به نام خدا و برای خدا

کمتر از 6 ماه دیگر به خداحافظی حسن روحانی از ریاست جمهوری باقی مانده است. ایشان در تبلیغات انتخاباتی سال 92 با شعارها و وعده های مختلف، توانست کرسی ریاست جمهوری را با آراء شکننده تصاحب نماید، لذا در این وجیزه به نقد و تحلیل یکی از شعارهای انحرافی ایشان می پردازم. جناب روحانی در 21 خرداد 92 با ادعایی کذب، خبر از رفع فضای امنیتی در زمان ریاست جمهوری خود داد و گفت: «رئیس‌جمهور باید‌ بتواند‌ با تد‌بیر، اجماع مسؤولان عالی‌رتبه را به د‌ست آورد‌، من د‌ر برابر همه رؤسای قو‌ا و بزرگان نظام سر تواضع فرود‌ می‌آورم و با اجماع نظر کاری می‌کنم که محیط امنیتی از بین برود‌. آن وقت که فضا فرهنگی و سیاسی شد‌ و فضای امنیتی به انزوا فرستاد‌ه شد‌، زند‌ان‌های ما خلوت می‌شود‌.»

برای تحلیل بهتر، به انتقادات تند رئیس جمهور دوران اصلاحات و فرد مؤثر در فتنه سال 88 به عملکرد نادرست حسن روحانی اشاره می نمایم که گفته است: «ما در جبهه اصلاحات نیاز به رئیس جمهوری داریم که از امنیتی شدن فضا برای اصلاح طلبان جلوگیری کند و بتواند نظم حاکمیت را حفظ کرده و با مقامات عالی نظام در موضوعات کلیدی برای ما چانه زنی کند. آقای روحانی قابلیت چانه زنی خودش نزد مقامات ارشد نظام را به طور کامل از دست داده است و الان یک نفر باید برای خود آقای روحانی چانه زنی کند!»

سوابق سوء برخی اعضاء کابینه و مدیران حاج حسن روحانی شعار دروغ "رفع فضای امنیتی" را به ملت نشان می دهد، زیرا امنیتی ترین و ضد انقلابی ترین کابینه در دوران انقلابی اسلامی، کابینه شرکت سهامی دولت اعتدال است، که برخی از آنها از نیروهای امنیتی خود سر و ضدانقلاب فعال در فتنه سال 88 بوده و فاقد صلاحیت در مراکز امنیتی و حساس کشور هستند!

امروز وزارت رفاه و کار و تأمین اجتماعی در اختیار فردی امنیتی است که میر حسین موسوی را برای اعلان پیروزی کذب، آنهم قبل از شمارش آراء به جمع خبرنگاران آورد!

وزیر ارشاد اسلامی فرد لمپنی است، که در سوابق امنیتی او، برخورد خلاف قانون و شرع، با نیروهای حزب اللهی در استان خوزستان موج می زند!

حسام الدین آشنا مشاور فرهنگی رئیس جمهور، با سابقه امنیتی، بعنوان مظهری از نفاق و تهدیدزا بر ضد امنیت کشور محسوب می گردد!

حمید چیت‌چیان، وزیر نیرو، پورمحمدی وزیر دادگستری و علی یونسی آن مرد هزار چهره نفاق از نیروهای امنیتی هستند و لذا حسن روحانی با توجه به زندگی مرموز خانوادگی و اشرافی هیچگاه از صداقت در گفتار و رفتار با ملت فهیم ایران برخوردار نبوده و نیست، زیرا افکار لیبرالیسم و زندگی اشرافی رابطه ای عمیق با نفاق دارند.

والسلام

به نام خدا و برای خدا

دیروز(95/11/19) شاهد برگزاری جلسه سران قوا بودیم و نتیجه جلسه را وحدت و هماهنگی سران قوا اعلام کردند و جناب روحانی، هم برای اینکه دروغی گفته باشد، گفت؛ از رکود عبور کرده ایم و وارد رشد اقتصادی شده ایم!

البته ملت از پیام وحدت و هماهنگی بین قوا بسیار خوشحال خواهند شد، بشرط اینکه، پیام وحدت و هماهنگی قوا، منافع ملت و کشور را در پرونده دانه درشتها و منسوبین به رؤسای قوا پایمال نکند، مثلا وحدت و هماهنگی قوا برای مسکوت گذاشتن دزدی آشکار و قانونمند مدیران دولتی در رابطه با فیشهای حقوقی نحومی نباشد؟! و یا حق نمایندگان مجلس را برای استضاح وزیر بی کفایت و فتنه گر راه و شهرسازی، همچنان توسط آقای علی لاریجانی بعنوان ریاست مجلس، در پیچ و خم بین کمیسیون و صحن مجلس سرگردان و قانون اساسی را به سخره نگیرد! و یا خدای نکرده، بین سه قوه وحدت و هماهنگی نشده باشد، که پرونده تحصیلی و تخلفات گسترده مالی حسین فریدون(برادر رئیس جمهور) و همسرش را ماله کشی نمایند و رئیس جمهور را از مخمصه نجات دهند؟! و لذا اگر اینگونه باشد پس از مردم و نمایندگان مجلس، چه کاری ساخته است؟!

البته تحلیلهای حقیر از آنجا نشأت گرفته که رئیس جمهور با دلالی علی لاریجانی را به ریاست مجلس رساند! و لذا تحلیلهای مطرح شده با توجه به زد و بند دو قوه مجریه و مقننه در موارد مختلف، دور از ذهن نیست.

اگر وحدت و هماهنگی بین سران قوا، برای احقاق حق ملت و اجراء فرامین رهبری در خصوص رسیدگی به حقوقهای نجومی، حل مشکلات فرهنگی و اقتصادی کشور و رسیدگی به تخلفات منسوبین برخی از سران قوا باشد، و متقلبین و متخلفین به سزای اعمالشان برسند، قطعا ملت از آنان سپاسگزاری کرده و از نوکران خود راضی خواهند شد و لذا از خداوند می خواهیم، که وحدت سران قوا، بر ضد منافع ملت و کشور نباشد.

والسلام

به نام خدا و برای خدا

حسن روحانی رئیس جمهور کشورمان در سی‌وچهارمین سال جایزه کتاب، بار دیگر از بازی مسخره برد-برد هود دفاع کرد، در هاله ای از توهم، گفت: «چرا ما رفتیم کنار قدرت‌های بزرگ؟ بعضی می‌گفتند؛ ما نباید اصلاً با اینها حرف بزنیم و نزدیک شویم. آنها یک کلاه گشاد دارند که ما تا نشستیم آن را سر ما می‌گذارند. ما هرچقدر می‌گفتیم ما عمامه داریم، کلاه سرمان نمی‌رود، می‌گفتند؛ کلاه خیلی گشاد دارند فوق عمامه!»

1-علی رغم اینکه در ماههای پایانی دولت سابق، با اذن رهبر معظم انقلاب، ایران در کشور عمان، بصورت مستقیم با آمریکائیها مذاکرات هسته ای را شروع کرد، ولی جناب روحانی با دغل بازی بدنبال اثبات شکست تابوی مذاکره مستقیم با آمریکا بنام خود است!

2-جناب روحانی بخوبی واقفند، وقتی در کشور انگلستان با گذشت چندین سال! موف به اخذ دکترای حقوق! می شوند، در همانجا عمامه اش را برداشتند و جای آن کلاه گشاد حقوقدانی گذاشتند!، هر چند ایشان نه حقوق می داند و نه توان مکالمه زبان انگلیسی دارد! 

3-رئیس جمهورمان و همه دنیا می دانند که بر اساس برجام، نه تحریمی لغو شده، نه چرخ اقتصاد کشور در حال چرخش است و نه سانتریفیوژها برای تولید سوخت صنعتی نی چرخند!

4-البته با قرائتی می شود گفت؛ که در برجام و مذاکرات هسته ای، بر سر جناب روحانی هیچ کلاهی نرفته، اما رئیس جمهورمان با تزویر و نفاق، کلاه گشادی را برای سالیان متمادی برای رضایت کدخدا(آمریکا) بر سر کشورمان نهاده و ایران را فعلا به مدت 15 سال از تولید سوخت هسته ای صنعتی، محروم کرده است!

5-وقتی پرونده غربزدگان لیبرال را چه با داشتن عمامه وچه بدون عمامه مورد بررسی قرار می دهیم، هیچ کدام از آنها، قبول ندارند که کلاه بر سرشان رفته و لذا حاج حسن روحانی هم از لیبرالهایی است، که همانند شاه به آمریکا اعتماد کرد و همچنان خود را پیروز میدان بازی برد-برد تصور نموده و با توهم افراطی، ادعا دارد که چون عمامه اش بزرگ است، کلاه شیطان بزرگ بر سرش نرفته است! و ای کاش حاج حسن، از عمامه گشاد ابوموسی اشعری در حکمیت عبرت می گرفت؟!

والسلام

به نام خدا و برای خدا

در روزهای پایانی سی و هشتمین سال پیروزی انقلاب اسلامی قرار داریم و طی این 38 سال با رهبری امام خمینی و امام خامنه ای، انقلاب به پیروزی رسید و تثبیت و تکثیر شد و نظام دو قطبی شرق و غرب را درهم نوردید، لکن، بخاطر نفوذ افکار غیر انقلابی و لیبرال مسلک برخی از مسئولین کشورمان در قوای مختلف، همچنان در پیچ و خم ایجاد دولت اسلامی ناموفق بوده ایم، زیرا لیبرالهای غربزده به سنگرهای مهم و حساس مراکز تصمیم ساز و تصمیم گیر نظام اسلامی(دولت و مجلس) نفوذ کرده و به استحاله اسلام انقلابی مشغولند.

حضرت روح الله بنیانگذار نظام اسلامی، بارها خطر نفوذ تحصیل کردگان در غرب را به جریان انقلابی متذکر شدند و در جائی فرمودند: "من در میان شما باشم و یا نباشم به همه شما وصیت و سفارش مى‏کنم که نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد."و لذا تفکر لیبرالیسم از سالهای بعد از دفاع مقدس بصورت خزنده نفوذ خود را به درون سنگرهای نظام اسلامی آغاز و برخی از آنها را به تصرف خود درآورد.

مشکل مهم جریان لیبرالیسم داخلی، آن است، وقتی در کشور غربی به تحصیل می پردازد، پس از بازگشت به کشور و قرار گرفتن در مسئولیت، بعنوان یک نوکر در خدمت اهداف غرب بوده، مثلا؛ تفکر لیبرال، وقتی به مجمع تشخیص مصلحت نفوذ می کند، آنجا را محل تاخت و تاز تفکر لیبرالیسم می نماید و وقتی هم کرسی ریاست جمهوری در اختیارش قرار می گیرد، در مذاکرات هسته ای به اسم بازی برد-برد، به نفع آمریکا و اسرائیل از خطوط قرمز ترسیمی رهبری عبور و برجام را برای ماندن در قدرت به فوریت اجراء می کند!

غمگینانه باید گفت: هر گاه در کشور ایران، تفکر لیبرالیسم به قدرت رسیده، همواره مصلحت دشمن را حتی در مجمع تشخیص مصلحت!، بر مصلحت کشور خود، ترجیح داده ولذا تنها مانع ایجاد دولت اسلامی طی به 28 سال گذشته، تفکر وارداتی لیبرالیسم و نوکران غرب بوده اند و اگر نتوانیم پیشروی و نفوذ تفکر لیبرالیسم را در مراکز تصمیم گیر و تصمیم ساز نظام اسلامی(مجلس و دولت) متوقف نمائیم، باید برای آینده نظام اسلامی و سپردن پرچم به دست صاحب اصلی آن حضرت بقیة الله اعظم عجل الله تعال فرجه الشریف نگران بود، و لذا راه چاره این است که نیروهای انقلابی از عملیات پدافندی غیر مؤثر خارج شده و عملیات همه جانبه آفندی را در دستور کار خود قرار داده و نقشه عملیاتی خود را بر اساس نقشه راه حضرت روح الله و امام خامنه ای، مبنی بر احراج جریان لیبرالیسم از مرکز مهم قدرت در مجلس و دولت اجراء نمایند.

والسلام

به نام خدا و برای خدا

محمود واعظی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات و عضو حزب حزب اعتدال و توسعه، در توهمی آشکار که خبر از کوتوله سیاسی بودنش می دهد در خصوص ترامپ رئیس جمهور آمریکا گفته است: «چهره آمریکا با این دستور ترامپ خراب شد و بدون اینکه ما حرفی بزنیم همه دنیا علیه ترامپ شدند و حتی شاهد هستیم که دبیرکل سازمان ملل علیه دستور ترامپ موضع گیری می کند.»

همه آگاهان سیاسی جهان می دانند، وقتی فردی در آمریکا رئیس جمهور شود، قبلا باید به جریان صهیونیسم وفاداری خود را ثابت و آنگاه عبور از فیلتر برایش مهیا می شود و لذا پشت صحنه اکثر راهپیمائی های که بر ضد ترامپ در داخل و خارج آمریکا برگزار می شود، شبکه قدرتمند صهیونیسم قرار دارد، تا از این طریق بتوانند، نهایت امتیازات را از ترامپ دریافت نماید!

یکی از اهداف بلند و مهم انقلاب اسلامی، استراتژی حضرت روح الله مبنی بر نابودی جریان صهیونیسم و آزادی قبله اول مسلمین است و لذا یکی از شروط اصلی جریان صهیونیسم، برای کاندیدهای ریاست جمهوری در آمریکا، ارائه استراتژی چگونگی نابودی انقلاب اسلامی و جریان مقاومت است و اگر جریان صهیونیسم احساس نماید که رئیس جمهور پیروز، نسبت به عملیاتی کردن استراتژی براندازی جمهوری اسلامی کوتاهی می کند، بلافاصله با بحرانها و گزینه های همچون راهپیمائی های اخیر روبرو می شود!

آقای جان کری وزیر خارجه سابق آمریکا در نامه خدا حافظی خود، ضمن دفاع از الگوی بــــــرجــــــام، راه اثابت وفاداری به جریان صهیونیسم را به دولت جدید آمریکا این چنین متذکر شد و نوشت: «مذاکرات با تهران برای عقب نشاندن ایران از ساخت بمب اتم، به نتیجه رسید و حالا دولت بعدی آمریکا باید ضمن ادامه اعمال فشار بر ایرانی‌ها، برای عقب نشاندن برنامه موشکی ایران تلاش کند ... ایرانیان خود قلب راکتور اراک را بیرون کشیدند و آن را با سیمان پر کردند تا مطمئن شویم که دیگر قابل استفاده نیست.»

با توجه به توضیحات فوق؛ راهپیمائی و فشار بر ترامپ، تا زمان محقق شدن اهداف جریان صهیونیسم، مبنی بر فشار و تحریمهای جدید بر ضد نظام اسلامی ایران، ادامه می یابد و لذا برای نظام اسلامی ایران، باید متأسف و متأثر بود، که یک کوتوله سیاسی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات آن است! وقتی رئیس سازمان ملل متحد، بدون تائید جریان صهیونیسم انتخاب نمی شود، پس چرا یک کوتوله سیاسی، بنام محمود واعظی این را نمی داند؟! 

والسلام

به نام خدا و برای خدا

رئیس جمور کشورمان که رئیس جمهور سابق آمریکا را فردی مؤدب می دانست و شرایط کدخدا را در برجام، ذلیلانه پذیرفت، در اقدامی غیر مترقبه، به مسخره کردن رئیس حمهور جدید آمریکا پرداخت و گفت: «اینها(ترامپ) کسانی هستند که در سیاست نبودند و تازه آمدند، در عالم دیگری بودند و حالا آمده‌اند در عالم سیاست و در این فضای کاملا جدید، خود و اطرافیانش تا بفهمند دنیا چه خبر است، هم خسارت‌هایی به خودشان می‌زنند و هم به دیگران.»

سئوال! وقتی آقای روحانی آمریکا را کدخدا می داند، پس چرا رئیس جمهور سرزمین کدخدای خود را به سخره می گیرد؟!، منشأ حمله گازانبری جناب روحانی از کجا سرچشمه گرفته است؟! یحتمل، علت این مسخره کردن به عدم پیروزی خانم کلینتون برمی گردد، که ترامپ آرزوهای حاج حسن را به باد داد و حاج حسن را در نزد ملت ایران و دوستاران انقلاب اسلامی در جهان شرمسار کرد!!!

به جناب روحانی یادآور می شوم، که متن فرمان آقای ترامپ در زمان رئیس جمهور سابق آمریکا صادر و در کنگره آمریکا به تصویب رسیده بود! و آقای اوباما با افکار شیطانی خود، فرمان اجراء آن را به تأخیر انداخت، تا دولت بی تدبیر اعتدال، به اجراء فوری برجام بپردازد و لذا وقتی رئیس جمهور جدید آمریکا وارد کاخ سفید شد، ضربه دوم را با صدور قانون منع ورود ایراینها به سرزمین آمریکا، به بدن نحیف و لرزان جناب روحانی وارد و عملا متوهمان خوشبین به آمریکا را کیش و مات کرد، هر چند که رئیس جمهورمان با حربه پروپاگاند، از گوساله سامری برجام، همچنان دفاع می کند!!!

وقتی برای سازمانهای جاسوسی آمریکا و غرب، ثابت شده که حاج حسن روحانی، ریل استراتژی "نرمش قهرمانانه رهبری را با نرمش ذلیلانه" در مقابل آمریکا عوض کرده و مرد ایستادن در برابر کدخدا نیست، پس نباید آقای ترامپ را عصبانی می کرد، تا او امروز اعلان کند؛ همه گزینه ها در مقابل ایران روی میز قرار دارد! هر چند، که به قول حضرت روح الله؛ آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند، اما چه کنیم که آقای حسن روحانی، با داشتن تفکر لیبرالی، از آمریکا می ترسد و ثابت نموده، که به قول و فعل امام اعتقادی ندارد!

باید به جناب روحانی و اطرافیان لیبرال و غربزده او متذکر شد، وقتی شما از آمریکا می ترسید و به قول و فعل امام و رهبری عزیز هم، اعتقادی ندارید، پس بدانید! غاصبانه بر مراکز مهم و حساس تصمیم گیر و تصمیم ساز نظام اسلامی نشسته اید.

والسلام

به نام خدا و برای خدا

1-گاز UF6 به سانتریفیوژ IR-8 باید در شهریور ماه سال 92 در روزهای اولیه ریاست جمهوری جناب روحانی تزریق می شد، ولی بعد از اعتراض آمریکا، دولت ترسو و بزدل اعتدال، علی رغم تأکید مقام معظم رهبری، تزریق گاز را برای رضایت کدخدا(آمریکا) تا مورخ 9 بهمن 95 به تأخیر انداخت! و امروز ریاکارانه و منافقانه پس از گذشت قریب 4 سال از دستور رهبری،  می گوید؛ این تزریق در راستای اوامر رهبری بوده است!

2-برای پی بردن به واقعیت موضوع تزریق گاز به سانتریفیوژ IR-8 کافی است، بند 38 پیوست یک برجام مورد مطالعه دوستان همراه "وبلاگ وزنه سیاسی" قرار گیرد، تا نفاق و اقدام پروپاگاند دولت اعتدال برای همگان مشخص کردد. در بند 38 که محدود کننده اقدامات ایران است، می خوانیم: ایران، همزمان با شروع برجام، به انجام آزمایشات بر روی تک ماشینهای سانتریفیوژ 8-IR و زنجیرهای میانی آن ادامه خواهد داد و از 5/1 سال مانده به سال دهم، آزمایشات بر روی زنجیرة 30 ماشین را شروع خواهد کرد. ایران این آزمایشات را از تک ماشین به زنجیره های کوچک و سپس به زنجیره میانی با یک روال منطقی جلو خواهد برد.

3-زمانی یک زنجیره سانتریفیوژ کامل و صنعتی است، که ساخت و اتصال زنجیره 164 تایی یا 174 تایی آن با تزریق گاز UF6 آزمایش شده باشد، اما وقتی طبق بند 38 پیوست یک برجام، ایران به مدت 10 سال، حق ساخت و اتصال و ترزیق زنجیره 164 تایی سانتریفیوژ را ندارد، پس اقدام دولت اعتدال در تزریق گاز به یک دستگاه ماشین سانتریفیوژ IR-8 یک کلاهبری پروپاگاند و فریب ملت فهیم ایران است!

4-امروز (13بهمن 95)رئیس جمهور از دو ماهواره ساخت داخل رونمایی کرد، این اقدام، همانند تزریق گاز UF6 به سانتریفیوژ IR-8 یک کلاهبری است، زیرا وقتی رئیس جمهورمان سازمان فضائی کشور را نیمه تعطیل کرده و اجازه برتاب ماهواره های آماده را با موشکهای ایرانی نمی دهد، آیا این روزنماییها برای فریب افکار عمومی نیست؟!

5-آقای روحانی! از نفاق و فریب ملت، دست بردار! بیش از این شرمندگی و ترس از کدخدا و زورمداران را به پای ملت ایران نگذار! اگر راست می گویی! مردم از شما برخورد با برادرتان را در پرونده های بزرگ فساد اقتصادی می خواهند، نه رونمایی از سانتریفیوژهای که با امضاء خفت بار شما، به مدت 10 سال از آزمایش و بهره براداری از زنجیره 164 تایی آن محروم شده ایم! پس جناب روحانی! شما آن کسی نیستی که مرحوم هاشمی رفسنجانی در آخرین سخنان خود در مجمع نشخیص مصلحت نظام گفت!!!!!

والسلام

به نام خدا و برای خدا

مشاور فرهنگی رئیس جمهور، آقای حسام الدین آشنا که دستی در امور امنیتی داشته و لباس روحانیت از تن بیرون کرده و گفتمان و عملکردش بر مدار لیبرالیسم تنظیم شده، تلاش نموده تا از حادثه غمبار پلاسکو، لباسی بر تن عریان دولت بی کفایت اعتدال بپوشاند! و لذا با کپی برداری  از نامه بدون سلام مرحوم هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری سال 88 خطاب به رهبر معظم انقلاب، کپی برداری نموده و با جملاتی از جنس فتنه سال 88 به تهدید نظام اسلامی پرداخته و در صفحه توئیت خود نوشته است:

# "در ساختمان‌های کهنه و سست از بازی با آتش خودداری کنید؛ چرا که ممکن است یک ساختمان50 ساله در چند ساعت فرو بریزد.

‌# مراقب جرقه‌ها باشید؛ ممکن است مواد اشتعال‌زا تلاش آتش‌نشانان را بی‌اثر کند.

‌# فقط آسیاب به نوبت نیست؛ ممکن است آتش هم به نوبت باشد.

‌# درست است که برخی آتش به اختیار شده‌اند؛ اما آتش همیشه به اختیار آتش‌افروزان باقی نمی‌ماند.

‌# به مالکان و ساکنان ساختمان‌های با نمای شیشه‌ای توصیه می‌شود از سنگ‌پرانی به دیگران خودداری کنند.

‌# ساختمان‌ها و ساختارها همیشه به صورت عمودی و در خود فرو نمی‌ریزد؛ گاهی به ساختمان‌های مجاور هم خسارات جدی وارد می‌شود."

جملات "آقای حسام خان" خبر از نگرانی جریان لیبرال آمریکائی می دهد که قریب چهار سال است کشورمان را با خوشبینی به آمریکا و وعده های سرخرمن معطل نگه داشته اند و لذا پس از پیروزی ترامپ در آمریکا و شکست حسن روحانی در برجام، نیروهای با سابقه امنیتی و تفکر لیبرالی دولت اعتدال، وارد میدان شده، تا از شکست قطعی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 جلوگیری نمایند.

حربه بلوف، یکی از راهکارهای سیاسی و تأثیر گذار در عرصه بین المللی است و اینکه رئیس جمهور سابق آمریکا، اعلان می کند که بدون شلیک یک گلوله، دولت حسن روحانی را وادار به پذیرش شرایط  آمریکا در برجام نمود، خبر از جدی گرفتن بلوف کدخدا(آمریکا) توسط حسن روحانی بود و لذا حسام الدین آشنا که وضعیت حسن روحانی را در برجام، حقوقهای نجومی و تخلفات گسترده اقتصادی و سیاسی منسوبین رئیس جمهورش، شکست خورده می بیند، تلاش دارد با  استفاده از حربه بلوف و اقدامات تهدید آمیز، حسن روحانی را برای یک دوره چهار ساله دیگر، مجددا بر کرسی ریاست جمهوری، بنشاند!

به حسام الدین آشنا و طرفداران فتنه سال 88 می گوییم؛ آنانی که در ساختمان‌های با نمای شیشه‌ای نشسته، شما هستید!، که با سنگ پرانی و آتش زدن مسجد و اموال عمومی، هشت ماه طغیان کردید و در نهایت زیر آوار انقلابیون طرفداران جبهه حق مدفون شدید، ولذا عبرت بگیرید و بیش از این نظام اسلامی را با بلوفهای سیاسی تهدید ننمائید؟!

ما یتیمی شما را بعد از فوت ناگهانی مرحوم هاشمی رفسنجانی درک می کنیم و لذا به شما تذکر می دهیم؛ شما در فتنه سال 88 با حمایتهای همه جانبه مرحوم هاشمی رفسنجانی، راه به جائی نبردید و مغلوب آتش خشم انقلابی ملت شدید، پس آتش افروزی نکنید، زیرا در زیر خاکسترهای همان آتش، دفن خواهید شد.

والسلام

به نام خدا و برای خدا

علی اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی ایران و از بانیان ذلت بار برجام، از سیاست دولت ترسوی اعتدال در برابر اقدامات خصمانه شیطان بزگ، پرده برداری کرد و "صــبــر" در برابر دولت بی منطق آمریکا را استراتژی دولت لیبرال اعتدال معرفی کرد و گفت:«من مراسم تحلیف را با دقت بسیار تماشا کردم و به آنچه ترامپ گفت گوش دادم. او هیچ صحبتی در مورد ایران نکرد و این مثبت است ... من در موقعیتی نیستم که بخواهم گمانه‌زنی کنم، ما فقط صبر خواهیم کرد و خواهیم دید، چراکه با گذشت زمان ما صداهای مختلفی شنیده‌ایم؛ بنابراین، صبر می‌کنیم تا ببینیم چه می‌شود.»

البته با سیاست کدخدا باوری دولت اعتدال، واژه "صــبــر" سیگنالی است که از سوی غربگرایان دولت اعتدال، به اقدامات پی در پی شیطان بزرگ، علیه منافع نظام اسلامی، از سوی جناب روحانی مخابره شده و لذا سکوت دولت و وزارت خارجه ایران در برابر دستورات ترامپ، نشان دهنده انتخاب واژه "صــبــر" از سوی دولت تزویر امید است!

باید گفت؛ دولت روحانی در 30 ماه مذاکرات هسته ای با آمریکا، که به برجام ختم شد، همواره حل مشکلات کشور را به لغو تحریمهای ظالمانه گره می زد و بعد از اجراء فوری برجام که خیانت به کشور بود، و به لغو تحریمها نیانجامید، منافقانه گفت: « برجام سایه جنگ را از کشور دور کرد.» و در سفر استانی به اراک، با سخنانی عوام فریبانه و اهانت آمیز، خطاب به مردم گفت: «یک عده کودک به درب باغ آمده‌اند می‌گویند سیب و گلابی کجاست که ما میل کنیم، ما باغ را از دست غاصبان درآوردیم و درخت کاشته ایم و این باغ آماده باروری است و "صــبــر" برای باروری این باغ لازم نیست؟»

حاج حسن روحانی در سفر اراک مشکلات اصلی کشور را اینگونه بیان کرد و گفت: «امروز معضل اصلی ما عدم رونق اقتصادی است معضل ما بیکاری نسل جوان و تحصیل کردگان است. ما برای اشتغال پایدار نسل جوان، راهی جز ایجاد رونق اقتصادی نداریم. سال 95 سال رونق اقتصادی است.»

البته رئیس جمهورمان بدرستی مشکلات کشور را دریافته، ولی در عمل، مسیر همراهی با شیطان بزرگ را می پیماید! و الا مردم ایران، به واژه زیبا و مقدس "صــبــر" اعتقاد دارند، اما، نه به قیمت اینکه، توانمندی داخل را کنار بگذارند و تنها نگاهشان، بدست دشمنان نظام اسلامی باشد! و آنگاه منافقانه، مردم را توصیه به صــبــر نمایند!

والسلام

به نام خدا و برای خدا

1-از زمان تصدی ریاست جمهوری حسن روحانی، هر روز شاهد عقب نشینی از مواضع اصولی انقلاب اسلامی در مقابل آمریکا بوده ایم و در جمله ی معروف جناب روحانی مبنی بر اینکه "آمریکا کدخدای ده است و بستن با کدخدا راحتر است" آثار ذلت و ترس کاملا در عملکردش قابل رؤیت است و لذا با اهداء امتیازات فراوان به دشمن اصلی انقلاب در برجام، امروز قادر به دفاع از منافع ایران در برابر دولت جدید آمریکا نیست!، گویا دولتی برای پاسخگویی به یاوه های رئیس جمهور جدید آمریکا، در ایران وجود نداشته و گرد مرگ آنان را فرا گرفته است!

2-رویکرد دولت اعتدال بر خلاف شعارهایش، رفع تحریمهای ظالمانه، حل مشکلات معیشتی مردم و دفاع از پاسپورت ایرانی نبوده و بلعکس، آنچه دولت یازدهم بدان عمل کرده، تغییر مسیر از اهداف اصلی انقلاب اسلامی، در داخل و خارج از مرزهای جغرافیای ایران بوده است!

3-وقتی با اصرار فراوان رهبر معظم انقلاب اسلامی، فرماندهی قرارگاه اقتصاد مقاومتی دایر و ملت بعد از برجام، انتظار لغو تحریمها و حل مشکلات اقتصادی و اشتغال جوانانشان را دارند، ولی راه دولت اعتدال به سمت قبله آمالش کج می شود و برای اهداف کثیف ماندن در قدرت، دست گدائی برای دریافت هواپیما، به سوی فرانسه و آمریکا دراز می کند!!!

4-علی رغم اینکه فریاد نمایندگان مجلس و قوه قضائیه، پیرامون تخلفات گسترده حسین فریدون (برادر رئیس) و حقوقهای نجومی بلند است، ولی رئیس دولت، خود را به بی خیالی زده و حتی برخی از وزراء فتنه گر و حزبی دولت اعتدال، همچنان بدنبال ماندن در قدرت از طریق راههای نامشروع هستند! آری، دولت جناب روحانی، شعار راستگویی می دهد، ولی با دروغ و نفاق، بدنبال عوام فریبی است!

5-وقتی رئیس جمهورمان آمریکا را کدخدا بداند! و به کدخدا اعتماد و در برجام امتیازهای گسترده‌ای تقدیم آمریکا نمایند و دست گدائی شان همچنان بسوی شیطان بزرگ دراز باشد؛ آیا دولت جدید آمریکا به ترسوها و لرزانهای اعتدال، توجهی خواهد کرد؟! برای پاسخ دقیق به این سئوال؛ به سراغ یکی از ایرانیهای مقیم آمریکا، آقای هوشنگ امیر احمدی که مدت 27 سال بدنبال رابطه ایران آمریکا است، می رویم، ایشان می گوید: «آمریکا به دوستان کوچکش، امتیازی نمی دهد ... نیروهایی که بعدها در برجام فعال شدند از همان دوستان تشویق کننده آمریکا برای تشدید تحریم بودند ...بزرگترین دروغ تاریخ این بود که اگر برجام نبود آمریکا قطعا به ایران حمله می کرد.»

والسلام