به نام خدا و برای خدا
ویروس نفوذ با سفارش دولت اعتدال تار و پود آن را درنودیده و بصورت یک بیمار خطرناک، اعتقادات، امنیت و استقلال کشور را به مخاطره انداخته و متأسفانه به توصیه حکما هم توجه نمی کند، لذا وقتی انسانهای بصیر به صحنه می نگرند، متوجه عمق فاجعه می شوند، که این بیمار آلوده، بخاطر ارتباطات مستمر با کشور تولید کننده ویروس نفوذ، امکان دل کندن از آن را ندارد و هر روز افراد و مکانهایی را با اغواگری در معرض ویروس نفوذ قرار می دهند.
تاریخ ایران از زمان پادشاهان قاجار تا کنون نشان می دهد، اکثر افرادی که برای تحصیل به اروپا و آمریکا رفته اند، در صورت مستعد خدمت به غرب، در آنجا ماندگار شده و یا با ویروس آلوده فراماسونری و گاهاً جاسوسان زبردست به کشور بازگشته و در خدمت جریان صهیونیستی فراماسونری قرار گرفته و هر چه در توان داشته، به کشور ایران خیانت کرده و آخرالامر برخی از آنان همانند ملکم خان در پایان عمر وصیت می کند که جنازه اش را هم آتش بزنند و اینگونه شد!
دیروز در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس جلسه ای برگزار شد، مبنی بر اینکه شبکه پیچیده نفوذ، با برنامه ای حساب شده، با همراهی لیبرالهای داخل در دولت، در اکثر سازمانها و وزارتخانه های دولت اعتدال ایجاد کرده و در حال انتقال ویروس نفوذ با یک برنامه دقیق آموزشی، بهداشتی، سیاسی و ... هستند و دولت اعتدال با فرستادن پالسهای متعدد به کدخدا(آمریکا) و غرب، قبل از برجام و پسا برجام و حتی در زمانی که در مرکز استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت اردو زده بودند، زمینه ایجاد و رخنه شبکه نفوذ را فراهم کرده اند.
جریان نفوذی لیبرالیسم علی رغم اینکه از دیوار مظلوم انقلاب خود را بالا کشیده، لکن منافقانه از پایان انقلابیگری سخن می گوید! به این سخن حسن روحانی توجه کنید، که در تیر ماه 94 می گوید: «کافی است! دوران احساسات کافی است! در هر انقلابی این جور است. احساسات فراوان است. شش ماه، یک سال، دو سال، سه سال... 36 سال 37 سال از انقلاب گذشته است. واقعیت ها را تبیین کنیم؛ جامعه ما بداند واقعیت ها چیست؟ بداند تعامل با دنیا یعنی چه؟ تعامل با خودش، با دیگران، مدارا کردن، فضای گفتگوی آزاد را به وجود آوردن، رو به روی هم نایستادن، فضای عادلانه را به وجود آوردن.»
در مقابل نگاه انحرافی رئیس جمهور، رهبر معظم انقلاب در مهر ماه 94، می فرمایند: «مکرر می شنوید گفته می شود تا وقتی ایران دنبال انقلاب است کار ما با ایران مشکل است. راست می گویند! و من اضافه می کنم تا وقتی تفکر انقلابی و حرکت انقلابی هست به توفیق الهی پیشرفت ایران، نفوذ روز افزون ایران، هیمنه و تسلط معنوی و روحی ایران... بیشتر خواهد شد.»
در مقطعی که امام خامنه ای، آن پیچ بزرگ تاریخی و جنگ احزاب بر علیه کشورمان می داند، لذا نیروهای مؤمن به اسلام و انقلاب، باید نقش مهمی در شناسائی و انهدام شبکه گسترده نفوذ داشته و نمایندگان مجلس شورای اسلامی، هر چه سریعتر، آژیر خطر ویروس نفوذ لیبرالیسم را که عمق استراتژیک دولت اعتدال را آلوده نموده، به صدا درآورند، زیرا دولت اعتدال، با رویکرد لیبرالیستی، امروز بعنوان یک تهدید جدی در برابر انقلاب اسلامی، آنهم با هدف انقلاب زدائی قرار گرفته است.
والسلام
به نام خدا و برای خدا
معاون سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ریاست جمهوری در پسا برجام، ساخت 400 هتل 4 و 5 ستاره توسط کشورهای خارجی را با نگاه درآمد زائی در 11 سال آینده در برنامه خود قرار داده و قرارداد تعدادی از آنها با سرمایه گزاران آلمانی، ترکیه ای و آذربایجانی نهایی کرده است. آیا از طریق ساخت هتل، شاهد نوعی تهاجم فرهنگی از سوی دشمنان انقلاب اسلامی خواهیم بود؟! آیا سازندگان این هتلها نظارت دستگاههای دولتی ایران را بر فعالیت خود پذیرفته اند؟! آیا کسب ثروت، آنهم با حمله به مبانی دینی و اعتقادی ملت و نظام دینی، مشروع است؟!
امروز کشور عزیز ما در منطقه یکی از امن ترین کشورهای جهان شمرده می شود و لذا توطئه ای فرهنگی در پسا برجام علیه کشورمان با مدیریت لیبرالهای دولت اعتدال در حال محقق شدن است!
اگر به سخنان آقای حسن روحانی در10 اردیبهشت 94 و 15 اردیبهشت 95 با نظر زمینه سازی تهاجم فرهنگی نگاه کنیم، به عمق توطئه لیبرالها با همراهی غرب علیه مبانی دینی و اعتقادی نظام اسلامی پی می بریم، ایشان می گوید: «اگر میخواهیم به پیشرفت برسیم و نزاعهای بنیانکن وحدت جامعه را به مخاطره نیندازد، باید فضا را باز کرده و آستانه تحمل خود را بالا ببریم.» حاج حسن روحانی در 15 اردیبهشت 95 پا را از این هم فراتر نهاده و همچون میرزا ملکم خان، تقی زاده و کسرویها علیه اسلام انقلابی لب به سخن گشوده و می گوید: «معلمین ما باید برای جوانان ما تشریح کنند که ما انقلاب اسلامی داریم و ما در پی اسلام انقلابی نیستیم.»
حاج حسن روحانی با پنهان کردن جهان بینی خود، در 10 اردیبهشت 94 می گوید: «بسیاری از مشکلات ما ریشه در بینش، جهانبینی و فرهنگ حاکم بر اذهان و افکار ما دارد و اگر بتوانیم در دیدمان نسبت به مسایل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی نوعی همدلی بوجود آوریم، مشکلاتمان، مرتفع خواهد شد.»
یافتن جهان بینی جناب روحانی دشوار نیست، به این سخنان توجه کنید تا به جهان بینی لیبرالیستی ایشان واقف شوید، که می گوید: آمریکا کدخدای ده است! هنرمند ارزشی و غیر ارزشی نداریم! نیروی انتظامی حق نظارت بر برگزاری کنسرتها را ندارد! کربلا درس مذاکره است! بر خلاف نظر حضرت روح الله و رهبری با شیطان بزرگ می نشیند!، او را شیطان نمی داند! با سفارش او به وزیر خارجه آمریکا و خانم وندی شرمن در خلال مذاکرات هسته ای هدایای نفیس تقدیم می نمایند! لذا قطعاً جهان بینی، چنین فردی(حسن روحانی) لیبرالیسم غرب بوده که با جهان بینی دینی التقاط گردیده است!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
حضرت آیة الله جوادی آملی، مدتی قبل در ملاقات با آقای عارف از دیوت سیاسی نام برده و این بار هم دولت اعتدال را مصداق بیسوادی و بی عرضگی معرفی کرده و فرمودند: «ما تا چه وقت باید بنشینیم و بگوییم تحریم هستیم؟! این خیلی سواد نمیخواهد! مگر آن طرف آب قبلاً ریشه علمی داشتند؟ آن وقتی که ایران بود و فضایل علمی بود و تمدّن ایرانی بود که آنجا بیابان بود. ما منتظر رفع تحریم هستیم یعنی چه؟ یعنی بیعُرضگی!»
به نظر می رسد که حضرت آیة الله جوادی آملی با این جملات زیبا و قابل تأمل، دو هدف را دنبال نموده، اولا، به فرزندشان(مرتضی) که مدتی قبل آسمان را به زمین بافته، تا ثابت کند که برجام تمام مشکلات کشور را حل کرده، بگوید؛ که نامه پسرم بر اساس دیدگاه سیاسی اش نگاشته شده و فاقد اعتبار است و ثانیاً به دولت اعتدال که با گذشت بیش از سه سال، همچنان منتظر رفع تحریم و عنایت کدخدا(آمریکا) است، بگوید؛ که شما علی رغم اینکه دیگران را بیسواد می خوانید!، خود بیسواد و بی عرضه هستید! لذا اینقدر استقلال و توانمندی ایرانی را بخاطر تفکر لیبرالی خود، در پیش پای شیطان بزرگ به مسلخ نبرید، زیرا این ملت، یک روز در علوم مختلف، صاحب اندیشه و حکمت بوده است.
خطاب مفسر قرآن به دولت اعتدال این است؛ اگر قصد اثبات بی عرضگی خود را به کدخدایتان آمریکا داشتید، این موضوع برای آنها ثابت گردید و لذا دست از بی عرضگی برداشته و اینقدر ملت رشید ایران را در نزد غرب و جهان تحقیر نکنید و با تفکرات لیبرال غربی، مخل پیشرفت کشور نشوید، زیرا شیطان بزرگ همانند شاهان پهلوی، برای شما هم تاریخ مصرفی در نظر گرفته است.
به دولت بی عرضه اعتدال باید گفت؛ امیدت را از کدخدا قطع کن و به راه نورانی حضرت روح الله و امام خامنه ای باز گرد و با تفکرات لیبرال غربی زمینه تغییر ریل انقلاب اسلامی را دنبال نکنید که گفته اند: از کاسبی پرسیدند: چگونه در این کوچه پرت و بی عابر کسب روزی می کنی؟ گفت: آن خدایی که فرشته مرگش مرا در هر سوراخی که باشم پیدا می کند!! چگونه فرشته روزیش مرا گم می کند؟!
آیا رئیس دولت ایران به اندازه این کاسب سواد دارد؟!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
حقیر قصد دفاع از آقای احمدی نژاد را ندارم و این را هم می دانم که رهبر معظم انقلاب ایشان را برادری مؤمن خطاب کردند و توصیه فرمودند که این دوره کاندیدا نشود، ضمناً هیچ فرد با انصافی خدمات گسترده آقای احمدی نژاد را فراموش نخواهد کرد، مگر جریان نفاق، لذا وقتی یک کوتله سیاسی که خود معترف به ندانستن است، "محاکمه احمدینژاد و رفع حصر، سران فتنه را مطالبه ملی می داند" بر خود فرض دانستم که پاسخ فردی که در کویر اندیشه برهوتی خود، فکر می کند، "که آب به سر بالا می رود و باید ابوعطا بخواند"، را بدهم.
بعد از انصراف احمدی نژاد از کاندیداتوری سال 96 این روزها مردم مستضغف جامعه می پرسند؛ مگر کسی دیگری هست که به او رأی دهیم؟! واقعآ باید برای مسعود پزشکیان تأسف خورد، که این فرد نماینده مجلسی است، که در تبریز در حد عمل جراحی قلب آنهم برای دستمزد ناچیز! با مردم ارتباط دارد و دیگر هیچ؟!!!!
تا قبل از انصراف محمود احمدی نژاد از شرکت در انتخابات ریاست جمهوری 96 کمتر کسی خواستار محاکمه ایشان می شد و او را در جایگاهی می دیدند که تنها با حضور او دو قطبی شکل می گرفت، اما این روزها برخی از کسانی که حب فتنه گران را دارند، برای طرح موضوع رفع حصر سران فتنه، محاکمه احمدی نژاد را مطالبه عمومی می دانند!
البته جریان منافق، از جامعه ارزیابی داشته و می دانند وقتی برای "هــــیـــچ" (نتایج برجام) میشود بخشی از جوانان را به کف خیابانها کشید و برای "هـــیـــچ" آقای ظریف لقب امیرکبیر می گیرد، آیا نمی شود برای "هـــیـــچ" محاکمه احمدی نژاد و رفع حصر سران فتنه را منافقانه مطالبه ملی نامید!
البته حق خود می دانیم؛ از آقای پزشکیان که با زد و بند بین فراکسیونهای مجلس، نایب رئیس آنجا شده، سئوالی بپرسیم؛ که در روز نهم دی 88 شما در کدام سوراخ خزیده بودید، که امروز رفع حصر سران فتنه را مسئله ملی می دانید؟! لذا باید به امثال ایشان متذکر شد، وقتی افراد فاقد سواد سیاسی، اقتصادی و ... به مراکز مهم تصمیم ساز و تصمیم گیر کشور رخنه نمایند، آنگاه دولت اعتدال با حقه بازی می تواند، مسائل مهم ملی را همانند؛ FATF، برجام و IPC را بدون اطلاع نمایندگان مجلس و بر خلاف اصول متعدد قانون اساسی با کفار امضاء نماید و به جناب پزشکیان هم بعنوان سرباز پیاده خود، امر می کنند، که محاکمه احمدی نژاد و رفع حصر سران فتنه را از مطابات ملی اعلام نماید!
گویند؛ به عارفی راگفتند: خداوند را چگونه می بینی؟ گفت: آنگونه که همیشه میتواند مچم را بگیرد، اما دستم را می گیرد!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
آیه 62 سوره نساء از نیت درونی جریان نفاق در مذاکره با دشمن پرده برداشته و عبرت گرفتن از آن را به مسلمین سفارش نموده تا مذاکره کنندگان با دشمن، نرد عشق بازی نکنند و حکمیت را بر رهبر دینی تحمیل ننمایند. قرآن نیت جریان نفاق را در مذاکره با طاغوت اینچنین بازگو کرده و می فرماید: فَکَیْفَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصیبَةٌ بِما قَدَّمَتْ أَیْدیهِمْ ثُمَّ جاؤُکَ یَحْلِفُونَ بِاللَّهِ إِنْ أَرَدْنا إِلاَّ إِحْساناً وَ تَوْفیقاً
در ترجمه این آیه می خوانیم که وقتی جریان نفاق موفق به بازی برد-برد با شیاطین نمی شوند و با مذاکرات نابخردانه، نظام دینی را با مشکل روبرو می کنند، آنگاه نزد پیامبر آمده و می گویند: «پس چگونه موقعى که بر اثر اعمالشان گرفتار مصیبتى مىشوند سپس به سراغ تو مىآیند و در این موقع سوگند یاد مىکنند که منظور و هدف ما (از بردن داورى نزد دیگران) جز نیکى کردن و ایجاد توافق در میان (طرفین) نبوده است»
با نیم نگاهی به بخشهای پنهان و پیدای مذاکرات هسته ای در می یابیم که دولت اعتدال مصداق بارز آیه 62 سوره نساء است، زیرا وقتی کدخدا(آمریکا) به تعهداتش در برجام عمل ننمود، رئیس دولت لیبرال، با عبور مکارانه از تمام وعده ها، می گوید؛ "برجام سایه جنگ را از کشور دور کرده است"! و بارها تکرار کرده اند، در تمام بخشهای برجام با رهبری هماهنگ بوده ایم! و این در حالی است که رهبری بحٍ جهاد کبیر را در رابطه با مذاکره با آمریکا متذکر شدند
به این جریان نفاق و حیله گر باید گفت؛ وقتی رهبر معظم انقلاب، جهاد کبیر را مطرح کرده و چندین بار بصورت علنی از برجام انتقاد نموده، آیا ملت ایران سخن کذب رئیس جمهورمان را باور می کنند؟! خداوند در آیه 52 سوره فرقان در خصوص شیوه مذاکره با دشمن، چنین می فرماید: فَلا تُطِعِ الکافِرینَ وَجاهِدهُم بِهِ جِهادًا کَبیرًا ترجمه: بنابر این از کافران اطاعت مکن، و بوسیله آن با آنان جهاد بزرگی بنما!
دولت اعتدال در مذاکرات هسته ای آنقدر به کفار نزدیک شدند، که بند را آب داده و خسارت زیادی به کشور تحمیل نموده و متأسفانه نه تنها جهادی با کفار نداشته اند، بلکه در اثناء مذاکرات و برجام، از سوی آقایان، ظریف وزیر خارجه (یک جلد کتاب حاوی تصاویر آثار استاد فرشچیان به ارزش 400 دلار به جان کری)، عراقچی(یک تخته فرش به ارزش هزار و 150 دلار به خانم شرمن) و حسین فریدون( یک تخته فرش به ارزش هزار و 100 دلار به وندی شرمن) بعنوان کادو تقدیم می نمایند، تا عنایات کدخدا را در جای دیگری دریافت کنند!
از محتوای آیه 62 سوره نساء درمی یابیم؛ اولاً، منافقان بدست خود مصیبت ایجاد می کنند. ثانیاً، پس از بروز مشکل به رهبران دینی مراجعه می کنند. ثالثاً، با طاغوت و شیاطین با خوشبینی مذاکره می نمایند. رابعاً، خرابکاری خود را توجیه کرده و می گویند؛ قصد خیر داشتیم. خامساً، منافقین سوگند بخدا را پوششی برای اهداف پنهان خود قرار می دهند.
والسلام
به نام خدا و برای خدا
یکی از حربه های منافقانه که از صدر اسلام تاکنون مورد استفاده قرار گرفته، دو قطبی سازی جامعه برای پیروزی در انتخابات است و این سناریو، بعد از رحلت رسول مکرم اسلام، برای ایجاد انحراف در انقلاب علوی، عملیاتی گردید و لذا رهبر فرزانه انقلاب اسلامی برای جلوگیری از "فتنه دو قطبی جریان نفاق"، به آقای احمدی نژاد که با داشتن رأی بسیار بالا، یک قطب مؤثر قلمداد می شد، توصیه فرمودند؛ تا از ورود به صحنه انتخابات ریاست جمهوری سال 96 پرهیز نماید و ایشان هم پذیرفتند.
علی رغم خروج زود هنگام رئیس جمهور سابق از گردونه انتخابات 96 به نظر می رسد که "جریان زر و زور و تزویر" استراتژی دو قطبی کردن جامعه را کنار نخواهد گذاشت و با انواع و اقسام حیله ها بدنبال اجراء این سناریو هستند و در این راستا "فضای مجازی" بعد از "مسئله کنسرتها" دومین تزویر حریان نفاق برای ایجاد دو قطبی در سطح جامعه، بویژه بر روی نسل جوان کشور است.
دولت لیبرال اعتدال، مرتباً از گسترش پهنای باند اینترنت و عدم فیلترینگ شبکه های مخرب بیگانه دفاع می نماید، حتی جناب روحانی در انتخابات 7 اسفند سال 95 با شجاعت تمام اعلام نمود، که اجازه نداند در روز برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری، شبکه هایی که از لندن انتخابات استان تهران را مهندسی می کردند، برای ساعاتی مسدود شود! لذا دولت اعتدال با حمایت شبکه های مجازی بخصوص تلگرام و شبکه بی بی سی کسانی را در تهران وارد مجلس شورای اسلامی نمود که مسائل اولیه سیاسی، اجتماعی و حتی اعتقادی را نمی دانند! و بعضاً پدران حرام لقمه آنان همانند؛ ابوموسی اشعریها و زبیرها بیت المال مسلمین را بالا کشیده و آن را حق خود از انقلاب می دانند!
آری دولت اعتدال بخاطر خوشبینی افراطی به شیطان بزرگ و غفلت از بکارگیری توانمندی داخلی در بخشهای مختلف اقتصادی، در سراشیبی سقوط قرار گرفته، زیرا وقتی در بازی برد-برد، مغلوب کدخدا(آمریکا) شده و نصیبش از برجام به قول ظریف الممالک و رئیس بانک مرکزی "هــــیــــچ" است و فیش گیت(دزدیهای نجومی قانونمد!!!) آبروی آنها را به باد داده، پس، جریان مومن به اسلام و انقلاب، نباید صحنه را برای دو قطبی شدن جامعه که قطعاً به نفع جریان نفاق زر و زور و تزویر است، مهیا نماید.
در این خصوص، عمارهای انقلاب اسلامی باید به روشنگری پرداخته و اجازه فراموشی خسارات بیش از 70 میلیارد دلاری برجام، جریان فیشهای نجومی و کرسنت را ندهند! و آن را بعنوان یک مطالبه ملی پیگیری و اگر قوه قضائیه به هر علتی، نتواند و یا نخواهد گریبان دزدان قانونمند را بگیرد، پس وظیفه ملت است که با هدایت خواص و عمارها، مطالبه گری خود را مرتباً از دولت اعتدال و قوه قضائیه طلب کرده تا خواص بی بصیرت و دنیا طلب، نتوانند انتخابات ریاست جمهوری سال 96 را با همکاری دشمنان انقلاب اسلامی به سوی دو قطبی شدن مدیریت نمایند.
والسلام
به نام خدا و برای خدا
حاج حسن روحانی، برای رشد و توسعه کشور تنها به عنایت کدخدا(آمریکا) نگاه می کند و برای توجیه ان عمل ضدانقلابی خود آسمان و زمین را به هم می بافتد تا شاید بتواند وجه شیطان بزرگ را مقداری بزک نماید و لذا در زنجان کربلا را محل مذاکره معرفی کرد و جدیداً هم د جلسه هیئت دولت پا را از این هم فراتر گذشته و می گوید: «عاشورا تنها جهاد، فداکاری و ایثار و عزت نفس نیست، عاشورا اخلاق و اعتدال و گذشت و سعه صدر هم هست. عاشورا، مذاکره منطقی و استدلال هم هست؟!
واقعاً باید برای فردی در لباس مقدس روحانیت و در جایگاه ریاست جمهوری نظام اسلامی متأسف بود، که از خونبارترین فاجعه تاریخ این برداشت نادرست و انحرافی را برای توجیه توافق ننگین برجام ارائه می دهد!
عاشورا صحنه دشمن شناسی و کفر ستیزی اسلام انقلابی است. عاشورا صحنه شور انگیز معرفت به اهل بیت علیه السلام است. عاشور مکتب شاهدان و شهیدانی است که بر گلدسته های آن رفیع اذان رشادت و شهادت سر داده و جان خود را نثار حضرت دوست کرده اند. در هیچ کجای عاشورا، مذاکره منطقی و استدلال دیده نمی شود، مگر منافقینی که بخواهند عاشورا را از رونق بیندازند تا تیر نفاق آقای فوکویاما بر بال سرخ عاشورای حسین ابن علی علیه السلام اصابت نماید. یحتمل، این مأموریت خطیر از طرف کدخدا، به حاج حسن روحانی واگذار شده باشد تا غرب متقابلاً دستمزد ایشان را در انتخابات 96 برای ماندن در قدرت جبران نماید؟!!!!
جریان لیبرالیسم هیچگاه اشاره نمی کند، که از کدام قسمت کربلا و عاشورا تفسیر ماکیاولی مذاکره منطفی و استدلال را بدست آورده؟ و معمولا از پاسخ به این پرسش فرار کرده، زیرا صحنه عاشورا مواجهه تمامیت جبهه حق در برابر تمامیت جبهه باطل است، یک طرف سخن قرآن و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است و در طرف دیگر، پستی، رذالت، خباثت، اهانت، تزویر و نفاق است و لذا منطق و استدلالی برای مذاکره بین حق و باطل وجود ندارد.
البته بر اساس تزویر معاویه و عمروعاص می شود جنگ را با کمک جریان نفاق درون جبهه حق، به نفع معاویه با دمیدن در شیپور حکمیت و مذاکره به پایان رساند! و امام علی را مجبور به پذیرش و خاتمه نبرد کرد و آنگاه علی علیه السلام را محترمانه از خلافت عزل نمود!
این منطق اسلام رحمانی و اعتدال جناب روحانی در مذاکره با کدخدا(آمریکا) است! و گر نه، امام حسین علیه السلام وقتی به توصیه خواهر گرامیش، عقیله بنی هاشم حضرت زینب سلام الله علیه در روز عاشورا به موعظه لشگریان یزید می پردازد، آنان با اهانت و جنجال آفرینی اجازه سخن به امام را نمی دهند! حال با این صحنه زشت، جناب روحانی پاسخ دهند؛ آیا در عاشورا منطقی برای مذاکره و استدلال وجود داشته است؟! اگر منطق انحرافی حاج حسن را بپذیرسم، دیگر جایی برای انتظار منجی عالم بشریت وجود نخواهد داشت!
مگر از حسین ابن علی علیه السلام در محاصره تمام عیار کربلا به غیر از تسلیم شدن و بیعت با یزید چیر دیگری می خواستند، که محل مذاکره و استدلال باشد؟! باید گفت؛ جناب روحانی هم برای تسلیم کشورمان به شیطان بزرگ، با ادبیات روز قصد تحمیل حکمیت به ملت و رهبری دارد و به همین خاطر به مذاکره با کدخدا اصرار می ورزد! لذا ملت باید بیدار و هوشیار باشند و اجازه ندهند که مدعی اسلام رحمانی و اسلام اعتدال، کشور و رهبر عزیر را به حکمیت دچار نمایند و آنگاه شاهد حضور استکبار جهانی در مراکز تصمیم گیر و تصمیم ساز کشورمان باشیم.
والسلام
به نام خدا و برای خدا
برخی از اضلاع فتنه 88 در رابطه با انتخابات ریاست جمهوری 96 فعال شده و ملاقاتهای پی در پی برگزار می کنند. اخیراً اسحاق جهانگیری به ملاقات محمد خاتمی از سران فتنه رفته و در خصوص انتخابات سال آینده با وی مذاکراتی داشته است. اسحاق جهانگیری در این ملاقات به خاتمی می گوید؛ آقای روحانی تکلیفش با خودش هم مشخص نیست و برای حضور و عدم حضور در انتخابات مردد است و جواب درستی هم به کسی نمی دهد! و بخاطر اینکه نتوانسته به شعارها و وعده هایش عمل کند، بسیار نگران رأی نیاوردن خود است!
اسحاق جهانگیری، به محمد خاتمی می گوید؛ عده ای از اصلاح طلبان به سراغ من برای ریاست جمهوری سال 96 آمده اند که من گفته ام اگر حسن روحانی نیاید و همه بر روی من اجماع داشته باشند، آماده حضور هستم!
متأسفانه در نظام جمهوری اسلامی، کسانی عهده دار مسئولیت هستند که از صلاحیت لازم برخوردار نبوده و اعتقادی هم به فتنه سال 88 ندارند و لذا برای بدست آوردن قدرت به سران فتنه متوسل شده اند! البته وقتی حسن روحانی برای ماندن در قدرت به مجمع روحانیون رفته و به التماس مغز خاکستری فتنه(موسوی خوئینی ها) می پردازد، اقدام اسحاق خان، دور از انتظار نیست، زیرا اینان مصداق کسانی هستند که قرآن در وصفشان می فرماید: یُخَادِعُونَ اللّهَ وَالَّذِینَ آمَنُوا وَمَا یَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنفُسَهُم وَمَا یَشْعُرُونَ. ترجمه: مىخواهند خدا و مؤمنان را فریب دهند؛ در حالى که جز خودشان را فریب نمىدهند؛ (اما) نمىفهمند.
در درون شرکت سهامی دولت اعتدال، غوغائی برای کسب قدرت و ماندن در قدرت بر پا است!، برخی از وزراء، در نشستهای محرمانه خود، حضور حسن روحانی در انتخابات سال 96 را به مصلحت ندانسته و برخی دیگر برای ماندن در قدرت با حضور حسن روحانی موافق هستند، برخی می گویند؛ ما اجازه نمی دهیم که اسحاق جهانگیری و عارف جانشین روحانی شوند و هاشمی رفسنجانی هم نمی خواهد، گوی قدرت از درون جبهه لیبرالها و همراه با شیطان بزرگ خارج شود! و در نهایت؛ همگی اینها منتظر عنایت کدخدا(آمریکا) برای رهایی از این وضعیت هستند، تا بتوانند همچنان در قدرت بمانند!
قطعاً شیطان بزرگ برای کمک به این جماعت تشنه قدرت، برجامهای دیگری در دست دارد، که باید به نفع جبهه استکبار عملیاتی شود، آیا لیبرالهای غرب زده و غربگرا در خدمت به کدخدا موفق می شوند؟!!!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
پس از اینکه حضور احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 منتفی شد، جریانی که آمریکا را کدخدا می داند و فرمان دولت اعتدال را در کنترل دارد، یگانه راه موفقیت خود در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 را دو قطبی کردن جامعه و شکستن وحدت ملت می داند، لذا طرحهای مختلفی را برای این هدف شیطانی در دست اجراء دارد که یکی از آنها برگزاری کنسرتهای موسقی است. این جریان نفاق، به وزیر ارشاد متذکر شده، که اگر با این استراتژی همراهی نکند و دو قطبی در جامعه شکل نگیرد، کرسی وزارتخانه را باید ترک نماید.
یکی از اهداف رئیس دولت اعتدال، شعار چرخیدن سانتریفیوژها به همراه چرخیدن اقتصاد کشور در مذاکرات هسته ای بود و در این مسیر، آنچنان شیفته کدخدا (آمریکا) شده بود، که فکر می کرد در پایان مذاکرات هسته ای و رفع تحریمها، جناب روحانی به یک قهرمان بی بدیل از سوی آمریکا تبدیل می شود، اما با اجرائی شدن برجام، خوشبینی افراطی حاج حسن به یأس مبدل شد و لذا اساتید دروغ و تزویر، وارد میدان شده و گفتند؛ هدف دولت از برجام، گشایش اقتصادی بوده، نه لغو تحریمها؟!
در زمانی که هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور بود، وقتی از ایشان در خصوص چرائی تأسیس دانشگاه آزاد سئوال می شد، در پاسخ می گفت؛ بیکاری یک جوان با سواد، بهتر از بیکاری فرد بیسواد است و لذا تحصیل در دانشگاه آزاد را برای سرگرم نمودن قشر جوان و جویای کار دهه 70 مفید می دانست. بر همین اساس، جناب روحانی که سالها در محضر آقای رفسنجانی تلمذ کرده، بعد از گذشت 33 ماه از عمر دولتش و عدم حل مشکل اقتصادی و بیکاری جوانان، از تزویر پدر خوانده دولتش در دهه 70 بهره جسته و مشکل کشور را عدم برگزاری کنسرتها دانسته و وزیر مربوطه را بخاطر پذیرش عدم برگزاری کنسرت در مشهدالرضا علیه السلام توبیخ می کند!
اگر احیاناً یک درصد کنسرتها بدلائل مختلف مجوز برگزاری دریافت نکردند، آیا آسمان به زمین آمده که اینچنین رئیس دولت اعتدال پریشان خاطر شده و برمی آشوبد؟! موضع گیری جناب روحانی، همانند موضعگیری معاویه در شهر مدینه است که وقتی به آن شهر سفر کرد، مقداری موی یک خانم را از جیبش بیرون آورد و به مردم آن شهر نهیب زد که چرا وضعیت حجاب خانها در شهر مدینه این قدر ناهنجار است؟! (در مثال مناقشه نیست)
مردم باید بیدار باشند و نسبت به توطئه های دولت اعتدال و اصلاح طلبان آمریکائی، مبنی بر دو قطبی کردن جامعه هوشیار باشند، که جماعت زر و زور و تزویر موفقیت خود در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 را در زدودن وحدت ملی کشور می دانند و لذا نباید به لیبرالهای غربزده، مجال شکستن وحدت ملی و دو قطبی کردن جامعه را داد و در عرصه ی جنگ احزاب و پیچ بزرگ تاریخی، نقش خواص طرفدار حق، در ایجاد خاکریز روشنگری و بصیرت افزائی، بسیار اهمیت دارد.
والسلام
به نام خدا و برای خدا
از مدت 48 ماهه ریاست جمهوری آقای حسن روحانی کمتر از 10 ماه باقی مانده و عملکردی برای ارائه به مردم، در پرونده خود ندارد، اما ممکن است برجام را سبب نجات خود در دنیا و پس از مرگ بداند و علی رغم شکست فاحش برجام، همچنان بگوید: برجام بازی برد-برد بود! برجام آفتاب تابان است! برجام را خدا آورد! برجام سایه شوم جنگ را از کشور دور کرد! برجام برای حل مشکل آب آشامیدنی، اشتغال جوانان، رفع ریزگردها، محیط زیست و رفع محدودیت بانکی مفید بوده! برجام را برای تسهیل امور اقتصادی بداند و برجام را ...!!!!!!!!!!! با این تعاریف هپورتی جناب روحانی از برجام، پس حاصل برجام کجا و بهره مندی از آن کی و چگونه محقق میشود؟!
آنچه که تاکنون از برجام نصیب کشورمان گردیده، به قول رئیس بانک مرکزی تقریباً "هــــیــــچ" است! و اما برای کسب این "هــــیــــچ" چه مبلغی از نظر اقتصادی، سیاسی و امنیتی پرداخت شده و چه کسی پاسخگوی معادله ذلت "هــــیــــچ" در برابر داده های فراوان است؟!
به نظر می رسد که استراتژی جناب روحانی در مذاکرات هسته ای بر پایه "هــــیــــچ" استوار گردیده و لذا هدف اصلی رئیس جمهورمان در مذاکرات هسته ای، انتقام از آنانی بوده که پلمپ تجهیزات هسته ای را در سال 84 شکستند و اقدامات ذلت بار حاج حسن روحانی در سال 82 را به نفع جبهه استکبار بی اثر کردند!
آری پرونده 39 ماهه دولت روحانی به غیر از صفحه سیاه برجام چیزی دیگری در آن نیست، لذا از روز شروع ریاست جمهوری خود، بر اساس استراتژی کدخدا(آمریکا) و یحتمل مأموریت محوله، با توجه به تجربه شکسته شدن پلمپها در سال 84، این بار بلائی به سر تجهیزات و تأسیسات هسته ای آورد، که با شکستن پلمپ، امکان استفاده از آنها نباشد!
اهداف حاج حسن روحانی در پرونده هسته ای؛ پر کردن قلب رأکتور اراک با بتن، اکسید نمودن اورانیوم 20 درصد(غیر قابل استفاده) -حتی اجازه فروش آن را هم از کدخدا نگرفت!!!- آب سنگین تولیدی را فقط بر اساس خواست کدخدا در کشور عمان انبار نمود! قریب 13 هزار سانتیفیوژ را ذلیلانه برچید و در انبار قرار داد و کلیدش را به کدخدا داد! تمام تأسیسات هسته ای را به دوربینهای آنلاین جاسوسان کدخدا و آژانس سپرد! و نتیجه برجامش هم بعد از گذشت 9 ماه، بخاطر عدم اجراء از سوی کدخدا "هــــیـــــچ" هست!
در نهایت هدف لیبرالهای غربگرای حاکم بر قوه مجریه از برجام، نابودی توان هسته ای کشور و رضایت شیطان بزرگ بود، که با تزویر دولت اعتدال محقق شد! راستی؛ مگر غربزده ها و فراماسونرها بیش از این به کشور خسارت وارد کرده اند؟!
والسلام
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
چرا مجرمین نفوذی در قدرت، محاکمه نمی شوند؟
آیا وقت محاکمه حسن روحانی نیست؟
سئوال خوب به تولید فکر خوب می انجامد
عاشورا چگونه رقم حورد؟
مخرج مشترک با دشمن، یعنی چه؟
بساط انفعال را از قوه قضائیه برچینید
اغتشاشگران از داعش بدتر و اصلاحطلبان از هر دو بدتر
جنگ جهانی شناختی و ترکیبی بر علیه ایران
غروب اغتشاشات در ایران و شکست جبهه استکبار
[عناوین آرشیوشده]