به نام خدا و برای خدا
معمول این است که در اجلاسیه ی آب و هوای بین المللی، مسئولین و وزراء مرتبط با موضوع شرکت می نمایند و لذا حضور آقای ظریف بعنوان نماینده جایگزین خانم ابتکار، خبر از نگرانی شدید دولت اعتدال در خصوص تعهدات مورد انتظار ایران ازکدخدا(آمریکا) است و گویا آنچه را دولت غربگرای اعتدال و خوشبین به آمریکا از برجام نافرجام انتظار داشته، محقق نشده و به همین بهانه جناب آقای ظریف بعد از سفر جنجالی آقای ولی الله سیف رئیس بانک مرکزی به واشنگتن، سریعاً بار سفر بست و راهی نیویورک شد تا با مذاکره با جان کری که به نیویورک می آید، تدبیر! و مفری برای نجات ریاست جمهوری چهار ساله جناب روحانی و مرحله دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی بیاندیشند!
جهت اطلاع کاربران عزیزی که مرتباً از "وبلاگ وزنه سیاسی"بازدید می فرمایند، عرض می نمایم که در چندین جای برجام این واژه Voluntarily به چشم می خورد، یعنی داوطلبانه! خوب سئوال این است، اگر برجام یک اقدام مشترک است، چرا باید ایران دست به اقدامات داوطلبانه بزند؟! قبل از چرائی قرار گرفتن واژه Voluntarily (داوطلبانه) در چند بند برجام، به ماده 25 کنوانسیون وین توجه نموده که مقرر میدارد: «معاهدهای که انعقاد آن به وسیلهی تهدید یا اعمال زور و با نقض اصول حقوق بینالملل مندرج در منشور ملل متحد، صورت گرفته باشد، باطل خواهد بود».
وقتی آمریکا ایران را با گزینه نظامی چندین بار تهدید نموده، اگر اقدام ایران داوطلبانه نباشد، هر آن ممکن است، ایران بخاطر "خسارت محض برجام" و بر اساس ماده 25 کنوانسیون وین که حاکی از گزینه های روی میز(تهدیدات نظامی) آمریکا بوده از ادامه و اجراء برجام سرباز زند اما وقتی ایران بصورت داوطلبانه اقدام به جمع آوری سانتریفیوژها و تخریب زیر ساختهای هسته ای خود نموده دلیلی برای عدم اجراء برجام نخواهد داشت و لذا در یک توطئه پیچیده حقوقی که رئیس جمهور حقوقدانمان پای آن را امضاء کرده، گرفتار آمده ایم، پس وقتی شما تأسیاست هسته ای خود را بصورت داوطلبانه و با اعتماد به کدخدا تخریب نمائی، دیگر حق شکایت در مجامع بین المللی را نخواهی داشت و در صورت شکایت بر اساس متن برجام بلافاصله تحریمها برقرار می گردد!
پس؛ یکی از دلائلی که دولت اعتدال می ترسد و جرأت نمی کند در مقابل بدعهدی و نقض برجام از سوی آمریکا اعلام موضع نماید، همین بی دقتی و یا خیانت و عبور از خط قرمزهای ترسمی از سوی مقام معظم رهبری بوده که بارها به رئیس جمهور و تیم مذاکره کننده هسته ای هشدار داده بودند، که متأسفانه عطش دولت تزویر امید برای بهره مندی از برجام در انتخابات 7 اسفند 94مورد توجه قرار نگرقت و افتضاح بزرگ بــــــــرجــــــــامبرای کشورمان رقم خورد و لذا امروز چاره این درد بی درمان را در دیپلماسی ذلت بار و پر هزینه برای کشور می دانند!!!!!!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
آقای ولی الله سیف رئیس بانک مرکزی در پایتخت آمریکا، در یک مصاحبه جنجالی، اعلام کرده که برجام هیچ عایدی برای ایران نداشته و همین موضوع دولت اعتدال را که مرتباً از رفع تحریم می گفته، بشدت در تنگناه قرار داده است. آگاهان سیاسی بر این باورند، اگر این افتضاح در هر کشوری رخ داده بود، تاکنون رئیس جمهور، وزیر و معاون وزیر خارجه و رئیس سازمان انرژی اتمی بخاطر بی لیاقتی، بی صداقتی و آسیب رساندن به استقلال و امنیت کشور استعفاء داده بودند. آقای سیف که چندین بار خبر از جابجائی پولهای ایران از بانکهای خارجی به داخل کشور داده بود، در اظهاراتی شگفت انگیز میگوید: «یکی از نیازهایی که قطعاً ما داریم تبدیل کردن ارز است برای اینکه بتوانیم به تأمینکنندگان (کالا) پول پرداخت کنیم. این، نیازمند دسترسی به نظام مالی آمریکا است.»
سیف در ادامه مصاحبه ادعا می کند که برجام توسط آمریکا اجراء نگردیده و ممکن است به همین علت برجام با شکست روبرو شود! و می گوید: «اگر اقدامات اخیر بر علیه ایران منجر به رویارویی ایران با بانکهای بین المللی شود توافق هسته ای شکست خواهد خورد؟!» اما رئیس جمهور و سایر مسئولین مرتبط بارها گفته اند که برجام اجراء گردیده! و تحریمها لغو شده اند!
در زمانی که طبق توافق اولیه در سال 92 مراکز هسته ای کشورمان به حالت تعلیق درآمد، و سپس بیانیه سیاسی لوزان منتشر گردید و بعد از آن به صدور برجام منتهی شد، منتقدین توافق هسته ای مطالب مختلفی را بعنوان نقایص گسترده برجام به دولت اعتدال گوشتزد می نمودند ولیکن دولت اعتدال با بی سواد خواندن و افراطی دانستن منتقدین، به راه تزویر خود ادامه می داد و امروز صدای ناله و شیون مسئولین دولت از فرامرزهای کشور و داخل ایران به گوش می رسد!
به نظر می رسد که مسئولین آمریکائی بر طبق برجام به وظایف خود عمل کرده اند و اگر کدخدا(آمریکا) در زمان تننظیم و نوشتن برجام بر سر مذاکره کنندگان خوشبین ایرانی کلاه گذاشته باشد، پس نباید آمریکا را متهم نمایند، زیرا منتقدین توافق اولیه و بیانیه لوزان و برجام، در تمام مناظره ها و نوشته ها به نواقص زیاد برجام اشاره می کردند، ولیکن دولتیان غافل، بی تدبیر، لیبرال و غربگرا بشدت از محتوای برجام دفاع می کردند، لذا رئیس جمهور و تیم مذاکره کننده که به ناحق مدال دریافت کرده و آنانی که قانون اساسی را زیر پا گذاشتند و به فوریت برجام را از صحن علنی مجلس برای اجراء در اختیار دولت قرار دادند، در پیشگاه خدا، شهداء و رهبری و ملت ایران تا ابد شرمسار خواهند بود.
والسلام
به نام خدا وبرای خدا
حضور ولی الله سیف رئیس بانک مرکزی کشورمان در واشنگتن با اما و اگرهای همرا شده و سیف در این سفر طی سخنانی که قطعاً با مزاج حاج حسن روحانی سازگاری ندارد از چگونگی لغو تحریمها و عدم حل مشکلات مالی گله نموده و گفت: «باید به ایران اجازه استفاده از سیستم مالی آمریکا و امکان لمس تراکنشهای مالی ایران به سیستم مالی آمریکا(UTurn) داده شود ... اگر اقدامات اخیر بر علیه ایران منجر به رویارویی ایران با بانکهای بین المللی شود توافق هسته ای شکست خواهد خورد.»
سیف، در مصاحبه با تلویزیون بلومبرگ و ملاقات با وزیر خزانه داری آمریکا، ادعا نموده که تقریباً هیچ چیز از برجامی که در روز 16 ژانویه اجرایی شد، عاید ایران نگردیده است. وی میگوید: «یکی از نیازهایی که قطعاً ما داریم تبدیل کردن ارز است برای اینکه بتوانیم به تأمینکنندگان (کالا) پول پرداخت کنیم. این، نیازمند دسترسی به نظام مالی آمریکا است.»
با این سخنان سیف معلوم شد که امکان بهره مندی ایران از خدمات سوئیفت که رئیس جمهورمان بارها خبر آن را داده و ادعای باز شدن هزاران ال سی را کرده بود، کاملاً دروغ بوده است. لذا طبق برجام، طرف ایرانی با اعتماد به کدخدا(آمریکا) تمام تعهدات خود را انجام داده و طرف مقابل و بخصوص آمریکا حاضر به انجام تعهدات خود نمی باشد و متأسفانه رئیس بانک مرکزی کشورمان برای حل مشکلات بوجود آمده و حفظ آبروی رئیس جمهور به آمریکا سفر کرده و بصورت غیر قانونی و ملتمسانه با وزیر خزانه داری آمریکا به مذاکره نشسته است!
جاش ارنست، سخنگوی کاخ سفید آب پاکی را روی دستان سرد سیف در واشنگتن می ریزد و در پاسخ به سخنان ایشان می گوید: «دسترسی به نظام مالی آمریکا جزئی از برجام نیست و این موضوع تحت بررسی نیست ... دولت اوباما هرگز قول نداده که به عنوان جزئی از اقداماتش برای رفع تحریمها علیه ایران، این کار را برای تهران انجام دهد.»
باز هم باید برای این دیپلماسی ذلیلانه و ملتمسانه که یادآور فروپاشی شوری سابق در سال 1991 است، غصه خورد، که چرا دولت تزویر امید، تنها نگاهش به دستان شیطان بزرگ دوخته شده و از توانمندی داخل غفلت و یا به آن خیانت می کند؟!
گویند؛ شخصی رفته بود گدایی! صاحبخانه به جای اینکه چیزی بدهد بهش چندتا فحش داد. گدا با عصبانیت گفت؛ حالا چرا فحش میدی؟ و طرف گفت؛ می خواستم دست خالی برنگردی!!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
در حالی که رؤسای 57 کشور اسلامی در استانبول ترکیه دور هم جمع شده بودند، تا داروی شفا بخشی! برای غده چرکین و سرطانی تروریسم که با هدایت سرویسهای جاسوسی اسرائیل و آمریکا و با حمایتهای مالی برخی از کشورهای عربی و غیر عربی مسلمان به جان مردم و بعضی از کشورهای اسلامی افتاده، چاره ای بیندیشند، خبرها حاکی از آن است که در این کنفرانس تحرکاتی بر علیه کشورمان و جریان مقاومت از سوی رژیم سعودی و با تلاش پشت پرده ترکیه و آمریکا صورت گرفته است و حتی وزیر خارجه آمریکا در همین اثناء به طرف ایرانی که ظاهراً قولی در زمان مذاکرات هسته ای به آمریکائیها داده بود، یادآور می شود، که قرار بوده که ایران مشکلاتش را با عربستان، همانطور که عربها می خواهند حل نماید!
جناب روحانی و هیئت همراه ایشان و فرماندهان موفق! و مدال گرفته جبهه دیپلماسی!، وقتی می دانستند که در دو ماه گذشته و در کنفرانس جده تصمیماتی علیه کشورمان و جریان مقاومت برای کنفرانس سران اسلامی در ترکیه گرفته شده، با کدام تدبیر! و منطق! به ترکیه سفر کردند؟ و چرا در کنفرانسی که بیانیه پایانی آن علیه ایران و جریان مقاومت است، شرکت نمودند؟! و چرا با آبرو ریزی مجبور شدند، در مراسم اختتامیه کنفرانس سران کشورهای اسلامی شرکت نکنند؟!!!!
متأسفانه دولت اعتدال که ادعای تدبیر! دارد، در طول مدت عمر مسئولیت خود، به اسم دیپلماسی رفع تنش، یک دیپلماسی حقیرانه و ذلیلانه ای در برابر حتی کشورهای کوچک ذره بینی ارائه نموده که شأنیت و اقتدار نظام اسلامی را نزد جهانیان زیر سئوال برده و در حالی که مذاکرات دولت سوریه با معارضان و بعضاً تروریستهای آن کشور، به مراحل سرنوشت سازی رسیده، شنیده شده که این روزها دولت اعتدال برای رضایت مخالفان جریان مقاومت، بخصوص آمریکا و رژیم سعودی در فکر تغییر و جابجایی آقای حسین عبداللهیان معاونت عربی آفریقایی وزارت خارجه است که این تصمیم ذلیلانه در این شرایط حساس ضربه سخت به کشورمان و جریان مقاومت خواهد بود و لذا باید جلوی این اقدام نابخردانه گرفته شود.
تأسف دیگر این است؛ که جبهه استکبار در فکر ضربه زدن به جریان انقلابی داخل کشور است و آنگاه جناب روحانی و جریان زر و زور و تزویر، در فکر رفع نگرانی جبهه استکبار و کنار زدن نیروهای انقلابی است، تا زمینه برجامهای 2 و 3 و 4 فراهم گردد.
سفیدهای آمریکایی ضرب المثلی دارند و می گویند؛ "سرخپوست خوب سرخپوست مرده است . چون کاری به کسی ندارد. لیبرال ها و تکنوکرات ها و اعتدالیون از تفکرسفید پوستان آمریکائی هم بدترند، زیرا این جماعت در وابستگی به غرب حتی حاضر نیستند از نیروهای انقلابی که بدست آل سعود در مراسم منا مظلومانه به شهادت رسیدند، نامی برده و از آنان تجلیل و دفاع نمایند! اینان تنها در سفرهای استانی با ذکر آمار شهدای شهرها ژست انقلابی نما می گیرند، ولی نیروهای زنده انقلابی و مؤمن را افراطی، تندرو، بی سواد و مخل امنیت می نامند.
والسلام
به نام خدا و برای خدا
پس از پایان انتخابات مجلس شورای اسلامی و در حالی که هنوز تکلیف تعداد 69 نفر از منتخبان مجلس دهم معلوم نگردیده، تحرکات گسترده ای از سوی مافیای باند قدرت و ثروت برای تصاحب ریاست مجلس شورای اسلامی در حال انجام است و این جریان در تلاش است که تکلیف ریاست مجلس را قبل از انتخابات مرحله دوم مجلس مشخص و حتی اعضاء کمیسیونهای مهم مجلس را معین نمایند و لذا آقایان علی لاریجانی و محمد رضا عارف هم بیکار ننشسته و به قصد تصاحب ریاست مجلس شورای اسلامی با طیفهای مختلف به رایزنی پرداخته و حتی جناب عارف وعده های به افرادی که هنوز تکلیف آنها در دور دوم انتخابات مشخص نشده، داده است! اما در نهایت هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی وارد میدان شده و علی رغم خوش خدمتی های فراوان علی لاریجانی به جریان اعتدال، محمد رضا عارف را بعنوان گزینه ریاست مجلس دهم انتخاب کرده تا پس از شروع بکار مجلس دهم، ریاست مجلس نامشروع، بر منتخبین ملت تحمیل گردد.
برای اینکه کاربران عزیز و فهیم به نامشروع بودن دخالت آقایان رفسنجانی و روحانی پی ببرند، لازم است با یکدیگر نگاهی به چند اصل قانون اساسی داشته باشیم.
اصل 67 در خصوص سوگند نمایندگان مجلس تاکید می کند که نمایندگان باید در نخستین جلسه مجلس به ترتیب زیر سوگند یاد کنند و متن قسمنامه را امضاء نمایند. بسم الله الرحمن الرحیم
"من در برابر قرآن مجید، به خدای قادر متعال سوگند یاد میکنم و با تکیه بر شرف انسانی خویش تعهد مینمایم که پاسدار حریم اسلام و نگاهبان دستاوردهای انقلاب اسلامی ملت ایران و مبانی جمهوری اسلامی باشم، ودیعه ای را که ملت به ما سپرده به عنوان امینی عادل پاسداری کنم و در انجام وظایف وکالت، امانت و تقوی را رعایت نمایم و همواره به استقلال و اعتلای کشور و حفظ حقوق ملت و خدمت به مردم پایبند باشم، ..."
اصل 84 قانون اساسی می گوید: هر نماینده در برابر تمام ملت مسئول است و حق دارد در همه مسایل داخلی و خارجی کشور اظهار نظر نماید.
اصل 85 قانون اساسی می گوید: سمت نمایندگی قائم به شخص است و قابل واگذاری به دیگری نیست...
اگر نماینده ای به دین مبین اسلام و شرف انسانی خود ایمان داشته باشد به هیچ عنوان نباید اجازه دهد، که تکلیف ریاست مجلس و رأی او توسط زرسالارانی که بعضاً فتنه سال 88 را مهندسی نموده اند، به غارت رود! اصول سه گانه فوق نادرستی دخالت تصمیم گیری در بیرون از مجلس شورای اسلامی توسط آقایان رفسنجانی و روحانی را اثبات می کند و قطعاً نمایندگانی که رأی خود را در اختیار جریان زر و زور و تزویر قرار دهند، حضورشان در مرکز مهم تصمیم گیری و تصمیم سازی نظام اسلامی بر خلاف دین و قانون اساسی است و تصمیماتشان در مجلس و ارتزاقشان از حقوق نمایندگی حرام خواهد بود!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
حاج حسن روحانی که به گفته رئیس سازمان انرژی اتمی ایران خیلی روی برجام (دست پخت کدخدا=آمریکا) حساس است، در جلسه ای ضمن اهانت به یک جوان نخبه و منتقد برجام، با عصبانیت شدید، خطاب به همکاران لیبرال خود گفته است: «یک جوانک نیم وجبی، علیه تیم و توافق هسته ای هرکاری بخواهد می کند و کل کار را زیر سوال می برد و یک نفر این طرف پیدا نمیشود که پاسخ او را درست بدهد؟!»
این جوانی که تیم مذاکره کننده هسته ای و آورنده برجام و امضاء کننده برجام (حسن روحانی) در مقابل استدلالهای منطقی او پاسخی ندارند و زبان و قلم به اهانت او باز کرده اند، آقای مهدی محمدی عضو تیم مذاکره کننده سابق و تحلیل گر مسائل سیاسی کشور و جهان است که خار چشم دشمنان انقلاب گردیده و دولت اعتدال با همه تزویر و نفاق در مقابل یک منتقد جوان نخبه انقلابی به زانو درآمده و لذا با عصبانیت از پیاده نظام خود خواسته که راهی برای برون رفت از افتضاح برجام در مقابل این جوان رشید انقلابی پیدا کنند!
ای کاش رئیس جمهور هر چه زودتر به افتضاح رخ داده در برجام اعتراف کرده بود، تا مجبور به طرح برجامهای 2 و 3 و 4 نمی شد، لذا امروز شاهد آن هستیم که دولت غربگرای جناب روحانی به همان راهی می رود که رئیس جمهور وقت اتحاد جماهیر شوروی آقای یلتسین رفت، که در سال 1991 ابرقدرت شرق را بدون این که گلوله ای از دهانه تفنگشان شلیک شود، تحت سیطره ابرقدرت غرب یعنی آمریکا درآورد و دیری نپائید که شوروی به پانزده کشور تقسیم گردید!
امام خامنه ای در روز اول فرودین 95 در حرم رضوی از کید و مکر شیطان بزرگ خبر داده و فرمودند: «آمریکاییها گفتهاند که ما تحریمها را برمیداریم و روی کاغذ هم برداشتند امّا از طرق دیگر جوری عمل میکنند که اثر رفع تحریمها مطلقاً بهوجود نیاید و تحقّق پیدا نکند. بنابراین، کسانی که امید میبندند به اینکه بنشینیم با آمریکا در فلان مسئله مذاکره کنیم و به یک نقطهی توافقی برسیم -یعنی ما یک تعهّدی بکنیم، طرف مقابل هم یک تعهّدی بکند- از این غفلت میکنند که ما ناگزیر باید به همهی تعهّدهای خود عمل کنیم [امّا] طرف مقابل با طُرق مختلف، با شیوههای مختلف، با خدعه، با تقلّب سر باز میزند و به تعهّدهایی که کرده است عمل نمیکند. این چیزی است که ما امروز در مقابل چشم خودمان داریم میبینیم؛ یعنی خسارت محض»
این قطعه تاریخی را خطاب به جناب روحانی و همفکران غرب محور او متذکر می شوم؛ وقتی در روز 24 خرداد 1370 آقای یلتسین رئیس جمهور اتحاد جماهیر شوروی شد و دو روز بعد جورج بوش رئیس جمهور وقت آمریکا خطاب به یلتسین اعلام کرد که سه جمهوری بالتیک لتونی، استونی و لیتوانی متعلق به شوروی نیست و بایستی استقلال این سه جمهور را به رسمیت بشناسد و اگر به رسمیت نشناسد، کمکهایی را که آمریکا کمکهای خود را به شوروی قطع خواهد کرد و اینگونه شد که چندی بعد یلتسین اعلام کرد که ما استقلال جمهوری های سه گانه لتونی، استونی و لیتوانی را به رسمیت می شناسیم! پس جناب روحانی عبرت بگیرید و نقش یلتسین را بیش از این بازی نکنید و به منتقدین انقلابی که پاسخی برای انتقادهای به حق آن ندارید، اهانت نکنید!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
حسام الدین آشنا، در سمت مشاور رییس جمهور ایران، که از رزمایش موشکی سپاه و رسانه ای شدن آن به شدت ترسیده بود، بعد از مصاحبه فرمانده نیروی هوافضای سپاه، که پررویی آمریکا را بخاطر عدم رسانه ای شدن رزمایشهای موشکی سپاه در 2 سال گذشته دانسته بود، آقا حسام، بعنوان وکیل مدافع کدخدای جناب روحانی نتوانست ناراحتی خود را پنهان کند و لذا در گوگل پلاس سئوالات ذلیلانه ذیل را مطرح کرد و نوشت:
1-آیا فرماندهان نظامی از مصاحبه های این چنینی منع نشده اند؟
2-آیا فرماندهان نظامی بر اساس احساسشان اقدام می کنند یا بر اساس فرامین صادر شده؟
3-آیا رسانه ای نشدن رزمایش های موشکی یک اشتباه بوده یا یک مصوبه ابلاغ شده؟
جناب روحانی رئیس شورای عالی امنیت ملی کشور، بخاطر رسیدن به تفاهم هسته ای با کشورهای 5+1 و لغو تحریمهای آمریکا و اروپا، رسانه ای شدن رزمایشهای نیروهای مسلح بخصوص موشکی سپاه را تا پایان مذاکرات هسته ای ممنوع نمود، تا موجب نگرانی کدخدا(آمریکا) نشود، لذا رزمایشهای موشکی که برای حفظ اقتدار و امنیت ملی و بالا بردن توان رزمی نیروهای مسلح ضروری بود، به مدت 2 سال رسانه ای نگردید و همین امر باعث شد که در مذاکرات هسته ای بهاء سنگینی پرداخته شود، که رهبر معظم انقلاب آن را خسارت محضخواندند!
عجیب این است! چرا دولت اعتدال از رزمایش موشکی و مصاحبه فرمانده نیروی هوافضای سپاه ترسیده و نگران شده؟! در پاسخ به سئوالات کودکانه حسام الدین آشنا باید گفت: وقتی دولت تزویر امید جرأت پاسخ گویی به یاوه سرائی آمریکائیها را ندارد، چاره کار این است، که حافظان انقلاب اسلامی وارد میدان شوند و رزمایش موشکی برگزار نموده و برخی از دستاوردهای نظامی و شهرهای موشکی را به نمایش بگذارند و مصاحبه های حماسی انجام دهند، تا زمینه تهدیدات بالقوه دشمن به فعلیت نرسد. لذا جناب حسام خان و آقای روحانی بدانند که این رزمایشها و مصاحبه ها زحمات آنان را کمتر خواهد کرد و بیش از این به خود ترس و لرز راه ندهند!
حالا به بخشی از مصاحبه سردار حاجی زاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه که از شبکه یک سیمای جمهوری اسلامی پخش شده توجه فرمائید ایشان فرمودند: «احساس من این است با توجه به اینکه رزمایشهای ما در 2 سال اخیر رسانهای نشده بود، شاید قدری آمریکاییها را پر رو کرده است … امسال که اواخر اسفندماه رزمایش موشکی داشتیم و بعد از گذشت 2 سال از رسانهای نشدن رزمایشهایمان، آن را رسانهای کردیم و 2 سال فاصله افتاد، شاید زیادهخواهیها را در آمریکاییها قدری رشد داد و اگر این اشتباه در کشور ما رخ نمیداد و رزمایشها رسانهای میشد، به نظر میرسد که این زیادهخواهیهای آمریکاییها مطرح نمیشد.»
والسلام
به نام خدا و برای خدا
علت اصلی موضع گیری رهبر معظم انقلاب در مقابل برجامهای مطرح شده از سوی رئیس جمهورمان، چیست؟ مگر در پشت پرده برجامها طراحی شده از سوی جریان زر و زور و تزویر، توطئه ای علیه تفکر اسلام ناب محمدی(ص) نهفته است؟!
آقای علی اکبر صالحی می گوید: رئیس جمهور نسبت به برجام بسیار حساس هستند، یعنی انتقاد از برجام ممنوع است! زیرا جناب روحانی می گوید: برجام را خدا آورد و می گوید: «فرصتی که برجام برای ما به وجود آورده، دائمی و ابدی نیست.» و لذا مردم باید قدر برجام و آورنده آن را بدانند!
اما چرا برجامهای چهارگانه از سوی رئیس جمهور مطرح شد؟ و چرا جان کری وزیر خارجه آمریکا اصرار بر مذاکره در خصوص توان موشکی ایران را دارد؟ آیا مذاکره کنندگان هسته ای و رئیس جمهورمان در تماس تلفنی با اوباما توافقی در این رابطه داشته اند؟ برای پاسخ به این سئوال لازم است به چند سال قبل برگردیم و متن لوایح دوقلو ارائه شده توسط دولت اصلاحات به مجلس ششم را مورد مطالعه دهیم تا رمز و راز توطئه دولت اعتدال از طرح برجامهای متعدد مشخص گردد!
لوایح دو قلو دولت اصلاحات دو هدف اساسی را دنبال می کرد1-تغییر قانون انتخابات شامل؛ حذف نظارت استصوابی شورای نگهبان و حذف اعتقاد و التزام کاندیداهای مجلس به اسلام و ولایتفقیه بود2-لایحه تبیین حدود وظایف و اختیارات رئیس جمهور مبنی بر نظارت بر انتخابات مجلس و دخالت و اشراف بر محاکم قضایی و رأی دادگاه ها بود. اصلاح طلبان مجلس ششم تهدید کردند که در صورت عدم تصویب این لوایح توسط شورای نگهبان از حاکمیت خارج و لوایح را خط قرمز خود اعلام می کردند.
با توجه به طرح لوایح دوقلو، و حساسیت رئیس جمهور نسبت به برجام و آن را فتح الفتوح دانستن، به نظر می رسد که این امر بر جناب روحانی مشتبه شده که وقتی در مذاکرات هسته ای با 6 قدرت بزرگ دنیا(5+1) بازی برد-برد داشته! و 3 گل به حریف زده و 2 گل خورده! و با اجراء زود هنگام برجام؛ تحریمها را لغو کرده! حقوق ملت ایران را از حلقوم شیطان بزرگ بیرون کشیده!و اقتصاد کشور شکوفا شده!و مشکل بیکاری را حل نموده! و جناب روحانی ابرقدرت جهان شده! پس در این صورت می تواند برجامهای 2 و 3 و 4 را با قدرتهای داخل کشور به مذاکره بنشیند و لوایح دوقلوئی که دولت اصلاحات و مجلس ششم در تصویب آن توسط شورای نگهبان ناکام بودند، با طرح برجامهای مختلف و چانه زنی با رهبری بدست آورند و لذا به نظر می رسد، یکی از برجامهای جناب روحانی، محدود کردن توان موشکی کشور بود، که هاشمی رفسنجانی در توئیت خود از آن رونمایی کرد و نوشت: «دنیای فردا دنیای گفتمان هاست نه موشکها!!» و اگر جناب روحانی مدتی قبل گفت؛ که نظارت بر انتخابات بر عهده دولت است نه شورای نگهبان! از درون لوایح دوقلوی دولت اصلاحات به ایشان رسیده تا جریان زر و زور و تزویر به اهداف نامشروع خود دست پیدا کند!!!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
وقتی کتاب خاطرات، گفتار، دوران زندان، تفریحات، مسئولیت در جنگ، فرزندان و خاندان هاشمی رفسنجانی مورد بررسی قرار می گیرد، دلبستگی به قدرت و یا ژن قدرت طلبی در وجود ایشان موج می زند و لذا فلش فکری هاشمی رفسنجانی همیشه به سمتی تمایل پیدا کرده که منبع قدرت در آنجا قرار داشته است. پس می شود گفت؛ که خط فکری هاشمی رفسنجانی بخاطر بهره مندی از زندگی اشرافی، با اخلاق و منش حوزه و علمای دینی فاصله زیادی دارد و از تفکرات نیکلا ماکیاول و لیبرالها برای تصاحب قدرت استفاده می کند و به همین علت، هاشمی رفسنجانی در قبل از انقلاب، از مدافعان سرسخت سازمان مجاهدین خلق بوده! و در مقطعی انقلابی سخن گفته و روز دیگر در گفتار و رفتار به سمت جریان چپ سوسیالیستی متمایل شده و از سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که برخی از آنان متهم به شهادت رساندن شهیدان رجائی و باهنر هستند و بعضاً از کشور متواری شده اند، حمایت نموده! و زمانی هم مدافع جریان راست سنتی گردید. در دوران دفاع مقدس، علی رغم داشتن نمایندگی امام در جنگ، به همراه حسن روحانی مجمع عقلا را در مقابل استراتژی جنگی امام خمینی سازماندهی می کنند و با آمریکاییها جلساتی برگزار می نمایند. هاشمی رفسنجانی اگر متوجه شود که تعادل دینی و معرفتی در جامعه و نسل جوان ضعیف شده، با گفتار و رفتار غیر دینی در مقابل ولایت فقیه می ایستد و حامی مخالفین نظام اسلامی و اپوزیسیون داخل و خارج کشور می گردد و فتنه سال 88 را برای تغییر نظام اسلامی سازماندهی می کند! و حتی اگر لازم باشد، می گوید؛ اگر شاه هم به قانون اساسی عمل می کرد، می توانست در قدرت باقی بماند! و امروز هم شورای شدن رهبری را در سر می پروراند و در صف مدافعان استکبار جهانی و شیطان بزرگ قرار گرفته و سخنان مسؤلین رژیم صهیونیستی و آمریکائی را در مخالفت با قدرت موشکی کشور بر زبان جاری می کند و منتظر بازگشائی لانه جاسوسی آمریکا در ایران می باشد!
اگر همه این صفات در فردی مثل عالی جناب سرخپوش جای گرفته باشد، آیا حاضر است از انقلاب اسلامی و تفکرات انقلابی امام به دفاع برخیزد؟! قطعاً پاسخ این سئوال منفی خواهد بود، زیرا؛ تفکر لیبرال، قدرت طلب و محافظه کار، تنها زمانی از انقلاب اسلامی دفاع می کند که آمال و آرزوهای دنیایش به ثمر نشسته باشد و در غیر اینصورت انقلاب اسلامی را به ثمن بخس می فروشد و اسلام سکولار، لیبرال و در یک کلمه اسلام آمریکائی را بر اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله و سلم ترجیح داده و سخنان دشمنان را بر زبان جاری و می گوید: «دنیای فردا، دنیای گفتمان ها است نه موشکها!» و لذا وقتی این تفکر پلید و ضد امنیت ملی توسط رهبری عزیز در بین دو گزینه ناآگاهی و خیانت تحت فشار شدید قرار می گیرد، منافقانه گناه خود را به گردن مدیر توئیت می اندازد و بعد از 10 روز آقای هاشمی رفسنجانی اعتراف می کند، که متن نوشته شده در توئیت توسط مدیر آن کوتاه شده است!!!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
حاج حسن روحانی در روز فناوری هسته ای مطالب غیر منطقی و دشمن پسند زیادی بر زبان جاری کرد که به بخشهایی از آن پرداخته شد. در این بخش به بررسی این سخن رئیس جمهور می پردازم که گفت: «ما میدانیم گاهی قدرت نرم و گاهی قدرت سخت موثر است، ما معتقد به یک قدرت هوشمندانه هستیم و قبول داریم که روزگار، روزگار همهچیز است، اما درعین حال ما برای هیچ کشوری تهدید نیستیم.»
اینکه جناب روحانی به قدرت هوشمندانه اعتقاد دارد، حرفی است که می شود هر نوع برداشتی کرد، اما عملکرد ایشان در پرونده هسته ای و برجام، بر اساس تفکر کدخدا پذیری و ذلت پذیری و دادن امتیاز فراوان به آمریکا هوشمندانه بوده! و یقیناً این ذکاوت!، تدبیر و هوشمندی دولت اعتدال از سوی کدخدا(آمریکا) و انگلستان بی پاسخ نمانده و شاید حمایت هوشمندانه شبکه بی بی سی انگلیس از لیست انتخاباتی 7 اسفند 94 جناب روحانی و رفسنجانی در همین راستا بوده است.
برداشت دیگر از سخن جناب روحانی این است، که حاج حسن روحانی بر اساس تفکرات لیبرال غربی خود، به قدرت برتر جهان اعتقاد دارد و هوشمندانه برای رضایتمندی آن قدرت، امتیازهای مختلف و حتی استقلال و امنیت کشور را تقدیم می کند، تا همچنان بر اریکه قدرت باقی بماند و لذا حراج توان هسته ای کشور و طرح برجامهای مختلف در راستای قدرت هوشمندانه حضرت ایشان ارزیابی می گردد!
پس از اینکه هاشمی رفسنجانی با گذشت 10 روز، به ناآگاهی و خیانت پیشگی خود اعتراف نمود، جناب روحانی هم سکوت خود را شکست و بصورت مبهم و دوپهلو گفت: «روزگار، روزگار همهچیز است.» اینگونه سخن گفتن از آن کسانی است که در اوج فتنه 88 یا خاموش بودند و یا دوپهلو و مبهم سخن می گفتند و لذا از این قسمت سخن جناب روحانی می شود دریافت، که روزگار، روزگار خیانت و ایستادن در مقابل ولایت فقیه زمان هم هست! روزگار، روزگار کدخدا دانستن آمریکا است! روزگار، روزگار خیانت به استقلال و امنیت کشور و بکارگیری فتنه گران در مسئولیتهای مهم و حساس کشور است! روزگار، روزگار دروغ گفتن و بی صداقتی با مردم و برجام را کار خدا دانستن است! روزگار، روزگار نفاق و از انقلاب اسلامی گذشتن است!!!!! و در یک کلام می شود از سخن جناب روحانی نتیجه گرفت که روزگار روزگاری است که باید به هر رنگی درآمد و به هر ذلتی تن داد! ولذا اف بر این تفکر غیر انقلابی و همسو با تفکر اسلام رحمانی و اسلام آمریکائی!
این شعر هم برای حاج حسن روحانی..
ای که تدبیرت فقط تمدید تحریم است حسن / لحن تو با دشمنان لبریز تکریم است حسن
سعی کن تا که حواست جمع باشد نازنین / عزت ملت کجا؟ در دست تسلیم است حسن
غده ی نادانی یاران اطراف شما / از قضا خیلی خطرناک است و بدخیم است حسن
احمدی روشن فقط یک فرد دانشمند نبود / بلکه او یک مکتب سرشار تعلیم است حسن
برخلاف ایده ی رهبر اگر رفتی بدان / روز ننگینی به اسمت ثبت تقویم است حسن
با ظریفت هرچه میخواهی بکن اما بدان / موشک ما روی اسرائیل تنظیم است حسن
والسلام
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
چرا مجرمین نفوذی در قدرت، محاکمه نمی شوند؟
آیا وقت محاکمه حسن روحانی نیست؟
سئوال خوب به تولید فکر خوب می انجامد
عاشورا چگونه رقم حورد؟
مخرج مشترک با دشمن، یعنی چه؟
بساط انفعال را از قوه قضائیه برچینید
اغتشاشگران از داعش بدتر و اصلاحطلبان از هر دو بدتر
جنگ جهانی شناختی و ترکیبی بر علیه ایران
غروب اغتشاشات در ایران و شکست جبهه استکبار
[عناوین آرشیوشده]