهلیت مدرن است که در راستای اهداف استکبار جهانی و اسلام آمریکائی بکار گرفته است و از هیچ جنایتی همچون اسلاف خود پرهیز نمی کند و امام خامنه ای در تقابل با این جاهلیت افسار گسیخته و مدرن فرمودند: «البته در مقابل، اسلام نیز مجهزتر و نیروی عظیم اسلامی با استفاده از ابزارهای گوناگون در دنیا گسترده شده و امید به موفقیت نیز بالا است اما شرط آن «بصیرت» و «عزم و همت است»...  ملت ایران، امت بزرگ اسلامی و زمامداران کشورهای اسلامی، بدانید، ما می توانیم در مقابل این جاهلیت بایستیم.»تا

به نظر می رسد، کشتی بان جهان اسلام امام خامنه ای با جاهلیت مدرن اتمام حجت نموده و از توانمندی جبهه اسلام ناب محمدی(ص) در تقابل جاهلیت مدرن که همان اسلام آمریکائی است، سخن گفته اند و تکلیف محوران اسلام ناب باید خود را برای مقابله با این ابزار استکبار آماده نمایند و این شدنی، زیرا هدایتگر اسلام ناب محمدی(ص) می فرمایند: «ما می توانیم در مقابل این جاهلیت بایستیم.» پس فرمانده کل قوا به این توانمندی در جبهه مقاومت واقف هستند و لذا می فرمایند: «ما هر اندازه که بتوانیم از مظلوم دفاع و با ظالم مقابله خواهیم کرد.»

سربازان عرصه مقابله و مقاتله با جاهلیت مدرن، باید شرط فرماندهی خود را معیاری برای حرکت جهادی در این عرصه بدانند که امام خامنه ای فرمودند: «امید به موفقیت نیز بالا است اما شرط آن «بصیرت» و «عزم و همت است.»پس دلاور مردان این جبهه، باید "بصیرتی عمارگونه" داشته و با "عزم و همت" مثال زدنی خود، همچون دلاور مردان حزب الله لبنان، عراق و انصارالله یمن کوله بار مبارزه با اسلام آمریکائیرا به دوش گرفته و عرصه را بر جاهلیت مدرن، همچون پیامبر عظیم الشأن اسلام تنگ نموده و بار دیگر قدرت اسلام ناب محمدی(ص) و نیروهای انقلابیرا به نمایش گذاشته و به حمایت از مظلوم قیام نمایند.اال

باید بدانیم که امروز جُندُالشّیطان با تمام ابزارهای مدرن به مقابله با جُندُالله برخاسته و بر خلاف شعار پیروی از رسول الله، هیچ معیاری از اصول جنگ در اسلام را رعایت نمی کند و لذا امروز بیش از گذشته خود را در خطر سقوط در مقابل بیداری اسلامیکه از زیر مجموعه های اسلام ناب محمدی(ص)است، مشاهده می کند.

مردان خدائی جبهه اسلام ناب محمدی(ص) راه رسم مبارزه را از رسول خوبیها و امیر مؤمنان آموخته اند و به معیارها اسلامی وفا دارند؛ آنجا که خاطره ای از دلاور مردان دفاع مقدس گفته اند؛ که تک تیر اندازمان را صدا کردم و با دست سنگری را نشان دادم و گفتم :" اوناهاش، اونجاست". اسلحه اش را برداشت ، از دوربین اسلحه اش نگاه کرد ، نفسش را حبس کرد ، انگشت اشاره را گذاشت روی ماشه یک دفعه انگشتش را برداشت و اسلحه را پایین آورد! چند لحظه بعد دوباره نشانه رفت و شلیک کرد.

گفتم :" چرا دفعه اول نزدی ؟" گفت :" داشت آب می خورد ..."  

والسلام

 


جمعه 94 اردیبهشت 25 , ساعت 8:13 عصر

 

بنام خدا و برای خدا

در حالی که امام خامنه ای فرمودند: «مسئولان نظامی کشور به هیچ عنوان ماذون نیستند که بازرسان را به مراکز و تاسیسات نظامی راه دهند.» آقای عراقچی در مصاحبه خود برخلاف نظر مقام معظم رهبری اعلام کرد: «دسترسی مدیریت شده به مراکز نظامی زیر نظر پروتکل الحاقی در شرایط خاص امکان پذیر است.»

باید گفت که در طول عمر انقلاب اسلامی هیچ دولتی تا این حد مرزهای استقلال و عزت کشور را به اندازه دولت شبه لیبرال آقای روحانی آن هم برای حفظ اهداف شکم نقض نکرده است و حتی آقای خاتمی که امیدش بود بعد از ریاست جمهوری از غرب دیدن نماید، به اندازه این دولت به مردم کشورمان دروغ تحویل نمی داد. راز این همه نفاق در چیست؟ و چه اهداف نامشروعی در ورای توافق هسته ای جریان دارد؟!

برای دریافت پاسخ به امام خامنه ای اقتدا می کنیم و نظر ایشان را در خصوص یک رئیس جمهور در تراز نظام اسلامی سئوال می کنیم، معظم له در اردیبهشت سال 1392 در جمع برگزار کنندگان انتخابات یازدهم ریاست جمهوری فرمودند: «رئیس جمهور، هم باید کاری باشد، هم باید مردمی باشد، هم باید مقاوم باشد، هم باید ارزشی باشد، هم باید باتدبیر باشد، هم باید پابند به قوانین و مقررات باشد ،هم باید درد مردم را احساس کند، هم باید طبقات مختلف مردم را ببیند.»

حال اگر رئیس جمهورمان برخی یا همه این خصوصیات را نداشته باشد و یا آن را نقض نماید، چه مصیبتی بر کشور وارد می شود؟ قطعاً به مرور زمان نظام اسلامی تضعیف و مورد طمع جهانخواران و دشمنان قرار خواهد گرفت. برای رسیدن به پاسخ دقیق، جواب این سئوال را باز هم از امام خامنه ای عزیز درخواست می کنیم، حضرتش 28 بهمن 1391 در دیدار مردم قهرمان آذربایجان‌ فرمودند: «ملت ایران دنبال شکوفائی اقتصادی، رونق اقتصادی و رفاه کامل است؛ اما ملت ایران نمی خواهد این را از راه ذلت در مقابل دشمن به دست بیاورد؛ این را می خواهد با نیروی خود، با عزم خود، با شجاعت خود، با پیشروی خود، با توانائی جوانانش به دست آورد؛ لا غیر.»

-وقتی به مذاکرات هسته ای و توافقات پیرامونی آن توجه عمیق می کنیم و میزان پذیرش تسلیم گونه تیم مذاکراه کننده هسته ای را دریافت می کنیم، به این مطلب پی می بریم که "صفت مقاومت در برابر بیگانگان"در رئیس جمهورمان وجود ندارد!

-وقتی سخنان رادیکالی آقای رفسنجانی از تریبونهای نظام اسلامی شنیده می شود و رئیس جمهور هم با آن همراهی می کند و بعضاً پازل آن هدف را دنبال می نماید باید گفت که رئیس جمهورمان از "تدبیر لازم برای حفظ ارزشهای انقلاب و اسلام"برخوردار نیست!

-وقتی دیده می شود که رئیس جمهور بدون توجه به اصل 125 قانون اساسی، مذاکرات هسته ای را خارج از روند قانونی آن و بدون نظارت و تصویب مجلس شورای اسلامی، توافقنامه و بیانه ای را بدون سیر مراحل قانونی و برخلاف عزت و استقلال کشور دستور امضاء صادر می کند و همه مسئولیت آن را بدون اینکه قانون اساسی این اذن را به او داده باشد، می پذیرد و از ارائه پاسخ شفاف و درست به مردم خودداری می کند، آیا می شود باور کرد که "رئیس جمهوری مردمی و پایبند به قانون" داریم؟!

به این سخن آقای هاروارد لاسکی که از نظریه پردازان غربی است توجه کنید که می گوید:« سیاست یعنی چه کسی می برد، چه می برد، چه موقع می برد، چگونه می برد و چرا می برد.»

حالا قضاوت دقیق و عادلانه را به شما کاربر عزیز می سپارم و بفرمائید، که رئیس جمهور و دولت هم راهش، آیا پایبند قانون اساسی و رهنمودهای ناخدای انقلاب هستند؟ و یا بر اساس نظریه آقای هاروارد لاسکیU باخت در مذاکرات هسته ای و بُرد در انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی را دنبال می نمایند؟!

وزن و اندازه دولت چقدر است؟! یکی خاطره ای از جنگ تعریف می کرد و گفت: اندازه پسر خودم بود ... سیزده چهارده سال سن داشت ....وسط عملیات یک دفعه نشست ... گفتم: "حالا چه وقت استراحته ؟!" گفت : "بند پوتینم شل شده. می بندم و راه می افتم" ... نشست ولی بلند نشد .... هردو پایش تیر خورده بود ... ولی برای حفظ روحیه ما چیزی نگفت !!!

والسلام 

 


<   <<   151   152   153   154   155   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ