به نام خدا و برای خدا
اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام
از نظر رهبر معظم انقلاب "خطراتی انقلاب را در معرض آسیب قرار داده" و این خطرات حرکات جریان ضدانقلابی است که در ظاهر انقلابیند!، ولی اشرافیگری، امتیاز طلبی، بی مبالاتی در استفاده از بیت المال و بی توجهی به طبقه مستضعف جامعه، نتیجه عملکرد 30 ساله آنها است و لذا ترس و لرز بر جریان فاسد اشرافی و امتیاز طلب مستولی شده و برای فرار از عقوبت ضدانقلابی خود، اقدام به تفسیر واژه انقلابی می پردازند و می گویند؛ "هر کس که این قانون اساسی را قبول دارد، انقلابی هستند."(1)
#مگر کروبی و میرحسین موسوی فتنه گر، قانون اساسی را قبول ندارند؟
#قطعا اگر رئیس جمهور بر خلاف قانون اساسی و دستور اکید رهبری فتنه گران را در مناصب مهم قرار بدهد، آنها ضدانقلاب خواهند بود!
#اگر پسر و دختر نماینده مجلس، با هنجار شکنی علیه دین در آمریکا ساکن باشند و تعهدی مبنی بر بدست گرفتن اسلحه برای منافع آمریکا داده باشند، قطعا پدر نفوذی اینها بعنوان نماینده مجلس ضدانقلاب و حضورش در مجلس اهانت به مردم انقلابی حوزه انتخابی شهر رشت است!(2)
#کسانی که قرارداد کرسنت را امضاء کرده و بیش از 13 میلیارد دلار به کشور خسارت وارد کرده و به مدت 2 سال تا چند روز قبل، گاز مجانی به ترکیه ارسال می کردند، قانون اساسی را قبول دارند اما انقلابی نیستند.(3)
#مگر وزیر بهداشت با ثروت هزار میلیارد تومانی خود، بیش از 38 میلیارد تومان وثیقه برای آزادی حسین فریدون (برادر رئیس جمهور) که به جرم اختلاس دستگیر شده بود، در نزد قوه قضائیه نگذاشت؟، آیا این وزیر، با این ثروت نجومی انقلابی است؟!(4)
#اگر حسن روحانی وزیری برای آموزش و پرورش انتخاب نماید، آنگاه از منزل آن وزیر کالای قاچاق کشف شود، انقلابی نیست؟(5)
#اگر برخی وزیران دولت اعتدال در منطقه لویزان، کاخهای اشرافی داشته باشند و در فتنه 88 نقش اساسی ایفا کرده باشد، ضدانقلاب است؟!(6)
معیار یک فرد انقلابی و ضدانقلابی، سخنان حضرت روح الله و امام جامعه است نه آن کسی که فتنه گران را در مسئولیت های حساس و مهم کشور قرار داده است!
اگر رئیس جمهور خواستار برگزاری رفراندم است، مردم در حماسه تماشایی 22 بهمن ثابت کردند که در پای انقلاب ایستاده اند، پس باید از انقلاب اسلامی خطر زدایی کنیم و راهش کنار زدن جریان ضدانقلابی اشرافی و منفعت طلب و ضد مستضعفین است که در مراکز تصمیم ساز و تصمیم گیر نظام اسلامی نفوذ کرده و زمینه امید آمریکا، برای تغییر جمهوری اسلامی را فراهم کرده اند و لذا رفراندوم واقعی بر اساس خواست مردم و رهبری اخراج جریان اشرافی و منفعت طلب از درون قدرت نظام اسلامی و مصادره اموال به یغما رفته ی ملتی است که توسط نفوذیهای به ظاهر انقلابی، از بیت المال خارج شده، می باشد.
والسلام
پی نوشت:
1-حسن روحانی 22 بهمن 96
2-علی نوبخت
3-بیژن زنگنه
4-قاضی زاده هاشمی
5-فخرالدین احمدی دانش آشتیانی
6-عباس آخوندی
به نام خدا و برای خدا
اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار سالیانه خود با مردم استان آذربایجان شرقی ضمن هشدار جدی و خطراتی که انقلاب اسلامی را تهدید می کند، فرمودند: «خطراتی انقلاب را در معرض آسیب قرار می دهد ... حرکت به سمت اشرافیگری، دل سپردن به طبقات مرفه به جای توجه به مستضعفان و قشرهای ضعیف و تکیه و اعتماد به خارجیها به جای تکیه بر مردم ... اشرافیگری و امتیاز طلبی مسئولان، بی مبالاتی به بیت المال و بی توجهی به طبقه مستضعف، حرکاتی ضدانقلابی است.»
در آغازین روزهای چهلمین سال انقلاب اسلامی که با حضور بی نظیر ملت ایران در راهپیمایی 22 بهمن 96 و دفاع همه جانبه آنان از انقلاب اسلامی مزین گردید، امام جامعه، با تیزبینی شگرف خود، خطر ضدانقلابهای اشرافی و امتیاز طلبی مسئولان را متذکر و خواستار نظارت جدی و پیگیر ملت ایران، به جریان ضدانقلابی شدند، که به اسم انقلاب در حال چاپیدن بیت المال و بی توجه به طبقه مستضعف هستند، لذا رهبری طی تذکری به ملت و مسئولان فرمودند:«نخبگان جامعه حواسشان جمع باشد، مدیران کشور بهشدت مراقب باشند و مردم هم با حساسیت، رفتار ما مسئولان و مدیران را تحت نظر داشته باشند تا اینگونه حرکات ارتجاعی در کشور اتفاق نیفتد.»
حضرت آیت الله خامنه ای در خصوص ضدانقلابهای به ظاهر انقلابی، فرمودند: «انقلاب نشده است که عده ای بروند و ما بیاییم، بلکه انقلاب یعنی دگرگونی، تغییر مسیر و حرکت به سمت اهداف والا که اگر این اهداف فراموش شود، انقلاب معنایی ندارد.»
امام خامنه ای، ضمن تأکید به مردم سالاری دینی و نظام امت و امامت، در خصوص برخی از انتقادات مسئولان اشرافی و فرصت طلب بر علیه نظام اسلامی، بیان داشتند: «این خطاست که برخی تصور کنند به اسم انقلاب باید به همهچیز و به همه حوادث و بخشهای نظام اسلامی زبان انتقاد و اعتراض داشت، زیرا انقلاب یعنی باید نظام اسلامی، "مردمسالاری دینی و نظام امت و امامت" با هدفها و جهتگیری انقلابی باشد.»
آری؛ بعد از رحلت حضرت روح الله، بساط اشرافیگری و فرصت طلبی در مدیریت کشور، توسط رئیس جمهور وقت، از تریبون نماز جمعه آغاز و سپس نهادینه گردید! او بعد از انتخاب رهبری، کلید واژه "امام" را مخصوص خمینی دانست و به رهبر جدید امام نگفت! علی رغم اینکه خود را صاحب تفسیر قران می دانست، فتنه ای را در جهت زدودن کلیدواژهای قرآنی و اسلامی از ادبیات انقلاب اسلامی آغاز کرد، لذا بجای کلیدواژه "امام" از "رهبر" استفاده کرد!، بجای کلیدواژه "امت"، "مردم" را قرار داد! بجای "مستضف"، "قشر آسیب پذیر" را جا انداخت، بجای "استکبار و شیطان بزرگ"، خاطره ی دروغی را در جامعه مبنی بر مخالفت امام با شعار "مرگ بر آمریکا"، منتشر کرد! و استخر همسر محمد رضا شاه را به خود اختصاص داد! پس باید به هوش بود و خطر ارتجاع انقلابیهای که گوی سبقت را از اشرافیت زمان طاغوت، آنهم با تابلو انقلابی گرفته اند را جدی دانست و طرحی در جهت ریشه کنی آنها بکار بست.
آیا زمان مصادره اموال به یغما رفته ملت و کشور، از مسئولان اشرافی و فرصت طلبِ به ظاهر انقلابی، فرا نرسیده است؟ کاش، قوه قضاییه و نمایندگان غیر اشرافی مجلس، طرحی را برای رسیدگی به اموال نجومی مسئولان به ظاهر انقلابی، تهیه و تصویب می کردند تا خاوریهای نفوذی، قبل از فرار دستگیر، و بیت المال مسلمین از آنها بازستانده شود، تا بعد از حماسه تماشایی امت اسلامی در 22 بهمن، بار دیگر شاهد اعتماد حداکثری مردم، به نظام اسلامی باشیم.
والسلام
به نام خدا و برای خدا
اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام
خودکشی تقی محمدی از متهمین انفجار نخست وزیری در دهه 60 با خودکشی کاووس سیدامامی در پرونده جاسوسی موشکی در دهه 90 بسیار شبیه همدیگر است. داستان خودکشی کاووس سیدامامی در نوع خود جدید نبوده و اولین و آخرین این مدل خودکشی نخواهد بود، ولی شیوه خودکشی کاووس سیدامامی در بازداشتگاه، آنهم در مراحل اولیه اعتراف و بازجویی، الگو گرفته از یکی از متهمین پرونده شهادت شهیدان رجایی و باهنر، بنام تقی محمدی می باشد، لذا افرادی همچون خسرو تهرانی، بهزاد نبوی، سعید حجاریان که خود را در مضان اتهام همکاری با کشمیری در انفجار نخست وزیری می دانستند، برای فراری دادن تقی محمدی، او را بعنوان سفیر ایران در افغانستان انتخاب و به آن کشور اعزام کردند و عملا دستگیری تقی محمدی برای قضات رسیدگی کننده به انفجار نخست وزیری غیرممکن گردید.
(تصویر روبرو آشنا مشاور رئیس جمهور و کاووس سیدامامی)
پس از گذشت چهار سال و بازگشت تقی محمدی از افغانستان، قاضی پرونده او را بعنوان متهم و همکاری با مسعود کشمیری دستگیر و روانه زندان نمود و طولی نکشید که لب به اعتراف گشود ولی قبل از اینکه اعترافات خود را مکتوب و امضاء نماید، همان کسانی که در سال 61 او را بعنوان سفیر ایران به افغانستان فرستادند، او را وادار به خودکشی کردند و پس از این بود که خیال عوامل پشت پرده آن انفجار مهیب راحت شد!
در زمانی که برخی از متهمین انفجار نخست وزیری در حال بازجویی بودند، موسوی خوئینی این چهره مرموز و فتنه گر، بعنوان دادستان کل کشور انتخاب و خیلی زود به سراغ پرونده انفجار نخست وزیری رفت و مسیر رسیدگی را از مسیر اصلی خارج و با حیله های پی در پی و ورود 60 نفر از نمایندگان مجلس، روند رسیدگی به پرونده، از نظر موسوی خوئینی محاکمه یک حزب سیاسی قلمداد شد و در نهایت با ترفندهای خاص خود، دستور امام خمینی را برای مختومه شدن پرونده کسب نمود.
با توضیح مختصری از پرونده انفجار نخست وزیری و مرتبطین مسعود کشمیری در به شهادت رساندن شهیدان رجایی و باهنر باید گفت؛ ورود سراسیمه برخی از ارکان دولت حسن روحانی و تعدادی از نمایندگان مجلس، گویای این است که آب در لانه زنبور نفوذ کرده و برخی از اعضاء دولت(حسام الدین آشنا و معصومه ابتکار) و احیانا خارج از دولت را که زمینه حضور کاووس سیدامامی و همکارانش را به محیطهای نزدیک مراکز موشکی کشور فراهم کرده، نگران شده و بدنبال جنجال آفرینی و خارج کردن مسیر رسیدگی پرونده هستند، لذا دادستان محترم کشور و تهران باید از ورود عناصر دولت، یا همان کمیته چهار نفره انتخابی رئیس جمهور، به پرونده جاسوسی موشکی جلوگیری نمایند، تا سایر جواسیس دستگیر شده، مجاب به خودکشی و سیاسی شدن پرونده نشوند، زیرا برخی از عناصر امنیتی و فتنه گر که در پرونده انفجار نخست وزیری نقش داشتند، امروز از مشاورین و معتمدین حسن روحانی در ایجاد انحراف در مطالبات مردم می باشند!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام
رئیسجمهور قبل از سفر به هند، کمیته چهارنفرهای را مامور رسیدگی و به خودکشی های اخیر در برخی از بازداشتگاههای کشور نموده که در رأس آن خودکشی کاووس سیدامامی است. دولت جناب روحانی زمینه تسهیل حضور جاسوسان آمریکائی-اسرائیلی را در نزدیکی مراکز موشکی کشور فراهم کرده و لذا از عواقب اعترافات دستگیر شدگان، نسبت به برخی از اعضاء دولت، بیمناک شده و رئیس جمهور با تشکیل کمیته چهار نفره قصد فرافکنی و فرار روبه جلو را دارد.
پرونده کودتای آمریکایی طبس و دستور بمباران هلیکوپترهای باقی مانده آمریکایی در فرودگاه متروکه طبس از سوی ابوالحسن بنی صدر رئیس جمهور وقت ایران، تنها برای نابود کردن اسناد طبقه بندی شده ی افراد ایرانی مرتبط با شبکه کوتای آمریکایی در داخل کشور بود و لذا دولت اعتدال از دستگیری جاسوسان آمریکایی-صهیونیستی توسط سازمان اطلاعات سپاه پاسداران بیمناک است و با تشکیل کمیته چهار نفره از اعضاء دولت، بدنبال کسب اطلاع از میزان اعترافات جاسوسان دستگیر شده در زندان می باشد!
با توجه به تحلیل فوق، دستور تشکیل کمیته چهار نفره از سوی رئیس جمهور آنهم در یک پرونده مهم امنیتی، بر خلاف قانون و مصالح کشور است، زیرا همانگونه که اقدامات ضدانقلابی رئیس جمهور سابق(احمدی نژاد) بر علیه قوه قضائیه در دفاع از تخلفات متعدد حمید بقایی، قبیح و غیرقانونی است، اقدامات حسن روحانی هم در ورود به برخی پرونده های مهم امنیتی، که ممکن است برخی از اعضاء دولت هم نقشی در آن داشته باشند، دور از منطق و مشی اعتدالی او است.
جناب روحانی نه تنها حق ورود به اینگونه پرونده ها را ندارد، بلکه باید پاسخ دهد که قصد جنجال آفرینی برخی از مشاورین امنیتی دولت در خصوص این پرونده برای چیست؟! چرا رئیس جمهور کمیته ای برای بررسی نفوذ جاسوسان آمریکایی-صهیونیستی در اتاق کار حسام الدین آشنا(مشاور ارشد خود) و تیم مذاکره کننده هسته ای تشکیل نمی دهد؟ و چرا با وزیر اطلاعات، که برخلاف واقعیتها، منکر حضور افراد دو تابعیتی در دولت شده، برخوردی صورت نمی گیرد؟!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام
رهبر معظم انقلاب در ماه رمضان 96 در تذکری جدی به رئیس جمهور فرمودند: «رئیس جمهور محترم در سخنانشان مواردی را گفتند که «باید این کار بشود و باید آن کار بشود، اما مخاطب این بایدها کیست؟ خودِ ایشان. یعنی این بایدها را هیچ کس غیر از خود آقای دکتر روحانی و تیم کاری دولت دوازدهم نمیتواند انجام دهد.»
بعد از هشدار رهبری در خصوص استفاده متعدد حسن روحانی از کلیدواژه "بـایـدها"، انتظار می رفت که دیگر از کلمات دستوری استفاده نکند، و به وظایف خود در رفع مشکلات کشور و مردم بپردازد، اما کسانی که سبک زندگیشان اشرافی! و تفکرشان غربی باشد، خطاهای خود را نپذیرفته و همواره خود را در جایگاه ارباب و مردم را رعیت خود می دانند! و لذا حسن روحانی در سخنرانی پر خطا، تلخ و بعضا ضدانقلابی خود در 22 بهمن 96 در جمع راهپیمایان تهرانی، سی بار از کلیدواژه "بـایـد" استفاده کرد!
اگر مطبوعات و رسانه های زنجیره ای رسالت خود عمل می کردند و مطالبات بر حق مردم را منتشر می نمودند، امروز شاهد کلیدواژه باید از سوی رئیس جمهور نبودیم. همگی به یاد دارند که وقتی حسن روحانی در سفر به شهر زلزله زده سرپل ذهاب از درون خودروی ضدگلوله، متکبرانه با مردم سخن گفت و معاون اولش، همانند پادشاهان مستکبر، با کفش بر روی پتو و فرشهای زلزله زده ها رفت، آنگاه که صدای اعتراض زلزله زده ها در رسانه ها پیچید و اعمال مستکبرانه آنها تقبیع شد، آنگاه حسن روحانی اشرافی در سفر به مناطق زلزله زده استان کرمان، علی رغم میل باطنی مجبور به درآوردن کفش از پا و نشستن در کنار کودکان زلزله زده می شود و لذا صدای بموقع ملت و رسانه ها می توانند، مستکبران عاج نشین را به زیر کشند.
پس، درمان درد مستکبران اشرافی دولت لیبرال حسن روحانی، در انعکاس بموقع صدای ملت از سوی رسانه ها، بویژه صدا و سیمای جمهوری اسلامی است، تا دیگر مردم را رعیت و خود را ارباب ندانند. هر چند که حسن روحانی و برخی از وزیرانش، در کاخهای شخصی خود در ولنجک و لویزان زندگی می کنند!!!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام
برخی از علما و نخبگان کشور بر این باورند که حسن روحانی فاقد فاکتورهای علمی، اعتقادی و دینی برای پوشیدن لباس مقدس روحانیت می باشد و بارها با سخنانی بر علیه حضرات معصومین علیهم السلام بیسوادیش به اثبات رسیده و لذا در آخرین تفسیر به رأی خود در جمع راهپیمایان 22 بهمن 96 گفته است: «اسلام گفته است اگر 40 نفر شهادت دادند این فردی که از دنیا رفته آدم خوب است، اگر آدم بد باشد، در روایات ما آمده خدا از گناهانش میگذرد. آیا وقتی 400 نفر شهادت می دهند این آدم خوب است، یک جناح شهادت میدهد که این آدم خوب است و میلیون ها نفر شهادت میدهند، این فرد خوب است، کافی نیست؟»
برای پی بردن به بیسوادی حسن روحانی و سوءاستفاده او از روایات معصومین برای اهداف کثیف دنیایی، به حدیث گهربار امام صادق علیه السّلام که درحدیث چهارم خصال، صفحه 538، آمده، اشاره می نمایم، که آن حضرت فرمودند: إذا ماتَ المُؤمنُ فَحَضَر جِنازتَه أربعونَ رَجُلًا مِن المؤمنینَ فَقالوا: اللّهمَّ إنّا لا نَعلمُ مِنهُ إلّا خَیرًا و أنتَ أعلَمُ بِه مِنّا! قالَ اللهُ تبارکَ و تَعالَى: إنّى قَد أجَزْتُ شَهادتَکُم و غَفَرتُ لَه ما عَلِمتُ ممّا لا تَعلَمونَ.
ترجمه حدیث: «هنگامیکه مؤمنى از دنیا برود چهل مؤمن بر جنازه او شهادت دهند و بگویند؛ خدایا ما جز نیکى از او چیزى نمىدانیم، درحالیکه تو از ما به او آگاهترى! خداى متعال مىفرماید: من شهادت شما(مؤمنین) را در حقّ این مؤمن امضاء و تنفیذ نمودم، و از او براى آنچه که از او میدانم و شما نمىدانید درگذشتم و او را مورد عفو و مغفرت خویش قرار دادم.»
شرط حضرت احدیت در حدیث امام صادق علیه السلام برای بخشش مومن، شهادت و امضاء چهل مومن است، نه شهادت 40 مسلمان، حزب و جناحی که اهدافشان قاپیدن قدرت و رسیدن به زندگی اشرافی و سکونت در کاخ ولنجک است! ولذا همان تفکر لیبرال و غربزده، که مشروعیت امامت علی علیه السلام را از طرف مردم می داند! کربلا را محل مذاکره حسین بن علی علیه السلام با عمرسعد می خواند! و از صلح امام حسن علیه السلام، تفسیر پذیرش کدخدایی آمریکا را دارد!، امروز همان تفکر علیل و پرنفاق، حدیث امام صادق علیه السلام را با مشی اپورتونیسمی* خود تفسر می نماید، تا فتنه گران و ضدانقلاب را از خود راضی نماید!
آری فرق است، بین یک انسان مومن با یک مسلمان، زیرا شرط پذیرش مسلمانی، گفتن شهادتین است، اما رسیدن به درجه مؤمنی، شرط آن بسیار دشوار، که در خطبه متقین امیرامومنین علی علیه السلام در نهج البلاغه آمده است. پس چرا رئیس جمهورمان با پوشیدن لباس روحانیت، فرق یک انسان مؤمن با مسلم را نمی داند و چرا با این بیسوادی، از فیلتر شورای نگهبان برای نمایندگی مجلس خبرگان رهبری عبور کرده است و چرا شورای نگهبان نسبت به صلاحیت او تجدید نظر نمی نماید؟!!!!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام
مردم کشورم، حماسه تماشایی 22 بهمن 96 را همانگونه که رهبر معظم انقلاب اسلامی وعده داد، بخوبی رقم زدند و برگ زرین دیگری در تاریخ انقلاب اسلامی ایران نقش بست، ولی شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی با انتخاب حسن روحانی بعنوان سخنران اصلی سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در تهران، از ابهت و اقتدار آن حماسه بزرگ و تماشایی، کاست و لذا حق این بود که تریبون حماسه مردمی 22 بهمن در اختیار رئیس جمهور ناکارآمد کشورمان قرار نگیرد، زیرا او بارها از با سوء استفاده از این تریبون، مبانی نظام اسلامی را بر اساس "فـتـنـه زرد" مورد حمله قرار داده و اولویتهای اصلی کشور را با اولویتهای انحرافی جابجا کرده و با پروپاگاندای تبلیغاتی، به چالش آفرینی و ایجاد بحران در بین نخبگان و مردم، دامن میزند.
سخنرانی جناب روحانی در 22 بهمن تلخی های فراوانی داشت اما طرح رفراندم در آن حماسه بزرگ، بازی در زمین دشمنان خارجی و فتنه گران داخلی بود که رئیس جمهور بخوبی آن نقش مخرب و ضدانقلابی را اجراء و گفت: «اگر جایی ما با هم بحث داریم باید به اصل 59 قانون اساسی مراجعه کنیم».
اصل پنجاه و نهم (59) قانون اساسی می خوانیم: «در مسایل بسیار مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ممکن است اعمال قوه مقننه از راه همهپرسی و مراجعه مستقیم به آراء مردم صورت گیرد. در خواست مراجعه به آراء عمومی باید به تصویب دو سوم مجموع نمایندگان مجلس برسد.» حال از رئیس جمهور باید پرسید؛ آیا شعاری از سوی راهپیمایان در خصوص انجام رفراندم یا نارضایتی آنان از نظام اسلامی سرداده شده که ایشان به اصل 59 قانون اساسی اشاره می کند؟ قطعا ملت در حماسه 22 بهمن، شعاری به غیر مقابله با آمریکا و اسرائیل و دفاع از نظام اسلامی سر ندادند، پس طرح رفراندم از سوی رئیس جمهور، خواست دشمنان خارجی، فتنه گران داخلی و سازمان منافقینی است، که مسئولیت سازماندهی آشوبهای دیماه 96 را بعهده گرفتند، و لذا ای کاش شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی، تریبون نظام اسلامی را در اختیار نوه ی انقلابی حضرت روح الله، سید علی خمینی قرار می داد، تا سخنانی برخلاف مشی خمینی در جمع راهپیمایان 22 بهمن از آن تریبون شنیده نمی شد و ابهت و اقتدار نظام اسلامی با سخنان ضدانقلابی حسن روحانی زیر سئوال نمی رفت!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام
حسن روحانی، یا سخنگوی معترضین فتنه دی ماه 96 است، یا مجبور به اعلان نظر معترضین 42 هزار نفره فتنه گران در مراسم میلیونی سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در میدان آزادی گردیده و لذا بجای تشکر و قدردانی از حضور دهها میلیونی ملت ایران و بیان اقتدار ملی و عظمت نظام اسلامی، به بحث رفراندم پراخت و گفت: «قانون اساسی معیار ما است و هر کس آن را قبول دارد انقلابی است. قانون اساسی بن بستها را برداشته و ظرفیت بزرگی دارد و اگر در موضوعی با هم بحث داریم باید به اصل 59 مراجعه کنیم که طبق آن باید به آرای مردم مراجعه کرد.»
هر کس حضور ملت ایران در راهپیمایی تماشایی 22 بهمن 96 را مشاهده نمود، آن را عظمتی بزرگ و حماسه به یاد ماندنی دانست و لذا اگر کسی در برابر این حماسه بزرگ، بحث رفراندم را مطرح نماید، قطعا ریگی به کفش دارد و حضور ملت را با منافع اشرافی و تفکر غربگرایی خود مغایر دانسته و ناکارآمدی خود را با متلک پرانی منافقانه می پوشاند!
مدتی قبل آقای سعید جلیلی "فـتـنـه زرد" را مطرح کرد، که اقدام جناب روحانی هم در راستای پروژه "فـتـنـه زرد" است، زیرا در "فـتـنـه زرد"، جای اولویتهای اصلی با فرعی عوض می شود و برجام، این کاسه گدایی! و امید! رئیس جمهور ایران از آمریکا و اروپا، با روی کار آمدن ترامپ در آمریکا، با شکست روبرو گردید و حسن روحانی در حل مشکلات اقتصادی مردم و کشور متحیر شد و لذا در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، با بکار گیری "پروژه فتنه زرد" اصل 59 قانون اساسی را به پیش کشید تا از یک سو، حمله رسانه ای دشمنان خارجی و روزنامه های زنجیره ای و فتنه گران را تسهیل کند و در سوی دیگر، مطالبات اقتصادی مردم، با ایجاد "فـتـنـه زرد"، به فراموشی سپرده شود!
آری حسن روحانی در سال 94 گفت؛ «تحریمهای ظالمانه باید از بین برود تا سرمایه بیاید و مشکل محیط زیست، اشتغال، صنعت و آب خوردن مردم حل شود، منابع آبی زیاد شده و بانکها احیا شوند.» ولی با ایجاد "فـتـنـه زرد" برای فرار از اجراء اقتصاد مقاومتی به راهپیمایی تماشایی 22 بهمن ملت اهانت و خیانت کرد، تا نظام اسلامی را متهم به ناکارآمدی و رفراندم را تنها راه حل برون رفت از مشکلات اقتصادی معرفی نماید و این تفکر لیبرالی، همان کیف انگلیسی است، که انقلاب مشروطیت را با شکست روبرو کرد!
والسلام
به نام خدا و برای خدا
اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام
1-اینک چهار دهه از عمر پر برکت انقلاب اسلامی می گذرد، اما تمام توطئه های استکبار جهانی، با سنگربانی ولایت فقیه و حضور قدرتمند مردم، نقش برآب شده و نقشه های شوم دشمنان خارجی و داخلی با سرانگشت ولایت فقیه به شکست انجامید و لذا استراتژیستهای آمریکایی متوجه قدرت ولایت فقیه در کشورمان و منطقه گردیدند و نظرات متعددی را ارائه نموده، که به برخی از آنها اشاره می گردد.
2-آقای گری سیک مشاور سابق امنیت ملی و سازمان سیای آمریکا، ولایت فقیه را موجب شکست صحرای طبس دانسته و می گوید: «این ولایت فقیه بود که در صحرای طبس تکنولوژی برتر ما را در اراده خود دفن کرد ، باید آن را هدف قرار داد.»
3-آقای فوکویامااز استراتژیستهای آمریکا می گوید: «ابتدا ولایت فقیه را بزنید، تا ولایت فقیه را نزنید، نمی توانید به ساحت قدسی کربلا و مهدی موعودتجاوز کنید. برای پیروزی بر مردم یک کشور باید انگیزه مردم را تغییر داد. اگر انگیزه مردم ایران تغییر کند و به رفاه زدگی ، تجمل گرایی و اشرافی گری تبدیل شود، شما پیروز خواهید شد و گرنه مانند این است که آب در هاون می کوبید.»
4-استنلی روم معاون سابق رئیس جمهور آمریکا می گوید: «آنچه تا کنون همه تحریکات ما را برای براندازی جمهوری اسلامی ایران با ناکامی مواجه ساخته است ، اعتقاد مردم ایران به ولایت فقیه بوده است.»
5-راستی چرا نوک حمله و شعارهای معترضین در فتنه دی ماه 96 ولایت فقیه بود؟! چرا حسن روحانی خواسته های معترضین را تنها اقتصادی ندانسته و سیاسی و نارضایتی از برخی از نهادها می داند؟! آیا رابطه ای بین سیاست مداران آمریکایی و شعارهای معترضین در فتنه 88 و حسن روحانی وجود دارد؟!
6- حضرت امام خمینی (ره) بخوبی می داند، که آمریکا توان مقابله با ولایت فقیه را بدون نفوذیهای داخلی ندارد و لذا فرمودند: «آمریکا نظامی نمی فرستد، خیالتان راحت! آمریکا آن کسانی را که تربیت کرده است، میفرستد که اوضاع ما را بهم بزند...»
والسلام
به نام خدا و برای خدا
اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام
حسن روحانی و عراقچی در یک حرکت غافلگیر کننده قصد دارند تا سر شیطان بزرگ، کلاه بگذارند! و لذا هر دو به نصیحت شیطان پرداخته و جناب روحانی گفته است: «اگر آمریکایی ها فرصت برجام را قدر می دانستند و به تعهدات خود عمل می کردند، امکان داشت در موارد دیگر هم مذاکره کنیم.» عباس عراقچی بعنوان کیسه بوکس حاج حسن گفته است: «اگر برجام موفق شود، میتوانیم در خصوص مسائل دیگر هم با غربیها مذاکره کنیم!»
البته حسن بلا، هم حقوقدان است!، هم حقه های کلاهبردای را از انگلیسیها بلد شده و هم متخصص جنگ روانی است و لذا قصد دارد که ترامپ را غافلگیر و کلاه بزرگی به سرش بگذارد! هر چند که خطاب به آمریکائیها گفته بود: «مگر کشورهای شرق آسیا دیوانه شدهاند که با شما مذاکره کنند!» و در چند روز گذشته هم، مرتب می گفت: " در خصوص موشکهامان با هیچکسی مذاکره نمی کنیم."
مگر ترامپ به غیر از مذاکره در باره موشکهای ایران چیز دیگر خواسته است؟! ترامپ به اتحادیه اروپا و حاج حسن گفت: "در 120 روز آینده، در صورتی برجام را تائید می کنم که مذاکرات موشکی و اصلاح برجام صورت گرفته باشد"!
قطعا حاج حسن و حاج عباس قصد دارند تا کدخدا(آمریکا) را مجاب نمایند تا سر کیسه تحریمها را مقداری شل کند تا بازی برد-برد حاج حسن، مقداری به واقعیت نزدیکتر شود تا در این برزخ افزایش قیمت دلار و سقوط آزاد ارزش پول ملی، دولت اعتدال از زیر بار انتقادات داخلی خارج گردد.
والسلام
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
چرا مجرمین نفوذی در قدرت، محاکمه نمی شوند؟
آیا وقت محاکمه حسن روحانی نیست؟
سئوال خوب به تولید فکر خوب می انجامد
عاشورا چگونه رقم حورد؟
مخرج مشترک با دشمن، یعنی چه؟
بساط انفعال را از قوه قضائیه برچینید
اغتشاشگران از داعش بدتر و اصلاحطلبان از هر دو بدتر
جنگ جهانی شناختی و ترکیبی بر علیه ایران
غروب اغتشاشات در ایران و شکست جبهه استکبار
[عناوین آرشیوشده]