به نام خدا و برای خدا

بلاخره تیم مذاکره کننده هسته ای ایران پس از اینکه قطعنامه شماره 2231 شورای امنیت سازمان ملل در روز دوشنبه به تصویب رسید، لب به سخن باز کردند و از دستاورد خود در وین به مجلس شورای اسلامی و ملت ایران پاسخ گفتند و حاصل تلاش خود را پس از 23 ماه نه پیروزی می دانستند نه باخت! هر چند رئیس جمهورمان بدون هیچ معیار و مبنایی آن را پیروزی خواند و گفت 3 گل زده ایم و 2 گل خورده ایم! البته این را بازی حساب کردن کوتاه بینی و بی تدبیری است، زیرا با توجه به متن برجام و قطعنامه که خود در تنظیم آنها حاضر بوده و پذیرفته ایم که از این پس قاضی، شاکی، داور، دادیار و اجرای احکام آن با کدخدای رئیس جمهورمان یعنی آمریکا باشد. معنی و مفهوم این بی تدبیری عملاً کشور را در آستانه جنگ قرار داده است، هر چند عده ایی آن را پیروزی دانسته و به جشن و پایکوبی پرداختند!

در این وجیزه تنها به یک بخشی از دفاع مضحک، تأسف بار، بی ربط، فاقد عقلانیت که به نوعی مسخره کردن ملت ایران توسط آقایان ظریف و عراقچی محسوب می شود، می پردازم، که در قطعنامه 2231 از ایران خواسته شده محدودیتهایی را باید در خصوص آزمایش موشکهای بالستیک بپذیرد، ولی وقتی از آقایان ظریف و عراقچی در این خصوص سئوال می شود، بدون اینکه خجالت بکشند در دروغ و توهینی  آشکار به شعور ملت ایران می گویند؛ اگر قطعنامه را نقض کنیم اشکالی ندارد و الزام آور هم نیست! عجب! تاکنون کدام قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل الزام آور نبوده که این دومی آن باشد؟! مگر شورای امنیت توصیه نامه صادر کرده که الزام آور نباشد؟! مگر می شود پذیرفت که برای آمریکا و اسرائیل شلیک و برد موشکهای ایرانی مهم نباشد و قطعنامه فاقد پشتیبانی اجرائی تصوبیب نمایند؟!

در تعریف موشک بالستیک( BALLISTIC MISSILE ) اینگونه گفته اند: هر موشکی که برد مسافتی آن بیش از 700 کیلومتر باشد و بتواند یک سرجنگی به وزن 200 کیلوگرم را حمل کند، به جای سرجنگی، می تواند کلاهک هسته‌ای حمل نماید و فرقی بین آنها نیست. و لذا اکثر موشک‌های ایران بالستیک و از نوع میان‌برد (برد 1000 تا 3500 کیلومتر) هستند و به همین خاطر، قابلیت حمل کلاهک هسته‌ای را دارند.(هرچند تولید بمب هسته ای را شرعاً حرام می دانیم) حال توجیه آقایان ظریف و عراقچی نادرست و کذب و صرفاً برای فریب افکار عمومی ملت ایران بیان گردیده است! 

براساس بند 3 از ضمیمه B قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل، ایران می بایست آزمایش و تولید موشک‌های میان برد و استراتژیک خود را متوقف و از سامانه تسلیحاتی خود کنار بگذارد! این را هم بدانیم اگر رژیم صهیونیستس تاکنون جرأت حمله به کشور ما را نداشته است، بخش قابل توجهی از آن بخاطر ترس از شلیک موشکهای بالستیک کشورمان می باشد و دشمنان همواره در فکر نابودی این سامانه دفاعی و بسیار مؤثر ما بوده اند که با مساعدت دولت بی تدبیر، مقدمات آن را فراهم نموده اند! برای پی بردن به عمق توطئه دشمنان، به پاسخ آقای عراقچی در گفتگوی تلوزیونی و جواب آقای ظریف در مجلس شورای اسلامی توجه فرمائید که می گویند:

عراقچی: «درخواست شده که از فعالیت روی موشک های بالستیک که طراحی شده برای کلاهک هسته ای جلوگیری کند. بین قطعنامه و توافق اختلاف وجود دارد. اگر توافق نقض شود قطعنامه هم نقض می شود اما عکس آن صحت ندارد.  طرف مقابل پذیرفت که این دو مسئله در قطعنامه بیاید اما در توافق ذکر نشود بنا بر این اگر نقض شود، نقض توافق نخواهد بود.»

ظریف: «همچنین تحریم شدید تسلیحاتی ایران لغو و با برخی محدودیت‌ها جایگزین شد به نحوی که امکان واردات و یا صادرات اقلام دفاعی به صورت موردی فراهم می‌شود. این مورد نیز منحصر به ضمیمه قطعنامه است و رعایت نشدن آن تاثیری بر برجام نخواهد داشت.»

با توجه به توضیحات فوق؛ در متن برجام و قطعنامه شورای امنیت هیچ نشانه ای از 3 گل زدن و 2 گل خوردن رئیس جمهورمان دیده نمی شود بلکه استراتژی! ترس و لرز، مبنی بر کدخدا بودن آمریکا و شرایط کشور را همانند دوران امام حسن مجتبی(ع) دانستن آقای روحانی، در سراسر بندها و مواد و پیوستهای برجام و قطعنامه جدید به چشم می خورد و لذا پیروز خواندن و درخواست کف زدن و جشن و پایکوبی برگزار کردن توهین به شعور مردم استو ملت را به یاد اوائل دهه 50 می اندازد که وقتی از هویدا نخست وزیر پهلوی دوم در خصوص جدایی بحرین از ایران سئوال کردند! این عنصر ذلیل و وابسته آمریکایی و لیبرال گفت: دختر خودمان بود، شوهرش دادیم و به کسی مربوط نیست!!!

والسلام

به نام خدا و برای خدا

حسن روحانی رئیس جمهور گفت: «اگر ایرانی هست و اگر خون ایرانی در رگ‌های اوست برای تیم ایرانی کف می‌زند. در والیبال، کشتی، فوتبال و همه ورزش‌ها اینطور است که وقتی تیم ایران در برابر تیم مقابل و تیم رقیب پیروز می‌شود ایرانی برای او کف می‌زند، آن وقت می‌شود برای این تیم بزرگ با عظمت و با این کار باعظمت یک کسی ایرانی باشد و کف نزند؟!»

پس از مدتها به خود بالیدن و خود را برای سرگرم کردن ملت، مستحق تشویق دانستن، بلاخره با حماسه سرائی جناب روحانی در همایش ملی سازمان مردم نهاد سلامت، قفل دست مردم باز شد و برای پیروزی مجازی و مشکوک به ترکمنچای دوم، جمعیت حاضر در سالن را به وجد آورده و برای لحظاتی شروع به کف زدن نمودند تا عقده جناب روحانی فرو نشیند، زیرا در سال 92 از اساتید دانشگاهها خواست که از توافق ژنو دفاع کنند ولی هیچ استاد عاقل دانشگاهی حاضر نشد برای به تاراج دادن توان هسته ای کشور سخن یا مقاله ای در تائید آن بنویسد و در صدا و سیما به دفاع برخیزد و کف بزند! پس از اینکه عده ای از جوانانی که هیچگاه متن بیانیه سیاسی لوزان را در سال 94 هنوز هم ندیده اند و آنان را به خیابانها آورده و به شادی وادار نمودند و برخی از همراهان دولت در صدا و سیما بیانیه لوزان را موفقیت آمیز معرفی نمودند، به یک باره این اقدامات اغوا کننده با روشنگری و تبیین خطوط قرمز توسط کشتیبان انقلاب امام خامنه ای رنگ باخت و معظم له فرمودند؛ "هنوز اتفاقی نیفتاده که نیاز به تبریک داشته باشد!" و جناب روحانی تا اینجا موفق نشدند با گزارشهای غلط و غیر واقعی خود، ملت را به کف زدن واداردو لذا در این همایش عقده دل وا کرد و مردمی که هنوز از کم و کیف برجام و قطعنامه جدید شورای امنیت سازمان ملل مطلع نیستند، با سخنانی نادرست و بر خلاف توافقات صورت گرفته، درخواست کف زدن نمود که جمعیت هم با اکراه و شاید اشتیاق اجابت نموده و کف زدند و کف کردند!

در حالی که هر روز خبرهای نگران کننده ای از محتوای برجام و قطعنامه بگوش می رسد و سخن از وجود توافق محرمانه ای در آژانس بین المللی انرژی اتمی شنیده می شود، وادار کردن ملت به کف زدن، خیانت به کشور و مردم محسوب می گردد و باید آقای روحانی در برابر ملت به این سئوال اساسی بدون لکنت زبان پاسخ گویند؛ آیا می شود با کف زدن جلوی کلاه بزرگی را که کدخدا(آمریکا) بر سر تیم مذاکره کننده ایرانی و آقای روحانی گذاشته، جامعه را بخواب عمیق فرو برد تا قرارداد بدتر از ترکمنچای را به مردم خوراند و کدخدای خود(آمریکا) را خوشحال کرد؟!

امام علی(ع) در کتاب گهر بار نهج البلاغه نامه 26 می فرماید: و ان اعظم الخیانة الامة، و افظع الغش غش الائمه؛« همانا بزرگترین خیانت، خیانت به ملت، و رسواترین دغلکاری، دغلبازی با امامان است.

وحید یامین‌پور در صفحه اینستاگرام عود در توضیح این بخش از نامه امام علی(ع) می نویسد: «دغل بازی با رهبری یعنی بگویی چشم و خلافش عمل کنی، یعنی او را در عمل انجام شده قرار بدهی، یعنی مردم را علیه او بشورانی، یعنی نامه بی سلام و تحیت بفرستی و تهدیدش کنی، یعنی کاری کنی که نفوذ و اقتدارش کاهش یابد... هرچند ان شاء الله با وجود دغلبازان، حضرتشان همیشه موید و مقتدرتر از پیش خواهند بود.»

والسلام

بنام خدا و برای خدا

این روزها دولت با پر روئی تمام، خود را پیروز مذاکرات هسته ای آن هم در مصاف با کدخدای خود یعنی آمریکا می خواند و حتی جناب روحانی لاف می زند و ادعا می نماید که در این بازی 3 گل زده و 2 گل خورده است! در صورتیکه در متن برجام و قطعنامه شماره 2231 شورای امنیت سازمان ملل نشان می دهد که ایران تنها کیسه گل بوده و اگر سانتریفیوژی هم بعدها بچرخد از صدقه سری دولت سابق بوده که در مدت 8 سال بیش از 22000 سانتریفیوژ در نطنز و فردو نصب کرد و آقای روحانی علی رغم نوشتن کتاب خاطرات هسته ای، هیچگاه نقش مثبتی در توانمندی هسته ای کشور نداشته است و جناب روحانی راستی آزمائی این سخن را می تواند از کدخدایش یعنی آمریکا بپرسد!

وقتی تیم مذاکره کننده ایرانی که برادر حاج حسن روحانی هم بی جهت در آن حضور داشته و پذیرفته اند که در فرایند اجرای برجام و قطعنامه شماره 2231 شاکی‌، داور، شاهد، قاضی و اجرای احکام آن‌،کدخدا(امریکا)باشد؟! با کدام منطق و تدبیر این توافق را می شود بُرد-بُرد دانست؟! مگر بی خردان و پر روها چنین اعای بی مبنایی داشته باشند! که این روحیات از خصوصیات بارز دولت لیبرال اعتدال است، زیرا تنها در دولت روحانی است که جوانان میهنمان را برای باخت تیم ملی فوتبال کشورمان در جام حهانی 2014 به خیابانها دعوت کردند! و این عمل نابخردانه در دولت اعتدال روی داده که تا کنون چند بار پس از بیانیه لوزان و وین، جوانان و اشرافیت و لیبرالهارا برای برگزاری جشن و پایکوبی و درخواست حقیرانه و ذلیلانه بازگشائی رستورانهای زنجیره ایی مکدونالد آمریکایی-صهیونیستیبه خیابانها دعوت کرده اند!

وقتی به پارگرافهای محتلف برجام و قطعنامه جدید شورای امنیت سازمان ملل نظری می افکنیم، محدویتهای 8 ساله 10 ساله 15 ساله 20 ساله و 25 ساله در تأسیسات هسته ای و نظامی دیده می شود! بر اساس قطعنامه یاد شده، قدرت دفاعی و نظامیکشور با محدودیت شدید روبرو می گردد! استقلال و امنیت کشوربه مخاطره می افتد! تصمیمات نهادهای قانونی کشور همچون مجلس شورای اسلامی وشورایعالی امنیت ملی پس از صدور قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل بی اثر گردیده است! لذا با توجه به این وضعیت، اگر کسی ادعا کند که 3 بر 2 در بازی برنده شده،  آیا نباید به عقل و تدبیر او شک کرد؟! آیا می شود پذیرفت که این مدعی یک حقوقدان و متخصص امنیتیاست؟!(ادعاهای آقای روحانی)

امروز عده ای می خواهند با استفاده از حربه های دروغ، تزویر و پر روئی، خود را پیروز میدان معرفی نمایند و با تجربیات سامری و معاویه ملت را به برگزاری جشن و پایکوبی و مقابله با موسی زمان برانگیزند و این در حالی است که خود و کدخدایشان می دانند که طرف دعوا و قاضی ما هر دو آمریکا است! معنی این سخن آن است، که وقتی قاضی و شاکی یک پرونده، آن هم با مشخصات شیطان بزرگ، پس محکوم همیشگی این دعوا ایران است و ایران! لذا باید عمارها امام خامنه ای به تأسی از رهبر خود که هیچگاه نتیجه برجام و قطعناه را تبریک نگفتند، به بصیرت افزائی در هر کوی و برزن بپردازند و اجازه ندهند تا مردم اسیر اغوای سامریهای دوران گردند و با حربه پر رویی ملت را غافل نمایند. 

یه خبر فوری!!! میدونید این بارندگی ها ی اخیر بخشی از بارندگی های بلوکه شده ایران بوده! وگرنه چله ی تابستون کی سیل می اومده! تازه در مرحله ی بعد بنا شده توی کویر لوت دولت جناب روحانی پیست اسکی دایر کنه! روحانی مچکریم!!!

والسلام

بنام خدا و برای خدا

مسئولیت پذیری مردم یکی از مؤلفه های مهم در ارتقاء و پویای کشور است که باید مسئولین همواره تلاش خود را بر این مبنا استوار نمایند تا یکایک آحاد مردم نقشی برای خود در کشور ببیند و لذا حضرت امام خمینی بعنوان یک شاخص، آنچنان نقش مردم را در جمهوری اسلامی، بزرگ و برجسته تعریف کردند که مردم در بزرگترین آزمون، یعنی در دفاع مقدس با تمام توان در مقابله با حمله رژیم بعث عراق به کشورمان، احساس مسئولیت کرده و بی نظیرترین نقش آفرینی را در ابعاد مختلف دفاع مقدس به یادگار گذاشتند و این نقش آفرینی بخاطر آن بود که ملت بر مدار شاخص و قطب نمای انقلاب اسلامی حرکت نمودند، که امام خمینی در وصفشان فرمود: «من با جرأت مدعی هستم که ملت ایران و توده میلیونی آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسول الله - صلی الله علیه و آله - و کوفه و عراق در عهد امیرالمؤمنین و حسین بن علی - صلوات الله و سلامه علیهم - می‌باشند ... امروز می‌بینیم که ملت ایران از قوای مسلح نظامی و انتظامی و سپاه و بسیج تا قوای مردمی از عشایر و داوطلبان و از قوای در جبهه‌ها و مردم پشت جبهه‌ها، با کمال شوق و اشتیاق چه فداکاریها می‌کنند و چه حماسه‌ها می‌آفرینند.»

پس از رحلت امام بزگوارمان، ایران اسلامی همواره با انواع و اقسام توطئه ها، فتنه ها و براندازیها روبرو گردید، که مردم مسئولیت پذیر ایران با شاخص قرار دادن خط امام  و رهبری امام خامنه ای، توانستند، بر توطئه های خارجی و فتنه های داخلی فائق آیند و حماسه های بی نظیری همچون نهم دی در سال 88 رقم بزنند و بر همین قاعده بود که فتنه گران داخلی و دشمنان خارجی در برابر عظمت و مسئولیت پذیری ملت بزرگ ایران زانو زدند!

از زمانی که فتنه گران برانداز و دشمنان انقلاب اسلامی به عمق استراتژیک مسئولیت پذیری ملت ایران پی برده اند، همواره تلاش کرده اند که روح خودباوری، استقلال طلبی و مسئولیت پذیری را از مردم کشورمان بگیرند و لذا "جریان زر و زور و تزویر"با طلحه ها، زبیرها، ابوموسی اشعریها و گوساله های سامری، جنگ با اعتقادات مردم و تحریف خط امام خمینی و ولایت فقیه را از اهداف استراتژیک خود قرار دادند، تا در مسیر مسئولیت پذیری ملت انحراف ایجاد نمایند و برای رسیدن به مطلوب و مقصود خود، خدا هم از تعرض آنان مصون نماند و گفتند:

-«مردم حق دارند همه مسئولان را به سئول کشیده و از آنها انتقاد کنند، حتی اگر آن مسئول پیامبر و امام معصوم باشد، بلکه به خود خدا هم می توان اعتراض کرد و او را فتنه گر نامید.» (روزنامه ایران 24/4/79)

-«امروز عیسی که سهل است، خود خدا هم اگر حرفی بزند و آن حرف با عقل مردم منطبق مباشد، نخواهند پذیرفت، امروز خدا در جامعه هیچ کاره است، همه کاره مردمند.» (محسن کدیور در سال 79 در دانشگاه تهران)

-«جامعه ایران فاز سنتی خود را پشت سرگذاشته و می خواهد مدرن و صنعتی شود، اما هنوز در این جامعه خدا نمرده است.»(علیرضا علوی تبار یا لثارات4/3/79)

-«تفکر شیعه گری موجب انحطاط مملکت ما و مانعی برای دموکراسی است.» (روزنامه صبح امروز23/7/78)

-«گناه تا به مرحله جرم نرسد، آزاد است.»(روزنامه خرداد13/3/78)

-«قرآن، حجاب و عفت را منوط به ایمان کرده است؛ یعنی، بی حجابی و بی عفتی را گناه می داند ولی جرم نمی داند.»(روزنامه نشاط 17/3/78)

این چنین بود که با دلارهای دشمنان، حمله به اعتقادات و باورهای ملت، بصورت سازماندهی شده آغاز شد و آنچه خواستند تاختند تا مسئولیت پذیری مردم را سلب نمایند و اگر امروز دیده می شود که جوانی بدون آگاهی از مفاد توافق هسته ای ایران با 5+1 با نصب پرچم دشمن بر روی قلبش در وسط میدان یکه تازی می کند، اثرات مخرب فتنه گرانی است که در راستای دین زدائی در کشور اقدام نموده اند!

امامان چقدر زیبا سرودند و در سفارش به ملت فرمودند: «به ملت عزیز ایران توصیه می‌کنم که نعمتی که با جهاد عظیم خودتان و خون جوانان برومندتان به دست آوردید همچون عزیزترین امور قدرش را بدانید و از آن حفاظت و پاسداری نمایید و در راه آن، که نعمتی عظیم الهی و امانت بزرگ خداوندی است کوشش کنید و از مشکلاتی که در این صراط مستقیم پیش می‌آید نهراسید که إن تَنْصرواالله یَنْصُرْکم و یُثَبِّتْ اقدامَکم ... و به مجلس و دولت و دست اندرکاران توصیه می‌نمایم که قدر این ملت را بدانید و در خدمتگزاری به آنان خصوصاً مستضعفان و محرومان و ستمدیدگان که نور چشمان ما و اولیای نعم همه هستند و جمهوری اسلامی ره آورد آنان و با فداکاریهای آنان تحقق پیدا کرد و بقای آن نیز مرهون خدمات آنان است، فروگذار نکنید و خود را از مردم و آنان را از خود بدانید.»(وصیت نامه سیاسی الهی امام خمینی)

والسلام  

بنام خدا و برای خدا

جمهوری اسلامی ایران بر اساس اقدام مشترک (برجام) وین با 5+1 محدویتهای شدید و بسیاری را طی 17 ماده و دهها پیوست در ذیل ماده 41 منشور سازمان ملل پذیرفته است که در صورت اجراء آن، استقلال و امنیت کشورمان به خطر خواهد افتاد ضمناً قطعنامه جدیدی در ذیل ماده 41 منشور ملل متحد در روز دوشنبه در شورای امنیت به رأی 15 کشور عضو گذاشته می شود، ایران محتویات آن را قبلا تائید کرده است! متأسفانه صدا و سیما پس از اتمام مذاکرات هسته ای بصورات افرطی به حمایت همه جانبه از توافق وین برخاسته و معمولاً به جنبه های مثبت آن می پردازد که این عمل با روح اطلاع رسانی منافات دارد! جهت اطلاع کاربران عزیز از محتوای برجام وین، در این قسمت به تعهداتی که تیم مذاکره کننده ایرانی آن را قبول نموده و آقای روحانی هم آن را پیروزی خوانده، توجه و سپس قضاوت نمائید! لازم به توضیح است که قبل از این توافق باید به 6 کشور پاسخ می دادیم و پس از این توافق یا برجام باید به کل کشورهای دنیا پاسخگو باشیم و این از عقلانیت و تدبیر جناب روحانی و دولت لیبرال مسلک او است!!!

آسیب پذیری ایران پس از این برجام بسیار گسترش پیدا می کند، زیرا تعهدات ایران ذیل فصل 7 و ماده 41 منشور ملل متحد که لازم الاجراء است، قرار می گیرد و ایران را در لبه پرتگاه جنگ قرار می دهد لذا به ماده 41 و 42 منشور ملل متحد توجه فرمائید:

 ماده 41- شورای امنیت می‌تواند تصمیم بگیرد که برای اجرای تصمیمات آن شورا مبادرت به چه اقداماتی که متضمن به کارگیری نیروی مسلح نباشد لازم است و می‌تواند از اعضای ملل متحد بخواهد که به این قبیل اقدامات مبادرت ورزند این اقدامات ممکن است شامل متوقف ساختن تمام یا قسمتی از روابط اقتصادی و ارتباطات راه‌آهن – دریایی – هوایی – پستی – تلگرافی – رادیویی و سایر وسائل ارتباطی و قطع روابط سیاسی باشد.

ماده 42- در صورتیکه شورای امنیت تشخیص دهد که اقدامات پیش‌بینی شده در ماده 41 کافی نخواهد بود یا ثابت شده باشد که کافی نیست می‌تواند به وسیله نیروهای هوایی – دریایی یا زمینی به اقدامی که برای حفظ یا اعاده صلح و امنیت بین‌المللی ضروری است مبادرت کند.این اقدام ممکن است مشتمل بر تظاهرات و محاصره و سایر عملیات نیروهای هوایی – دریایی یا زمینی اعضای ملل متحد باشد.

فاجعه باترین قسمت فرجام و قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل، داوری مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی، آقای آمانو عنصر سر سپرده آمریکا است و این را هم باید مد نظر قرار دهیم که طی 12 سال هیچگاه مدیر کل آژانس نظری به نفع ایران صادر نکرده است که دولت خوشبین اعتدال بدنبال آن است! و لذا با اولین گزارش مغرضانه مدیر کل، امکان بردن ایران به ذیل ماده 42 منشور ملل متحد و حمله نظامی به کشور فراهم می گردد.

مواد 17 گانه مورد پذیرش ایران به شرح ذیل است. لازم بذکر است که پیوستها و متن قطعنامه شورای امنیت در این قسمت نیامده است:

الف- غنی ‏سازی، تحقیق و توسعه غنی‏ سازی، ذخایر 

1. طرح بلندمدت ایران شامل برخی محدودیت‏های مورد توافق در مورد همه‏ ی فعالیت‏ های غنی‏ سازی اورانیوم و فعالیت های مرتبط با غنی‏ سازی اورانیوم، از جمله برخی محدودیت های مشخص در برخی فعالیت های خاص تحقیق و توسعه، برای هشت سال نخست، و به دنبال آن، با یک ضرباهنگ معقول، تکامل تدریجی به سمت مرحله‏ ی بعدی فعالیت‏های غنی‏ سازی‏ ایران برای اهداف منحصرا صلح ‏آمیز، به نحو موصوف در پیوست 1 خواهد بود. ایران به تعهد داوطلبانه خود، به نحو شرح داده شده در برنامه بلندمدت غنی‏ سازی و تحقیق و توسعه غنی‏ سازی خود که به عنوان بخشی از اعلامیه ‏ی اولیه‏ ی ایران برای پروتکل الحاقی ارائه خواهد شد پایبند خواهد بود.

2. ایران، در ده سال آغاز به از رده خارج کردن سانتریفیوژهای IR-1 خود خواهد نمود. طی این دوره، ایران ظرفیت غنی‏ سازی خود در نظنز را حداکثر تا ظرفیت غنی‏ سازی اورانیوم تعداد 5060 سانتریفیوژ IR-1 نصب شده نگه خواهد داشت. سانتریفیوژهای اضافی و زیرساخت‏ های غنی ‏سازی مربوطه در نطنز تحت نظارت مستمر آژانس به نحو مشروح در پیوست 1 انبار خواهد شد.

3. ایران تحقیق و توسعه ‏ی غنی‏ سازی را به شیوه ‏ای که به انباشت اورانیوم غنی‏ شده منتج نشود ادامه خواهد داد. تحقیق و توسعه غنی ‏سازی ایران با اورانیوم برای مدت 10 سال شامل صرفا ماشین های IR-4، IR-5، IR-6 و IR-8 به نحو تشریح شده در پیوست 1 خواهد بود، و ایران به نحو مشخص شده در پیوست یک در سایر فناوری‏ های جداسازی ایزوتوپ برای غنی‏ سازی اورانیوم وارد نخواهد شد. ایران به تست دستگاه‏ های IR-6 و IR-8 ادامه خواهد داد، و در میانه سال هشتم، تست تا سی دستگاه ماشین IR-6 و IR-8 را به نحو مشخص شده در پیوست 1 آغاز خواهد کرد.

4. همچنان که ایران سانتریفیوژهای IR-1 را از رده خارج می نماید، به جز نحوه مندرج در پیوست 1 اقدام به ساخت یا سرهم کردن سانتریفیوژ نخواهد کرد، و سانتریفیوژهای از کار افتاده را با نوع مشابه جایگزین خواهد نمود. ایران تولید دستگاه‏ های سانتریفیوژ پیشرفته را صرفا برای فعالیت های مشخص شده در این برجام صورت خواهد داد. از پایان سال هشتم، و به نحو مندرج در پیوست 1، ایران آغاز به ساخت تعداد مورد توافقی از دستگاه های سانتریفیوژ IR-6 و IR-8 بدون روتورز نموده و تمامی دستگاه های تولید شده را در نطنز، تا زمانی که بر اساس برنامه بلندمدت ایران مورد نیاز واقع شوند، تحت نظارت مستمر آژانس انبار خواهد نمود.

5. ایران بر اساس برنامه بلندمدت خود، برای 15 سال، فعالیت های مرتبط با غنی‏ سازی اورانیوم، از جمله تحقیق و توسعه ‏ی تحت نظارت پادمانی خود را صرفا در تاسیسات غنی سازی نطنز انجام خواهد داد، سطح غنی‏ سازی اورانیوم خود را تا سقف 3.67 درصد نگه خواهد داشت، و، در فردو، از هرگونه غنی‏ سازی اورانیوم و تحقیق و توسعه غنی ‏سازی اورانیوم و از نگاهداری هرگونه مواد شکافت ‏پذیر خودداری خواهد ورزید.

6. ایران تاسیسات فردو را به یک مرکز هسته ای، فیزیک و فن آوری تبدیل خواهد نمود. همکاری بین ‏المللی از جمله به شکل سرمایه‏ گذاری‏ های مشترک علمی در حوزه‏ های تحقیقاتی مورد توافق ایجاد خواهد شد. 1044 ماشین IR-1 در قالب شش آبشار در یک بال در تاسیسات فردو باقی خواهد ماند. دو عدد از این آبشارها به همراه زیرساخت های مربوطه بدون اورانیوم به چرخش ادامه خواهد داد و  از جمله از طریق اصلاح مقتضی زیرساخت‏ ها، برای تولید ایزوتوپ‏های پایدار منتقل خواهد شد. چهار آبشار دیگر به همراه کلیه‏ ی زیرساخت‏های مربوطه به صورت ساکن باقی خواهند ماند. کلیه سانتریفیوژهای دیگر و زیرساخت‏های مرتبط با غنی‏ سازی جمع ‏آوری و تحت نظارت مستمر آژانس به نحو مشخص شده در پیوست 1 انبار خواهد شد.

7. طی این مدت پانزده سال، و همچنان که ایران به طور تدریجی به سمت رسیدن به استانداردهای بین ‏المللی کیفیت برای سوخت تولیدی در ایران حرکت می‏کند، ذخایر اورانیوم خود را به 300 کیلوگرم هگزافلوراید اورانیوم غنی شده تا 67/3 درصد یا معادل آن در سایر اشکال شیمیایی محدود خواهد کرد. مقادیر اضافه بر این میزان براساس قیمت‏های بین ‏المللی و در عوض دریافت هگزافلوارید اورانیوم طبیعی تحویل داده شده به ایران، به فروش رسیده و به خریدار بین ‏المللی تحویل داده خواهد شد، یا به سطح اورانیوم طبیعی ترقیق خواهد گردید. اورانیوم غنی شده موجود در مجتمع های سوخت تولید شده از روسیه یا سایر منابع، برای استفاده در راکتورهای هسته ای ایران، اگر شرایط مندرج در پیوست 1 را دارا باشد، در زمره این 300 کیلوگرم ذخیره UF6 فوق الذکر محاسبه نخواهد شد. کمیسیون مشترک از کمک به ایران، از جمله به نحو مقتضی از طریق همکاری های فنی آژانس، حمایت خواهد نمود تا سوخت هسته ای تولید شده توسط ایران حائز استانداردهای کیفی بین ‏المللی گردد. کلیه اکسید اورانیوم باقی مانده غنی شده بین 5 تا 20 درصد به منظور استفاده در راکتور تحقیقاتی تهران به سوخت تبدیل خواهد شد. هر گونه سوخت اضافی مورد نیاز راکتور تحقیقاتی تهران، با نرخ بازارهای بین ‏المللی در دسترس ایران قرار خواهد گرفت.

ب- اراک، آب سنگین، باز-فرآوری

8. ایران مبادرت به بازطراحی و بازساخت یک راکتور تحقیقاتی آب سنگین مدرنیزه شده در اراک بر اساس طراحی اولیه مورد توافق و در قالب یک همکاری بین المللی که طراحی نهایی آن را نیز تصدیق خواهد کرد، خواهد نمود که با استفاده از سوخت غنی شده تا 3.67 درصد فعالیت خواهد کرد. این راکتور تحقیقات هسته ای صلح آمیز و تولید رادیو ایزوتوپ برای مقاصد پزشکی و صنعتی را پشتیبانی خواهد کرد. راکتور بازطراحی شده و بازسازی شده اراک پلوتونیوم در سطح تسلیحاتی تولید نخواهد کرد. کلیه فعالیت ها برای بازطراحی و ساخت مجتمع های سوخت برای راکتور بازطراحی شده، بجز برای نخستین بارگذاری سوخت، در ایران انجام خواهد گرفت. همه سوخت مصرف شده در اراک برای دوره‏ ی عمر راکتور به خارج از ایران منتقل خواهد شد. این مشارکت بین‏ المللی مشتمل بر کشورهای مشارکت کننده‏ ی گروه 1+5، ایران و سایر کشورهایی که طرفین ممکن است مشترکا تعیین کنند، خواهد بود. ایران به عنوان مالک و مدیر پروژه، نقش راهبری را ایفا خواهد نمود و گروه پنج بعلاوه یک و ایران قبل از روز اجرای توافق، یک سند رسمی که مسئولیت هایی که اعضای پنج بعلاوه یک برعهده خواهند گرفت را مشخص خواهد نمود، منعقد می نمایند.

9. ایران برنامه دارد که با همکاری گسترده ‏تر بین‏ المللی شامل تضمین عرضه سوخت، همگام با روندهای پیشرفت فنآوری بین ‏المللی در اتکاء بر آب سبک برای راکتورهای تحقیقاتی و تولید برق آینده خود، حرکت نماید.

10.به مدت 15 سال، راکتور آب سنگین دیگر یا انباشت آب سنگین در ایران نخواهد بود. همه آب سنگین اضافی برای صادرات در بازارهای بین‏ المللی عرضه خواهد شد.

11.  ایران قصد دارد همه سوخت مصرف شده کلیه راکتورهای هسته ای تحقیقاتی و قدرتی فعلی و آینده خود را برای پسماندداری یا اقدامات بعدی، آنگونه که در قراردادهایی که به نحو صحیح با طرف دریافت کننده منعقد خواهد شد، از کشور خارج کند.

12. به جز فعالیت های جداسازی با هدف تولید رادیوایزوتوپ های پزشکی و صنعتی از نمونه‏ های تابش‏ دیده‏ ی اورانیوم غنی‏ شده، ایران به مدت 15 سال وارد بازفرآوری یا ساخت تاسیسات قادر به بازفرآوری سوخت مصرفی، یا فعالیت های تحقیق و توسعه‏ ی بازفرآوری که منتج به ایجاد قابلیت بازفرآوری سوخت مصرفی شود، نگردیده و پس از این مدت نیز قصد چنین کاری را ندارد.

ج. شفافیت و اقدامات اعتمادساز

13. ایران، منطبق با  اختیارات مربوطه‏ ی رئیس جمهور و مجلس (پارلمان)، وفق ماده 17 (ب) پروتکل الحاقی به موافقتنامه جامع پادمان خود، این پروتکل را به صورت موقتی اجراء، و اقدام به تصویب آن در چارچوب زمانی پیش بینی شده در پیوست 5 کرده، و کد 1/3 اصلاحی ترتیبات فرعی بر موافقتنامه پادمان خود را به طور کامل اجرا خواهد نمود.

14. ایران «نقشه راه برای رفع ابهام از مسائل مورد اختلاف حال و گذشته» مورد توافق با آژانس، شامل ترتیباتی برای پرداختن به مسائل مورد نگرانی حال و گذشته‏ ی مربوط به برنامه هسته ای‏ ایران مندرج در ضمیمه گزارش مورخ 8 نوامبر 2011 آژانس (GOV/2011/65)، را کاملا اجرا خواهد نمود. اجرای کامل فعالیت هایی که ایران بر اساس این نقشه راه برعهده می گیرد تا 15 اکتبر 2015 تکمیل خواهد شد و متعاقبا مدیرکل تا 15 دسامبر 2015 ارزیابی نهایی خود پیرامون حل و فصل تمامی مسائل اختلافی باقی مانده‏ ی گذشته و حال را به شورای حکام ارائه خواهد نمود، و فارغ از صلاحیت شورای حکام، کشورهای پنج بعلاوه یک به عنوان اعضای شورای حکام قطعنامه ای را برای اتخاذ اقدامات لازم، با هدف بسته شدن این موضوع، به شورای حکام ارائه خواهند کرد.

15. ایران به آژانس اجازه خواهد داد که بر اجرای اقدامات داوطلبانه فوق الذکر برای دوره های زمانی مربوطه و نیز اجرای تدابیر شفافیت ساز به شرح مندرج در این برجام و پیوست های آن نظارت نماید. این اقدامات شامل: حضور بلندمدت آژانس در ایران؛ نظارت آژانس بر کنسانتره سنگ معدن اورانیوم تولیدی توسط ایران در همه کارخانه های تغلیظ سنگ معدن اورانیوم به مدت 25 سال؛ نظارت و مراقبت در مورد روتورزها و بیلوزهای سانتریفیوژ به مدت 20 سال؛ استفاده از فنآوری های مدرن تائید شده و گواهی شده توسط آژانس از جمله دستگاه سنجش میزان غنی‏ سازی به صورت مستقیم، و مهر و موم های الکترونیک؛ و یک سازوکار قابل اتکا برای اطمینان از رفع سریع نگرانی های آژانس در زمینه دسترسی به مدت 15 سال، به شرح مندرج در پیوست 1.

16. ایران به فعالیت هایی که به توسعه تجهیزات انفجاری هسته ای منجر می تواند شود شامل فعالیت های متالورژی اورانیوم و پلوتونیوم به نحو مشخص شده در پیوست 1، از جمله در سطح تحقیق و توسعه، مبادرت نخواهد نمود.

17. ایران با کانال خریدی که جزئیات آن در این برجام، به شرح مندرج در پیوست 5، آمده و مورد تایید قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل خواهد بود همکاری نموده و مطابق آن عمل خواهد کرد.

والسلام

بنام خدا و برای خدا

پس از قریب 2 سال حسن روحانی پرده اول مذاکرات هسته ای را بالا زد و باید منتظر پرده دوم آن باشیم که نقش اول و اصلی آن بر عهده مدیر کل آزانس بین المللی انرژی اتمی است و دولت اعتدال هم از این پس باید رقص خود را بر اساس دستور کدخدا(آمریکا) که از طریق آقای آمانو اعلام می شود تنظیم نماید! آیا ملت ایران بعد از گذشت چند سال که مدام تحت بمباران اخبار تکراری صدا و سیما در خصوص مذاکرات هسته ای بود، راحت خواهد شد؟! زیرا ملت از خبرهای تکراری و بی حاصل و بعضاً علیه استقلال و امنیت ملی ایران به ستوه آمدند!!! مردم کشورم آنقدر نسبت به مذاکرات هسته ای شرطی شده بودند که همه مسائل کشور را وابسته به آن می دانستند، چون جناب روحانی با بی تدبیری حتی آب آشامیدن مردم را هم  به تحریم و ایستادن سانتریفیوژها گره زده بود!

مردم عزیز کشورم امید داشتند که پس از وعده های 23 ماهه دولت اعتدال مبنی بر ایستادن سانتریفیوژها و فعال شدن چرخ زندگی مردم، ولیکن به یکباره با خبرهای ناامید کننده و نفاق افکن دولت امید روبرو شدند؛ آنجا که پس از اتمام جلسه هیئت دولت آقای نوبخت سخنگوی آن به میان خبرنگاران آمد و در خصوص کاهش قیمتها بعد از توافق با آمریکا اولین کلید ناامیدی را زد و گفت: «مردم ما فهیم هستند و می‌دانند که ابتدا طی ماه‌هایی باید فرآیندی را طی کنیم تا تحریم‌ها کاملاً برطرف شود و این منابع در اختیار قرار بگیرد و برای اینکه این منابع منجر به رفاه شود به یک برنامه‌ریزی صحیح و درستی ختم شود و آن برنامه‌ها هم یک‌شبه اجرایی نخواهد شد ... انتظار ما این است که مردم خوب با ما همراهی کنند و ان‌شاءالله از آثار این برنامه هم برخوردار شویم.»

با توجه به اینکه دولت از نتیجه مذاکرات مطلع بود، تلاش فراوانی را کرد تا از سقوط قیمت دلار جلوگیری نماید و این کار را انجام داد و دومین کلید ناامیدی را وزیر اقتصاد رونمایی کرد و گفت: «لغو تحریم به تنهایی مشکلات اقتصادی را حل نمی‌کند، قطعا محدودیتهای منابع ارزی برداشته می‌شود اما درباره عدد آن در رسانه‌ها مبالغه شده است.»

در حالی که مردم خوب کشورمان با گزارشات مختلف دولتیان فکر می کردند که میزان پولهای بلوپکه شده ایران در نزد بانکهای خارجی بیش از 100 میلیارد دلار است، اما ولی الله سیف رئیس کل بانک مرکزی در اظهار نظری جدید و غیر قابل باور میزان دارایی‌های بلوکه شده بانک مرکزی را 23 میلیارد دلار و درآمد بلوکه شده نفت را 6 میلیارد دلار اعلام کرد. این یعنی خدعه و حمله گازانبری دولت به ملت، پس از توافق وین!!! لذا ملت باید فکر کاهش قیمتها را از سر بدر کنند؛ زیرا اقدام دولت در افزایش 18 قلم از کالاهای اساسی، 3 روز قبل از توافق وین پیام روشنی در این راستا به ملت بود! و این حاصل اعتماد به جریان لیبرالیسمغربی بود که ملت در سال 92 به آن رأی کرد! مردم فهیم و عزیز! جریان لیبرالیسم آمریکا را کدخدای ده می داند! و این جریان خطرناک است!

امام خمینی(ره) مرحوم منتظری را تنها به خاطر همراهی با لیبرالهااز قائم مقامی رهبری عزل کرد و در نامه 6 فروردین 1368خود خطاب به منتظری مرقوم داشتند: «جناب آقای منتظری! با دلی پر خون و قلبی شکسته چند کلمه‌ای برایتان می‌نویسم تا مردم روزی در جریان امر قرار گیرند. شما در نامه اخیرتان نوشته‌اید که نظر تو را شرعاً بر نظر خود مقدم می‌دانم؛ خدا را در نظر می‌گیرم و مسائلی را گوشزد می‌کنم. از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرال‌ها و از کانال آنها به منافقین می‌سپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام را از دست داده‌اید.»

والسلام 

بنام خدا و برای خدا

پیام تبریک از سوی رهبر معظم انقلاب در خصوص تصمیمات هسته ای در وین برای آقای روحانی و دولتش بسیار اهمیت داشته است و به همین خاطر آقای روحانی به همراه اعضاء هیئت دولت بلافاصله بعد از توافق وین به دیدار رهبری شتافتند و رهبر عزیز انقلاب تنها به تشکر از زحمات و مجاهدات صادقانه و مجدانه تیم هسته ای بسنده کردند، اینگونه تشکر مورد قبول رئیس جمهور نبمو و لذا مشغول نوشتن نامه برای رهبری گردید و بازهم آقای روحانی به خواسته خود دست پیدا ننمود و امام خامنه ای در پاسخ نامه جناب روحانی فرمودند: « لازم می دانم از تلاش پیگیر و پرطاقت هیئت مذاکره‌ کننده‌ی هسته‌ای صمیمانه تشکر و قدردانی کنم و پاداش الهی را برای آنان مسألت نمایم.»

وقتی به ابعاد مختلف تصمیمات وین و قطعنامه ای که آمریکا برای تصویب در شورای امنیت آماده نموده نظری بیفکنیم درمی یابیم که تمام خطوط قرمز ترسیمی از سوی مقام معظم رهبری نقض گردیده است والا رهبر عزیزی که برای موفقیت یک تیم ورزشی پیام تبریک صادر می کنند ،اگر موفقیتی در خصوص توافق بدون امضاء وین مشاهده نموده بود، حتماً پیام تبریک مفصلی در این رابطه صادر می فرمود و نیازی هم نبود آقای روحانی خود را به آب و آتش بزند تا مرقومه تبریک دریافت کند!

بعضی اقدامات تیم مذاکره کننده و شاید هدایت کنندگان پشت صحنه آنان مشکوک و از مصادیق خیانت است. مثلاً آقای لاوروف وزیر خارجه روسیه می گوید: « بر اساس توافقی که در وین امضا شد برنامه موشکی ایران به مدت هشت سال هیچ توسعه ای ای نخواهد یافت.» در حالی که وزیر خارجه چین و روسیه خواستار لغو تحریم تسلیحاتی ایران بوده اند، متأسفانه تیم مذاکره کننده ایرانی که حسین فریدون برادر رئیس جمهور که معلوم نیست برای چه هدفی در جمع آنان بوده، حاضر نشدند از پیشنهاد وزارای خارجه چین و روسیه حمایت نمایند!!! آیا اسم این عمل که موجب شگفتی وزیران خارجه چین و روسیه شده، به غیر از خیانت می شود اسم دیگری بر روی آن گذاشت؟!

کاربران عزیزی که مشتاقند ابعاد مختلف توافق وین را بدانند باید به متن قطعنامه جدیدی که قرار است قطعنامه های قبلی را لغو نماید مراجعه، تا عمق فاجعه را دریابند، که در صورت تصویب این قطعنامه کشور در لبه پردگاهی که دولت اعتدال با بی تدبیری و شاید خیانت زمینه آن را فراهم نموده، قرار خواهد گرفت! در پاراگراف‌ سوم اجرایی قطعنامه جدید آمده است:

3- از مدیر کل آژانس می‌خواهد که راستی آزمایی و پایش لازم در خصوص تعهدات هسته‌ای ایران در برجام را برای تمام مدت اجرای این تعهدات به انجام رساند و تصریح می‌کند که ایران باید به طور کامل بر اساس خواسته‌های آژانس با آن همکاری کند تا آژانس بتواند تمام مسائل باقیمانده را همان‌طور که در گزارش‌هایش آمده، حل کند؛»

فرض کنیم که قرارنبوده تیم مذاکره کننده ایران در مذاکرات هسته ای حضور داشته باشد! قطعاً بدتر از توافق ژنو، بیانیه سیاسی لوزان، توافق نامه وین و قطعنامه ای که در آینده از سوی شورای امنیت سازمان ملل به تصویب می رسد، علیه کشورمان صادر نمی شد، زیرا قاضی اصلی این توافقنامه و قطعنامه(پرونده)، کسی نیست به غیر از مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی آقای آمانو ژاپنی که از نوکران ویژه کدخدا(آمریکا) است! آیا امنیت و استقلال کشور را می شود به تأیید یک سرسپرده آمریکا واگذار کرد؟! کدام عاقل با تدبیری کلید! خانه اش را به دشمن می سپارد، که جناب روحانی با بی تدبیری سپرد و اسم آن را هم به دروغ پیروزی می گذارد؟! 

والسلام

بنام خدا و برای خدا

بازی بُرد-بُرد جناب روحانی آنقدر برای آمریکائی ها جذاب و شیرین است که جان کری وزیر خارجه آمریکا برای رسیدن به اهداف و مذاکره با طرف ایرانی و کسب امتیازهای محیرالعقول از دولت بی تدبیر ایران تاکنون 14 بار دور کره زمین را طی کرده و رنج سفر را تحمل نموده، تا اهداف استکباری خود را بعد از گذشت 36 سال از عمر انقلاب اسلامی محقق نماید و در این طرف میدان، رئیس دولت اعتدال گوهر گرانبهای هسته ای را در مقابل دریافت هیچ به کدخدای خود یعنی آمریکا تقدیم نمود و برای اینکه قافیه را نبازد و زیر سئوال های منتقدین دفن نشود، دقایقی پیش با انتشار متنی در صفحه توئیتر خود، نوشت: «توافق هسته‌ای می‌تواند پیروزی دیپلماسی و منطق برد - برد بر دیدگاه تحمیل، فشار و زورگویی تمامیت‌ طلبان بین‌المللی باشد.»

بسیار خوشحال خواهیم شد که شاهد "منطق بُرد-بُرد رئیس جمهورمان بر دیدگاه تحمیل، فشار و زورگویی تمامیت‌ طلبان کدخدا(آمریکا) باشیم و خدا را شاکر خواهیم شد که رئیس جمهورمان در مقابل شیطان بزرگ به یک پیروزی نسبی دست یابد "ولی جناب روحانی ظاهراً حافظه اشان ضعیف شده و دچار نسیان شده که چند روز قبل وضعیت کشور و ملت ایران را شبیه ملت بی وفا و منافق کوفه دانستند و در اهانتی آشکار نسبت به ملت با وفا و بصیر ایران در صفحه غیرقانونی توئیتر خود نوشتند: «امام حسن(ع) به ما یاد دادند که باید به مصلحت امت و خواست مردم و جامعه توجه کرد و به نفع امت و جامعه اسلامی تصمیم(صلح) گرفت.»

با توجه به توضیحات فوق؛ در اینجا رئیس جمهور باید به دو سئوال اساسی و مهم ملت پاسخگو باشد. سئوال اول؛ اگر جناب ایشان به بازی بُرد-بُرد دست یافته اند! پس اجازه دهند،  تا متن توافق جامع هسته ای امضاء و منتشر گردد و ملت هم نشانه های بُرد هسته ای را مشاهده کنند، آنگاه همه ملت ایران قدم خادمین خود را در زمان ورود به خاک کشورمان بر دیده نهاده و جشنی را به بزرگی ملت ایران سرفراز برگزار خواهند کرد. سئوال دوم؛ اگر آنگونه که جناب روحانی ادعا نموده که وضعیت کشورمان همانند دوران امام حسن مجتبی در کوفه است و باید شرایط معاویه زمان(آمریکا) را بپذیریم، پس بُرد و پیروزی حاصل نشده و برگزاری جشن و پایکوبی، آن هم بخاط پذیرش شرایط کدخدا یک خیانت بزرگ و فراموش نشدنی و بدتر از ترکمنچای است. لذا در صورتی که نرمش قهرمانانه به نرمش ذلیلانه تغییر کرده باشد، رئیس جمهور بخاطر عدم صیانت از توان هسته ای کشور، ناامید کردن ملت ایران، گره زدن همه مشکلات کشور به تحریم ها و سرگردانی ملت به مدت دو سال، باید در پیشگاه نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی پاسخگوی ملت ایران باشد و از فرافکنی دست بردارد!!!

والسلام

بنام خدا و برای خدا

رئیس جمهور در مراسم افطار با تعدادی از بانوان در 21 تیر 94 گفت: «خدا را شکرگزارم به وعده ای که به مردم در انتخابات در مورد حل و فصل مسئله هسته‌ای دادم عمل کردم ... حتی اگر همین جا که ما در قدم‌های آخر هستیم، اگر متوقف بشود ما به وظیفه‌مان عمل کرده‌ایم ما همه توانمان را به کار گرفته‌ایم ... فاصله داریم با قله ای که مورد نظر است.»

حالا به سخنان علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی، با توجه به اینکه ایران برخی محدودیت ها را پذیرفته است گفت: «درباره اغلب موضوعات فنی و ضمیمه ها توافق شده است و همچنین تشکیل کمیسیونی به سرپرستی چین برای بازطراحی رآکتور اراک به اتمام رسیده است و هر کشوری که بخواهد می‌تواند به آن بپیوندد ... صالحی خبری را اعلام کرد که بسیار نگران کننده است و گفت: « ما قصد داریم برخی از فراورده‌های استراتژیک خود از قبیل اورانیوم غنی‌شده و آب سنگین خود را بفروشیم.»

در بیانیه لوزان اعلام شد که پذیرفته ایم قلب رأکتور اراک را از کشور خارج کنیم و در ایستگاه آخر که قرار بود از خطوط قزمز عبور نکنند، صالحی می گوید: که پذیرفته ایم که اورانیوم غنی‌شده و آب سنگین خودمان را هم بفروشیم! قبلاً گفتند که پذیرفته ایم که 2000 دستگاه از سانتریفیوژهای فردو و 13000 دستگاه از سانتریفیوژهای نطنز را جمع آوری نمائیم! در مذاکرات جاری پذیرفته ایم که بازطراحی فردو را هم به روسها واگذار نمائیم و با آمدن نوکر و فرستاده آمریکا(آمانو مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی) در گرماگرم مذاکرات هسته ای پذیرفتیم که آقای آمانو موضوع PMD  را در پایان سال 2015 حل و فصل نماید و باز هم پذیرفتیم که تحقیق و توسعه را برای مدت 10 تا 15 سال با محدویتهای قابل توحهی انجام دهیم! و در ایستگاه اول یعنی در ژنو هم پذیرفتیم و عمل کردیم و اورانیم غنی شده 20درصدمان را اکسید و خیال کدخدای آقای روحانی یعنی آمریکا را راحت کردیم!

و آقای روحانی هم در ضیافت افطاری با تعدادی از بانوان می گوید: «خدا را شکرگزارم به وعده ای که به مردم در انتخابات در مورد حل و فصل مسئله هسته‌ای دادم عمل کردم ... فاصله داریم با قله ای که مورد نظر است امیدواریم با دعای خیر مردم مذاکره کنندگان ما در این مصاف سخت و پیچیده موفق بشوند.»

حال سئوال اساسی این است، اگر همه اینها را داده باشیم که قطعاً داده ایم! آیا قانون مجلس شورای اسلامی مبنی بر الزام دولت بر صیانت از توان هسته ای کشور و خطوط قرمز ترسیمی از سوی رهبر معظم انقلاب رعایت گردیده است؟! و آیا به غیر از کاریکاتوری از تأسیسات هسته ای، چیز دیگر باقی می ماند؟! و اگر عهد رئیس جمهور با مردم این بوده که این چنین مسئله هسته ای را حل و فصل نماید! باید گفت که وعده عملی ایشان یک خیانت بزرگ و فراموش نشدنی به کشور و ملت است!!!

والسلام

بنام خدا و برای خدا

آقای روحانی در سایه حمایت رهبر معظم انقلاب و شورای عالی امنیت ملی که خود ریاست آن را بر عهده دارد، با عبور از قانون اساسی و نادیده گرفتن حقوق نمایندگان مجلس شورای اسلامی وارد مذاکرات هسته ای با آمریکا گردید تا پرونده هسته ای کشور را که در سال 82 خود با کشورهای غربی مفتوح کرده بود، برای لغو تحریمها و بستن با کدخدا(آمریکا) حل و فصل نماید. جناب روحانی  فکر می کرد با بستن با آمریکا و کنار زدن قوه مقننه کشور و عبور از خطوط قرمز و ارزان فروشی قدرت هسته ای کشور لغو تحریمها در مدت 100 روزه حاصل و مشکلات اقتصادی مرتفع می گردد ولیکن با گذشت 22 ماه از مذاکره مستقیم با آمریکا، تاکنون ملت بزرگ ایران علی رغم خطاهای استراتژیک رئیس جمهور(توافق ژنو و بیانیه لوزان) در پرونده هسته ای هیچ چشم انداز روشنی در خصوص لغو و یا تعلیق تحریمها و حل مشکلات اقتصادی مشاهده نمی کنند!

جناب روحانی بعد از صدور بیانیه سیاسی لوزان که الزام آور هم بود،  فکر می کرد که با راه انداختن کارناول شادی جوانان در خیابانهای سراسر کشور، اذهان نخبگان و ملت را از توافق ترکمنچای دوم(لوزان) منحرف می نماید و لذا دولت با یک برنامه هدفمند و با بهره گیری از روزنامه ها و خبرگزاری های زنجیره ای و برگزاری مناظرات تلوزیونی به دفاع از بیانیه لوزان پرداختند. اما امروز شاهدند که مذاکره کنندگان آمریکائی تنها اصرار فراوانی به اجراء مفاد کامل بیانیه سیاسی لوزان دارند، اگر اینان ذره ای غیرت ملی و ایرانی داشته باشند باید عرق شرم و شرمندگی در برابر ملت و رهبری بر پیشانی آنان نقش ببندد و از فرافکنی دست بردارند و به خاطر ترس لرز، مردم و موقعیت کشور را تفسیر به مردم کوفه و صلح امام حسن با معاویه ننمایند! 

اگر این جماعت به اندازه مدیر ارشد سابق شورای امنیت ملی آمریکا آقای فلینت لورت به کشور و ملت خود وفا دار بودند، باید در برابر ملت و رهبر آن خاضع می بودند و برای اهداف پست و حقیر دنیایی و گروهی قیطریه ای را به آتش نکشند و دم فرو بندند.

آقای فلینت لورت در خصوص دقت و عمق نظر رهبر معظم انقلاب، اظهارات قابل توجهی دارد و می گوید: « به عنوان کسی که سعی داشته ایران و سیاست خارجی آن را مطالعه کند باید بگویم که بسیار از آیت‌الله خامنه‌ای به عنوان یک استراتژیست تحت تأثیر قرار گرفته‌ام. می‌دانم که ایشان به عنوان رهبری مذهبی و ملی بسیار فراتر از آن است اما به عنوان کسی که بیشتر درباره سیاست خارجی کار می‌کند فکر می‌کنم که ایشان به عنوان یک استراتژیست بسیار تأثیرگذار بوده است. به عنوان کسی که ایشان را تحت نظر قرار داده‌ام برداشت من این است که ایشان بینش کاملا مشخصی درباره منافع ایران دارند. ایشان به رؤسای جمهور برگزیده و وزرای خارجه ایران فضای بسیاری ارائه می‌دهد تا سیاست‌های خود را دنبال کنند و خط‌قرمزها و منافع را مشخص می‌کنند اما در همین حین آنها را رهبری نیز می‌کنند ... در فرآیندی مذاکرات زمانبدی ایشان بسیار تأثیرگذار بوده است. ایشان در زمان‌هایی که احساس کرده‌اند برای مخاطبین داخلی و خارجی سخن گفته و پارامتر‌های یک توافق خوب قابل پذیرش برای ایران را تشریح کرده‌اند، اینکه ایران آماده است در مذاکرات منعطف باشد اما خطوط قرمزها از این قرار هستند. بنابراین شخصا بسیار تحت‌ تأثیر آیت‌الله خامنه‌ای به عنوان یک استراتژیست قرار گرفته‌ام..» (منبع خبرگزاری تسنیم)

والسلام